صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ولی اله بایبوردی/ دبیر بازنشسته زبان و ادبیات فارسی

صد سوال یهودی از حضرت "امیرالمؤمنین "

صد سوال یهودی از حضرت امیرالمؤمنین

لازم به ذکراست که این شعر تقدیمی در قالب مثنوی سروده شده است،اما به لحاظ نبود امکانات جدول و....مجبوربه تایپ عمودی گردیده ام.

خوانندگان عزیز ؛ لطفا به صورت بیت بیت مطالعه نمایند.

روایت بخوان از خصال صدوق
تو را رهنمایی کند بر حقوق
حقایق بدانی تمرکز در آن
تو را توشه ای بهترین ارمغان
که صد پند باشد سوال از علی
جوابی چه روشن به منطق جلی
حکایت کند ابن عباس هان
دو کس از یهود از بزرگان شان
به یثرب شدند گفته بر مسلمین
به ما بازگو شد که در سرزمین
تهامه پدیدار پیغمبری
که آیین مان را سفاهتگری
شمارد نبی شما مسلمین
نکوهش کند انتقادی همین
از این ترس داریم از دین مان
ز آیین آبا بگردانمان
بگویید ما را پیمبر کدام
کدامین یکی از شما تا کلام
همان فرد باشد که داود ما
به ما مژده دادش گرایش روا
سخن سنج و لفاظ گر باشدش
به قدرت بیان چیرگی داردش
نبردی کنیم از روان جان مان
پیمبر کدامین نشانی همان
مهاجر و انصار گفتندشان
که رحلت نمودند از بین مان
به حمدی خدا را فرا خواندشان
کدامین یکی جانشین بین تان
که از جانبش هر وظایف ادا
بگوید فرامین خالق به ما
مهاجر و انصار ابوبکر نشان
که این فرد باشد وصی اش همان
به بوبکر گفتند آن دو یهود
که ما را سوالی که طرحی ببود
سوالی جوابی که از اوصیا
بباید که قانع کند هر دو را
ابوبکر بگفتا به پرسیدتان
شما را جوابی بگویم همان
سوالی چنین طرح کردش یکی
چه هستیم ما نزد ایزد زکی
چه جاندار باشد که در دیگری
به یک جا نه خویشی نژادی همی
چه گوری ببودش به گردش دلا
هر آن چیز را محتوا سیرها
به ما گو فرا یا فرو آفتاب
چسان سیر ما را جوابی شتاب
کجا بود تابید باری دگر
نتابید هرگز به دقت نگر
بهشتی جهنم کجا ای نکو
خدایت کند یا شود حمل گو
چه سمتی خدایت نگاهی به رو
کند گو به ما ای وصی ای نکو
دو تا حاضران غایبان چیستند
دو تایی که دشمن بگو کیستند
یکی تا به اثنا عشر چیستند
دو ده تا به صد چیستند کیستند
فرو ماند ابوبکر جوابی که لا
چنان از سخن در تحیر که ما
که مردم ز دین خارج آیندشان
به تعجیل خارج شدم از میان
خودی را رساندم به مولای مان
دهم اطلاعی چه حادث همان
علی پیشوایان ادیان یهود
چنین طرح کردند سوالی چه بود
ابوبکر جوابی ندارد علی
به حیرت فرو مانده ای منجلی
به روی ام تبسم بفرمود هان
که امروز باشد پیمبر همان
به من وعده امروز را داده بود
سخن هر چه باشد که آماده بود
به همراه من گام می زد علی
به مسجد رسیدیم بودش ولی
به تختی نشستش رسول خدا
دلا می نشستش خدا را ثنا
شما هر دو تن ای یهودی کلام
چه طرحی سوالی بگویید پیام
هر آن چیز از پیر پرسیده اید
ز من پرس و جویی شماها کنید
بدانیم ما هان شما کیستید
بفرمود علی بن طالب عبید
پسر عم برادر رسول خدا
که داماد اویم خدا را ثنا
حسن با حسینم فدا بر رسول
که من جانشین بر نبوت قبول
منم گنج پنهان اسرار او
بگویم جوابی سوالی بگو
که هر چیز پرسید گیرید هان
جوابی به منطق به علمی بیان
به نزدیک خالق کیانیم ما
که ما شه تو یا من چه گویی دلا
چو من خود شناسم شوم مومنی
تو تا خود شناسی شوی کافری
که دانا خدایی است بس مهربان
سرانجام هر کس بداند همان
چه جاندار بودش که در دیگری
به یک جا نه خویشی نژادی همی
همان یونسی بود ذالنون ما
که در بطن ماهی بشد جا به جا
چه گوری ببودش به سیری همان
همان یونسی بود در بطن هان
تمامی دریا سیاحت بکرد
که در بطن ماهی ریاضت بکرد
بگو ای علی آفتاب از کجا
طلوعی غروبی کند گو به ما
میان شاخ شیطان برآید بدان
که تاریک و روشن شود این جهان
فرو می رود جایگاهی بدان
که در چشمه ساری فروزان نهان
پیمبر بفرمود بالا فرود
به اندازه یک یا دو نیزه نبود
نمازی مخوان ای علی کن تو گوش
عبادت خدا را به علمی بکوش
کجا بود تابیده شد آفتاب
به یک بار تابید دیگر نه تاب
هم آن جا ببودش که دریا شکافت
که قوم بنی اسرئیل راه یافت
که موسی به همراه قومش روان
ز فرعونیان شد رهایی همان
بگو حمل کند یا شود خالقت
همان خالقی که تو را ناطق ات
به قدرت کند حمل باری تعال
بدانید قالی ندانید حال
خدا برتر از کون و هستی زمان
به فرمان ایزد تحرک همان
چسان هفت تن حمل کرسی به دوش
همان عرش پروردگارت به گوش
مگر ای یهودی ندانی همان
زمین آسمان هر چه ما بین آن
زبر زیر هستی خدا را نشان
مقابل نگر هر چه بینی عیان
که هر چیز بر خاک شد استوار
به قدرت خدایی زمین برقرار
تحمل کند هر چه را آفرید
که قدرت خدایی شما را پدید
کجا شد بهشتی و دوزخ بگو
زمین آسمان را نگر حق نکو
کدامین جهت را خدایت نگاه
بفرمود مولا مرا جان پناه
برایم کمی هیزم آتش بیار
تو ای ابن عباس ما را تو یار
بیاورد هیزم به آتش چو زد
به او گفت مولا ببینی مسد
چه سمتی تحرک بگو شعله ها
نه رویی مشخص بگویم تو را
بفرمود مولا همین گون خدا
کمثله نباشد هم او را ثنا
مشارق مغارب بدان از خدا
به هر جا نگاهی همان جا دلا
کدامند دایم مقابل دو چشم
نه دور از دو چشمی دو چیزی به قسم
زمین آسمان باشدش ای یهود
مقابل دو چشمی که یکسان نمود
بگو آن دو چیزی که باشد نهان
کدام است گویی به ما ای جوان
همان زندگی مرگ باشد یهود
نبیند کسی لحظه آنها چه بود
به ما گو دو چیزی که خصمی چه بود
بدانی که شب روز باشد یهود
چه باشد یکی لا دو تایی بگو
تبارک تعالی خدایی نکو
دویی که ندارد سه ای چیست آن
که آدم و حوا بباشد همان
به ما گو سه تا سومین چیست هان
نصاری دروغی ببستند بدان
بگفتند خداوند همان سومین
یهودی نه جانا یکی هست همین
که او لم یلد یولد آمد بدان
یکی هست و باشد همی جاودان
بگو چارگان چیست مولا علی
بدانیم ما هم تویی منجلی
که تورات و انجیل باشد همان
زبوری که خواندی بخوان این قرآن
بگو پنج گانه چه باشد به ما
همان پنج واجب نمازی ثنا
که منظور از شش چه باشد بگو
زمین آسمانی چه خلقت نکو
بگو هفت چه باشد بگو ای وصی
بدانید درهای دوزخ همی
جوابی ز هشتم بگویی به ما
همان هشت بابی که جنت دلا
بگویی به ما نه چه باشد علی
همان نه گروهی ز صالح نبی
فسادی بکردندشان در زمین
نه اصلاح جانا به دوزخ همین
دهم چیست ای جانشین در زمین
که ده روزه هر دهه با یقین
بگو یازده چیست ما را همام
همان یوسفی با پدر در کلام
به خوابی بدیدم یکی ماه و خور
دگر یازده انجمی را به فور
که بر من سجودی بکردند پدر
چه تعبیر باشد بگو بر پسر
به اثنا عشر هان چه داری نظر
همان سال را ماه باشد نگر
دو ده چیست گویی به ما آگهی
بدان درهمی هان که یوسف نبی
ازایش گرفتند و دادندشان
همان بهترین پور یعقوب هان
بگو سی چه باشد رموزش چه هان
همان صوم باشد که واجب همان
که بر مومنی واجب آمد بدان
مسافر مریضش دگر حکم هان
چه داری بگویی چهل چیست آن
که میقات موسی دهی سی بدان
بگو ای وصی پنج ده چیست آن
بدان نوح را عمر باشد زمان
که عمر آدمی نوح شد یک هزار
که پنجه کم آمد هدایت شمار
ز شش ده چه دانی به ما گو دلا
به کفاره گفتار خالق خدا
که شش ده بگیرید صومی ظهار
که کفاره باشد به ما دل سپار
که در غیر این شصت فقیری طعام
که راضی خدا با رسولی بنام
که هفتاد باشد چه ای خوش کلام
همان یاورانی گزیدش ز عام
که همراه موسی به میقات هان
که از قوم خود منتخب بهتران
ثمانون چه باشد چه دانی بگو
علومت به حق هست مولا نکو
از آن جا به کشتی نشستش نبی
نبی نوح جانا شنو از وصی
به جودی فرود آمدش هان بدان
که قومش به فرمان بدان غرق هان
نود چیست ماهیتش را بگو
همان خانه هایی به کشتی بجو
که حیوان بباشد به جفتی در آن
حیاتی به دیگر مکان شد بدان
بگو صد چه باشد به ما ای همام
ز گفتار شیوا به ما گو کلام
همان عمر داود آدم صفی
ز عمرش چهل داد او را نبی
اجل چون سر آمد به افکار آن
که انکار حق ارث شد هان بدان
بگو ای جوان از محمد به ما
چنان وصف شد بین مان او نما
که گویا ببینیم با چشم خود
چو ایمان به او هان فرو خصم خود
چو نامش شنیدش محمد علی
به حالی بیفتاد گریان ولی
یهودی غمم تازه شد کن تو گوش
حقیقت بگویم حقایق خموش
حبیبی محمد رسول خدا
شخیصی ببودش به نرمی دلا
جبینی بلند داشت ابرو کمان
سیه چشم هموار گون هان بدان
درخشنده دندان و پر ریش هان
که بینی کشیده لبش نازک آن
چو تنگی بلورین گردن نگار
چو کافور شاخی خطی آشکار
ز گودی گلو تا به نافی خطی
که پیوسته مویی سیه اوسطی
به بالا میان قد ببودش دلا
به سیما چه نوری به تابش خورا
به هنگام رفتن چه محکم قدم
زمین در نوردید محکم علم
کمر نازک آمد دو کعبش چه گرد
قدومش لطافت به بالا نه خرد
عمامه اش سحابی و شمشیر آن
همان ذوالفقاری که معروف هان
به دلدل و یعفور می شد سوار
به عضبا لزازو که فربه نگار
که شلاق ممشوق لاغر بلند
به دست می گرفتش بسی ارجمند
به مردم بسی مهربان چون پدر
که دلسوز مردم بسی خوب تر
مزین میان شانه هایش به مهر
دو سطری نگارش چو نوری ز مهر
شهادت به توحید یک سطر آن
دوم سطر نامش محمد بدان
به وصف این تمامی شما را یهود
بگفتم که پاسخ شما را شهود
به اقرار گفتند آن دو یهود
که هر چیز گفتی گواهی شهود
خدا واحد آمد محمد رسول
تو هم جانشینی تو را هم قبول
که در دم مسلمان شدیم ای علی
به حق جانشین در زمانی ولی
که ما هر دو یاران دینت شدیم
که تحت امر قرآن مبین ات شدیم
چو جنگ جمل شد به پا یک از آن
ز میدان جنگی عروج آسمان
دگر ضربتی خورد میدان جنگ
که آغشته سیما به خون سرخ رنگ
همان جنگ صفین بودش دلا
جمل را به یادت بیفکن ثنا
گزیدند راهی شهادت همان
که هر یک به جنگی گذر از مکان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 30 مرداد 1396 13:09 خوانده شده: 1522 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +3 -13 --
آموزگار وحید 1396/05/30 - 13:38
جناب دبیر ادبیات عزیز ، برای بزرگداشت و اعتلای شخصبت حضرت علی (ع) نیازی نیست که بزرگی دیگر را به زیر آورید . مسلما علی (ع) هم از چنین روشی برای بزرگنمایی خود سوءاستفاده نکرده است . لطفا داستانهایی که سبب ناراحتی و دلگیری برادران اهل سنت میشود را نه باور کنید و نه در محیطی عمومی منتشر نمایید . جهان ،علی ( ع) را با نهج البلاغه اش شناخته است و نیازی به شعر و داستانهای ساختگی و تفرقه انگیز نیست . کمی به خودمان بیاییم و عادات بد را ترک کنیم و به خالق هستی و همه ی آفریده های خالق احترام بگذاریم . لطفا
پاسخ + +12 -1 --
ولی اله بایبوردی 1396/05/30 - 15:04
همکارمحترم،ازدقت نظرشماسپاسگزارم.اینجانب بارعایت امانت ،فقط آنچه ملحوظ بوده راباذوق
ادبی به شعردرآورده ام.ازشماهمکارمحترم انظارمی رود حساسیت مذهبی بوجونیاورید.که حرمت همه ادیان الهی وخلفای راشدین برما مسلمان فرض واجب است.شعرساخته مدح است وداستان ساخته رمان. خداوندمتعال هرچه خلق کردند زیباست .همین گفتگوی من وشما هم زیباست برادرمسلمانم.
پاسخ + +1 -11 --
بازنشسته 1396/05/30 - 21:40
آقای دبیر بازنشسته ای کاش باز (عقاب خوشبختی و تعقل ) روی فکر واندیشه ات می نشست . و در چنین زمانی و چنین مکانی اینچنین قلم فرسایی (البته به اصطلاح قلم فرسایی ) نمی کردی . عزیز امروزه جهان اسلام و کشورمان به اتحاد و برادری نیازمند تر است تا گسیختگی و انفصال وباید بدانیم انفصال همچون تخریب یک بنا کار خیلی آسانیست تا ساختن یک بنا . و از آنجا که سخن از مثنوی زدید باید بزرگی مولانا را باین سخن گهر بارشان ” ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن ” باشد همچنانکه دبیر ادبیات هستی ،ادب ادبی بودن را رعایت کنیم.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور