پاسخ سوال ارائه شده و ارائه يك پيشنهاد

بسمه تعالي

مديريت محترم سايت سخن معلم (پايگاه خبري – تحليلي معلمان ايران)

با سلام و احترام بي پايان

همان گونه كه مستحضر مي باشيد با وجود تمام امكانات در ادارات بازرسي و نظارتي كشور از تمام دارائي ها و اموال دولتي و بيت المال هاي به امانت سپرده شده مردم كه در ادارات دولتي و بانك ها بايد محفوظ بماند و هر آن بيم سوء استفاده از آن در موقعيت هاي شغلي كاركنان و مديران محترم در روان مسئولان مسئوليت پذير مي رود و در چنين مكان هايي بازرسين و ناظرين محترم نيز به عنوان ناظر و چشمان تيزبين در حوزه كاري خود مشغول مي باشند و فعاليت جانانه اي هم دارند و البته در هر انساني نيز امكان چنين احساسي جاري و ساري است، در ذهنم سوالي مطرح گرديده شده است كه مايلم آن را بيان بفرمائيد و پاسخش را بعد از اينكه پيشنهادي در ادامه متن ارائه داده ام از جنابعالي بگيرم.
آخر چطور مي شود از اولين اختلاس صورت گرفته در كشور عزيزمان ايران بعد از انقلاب اسلامي كه از 123 ميليارد تومان در بانك صادرات ايران شروع شد و تا اين اواخر كه اگر از امثال جناب آقايان خاوري و بابك زنجاني و غيرگان كه خيلي زياد هم تشريف فرما هستند بگذريم و با رانت جديد كه همين اواخر توسط يكي از مديران ارشد شركت ارتباطات زيرساخت صورت گرفت خاتمه يافت و به حمدالله اين مدير ارشد نيز از سمتش كنار گذاشته شد و بازدداشت گرديد سلسله وار صورت مي گيرد و البته احتمال هم داده مي شود كه در آينده نيز چنين اختلاس ها و سوءاستفاده هاي كلاني باز هم اتفاق بيافتد، به همين راحتي و مثل آب خوردن و با اين تشكيلات يد و بيضاي طويل دار نظارتي در كشور فراوان مشاهده و رؤيت كنيم، اما در همان لحظات اولية وقوع اختلاس و رانتخواري، هيچ دستگاه نظارتي متوجه آن نباشند و آب از آب هم تكان نخورد ...!!!؟
حالا بگذريم و بماند از زمين خواري ها، كوه خواري ها، درياخواري ها، بيابان خواري ها، مرتع و مرتفع خواري ها، جنگل خواري ها، حيوانات خواري هاي وسيع در شكارهاي سازمان يافته غير مجاز ، بلند مرتبه خواري ها و هواخواري ها كه اين آخري را نيز از ما مردم بينوا به دليل آلودگي هواها نه هواهاي نفساني در اكثر شهرها گرفتند و هيچ مسئولي هم هيچ مسئوليتي را نمي پذيرد تا ناز شصت خودشان را در تبليغات كانديداتوري انتخاباتي كه در جهت مماس و تماس يافته براي خدمتگزاري به مردم عزيز كشورمان برنامه ريزي مي كنند نشان بدهند! (عجبا! نشان بدهند!، مگه ميشه!، مگه داريم! حالا مي گوئيد چه كار كنم؟: راه بروم، بايستم، منتظر بمانم، اشهد ان لا االه الا الله بگويم).

لذا به دليل بيان اين همه عرايض عريض و طويلم كه عرض شد، به آقايان رانت خوار و سوء استفاده كنندگان محترم چه از قبل و چه پس از حالا كه تمايل دارند چنين مبالغ كلاني را باز هم اختلاس نمايند و يا سوء استفاده هاي كلان شغلي از موقعيت هاي شغلي باد آورده شان مجددا" داشته باشند و هر آدمي نيز آرزو مي كند كه در چنين موقعيت هايي مانند آنان قرار گيرد تا استفاده بهينه و موفقيت آميزي در زندگي وابسته به دنيا را داشته باشد، مي خواهم يك پيشنهاد كاري كه دل هر رونتخوري و مُختولوسي و همينطور مُختولولي را مي ربايد ارائه دهم كه تا قبل از اقدام و انجام كارهاي شگفت انگيز و محيرالعقول خود، بدون دستپاچگي با اينجانب تماس بگيرند و مشورت نمايند و البته پس از مشاوره و تنظيم قرارداد كه امضاء كنندگان آن تنها شخص بنده و شخص اختلاسگر خواهد بود صادقانه تضمين هاي لازم را مي دهم كه با خيال راحت و با كمال آرامش كار مورد علاقه شان را به هر نحوي كه خود مايلند و در برابر همين چشمان تيزبين ناظرين و بازرسين محترم و موفق در كشور انجام بدهند و هيچ گونه اتفاق خاصي و ناگواري هم براي آنان نيافتد و با طيب خاطر قول شرافتمندانه مي دهم كه تا مي توانند با درآمد حاصله از اقدامات دلچسب شان به سفرها و تورها و گردشگري جهاني و كهكشاني مورد خاص خود بروند و بچرخند و بچرند (ببخشيد اين يكي اشتباه لپي بود و ديگر تكرار نمي شود) و حتي پس از مسافرت هاي دلنشين شان بتوانند به كشور عزيز خودشان كه موطن شان را مانند جانشان دوست مي دارند و حمايت قاطعانه اي هم مي كنند با بليط هاي فرس كلاست خصوصي هوايي و فضايي، رفت و برگشتي هم داشته باشند.
خوب چه پيشنهادي از اين بهتر و بالاتر...!!!
حالا برويم به اصل مطلب كه دعواي اول به از صلح آخر است! كميسيون در نظر گرفته شده بابت چنين مشاوره اي پس از عقد قراداد، 10% از ارزش رانت و اختلاس لحاظ گرديده شده است تا بنده و امثال بنده نيز بتوانند از اينگونه افرادي كه در سكوت دل انگيز ديگران كار خودشان را مي كنند و مشتاقانه به كارشان ادامه مي دهند و به ديگران نيز هيچ منتي نمي گذارند، بهره مند گرديم و در مدت عمر باقيمانده خود نيز بتوانيم مانند آنان بشويم.
هر چه باشد از قديم و نديم گفته اند و زياد هم شنيده ايم: مگر ما از آنان چه كم داريم كه آنها دارند؟
مصدع اوقات شريف و همكارانتان نمي شوم و عرض آخر اينكه بالاخره كارآفريني، اشتغال زايي و نبوغ ما هم در چنين جايي و چنين مواقعي به درد خورد و در خود ديديم و اميدوارم تأثيرات جانبي زيادي هم از خدمات پس از فروش ما جهت مختلسين محترم و گرامي به طور متناوب و فزاينده و ايده آل پذير ادامه داشته باشد و نصيب شان گردد (نوش جانشان).
لذا از مديرت محترم سايت خبري تقاضا مي گردد كه پيشنهادم را با تيتر درشت خبري كه چشمان هر بيننده اي را از حدقه در بياورد در پايگاه اطلاع رساني خود ثبت و درج فرمايند تا در معرض ديد عموم قرار گيرد، باشد كه ما هم به نوايي برسيم و به توانايي هايمان بيافزاييم.
‹‹ براي موفقيت خود و نوه هايتان همين امروز شروع كنيد، چونكه فردا دير است ››
عزت مدار شما و لايق چنين عزيزاني؛ خداحافظ شما ...
ايميل (لطفا" اگر امكان دارد ايميل ما محفوظ بماند، شايد جانمان در خطر باشد):

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید