اگر به تاریخچه آموزش و پرورش برگردیم تا چند دهه قبل ، آموزش های رایج در مدارس کشور مبتنی بر روش های سنتی ، معلم محور و صرفاً شـنیداری بود. در این روش معلم متکلم و دانش آموزان بیشتر شنونده بودند و حداکثر اقدام تصویری در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضی پوسترهای رنگی بـر روی تختـه سـیاه کلاس و آموزش مجسم مفاهیم با استفاده از برخی وسایل ساده ، ابتدایی و در دسترس بود. پس از این دوره نسبتاً طولانی ، روش دیداری- شنیداری مرسوم شد و در آموزش ها از برخی رسانه ها مانند فیلم، انیمیشن، نماهنگ و … کمک گرفته شد تا به ماندگاری مطالب و یادگیری عمیق دانش آموزان منجر شود . عمده ویژگی روش جدید انتقال مطالب در محیطی جذاب تر و در مدت زمان کمتر بود . در منطقه خاورميانه هم بهترين وضعيت از نظر شاخص دسترسي مدارس به شبکه اينترنت مربوط به کشورهاي قطر، امارات و بحرين است و ايران از نظر اين شاخص در ميان کشورهاي خاورميانه، بالاتر از سوريه قراردارد. اين در حالي است که بر اساس آمار این وب سايت بيش از نيمي از کاربران اينترنت خاورميانه به کشور ايران اختصاص دارند، ولي با اين حال ايران نتوانسته است از نظر شاخص پيشرفت در زمينه اتصال مدارس به اينترنت، جايگاه مناسبي را به خود اختصاص دهد.
اما با ورود تکنولوژی های جدید ارتباطی و تغییر و تحولات شگرف در فن آوری های نوین آموزشی و کمک آموزشی اصطلاحات جدیدی وارد عرصه آموزش و پرورش کشورهای جهان به ویژه کشورهای توسعه یافته شد که از آن تحت عنوان مدرسه هوشمند یاد شد . الگوى اوليه اين مدارس از كشور انگلستان شکل گرفت و بعدها کشورهای دیگری هم به آن گرایش پیدا کرده و اقداماتی برای تحقق آن انجام دادند . شورای عالی آموزش و پرورش کشور ما نیز در سال 1380 موضوع مدارس هوشمند را برای نخستین بار مطرح کرد که با تایید و تصویب در این شورا مقرر شد از سال 81 این مدارس راه اندازی شوند، اما به دلایلی کار متوقف شد تا اینکه با تامین اعتبار و تصویب مجدد مقرر شد به تدریج هوشمندسازی مدارس انجام شود.
رویکرد مدارس هوشمند عملاً از سال 1383 به صورت پایلوت در چهار مدرسه تهران اجرا شد و در سال بعد مراکز استانها به صورت آزمایشی در چند مدرسه ، خود هوشمند سازی را دنبال کردند .
گرچه در آموزش و پرورش در سالهای اولیه اجرای هوشمند سازی مدارس تبلیغات فراوانی صورت گرفت و اعداد و ارقام متعددی از زبان مسئولان اجرایی و ارشد این وزارت خانه عریض و طویل از ابعاد مختلف نرم افزاری و سخت افزاری اعلام گردید و ضمن تجهیز مدارس ؛ آموزش های ضمن خدمت به کارشناسان ، معلمان و دانش آموزان داده شد تا بتوانند خود را با رویکرد جدید تطبیق دهند ، اما باید با جرات و جسارت ادعا کرد که این آموزش ها و تجهیزات نتوانست متناسب با رشد و گسترش علوم و فن آوری های نوین آموزشی در جهان توسعه یابد و همیشه آموزش های رایج در کشورمان از زمان خود عقب تر حرکت می کرد .
با رونمایی از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در آذرماه سال 1390 و اجرایی شدن نظام آموزشی 3-3-6 موضوع هوشمند سازی مدارس به صورت پررنگ تر در دستور کار قرار گرفت و در همین راستا آموزش و پرورش به نوبه خود با وارد کردن فن آوری های ارتباطی در این عرصه تلاش کرده تا حداکثر بهره برداری را از این دستاورد بشری داشته باشد.
متولیان دستگاه آموزش و پرورش در این سال هوشمند سازی مدارس را یکی از برنامه های دولت عنوان کردند که در مقابله با بازی های رایانه ای مخرب در میان دانش آموزان عملیاتی و اجرایی شده است . آنها معتقدند که هوشمندسازی مدارس، به دانش آموزان این فرصت را می دهد تا بتوانند در محیط مدرسه از امکانات و فن آوری های جدید و نوین در مسیر درس، تحقیق و پژوهش استفاده کنند.
اما در سال 1396 فرایند هوشمند سازی مدارس وارد فاز جدیدتری در دولت شد که از آن تحت عنوان دولت الکترونیک یاد شد . وزارت آموزش و پرورش هم سعی کرد تا ضمن حفظ ماهیت ذاتی خود از فن آوریهای نوین برای ایفای بهتر وظایف آموزشی معلمان استفاده کند و با راهاندازی بخشی به نام هوشمندسازی مدارس سعی کرد تا اولین قدم را در مسیر دولت الکترونیک در این وزارتخانه بردارد .
از طرفی طبق مندرجات برنامه ششم توسعه در بخش بند ICT ، باید تا پایان کار دولت دوازدهم امکان دسترسی الکترونیکی به کتب درسی، کمک آموزشی، رفع اشکال، آزمون و مشاوره تحصیلی، بازی های رایانهای آموزشی، استعداد سنجی و آموزش مهارتهای حرفهای برای دانش آموزان فراهم شود که اخیراً این موضوع هم جزء اولویتهای تصویب شورای عالی فضای مجازی قرار گرفته است.
نکته جالب تر این موضوع اینجاست که بر اساس ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه، باید ارائهی مهارتهای فنی و اجتماعی بهصورت رایگان برای تمامی دانشآموزان شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر و روستاها و حاشیه شهرهای بزرگ صورت بگیرد.
از آنجاکه پیش فرض استفاده از فن آوری های نوین در مدارس وابسته به راه اندازی شبکه اینترنت است ، بد نیبست که به گزارش مجمع جهانی اقتصاد از نظر شاخص دسترسي مدارس به اينترنت در سال 2019 هم اشاره کنیم که بر اساس این گزارش ايران از ميان 142 کشور، در رتبه 118 قرار دارد. در اين ردهبندي کشورهاي ايسلند، سوئد، استوني، فنلاند، هلند، سنگاپور، قطر، دانمارک، سوئيس و کره جنوبي با کسب بالاترين نمره، ردههاي اول تا دهم را از آن خود کردهاند و کشورهاي بوروندي، يمن، آنگولا، چاد وهائيتي در پايينترين رده جدول دسترسي به اينترنت در مدارس قرار گرفتهاند. همچنين، چين پرجمعيتترين کشور جهان در اين ردهبندي رتبه 28 را به خود اختصاص داده است. در منطقه خاورميانه هم بهترين وضعيت از نظر شاخص دسترسي مدارس به شبکه اينترنت مربوط به کشورهاي قطر، امارات و بحرين است و ايران از نظر اين شاخص در ميان کشورهاي خاورميانه، بالاتر از سوريه قراردارد. اين در حالي است که بر اساس آمار این وب سايت بيش از نيمي از کاربران اينترنت خاورميانه به کشور ايران اختصاص دارند، ولي با اين حال ايران نتوانسته است از نظر شاخص پيشرفت در زمينه اتصال مدارس به اينترنت، جايگاه مناسبي را به خود اختصاص دهد.
تردیدی وجود ندارد که با تحقق هوشمند سازی مدارس دانشآموزان ميآموزند انبوهي از اطلاعات را پردازش كنند و از اين اطلاعات در جهت يادگيري بيشتر استفاده كنند و حتي ميتوانند با منابع علمي جهان و معلمان و بچههاي مدارس ديگر ارتباط برقرار كنند.
فارغ از اینکه هوشمند سازی مدارس در پیشبرد فرایند تعلیم و تربیت می تواند نقش به سزایی ابفا کند، اما سوال اساسی اینجاست که چرا آموزش و پرورش در این دو دهه که از شکل گیری رویکرد هوشمند سازی مدارس و تحقق دولت الکترونیک سپری می شود در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده آن چنان که باید و شاید موفق عمل نکرده است ؟
گرچه در این سالها اتقاق نظر واحدی بین سیاست گذاران این دستگاه وجود نداشت و در درون این دستگاه تردیدهای قابل ملاحظه ای در نگاه به فناوری های نوین وجود داشت ،اما باید با جسارت اعلام کرد که نمی توان در مقابل سرعت خیره کننده رشد و گسترش فن آورهای نوین ارتباطی در جهان مقابله کرد و یا رویکرد انفعالی را در پیش گرفت .
باید پذیرفت که جهان امروز به مثابه دهکده جهانی است که تعامل و ارتباط جزء لاینفک آن است و در این جهان پهناور به هیچ عنوان نمی توان جلوی گسترش اطلاعات و علوم را گرفت بلکه باید با خلق نوآوری و خلاقیت های جدید تلاش کرد تا تاثیر گذاری بر این فرایند را غالب کرد و به یادگیرندگان عرصه تعلیم و تربیت هم مهارت استفاده درست و رویارویی صحیح واصولی با این تکنولوزی ها را آموخت .
بحران کرونا ویروس در ایران و جهان فرصت مناسبی است تا به مطالعه واقعیت هوشمند سازی در مدارس پرداخته و موقعیت خود را در این عرصه پیدا کنیم .
در حالی که قریب به یک سال از دولت دوازدهم باقی است در خوش بینانه ترین حالت باید اعلام کرد که کمتر از 30 درصد اهداف هوشمندسازی و نه در حالت ایده آل آن تحقق یافته و آموزش و پرورش راه های نرفته بسیاری را در پیش دارد .
در حالی که می بایست آموزش وپرورش در این بحران زیر ساخت مناسب را برای آموزش های مجازی به دانش آموزان داشته باشد و مدارس هم مرکز ثقل این آموزش ها و بستر حرکت به سمت آموزش های مجازی و آنلاین قرار گیرند ؛ دیدیم که این وزارت خانه برای دسترسی بهتر و بیشتر دانش آموزان دست به دامن شرکت های خارج از این دستگاه و پیام رسان های داخلی گردید تا با صرف هزینه های هنگفت بتواند مسیر نرفته را یک شبه طی کند .
با وجودی که تاکنون این پیام رسان ها نتوانسته اند بستر مناسب را برای آموزش های آنلاین و دسترسی دانش آموزان مهیا کنند ولی لازم است تا آموزش و پرورش در روش ها و اهداف خود تجدید نظر کرده و با رعایت اصول دانایی و توانایی بستر مناسب را برای به کارگیری نیروهای متخصص و مجرب در این حوزه فراهم کند و با تکیه بر نیروهای خلاق و توانمند خود بر روی سرمایه های پنهان خود در این دستگاه عالمانه و هوشمندانه سرمایه گذاری کند و اجازه ندهد تا حواشی خسته کننده وهزینه ساز بر آموزش و پرورش سایه بیاندازند .
در پایان به ذکر سخنی از رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان برگزیده سراسر کشور اشاره می کنم که سیاست زدگی را برای آموزش و پرورش به سم تشبیه کرده و خاطر نشان کردند که آموزش و پرورش باید ضمن داشتن بینش سیاسی عمیق از سیاست زدگی اجتناب کند و اجازه ندهد تا سیاست زدگان بر روند صحیح حرکت در این دستگاه که در توسعه پایدار نقش نقش اساسی دارند خلل وارد کنند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از زمانی که دنیا شده دهکده جهانی و کامپیوتر و اینترنت همه گیر شده، بشر آرامش خود را از دست داده و همه چیز مجازی شده!
شاید تا چند سال دیگر ، اصلا بیرون رفتن از خانه ضروری نباشه و همه ارکان زندگی هوشمند بشود!!
بشر هوشمند، محیط زیست را نابود کرده و مثل ربات زندگی می کند. اصلا این همه سرعت و شتاب برای رسیدن به کدام قله است؟
انسان هدف اصلی را که لذت بردن از زندگی، آرامش و عشق به خداوند و انسانیت است را فدای چه چیزی می کند؟
انشاا...این جریان کرونا باعث جهش توجه به هوشمندسازی مدارس کلاسها و تدریس مجازی و ایجاد سازمان نظام معلمی و رتبه بندی عادلانه شود و...
این همه سرعت و شتاب برای رسیدن به کدام قله است؟
به آنها یاد بدهیم که زندگی کنند و دنبال آرامش باشند. دنبال استعداد و علائق خود باشند. بله، دکتر و مهندس ها، دنیا را اینطور کرده اند که می بینید. بس است! به بچه ها بیاموزید که انسان خوبی باشند.
یک سایت راه اندازی کن ومطالب آموزشی را ازطریق سایت به دانش آموزان ارائه کن من که توان آموزش مجازی ندارم واین شیوه آموزش را درحدشوخی می دانم جیب خالی پزعالی!!!اموزش مجازی قمپزآموزش وپرورش است
در ضمن بازار که باز شد چرا مدارس باز نمی شه؟ که با فاصله در بازار ۲۰ سانتی متره