نشست كانون انديشه با موضوع " آموزش و پرورش و افكار عمومي" و با حضورجمعي از صاحب نظران، خبرگان آموزش و پرورش و مدیران رسانه ای برگزار شد.
علیرضا راه پیما دبیر کانون اندیشه بعد از خوش آمد به میهمانان با اشاره به سابقه دو ساله این جلسات گفت: هدف از برگزاری این نشست ها علاوه بر بحث و تبادل نظر، شناسایی، بررسی و ارائه راهکار برای مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت کشور است. در این نشست در خدمت آقای مرتضي نظري هستیم که معرف حضور همه دوستان هستند و نیازی به معرفی ندارند.
راه پیما گفت: به پیشنهاد آقای نظری این نشست با اندکی تفاوت نسبت به جلسات قبل برگزار خواهد شد. ایشان در ابتدا پیرامون موضوع جلسه مطالب خود را مطرح می کنند و این مطالب صرفاً برای طرح چند سوال کلیدی است و اساس این نشست، سخنرانی نیست. و درادامه، دیدگاه های راهبردی صاحب نظران محترم را در ارتباط با موضوع بحث خواهیم داشت.
شایان ذکر است در این نشست افتخار حضور میهمانانی از داخل و خارج دستگاه آموزش و پرورش را داریم که به ایشان خیر مقدم عرض می کنیم:
آقایان:
- دکتر اکرمی وزیر پیشین و مشاور عالی وزیر آموزش و پرورش
- محمدی، دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران
- دکتر الحسینی، معاون پیشین پارلمانی آموزش و پرورش و نماینده دور سوم
مجلس شورای اسلامی
- ذوالفقاري، مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد سازمان مديريت و برنامهريزي كشور
- حيدري، مديرعامل خبرگزاري ايلنا
- محجوب، مدیر پایگاه اطلاع رسانی فرهنگیان نیوز
- پورسليمان، مدیر سایت سخن معلم
- زينيوند، مدیرکل مدارس غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش
- دكتر عباسپور، مدير امور شوراهای وزارت آموزش و پرورش
- نظریان، رییس آموزش و پرورش منطقه یازده شهر تهران
- اصفهانیان معاون اداره کل شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش
و تنی چند از دبیران، پژوهشگران، مدیران کل، مشاوران و کارشناسانی از
معاونت های آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه و مشارکتهای مردمی وزارت آموزش و
پرورش.
مرتضی نظری ( پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی ) :
نیت و انگیزه اصلی از برگزاری این نشست کمک به آموزش و پرورش برای عملکرد بهتر است. امیدوارم همان طور که دوست و برادر ارجمندم جناب آقای راه پیما فرمودند، امروز بتوانیم فضای گفت و گو را با مشارکت و نگاه راهبردی شما پیش ببریم.
در حال حاضر افكار عمومي درباره چالشها و مسائل آموزش و پرورش به آستانه اشباع رسیده و تقریبا همه آگاهان، از این مسائل و چالش ها مطلع هستند اما چیزی که به شدت مغفول مانده، فقدان نگاه راهبردی به مسائل آموزش و پرورش است. وقتی نگاه راهبردی نداشته باشیم، تمام تلاش های ما برای کمک به آموزش و پرورش در حد آسیب شناسی، تکرار چالش ها و نهایتاً شناخت گرفتاری های آموزش و پرورش باقی می ماند.
لذا اگر جمع فرهیخته حاضر بر سر این باور توافق نمایند، از پرداختن به چالش ها عبور کرده و به حل مسأله بپردازیم.
آموزش و پرورش ایران مانند بیماریست که برای بهبود خود سال ها به هر پزشکی که مراجعه می کند، همه پزشکان فقط به توصیف درد او می پردازند! در حالی که این بیمار از درد می سوزد و به خود می پیچد، متخصص دلسوزی پیدا نمی شود که درمان این درد را نسخه کند!
امیدوارم تلاش امروز ما توصیف درد نباشد و گامی فراتر نهیم و به راه حلی برای کمک به آموزش و پرورش برسیم.
ما با چند پرسش اساسی درباره جایگاه آموزش و پرورش در افکار عمومی مواجه هستیم و هدف ما تلاش برای رسیدن به پاسخ هایی پیرامون این پرسش هاست تا درنهایت نتایج را دسته بندی شده به مدیران و مخاطبان این بحث در وزارت آموزش و پرورش که همه از دوستان نیک ما هستند و برخی از این مدیران عزیز امشب در جمع ما حضور دارند، منعکس کنیم ؛ لذا من نتایج این نشست را بسیار کاربردی و مبارک می دانم.
در ابتدا ما برای شناخت افکار عمومی باید "حوزه عمومی" را بشناسیم. در بین اندیشمندان، یورگن هابرماس نظریات شناخته شده ای درباره حوزه عمومی دارد. از نظر هابرماس، هر اجتماعي سه حوزه خصوصي، عمومي و حاكميت دارد.
شهروندان و يا افرادي كه در كنار هم جمع شدهاند، نه در مقام افراد اقتصادي يا حرفهاي كه تنها به فكر اداره امور خصوصي خود هستند و نه به مثابه مجامع حقوقي كه تابع قواعد حقوقي بوروكراسي دولتي هستند و موظف به اطاعت و تبعيت از قواعد مذكورند، بلكه شهروندان و افراد خصوصي ، زماني به منزله عموم عمل ميكنند كه بدون اجبار و اضطرار، بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم يا منافع عمومي بپردازند.
هدف اصلي حوزه عمومي اين است كه ميان شهروندان درباره «خير مشترك» بحثهاي انتقادي و عقلاني صورت گيرد و اين امر به صورتبندي يا تدوين سلسله اقداماتي كه در جهت منافع عمومي عمل ميكند، منتهي شود.
حوزه عمومی، امکانی در زندگی جمعی انسانهاست که با تحقق آن، افراد جامعه میتوانند از طریق یکدیگر به سخن آیند و با مفاهمه، به امر عمومی توجه کنند. در حوزه عمومی افراد در وضعیتی آزاد و دور از تحمیلها و اجبارها، امر عمومی را مورد بحث و نظریات یکدیگر را مورد ارزیابی قرار میدهند و بدین وسیله، امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر میرسانند.
این گفتوگو، مفاهمه و توافق، از آنجا که مبتنی بر نیروهای هدایتکنندهای چون قدرت، پول و تبلیغات نیستند، سیاستی دیگر و متفاوت با برداشتهای معمول را میآفرینند.
از نظر هابرماس حوزه عمومی عرصهای است که هیچ حد و حدودی بر فعالیت آن وضع نشده باشد و به عبارتي ، حوزه عمومی عرصه فکر، گفتوگو، استدلال و زبان است.
وي افزود: پاسخ به پرسشهایی از قبیل چیستی آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و مانند آنها تنها در حوزه عمومی هر جامعهای ممکن است پاسخ داده شود و مورد پذیرش و باور مردم قرار گیرد. به عبارتي دولت به معني عام و كلان، اگر بنا دارد فرهنگ و رويهاي را در كشور بنيانگذاري كند، ناگزير حاجت به حوزه عمومي دارد. به همين خاطر در هر دورهاي از تاريخ كه دولت بدون اتكا به حوزه عمومي تلاش كرده تا رویه ای را پايهگذاري كند، موفق نبوده است.
مرتضی نظري با بيان اينكه حوزه عمومي بستر شكلگيري افكار عمومي است، خاطرنشان كرد: در اين حوزه شهروندان بر سر منافع عمومي به بحث و تبادلنظر ميپردازند و بر خلاف روابط و مقاصد موجود در مؤسسات تجاري و گروههاي شغلي كه محور آنها منافع مادي و خصوصي است، هدف، تأمين منافع عمومي شركتكنندگان و خير مشترك است.
وي يادآور شد: در حوزه عمومي صرفاً يگانگي و عقايد همگون حاكم نيست.
گفتمان و ارتباط، صرفاً در جهت ايجاد وفاق پيش نميرود، بلكه به لحاظ فرهنگي و فكري ابعاد متعددي مطرح ميشود و درها به روي عقايد متفاوت باز است.
اما ابزار اصلی حوزه عمومی چیست؟
رسانه ها که در برخی تعابیر به دو نوع تند و کند تقسیم می شوند، ابزار اصلی حوزه عمومی هستند. روزنامهها و نشریات، کتاب و مانند اینها، رسانه های کند، و رادیو و تلویزیون، ماهوارهها و شبکههای اینترنت و حتی تلفن همراه در ردیف رسانههاي تند قلمداد شده اند.
دکتر یونس شکرخواه استاد ارتباطات مطلب جالبی دارند. ایشان می گویند؛ تاکنون منبع و منشأ خبر چسبیده و متصل به منابع قدرت بود، اما امروز جوشش خبر از میان مردم و از پایین به بالاست و انبوه فعالیتهای افراد در شبکههای اجتماعی و وب، نشانگر همین موضوع است و عموم مردم جريانساز شدهاند. به عبارتي، به مدد فناوریهای نوین، دیگر فقط نظارت از آن قدرتمندان نیست، بلکه ضعیفان دیروز، ناظران امروزند." اما اجازه می خواهم بعد از این مرور مختصر روی حوزه عمومی به جنبه هایی از آموزش و پرورش که خمیر مایه پرسش کلیدی این نشست است، اشاره کنم.
آموزش و پرورش جزء سازمانهاي نرمافزاري محسوب ميشود. موضوع و مأموریت آموزش و پرورش در ارتباط با فرد و آموزش اوست و کار آموزش و پرورش با افراد حتی در مقايسه با آموزش عالی، در بازه زمانی انجام میشود که فرد بیشترین وابستگی را به خانواده خود دارد به همين خاطر ، آموزش و پرورش بیشترین درهم تنیدگی را با حوزه عمومی دارد.
پیچیدگی و روند فزآینده نیازها، انتظارات و مسائل در دنیای جدید به تغییر نگاه عمومی نسبت به آموزش و پرورش انجامیده و خانوادهها و حوزه عمومی تحتتأثیر این فضای جدید، توقعات و مطالبات جدیدی دارند.
آموزش و پرورش، مهمترین نهادی است که به طور مستقیم در شکلگیری سرمایه انسانی نقش دارد و برای حرکت خود تنها به امکانات، تجهیزات و منابع مالی نیاز ندارد، بلکه اعتماد عمومی و رضایت مندی مخاطبان عامل اصلی توفیق اوست. بنابراین آموزش و پرورش و افکار عمومی لازم و ملزوم یکدیگرند.
من تاکنون یک پژوهش جامع درباره قضاوت و ارزش گذاری مردم و نخبگان درباره آموزش و پرورش ندیدم ولی به اختصار انواع قضاوتها و نظرات درباره نهاد آموزش و پرورش را در سه بخش دسته بندی کردم که بیان مبسوط آنها در این وقت نمی گنجد، اما عجالتاً مردم یعنی بخش اصلی حوزه عمومی، با شنیدن نام آموزش و پرورش قضاوتهایی دارند که وقتی این قضاوت ها را بخواهیم به کلید واژه هایی تبدیل کنیم عبارت خواهند بود از: محبوبیت سنتی، مانده در خاطرهها، کمبود منابع، یادگیری، احترام، تلخ و شیرین مدرسه، کتاب درسی، مشق، زندگی و شخصیت معلم، نصیحت و تنبیه و تشویق. و اگر همین قضاوت ها را بخواهیم از نگاه نخبگان و کنشگران درون آموزش و پرورش نسبت به آموزش و پرورش بشناسیم عبارت خواهند بود از: مشکلات تاریخی، تربیت، تغییرات پی در پی، عقبماندگی از تحولات جدید، رشد، اعتراض، سیاهی لشکر، خستگی، نگاه سیاسی و محافظهکاری.
همچنین آموزش و پرورش در نگاه اسناد بالادستی و رهبران جایگاه بسیار مطلوبی دارد و اصطلاحاً دارای وزن بالایی است. در همین رابطه سهم اخبار آموزش و پرورش در رسانهها نسبت به سایر وزارتخانه ها و سازمان های کشور سهم بالايي محسوب ميشود، اين در حالي است كه به رغم بالا بودن وزن آموزش و پرورش در اسناد بالادستی و نگاه رهبران، اما نگاه رسانه به حوزه آموزش و پرورش تخصصي نيست.
متاسفانه به دلایل مختلف نگاه خبرنگاران و رسانه ها به آموزش و پرورش خیلی پایین، پیش پا افتاده و معمولی هست.
اکنون قصد دارم پرسش اساسی را مطرح کنم که چرایی حضور ما در اینجاست. پرسش کلیدی این است که چرا آموزش و پرورش کمتر توانسته افکار عمومی را با خود همراه کند؟
ذیل این پرسش اصلی چند پرسش دیگر مطرح می شود از جمله اینکه ؛ وضع مطلوب و مورد انتظار در همراهی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست و اساساً آموزش و پرورش چه نیازی به افکار عمومی دارد؟
ثمره همسویی آموزش و پرورش با افکار عمومی و يا ثمره همسویی افکار عمومی با آموزش و پرورش چیست؟ چگونه میتوان بین آموزش و پرورش و افکار عمومی درهم تنیدگی ایجاد کرد؟
تمرکز نشست امروز ما برای پردازش بیشتر این پرسش هاست که چرا علیرغم این همه تاکید و جایگاه پرآب و تابی که بزرگان برای فرهنگی ترین دستگاه فرهنگی کشور قائلند اما جایگاه بالایی پیش چشم افکار عمومی ندارد؟
چرا با وجود این همه بار مسولیتی که معلم از ابتدا تا کنون بر دوش داشته، اما جز منزلتی سنتی و محبوبیتی در خاطره ها، جایگاه عالی، تخصصی و تعیین کننده در واقعیت جامعه ندارد؟
ادامه دارد
نظرات بینندگان
خداکنه این گفتگوها اولا محفلی نباشه و ثانیا با حضور مسوولان مربوطه باشه و قدرت انتقادپذیری هم باشه وگرنه که همش میشه شعار و شعار و شعار
ما امیدواریم
با این بخش که گفتید رسانه ها آموزش و پرورشو جدی نمی گیرند کاملا موافقم ولی یادتون باشه وقتی از بالا آموزش و پرورش را جدی نگیرن کار به اینجا می رسه که الان رسیده
وزن بالا باید در بودجه خودشو نشون بده
البته خودمونم مقصریم که اجازه می دیم ضعیفترین اعضای کابینه پای قباله آموزش و پرورش نوشته شده باشه
خانه از پای بست ویرانست
آیا قبل از آن که به جای آنان بنشینید مکانیزم لازم را برای فهم ودرک و خواست حوزه ی بحث خود یعنی دانش آموزان ، اولیا آنان و فرهنگیان وسایر ذی ربطان در این رابطه فراهم آورده اید .آیا در باور جامعه نقش افکار عمومی اثر بخشی آن به واقعیت وحقیقتی به معنای اساسی ونه تزیینی وشعاری پذیرفته ونهادی شده است .
آیا ضمانت اجرایی دارد . مردم به سویی وتصمیم سازان راهی دیگر می روند ، مطالب عدیده وفراوان است افکار عمومی نقش واقعی زمانی به خود می گیرد که انحصار شکسته شود و. . . .
با تقدیم سلام
نظر شما بسیار درست است باید همه ابعاد و ارکان تکوین افکار عمومی را مورد بررسی قرار داد. اگر نظر مردم و مخاطبان به درستی شناخته شود تصمیم گیری ها به مطالبات مردم نزدیکتر خواهد شد.
ما در آغاز این راهیم و سخت به همفکری دیدگاه های مختلف نیاز داریم.
ممنونم
سیاست زدگی را بس کنید
سلام بنده را پذیرا باشید
این جمع هر هفته دوشنبه ها داوطلبانه گردهم می آیند و از دیدگاه های مختلف هم حضور دارند. هیچ گونه انحصاری در آن نیست. اعضای شرکت کننده الزاما عضو انجمن نیستند.
ضمن اینکه هرگز ادعای نمایندگی افکار عمومی را نداشته و ندارند و تنها برای بحث و تبادل نظر دور هم جمع شده اند. خیلی خوشحال خواهیم شد از پرداختن به اشخاص عبور کنیم و از نظر جنابعالی درباره مبحث ارائه شده و موضوع نشست بهره مند شویم.
ممنونم
ترویج بحث علمی و عادت کردن به مطالعه عمیق تر مسائل تعلیم و تربیت بسیار مفیدتر از پردازش مسائل سطحی و پیش پاافتاده هست
منتظر بخش دوم این بحث هستیم
"ضعیفان دیروز، ناظران امروزند."
عالی بود
این مطلب اخلاقی ترین و کاربردی ترین مطلبی بود که تا حالا دیدم تورو خدا این مدل حرفارو هم ترویج بدید که بعضیا فکر نکنن شماها فقط دنبال تجمع و تظاهراتید
ایشالله چراغتون همیشه پرفروغ باشه
ضعیفان دیروز، ناظران امروزند