با لبی خندان، اناری ، سینه ای
دور از دورانِ سردی ، کینه ای
ضبط ، اموالی به یَد ، زالو کسان
چون شرابی ، خونِ ما در شیشه ای
شیشه جامی را ببینی پر ز خون
در گلو آشام ، خونی ، لخته ای
با امیدی خوفناکی روبه رو
در اسارت ، هشت پایی مانده ای
با چه تدبیری ز تقدیری رها
در گرو ، دستانِ خاطی ، بنده ای
دستِ خاطی ، بندگانی کج مدار
کج مداری شد مِتد بِه پیشه ای
مفت ، حرفی را کنم یادی دلا
مفت ، گنجشکی ، نمایان دیده ای
یادِ شیرینی اناری شد بخیر
پای کرسی ، هندوانی ، جلوه ای
از شبی یلدا کنم بحثی دلا
حال ، رؤیت ، یادمانی بوده ای
انتها تاریکِ شب را یادها
یادِ ایامی کنم گر دوره ای
کیسه خالی ، آن فقیری را نگاه
دستِ ظالم ، بنده شد سرکیسه ای
والیا روشندلی را اختیار
دور از خلقی به خلوت گوشه ای
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.