ابتدای کلام عرض می کنم چند ساعت پیش نطق حقیر مانند بعضی از دوستان آماج سانسورها واقع شد و به اصطلاح معروف یک شیر بی یال و دم شد.
انشاءالله که بتوانم با این وجود حق مطلب را به خوبی ادا کنم.
هدایت و راهبرد نهاد عظیم و با اهمیت آموزش و پرورش که دارای کارکرد زیربنایی در تمهید و ایجاد پیش نیازهای توسعه کشور ، تقویت اقتدار، فرهنگ و هویت ملی، تولید سرمایه فرهنگی و ارتقای سرمایه اجتماعی است از اهم برنامه های پژوهشی گسترده در زمینه اجرا و همچنین وجود ساز و کارهای مشورتی است که با تعامل شخص دانش آموزان و معلمان امکان هم افزایی و ارتقای کارآیی این نهاد ارزشمند را فراهم بکنند. لیکن در عرصه عمل گویا سلسله مسائل و مشکلات آموزش و پرورش پایانی نداشته با شرایط آن دوران نسخه کارسازی نبود.
با گذشت سال ها پس از کلنجار رفتن های فراوان بالاخره در سال 1390 به این نتیجه رسیدیم که یک نهاد وارداتی از تمدن غرب با گذشت سال ها از ارزش های ایرانی اسلامی ما فاصله زیادی دارد پس اقدام به تدوین سند تحول بنیادین کردیم اما بعد از حدود ده سال باز هم می بینیم که این نسخه هم سازگار نبود آن هم در شرایطی که کشور وارد گام دوم انقلاب اسلامی شده است.
مولوی می گفت : موضوعات و چالش های آموزش و پرورش علی رغم تاثیرات موثر و مستقیمی که بر جامعه دارد از دیوارهای مدرسه و ادارات فراتر نرفته و تا زمانی که اولویت مردم نشود اولویت دولت هم نخواهد بود.
ما درین انبار گندم می‌کنیم
گندم جمع آمده گم می‌کنیم
می‌نیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
بشنو از اخبار آن صدر الصدور
لا صلوة تم الا بالحضور
گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست
ما سالیان سال در انبار " تحول " گندم می ریزیم اما بعد از چهل سال در انبار را باز می کنیم و می بینیم هیچ خبری از آن همه گندم انبار شده نیست.
پارگراف بعدی را دوستان زحمت کشیده حذف کردند !
و گفته اند در خانه اگر کس است یک حرف بس است !
خودشان به خودشان کنایه کرده اند !
( تشویق حاضران )
اما فی الواقع این موش دوست آموزش و پرورش ما چیست ؟ خیلی متشکرم. البته این را هم بگویم صحبت های شما فلان است صبر کنید سالن خالی بشود بعد حرف بزنید !که قرعه فال در آخر به ما رسید. درست است که مقوله تعلیم و تربیت مسئله آفت خیزی است اما درک این ... در عین افتتاح و گشایش است. پاسخ در این حقیقت نهفته است - اینجا را دوباره خط زده اند - که من نگویم نگاه سیاسی و فساد اقتصادی بگویم نگاه دست چندمی دولتی .
( تشویق حاضران )
موضوعات و چالش های آموزش و پرورش علی رغم تاثیرات موثر و مستقیمی که بر جامعه دارد از دیوارهای مدرسه و ادارات فراتر نرفته و تا زمانی که اولویت مردم نشود اولویت دولت هم نخواهد بود. حتی رسانه های جنجال ساز کشورمان یک نگاه دست چندمی به آموزش و پرورش دارند .
یک پارگراف را هم خط زده اند که من نگویم آموزش و پرورش فلان و فلان که فعالیت های مدارس غیر انتفاعی و دانشگاه های غیر انتفاعی شده و چه چپاول هایی شده از جیب این ملت ... اما تا کی قرار است ساختارهای قشرپرور مطالبات حقیقی مردم را به حاشیه ببرد ؟ تا کی صدای مردم مومن و انقلابی ما در این آوردگاه های جناحی خفه می شود. اینها یک زنگ خطر است نه فقط برای آموزش و پروش - این قسمت را نه تنها خط زده اند بلکه تا کرده اند ! اقدام به تدوین سند تحول بنیادین کردیم اما بعد از حدود ده سال باز هم می بینیم که این نسخه هم سازگار نبود آن هم در شرایطی که کشور وارد گام دوم انقلاب اسلامی شده است .
من این را می خوانم خطاب به جناب وزیر !
آقای وزیر ؛
جنابعالی فرمودید مقدار کسری بودجه در مورد نیروی انسانی وجود داشته که خوشبختانه با تمهیدات و توافقی که با ادارات کل استان ها به عمل آمد مشکل کمبود نیروی انسانی تا اول مهرماه حل می شود.
در خوشبینانه ترین حالت به نظر می رسد که باید این را بپذیریم اما مگر کسری بودجه است که در ظرف یک هفته حل شود . گویا کودتایی فرهنگی و بی سر و صدا صرفا برای تامین نیرو به هر بهایی در کار است .
( تشویق حاضران )
در آخر از چند شب پیش در مقامات شمس می خواندم.
سخن آن است که تو را در طلب آورد و تحیر کند
نه آن که مطلوب خود به سخن حاصل آید
انشاءالله که این کلام واقف افکار قرار گرفته باشد ...
نظرات بینندگان