ما سه دسته ایم .
برخی روشنفکریم، برخی روشنفکر نما و برخی هم محافظه کار.
روشنفکران اهل «نقد» اند ، روشنفکر نمایان اهل «نق» و محافظه کاران اهل «نقل»! دست اندرکاران نقد به فکر «اصلاح» اند و نق زنان به هوای «انقلاب» اند و نقل کنندگان در سودای «اصول»
ظاهر این تقسیم بندی به بازی با کلمات می ماند اما به دور از واقعیت هم نیست .
نقد کردن، مهارت و شجاعت می خواهد در حالی که برای نق زدن ، حوصله و روده ای دراز کفایت می کند. نقل کردن هم نه این را می خواهد و نه آن که تنها خاطری آسوده لازم دارد.
فرق این سه وضعیت به خاطر این است که نقد، فرایندی ادراکی اما نق زدن به شدت احساسی و نقل کردن ، از روی ناچاری است .
فرد با نق زدن به واسطه فشاری که به او رسیده است، درد دل می کند و چون گوش مفت برایش کافی است ، اندکی آرام می شود .
نقد کردن اما بدون توصیه و با دادن هزینه انجام می شود.
نقل کردن اما با رعایت مصلحت هایی و برای حفظ وضع موجود است.
تاثیر نقد بسی بیشتر و البته انجامش دشوارتر است.کاری حساس و شبیه « بند بازی» است.
اگر عالمانه سخن بگوییم ، مخاطبان سخن را نمیفهمند و اگر عوامانه بگوییم خیلی زود متهم به « پوپولیسم» میشویم. اما این روزها بازار نق، پر رونق تر است و این برآمده از روزگار بی ثبات و عالم مجازی است که خلق الله گوشی به دست، در هجوم بارش یک ریز اطلاعات طبقه بندی نشده، نه فرصت مطالعه را دارند و نه حوصله تحلیل.
برای همین است که اغلب عادت به لایک زدن و کپی کردن و ارسال آنها برای همدیگر دارند.
اهالی نقل اما نگاهی عاقل اندر سفیه به هر دو دسته را دارند و بیشتر مواظب انتقال بی دردسر قدرت و موقعیت اند.
از این وضعیت سه گانه شاید بشود با اغماض چنین برداشت کرد که دست اندرکاران نقد به فکر «اصلاح» اند و نق زنان به هوای «انقلاب» اند و نقل کنندگان در سودای «اصول» و ...
نقطه سر خط
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.