همان گونه که پیش تر و در گزارش صدای معلم شرح آن رفت ( این جا ) یکشنبه 15 آبان نشست تودیع و معارفه رئیس سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس در سالن اجتماعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار گردید .
در این مدت که در نشست های رسانه وزارت آموزش و پرورش شرکت کردم ؛ این نخستین باری است که شخصا توسط رئیس قبلی یک سازمان به یک مراسم تودیع و معارفه دعوت می شدم .
همیشه عادت دارم که در هر نشست ، قرار و یا ملاقاتی – بر خلاف عرف و عادت معمول ایرانیان - زودتر از زمان اعلام شده حضور پیدا کنم چه بر این باورم که باز هم بر خلاف تعریف و تعارفی که رسم معمول ماست حضور به موقع بزرگ ترین تکریم و احترام به میزبان و سایر مدعوین است .
با این حال ، مهر اله رخشانی مهر رئیس پیشین نوسازی مدارس با 50 دقیقه ، حمیدرضا خان محمدی با 70 دقیقه و سرانجام وزیر آموزش و پرورش با 100 دقیقه تاخیر که شاید خودش یک رکورد در میان وزرای آموزش و پرورش حد اقل در یک دهه ی اخیر است در این نشست حضور پیدا کردند .
جزئیات و حواشی این نشست در گزارش صدای معلم آمده است اما نکته ی عجیب و غیر قابل فهم در این نشست آن است که چگونه می شود وقتی در این نشست یک فرد که خودش خیّر است و نسبت به تاخیر زیاد وزیر آموزش و پرورش معترض شده و بر می خیزد و عنوان می کند که به نشانه ی اعتراض باید این نشست را ترک کنیم اما حاضران او را تمام قد تحسین می کنند اما کسی از جای خود تکان نمی خورد و صحنه ی عجیب تر ؛ وقتی وزیر آموزش و پرورش با 100 دقیقه در نشست حضور پیدا می کند باز هم این جمعیت به خاطر وزیر آموزش و پرورش از جا بر می خیزند و او را با کف زدن های مرتب تشویق می کنند !
آیا جمعیت حاضر و به چه دلیلی این رفتار را از خود نشان می دهند ؟
بالاخره با این حرکت غیرمدنی وزیر آموزش و پرورش – به هر دلیلی - که 100 دقیقه دیگران را سر کار گذشته موافق هستند یا خیر ؟
وزیر و یا سایر مقامات کجا و چگونه باید بازخورد کار ناشایست خود را دریافت کنند ؟
شاید این گونه تعارض ها و تناقض های رفتاری و اجتماعی را در دنیا فقط بتوان در میان ایرانی ها و فرهنگ ایرانی یافت و به نظر می رسد تا زمانی که این فرهنگ غالب دچار دگردیسی نشده و به تکامل و بلوغ نرسد هر گونه طرح تغییرات در هرم و ساختار این اجتماع طی کردن متوالی مسیر در یک نقطه و به عبارتی همان » در جا زدن » خواهد بود .
از سوی دیگر ، مردمی که در یک جای ثابت و در مدت بسیار کوتاهی و بر خلاف پیش بینی و نیز منطق به یک باره تغییر جهت داده و از اعتراض دست جمعی نسبت به یک کنش به مدح یکپارچه حتی در برابر زیر پا گذاشتن حقوق مدنی شان می رسند اساسا و آیا قابل اعتماد هستند و می توان روی آنان حساب باز کرده و امیدی به « تغییر » به ویژه در سنن تاریخی داشت ؟
پدر بزرگی داشتم که همیشه جمله ای را تکرار می کرد – البته این را شاید همه شنیده باشند – و می گفت : « این مردم هنگام سقوط دولت مردمی و دموکراتیک دکتر محمد مصدق صبح شعار زنده باد مصدق را می دادند و بعد ظهر همان روز بدون آن که پشت نخست وزیرشان بایستند شعار مرگ بر مصدق سر می دادند ... »
آیا هژمونی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در ایران در این مدت و فرضا از زمان جنبش مشروطیت و با وجود گسترش رسانه های اجتماعی که منطقا می باید منجر به افزایش خودآگاهی فردی و اجتماعی شود دچار تحول اساسی شده و یا آن که فقط ظواهر و پوسته تغییر کرده اند ؟
ممکن است برخی عنوان کنند که یک جلسه رسمی و دولتی نمی تواند قابل تعمیم به همه ی جامعه باشد اما نگارنده صحنه ها و وقایعی این چنین را بارها تجربه کرده و شواهد و مستنداتی که نشان دهند « رنسانس فرهنگی » در ایران به وقوع پیوسته مشاهده نمی گردد .
( زنده یاد احمد کسروی ) تا کنون جز « صدای معلم » نه رسانه ای و نه فردی از جامعه کثیر و میلیونی معلمان _ شاغل و بازنشسته » به این مهم پرداخته است و البته این گروه مرجع فعلا فکر و ذکرشان انجام « رتبه بندی معلمان » است و تصور می کنند قرار است گشایش قابل توجهی در وضعیت حقوق و مزایای آنان از قِبَل این « داستان سر کاری و فرآیند معیوب » صورت گیرد .
از سوی دیگر افرادی که در این نشست بودند در زمره « توده » و یا « عوام » نبودند بلکه ادعای مرجعیت داشته و داعیه رهبری فکری و فرهنگی این جامعه را هم دارند حتا اگر به زبان نیاورند .
صحنه قابل تامل دیگر در این نشست نوع برخورد « ناصر قفلی » رئیس جامعه ی خیرین مدرسه ساز کشور در مواجهه با رئیس قدیم و جدید بود .
ایشان در مورد آقای رخشانی مهر چنین می گوید : « نام رخشانی مهر در تاریخ ساخت و ساز مدارس ایران برای همیشه باقی خواهد ماند . »
رئیس جامعه ی خیرین مدرسه ساز کشور در بخش دیگری از سخنان خود پس از تعریف و تمجیدهای طولانی و کش دار در وصف رخشانی مهر و اقدامات و عملکرد وی چنین می گوید :
« صد حیف که آقای دکتر رخشانی مهر رفت و صد شکر که آقای دکتر خان محمدی از بدنه آموزش و پرورش به جای ایشان آمد . »
من منتظر بودم که آقای قفلی به عنوان نماینده یک تشکل غیر دولتی که حتا انتخاباتش و تعیین رئیس آن ارتباطی با بخش دولتی ندارد حد اقل از وزیر آموزش و پرورش در مورد علت برکناری رئیس پیشین پرسش می کرد و مثلا می گفت چرا مدیری که از نظر شما این همه موفق عمل کرده و جو جلسه حاکی از تشویق ها و کف زدن های ممتد نسبت به رئیس پیشین هم موید این مدعاست را کنار گذاشتید ...
اما کوچک ترین اشاره ای هم به این موضوع نمی شود .
همه چیز خلاصه شده است در تعریف و تعارف های کلیشه ای و کِشنده و کُشنده عاری از صداقت و فرهنگ شفافیت .
( شاید در این جامعه گسترده خیرین کشور تنها فردی که در نقش یک منتقد ظاهر شده و خلاف جریان آب شنا می کند همانا آقای حسین صالحی رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر باشد ) آیا هژمونی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در ایران در این مدت و فرضا از زمان جنبش مشروطیت و با وجود گسترش رسانه های اجتماعی که منطقا می باید منجر به افزایش خودآگاهی فردی و اجتماعی شود دچار تحول اساسی شده و یا آن که فقط ظواهر و پوسته تغییر کرده اند ؟
این حرکات و رفتارها با گفتارها و کلمات اصلا هم خوانی ندارند مگر آن که بر فهم آن ها به اصل « اصالت منافع شخصی و یا گروهی » در جامعه منفعت محور ، غیر شفاف و پیچیده ایران استناد کرده و برای آن دلیلی بیابیم .
در آن نشست هم و غم رئیس جامعه ی خیرین مدرسه ساز کشور تکمیل پروژه های نیمه تمام مدارس است که البته حرف درستی است اما پیشنهاد می دهد که بودجه ی این پروژه ها با فروش املاک مازاد تامین شود .
وزیر آموزش و پرورش هم به راحتی و همان گونه که در گزارش صدای معلم به آن اشاره شد ضمن تایید آن محل تامین را فروش املاک مازادی مانند تعاونی های فرهنگیان ، درمانگاه و بیمارستان های فرهنگیان معرفی می کند .
تا کنون جز « صدای معلم » نه رسانه ای و نه فردی از جامعه کثیر و میلیونی معلمان _ شاغل و بازنشسته » به این مهم پرداخته است و البته این گروه مرجع فعلا فکر و ذکرشان انجام « رتبه بندی معلمان » است و تصور می کنند قرار است گشایش قابل توجهی در وضعیت حقوق و مزایای آنان از قِبَل این « داستان سر کاری و فرآیند معیوب » صورت گیرد .
کسی در این نشست و بیرون از آن برنخاست و یا نخواست که بگوید آقای وزیر برای معیشت معلمان در این مدت چه کار کرده ای که اکنون بر فروش چند قلم محدود و معدود از امکانات رفاهی معلمان خیز برداشته اید ؟ شاید این گونه تعارض ها و تناقض های رفتاری و اجتماعی را در دنیا فقط بتوان در میان ایرانی ها و فرهنگ ایرانی یافت و به نظر می رسد تا زمانی که این فرهنگ غالب دچار دگردیسی نشده و به تکامل و بلوغ نرسد هر گونه طرح تغییرات در هرم و ساختار این اجتماع طی کردن متوالی مسیر در یک نقطه و به عبارتی همان » در جا زدن » خواهد بود .
چهارشنبه ششم مرداد 1389 ، « صدای معلم » در ادامه ی سلسله گزارش انتقادی خود در مورد اختصاص چهار میلیارد دلار برای « مقاوم سازی مدارس » در دولت محمدرضا خاتمی چنین نوشت : ( این جا )
« در حالی که به گفته معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی تنها یک سوم از آن 4 میلیارد دلار مصوب توسط دولت پرداخت شده است و سرنوشت بقیه آن اعتبار در ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد ( 1 ) ؛ عضو کمیسیون آموزش مجلس از تخصیص 658 ميليارد تومان برای مقاوم سازی مدارس در سال جاری سخن گفته است :
عضو كميسيون آموزش مجلس در گفتوگو با فارس:
بودجه 658 ميلياردي بخش وسيعي از مشكلات مدارس نامقاوم را برطرف ميكند
خبرگزاري فارس: عضو كميسيون آموزش مجلس با بيان اينكه بودجه در نظر گرفته شده براي مقاومسازي مدارس در سالجاري 658 ميليارد تومان است، گفت: بودجهاي كه براي مقامسازي مدارس در نظر گرفته شده است، ميتواند بخش وسيعي از مشكلات اين گونه مدارس را برطرف كند .
عزتالله دهقان در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» با اشاره به اينكه در كشور مدارس غير استاندارد و نامقاوم متعددي وجود دارد، اظهار داشت: دلايل مختلف وجود اين مدارس ريشه در گذشته دارد كه آموزش و پرورش با تلاش و همتي مضاعف بايد هر چه سريع تر آن را برطرف كند؛ در غير اين صورت در راستاي رسيدن به اهداف كلانش راه به جايي نخواهد برد .
آموزش و پرورش براي رفع مشكل مدارس نامقاوم تلاش جدي نداشته است
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس تصريح كرد: آموزش و پرورش در سالهاي گذشته براي رفع اين مشكل تلاش جدي نداشته است كه با ورود حاجيبابايي در رأس كار، در وزارتخانه آموزش و پرورش حركت رو به جلوي مناسبي براي رفع آن شكل گرفته است .
دهقان با اشاره به اينكه مجلس بر اساس ماده 27 قانون برنامه پنجم توسعه، براي مقامسازي مدارس بودجه قابل قبولي را به تصويب رسانده است، بيان كرد: بودجه مناسبي در اين رابطه در نظر گرفته شده است كه در زمينه رفع مشكلات مدارس نامقاوم بسيار تأثيرگذار است .
آموزش و پرورش از بودجه مقامسازي مدارس اصولي استفاده كند
وي اضافه كرد: معتقدم آموزش و پرورش بايد از بودجه در نظر گرفته شده براي مقاومسازي مدارس نامقاوم به طور شايسته و اصولي استفاده كند در غير اين صورت تحقق اهداف آموزش و پرورش در اين زمينه به رويا تبديل خواهد شد .
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس اضافه كرد: يكي از راههاي موفقيت آموزش و پرورش در عرصههاي مختلف، ايجاد انگيزه در دانشآموزان براي ادامه تحصيل و رضايت مندي خانوادهها از عملكردشان است كه يكي از اين راهكارها، موفق عمل كردن در حوزه مقامسازي مدارس نامقاوم است .
دهقان با اشاره به اينكه تمام خانوادهها به نوعي با آموزش و پرورش ارتباط دارند، خاطرنشان كرد: آموزش و پرورش با ارائه برنامههاي مناسب و عملياتي كردن آنها بايد رضايت مندي خانوادهها را كسب كند چرا كه بدون همكاري آنها به موفقيتي نميرسد و يكي از راههاي كسب رضايت مندي خانوادهها، مقاومسازي مدارس است . »
سوال نخست « صدای معلم ( سخن معلم ) این است که سرنوشت آن دو سوم بقیه بودجه مصوب برای مقاوم سازی مدارس چه شده است ؟
چرا در کشور بسیاری از کارها ناتمام می مانند ؟
چرا در کشور ما ، شروع خوب اما استمرار و نگهداشت ضعیف و ناکارآمد است ؟
چرا در کشور ما ، سرنوشت همه چیز به نظر و تصمیم مافوق بستگی دارد و زیردستان همه چیز را به قضا و سرنوشت حواله می کنند ؟
چرا مجلس به عنوان یک نهاد نظارتی به وظایف و کارکردهای خود عمل نکرده و حقایق فدای مصالح می شوند ؟
چرا اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس برای یک امر سیاسی مربوط به دانشگاه آزاد استعفا می دهند ؛ اما برای حفظ جان فرزندان این کشور تنها سکوت می کنند ؟
چرا حساسیت و یا سخت گیری که بعضا روی بناهای شخصی اعمال می شود درمورد مدارس دیده نمی شود ؟
اگر مبنای حرکت ، برنامه است پس این همه بی برنامگی از چه ناشی می شود ؟
چرا با وجوداین همه نهاد نظارتی و بازرسی باز اعتبارات درست و اصولی در جای خود مصرف نمی شوند ؟
آیا همه چیز به روزمرگی مربوط می شود ...
وضعیت بلاتکلیف و مبهم اجرای قانون مقاوم سازی مدارس ...اگر مجلس ، مجلس بود » ! »
و این قصه ادامه دارد ...
نظرات بینندگان
ان شاالله حق نگه دارتان باشد. روحیه تملق بد جوری در افراد شیفته جاه و مقام در سطح ستاد رواج پیدا کرده که ضرر آن را معلمان فرهیخته پرداخت می کنند .این چاپلوسان گماشته در ستاد با حیله و وقت کشی همچنان در فریب و تحقیر فرهنگیان معلمی با پیش کشیدن طرح هایی چون رتبه بندی که هیچ ارتباطی با بالندگی علمی این بزرگواران ندارد مشغول هستند فریب نخوریم این طرح ها هرگز باعث ارتقای جایگاه و منزلت معلمان نخواهد شد
درود بر شما
سپاس .
جامعه ی ایرانی دچار چالش های عمیق فرهنگی است هر چند خودش باور نداشته باشد .
پایدار باشید .
شما که تا نیمه سال ۱۳۹۹ منتقد جدی رخشانی مهر بودید چه شده که حال سینه چاک ایشان گردیده اید و هر بار به دنبال تطهیر این عنصر لایسود و مستاجر کهین و مهین نوسازی مدارس؟!
همین یک شفافیت را داشته باشید برای همگان مشخص می شود شما صدای معلم هستید یا صدای جرینگ جرینگ زَر های زراندوز بی آزرم
سلام
1- مثل مورد استفاده شما ارتباطی با این متن ندارد .
من تحلیل خودم را از یک نشست بیان کرده ام . اگر شما برداشت دیگری دارید بنویسید .
2-صدای معلم با کسی و مقامی تعارف ندارد .
کار خوب ستوده می شود و کار بد نکوهیده .
اگر خشم و کینه را - که عادت مرسوم ایرانی ها درپس چرخه ی نافرجام بی تفاوتی - شورش و خود زنی است - کنار بگذارید به تاخیر 50 دقیقه ای آقای رخشانی مهر هم اشاره کرده ام .
3- لابد ناراحتی تان از این است متنی را که قبلا برای انتشار در صدای معلم ارسال کرده بودید منتشر نکردم .
آقای مژده
رسانه ی آزاد این نیست که هر کسی هر چه دلش خواست بگوید و به دیگران اتهام بزند .
باید مستند سخن گفت و مسئولیت پذیر بود.
من شما را نمی شناسم .
شما در پروفایل تان حتا شهامت الصاق عکس واقعی خودتان را هم ندارید !
مطلب شما ارزش انتشار نداشت و از بن مایه های اخلاقی و حرفه ای تهی بود و به نظر می رسید صرفا برای انتقام و فرو نشاندن خشم نگارش گردیده بود.
این را قبلا هم بیان کردم .
من واقعا متوجه نمی شوم چرا برخی مانند شما اصرار دارند که حتما مطلب شان در این رسانه منتشر شود ؟
مگر رسانه در آموزش و پرورش فقط صدای معلم است ؟
4- جمله ی پایانی تان کاملا شخصیت شما را نمایان کرد !
لابد هر کسی بخواهد خلاف نظر شما و برخی آقایان بنویسد حتما تطمیع شده است !
بارها در صدای معلم بیان شده اگر کسی سندی در مورد تخلفات رئیس پیشین نوسازی مدارس دارد برای این رسانه ارسال کند اما خبری نشده است .
تاریخ مصرف این چیزها دیگر گذشته است ...
پایدار باشید .
در پایان این دولت خواهیم دید که آن موقع تصمیم به رای دادن دوباره داشته باشیم ....
رخشانی مهر و رتبه بندی
رخشانی مهر و نافرمانی مدنی
رخشانی مهر و مدیریت سو وزیر
رخشانی مهر و فرهنگ اجتماعی
رخشانی مهر و .....
از این پس تمامی مطالب شما با رخشانی مهر شروع خواهد شد.
ول کن بابا، جان پدرت ول کن، عمر سیاسی رخشانی مهر تمام شد
یکی از معضلاتی که همواره به جامعه ایران و آدم های آن چسبیده همانا « انتقاد ناپذیری » آنان است .
این که واقعیت را بشنوند و بخواهند سبک تفکر خود را تغییر دهند .
در این نشست رفتار افراد حاضر در آن و سخنان آنان مورد نقد قرار گرفت .
اگر این مطالب خوشایند و مطلوب شما نیست می توانید آن را نقد کنید و یا کانال خود را عوض کنید !
پایدار باشید .
با تمام انتقاداتی که به نوشته های گذشته شما داشته و دارم در این متن رگه هایی از انصاف را دیدم، قبول دارم و حتما بقیه نیز قبول دارند فرمایشات شما رو در خصوص اینکه ما ملتی هستیم که تعارف و تعریف و تمجید حتی بی علت را روا میدانیم و اصولا انتقاد را نمیپذیریم ولی جهت استحضار شما علت بسیاری از تغییرات مدیریتی جناب رخشانی مهر در اسفند ماه و بعد از آن تغییر دولت بود و زدن انگ وابستگی به دولت قبل !!!کمااینکه مدیر عزل شده به اذعان خود ایشان حداقل از عملکرد خوب و قابل دفاعی برخوردار بود ...بنده هیچ اعتقادی به عزل و جابجایی به دلیل تغییر دولت نداشته و ندارم ولی ملاک بیشتر تصمیمات رخشانی مهر همین طرز تفکر بود و بالاخره خیاط هم در کوزه افتاد ...