به آنکه جان را فکرت آموخت
اگر به قول منطقیون استناد کنیم و انسان را حیوانی ناطق بینگاریم که برای اثبات انسانیت خود ناچار به بروز و ظهور اقوال و اعمال انسانی است تا از حضیض حیوانی به سوی طوبای روحانی و الهی قدم فرانهد؛ پس چارهای نداریم که بر اساس گفتار و کردار و پندارش در مورد او قضاوت نماییم و به قول مولای روم سرنهیم که:
ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای
گر گل است اندیشة تو گلشنی ور بود خاری تو هیمه گلخنی
معلم در جامعة بشری به پیروی از رسولان و پیغامبران می کوشد تا انسانهای دیگر را به چراغ علم خویش در طی مدارج علیّة مذکور از اسفل السافلین به أعلا علیّین راهنمایی نماید و گرچه در پاره ای اوقات چون نوح نبی (ع) به گروههایی مبتلا می گردد که از شنیدن سخنانش انگشت در گوش خود نمایند و لباس بر چهره کشند چنانکه در قرآن کریم می خوانیم:
«جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُم» (نوح/7)؛ اما بر قضای الهی باید صبور باشد و حق را بگوید و برای رشد و اعتلای جامعة خویش قدم سست ننماید و بر خدای بزرگ تکیه نماید.
خوشبختانه در جامعة ایران معلمانی از این دست کم نیستند که اندیشه های متعالی آرام و قرار را از آنان گرفته است و شعر زیبای نیما یوشیج را زمزمه می کنند که:
« غم این خفتة چند/ خواب در چشم ترم می شکند».
این معلمان که شمارشان بالغ بر چند صد هزار نفر است با وجود علم و دانش و فضل و کرامت و تجربة فراوان، رسانه ای برای بیان نظرات ارزندة خویش ندارند و نیروی عظیم اجتماعی و علمی آنان در محاق بی توجهی غالب مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس رو به افسردگی و پژمردگی نهاده است.
در سالهای اخیر رسانة ارزشمند « صدای معلم» به همّت جناب آقای علی پورسلیمان کوشیده است تا رسالت اجتماعی خویش را ادا نماید و ابعاد گوناگون علمی، آموزشی، مالی، مدیریتی آموزش و پرورش کشور عزیزمان را بکاود و با انعکاس زوایای گوناگون به ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش ایران یاری رساند.
گرچه ممکن است که برخی از نقدها و نظریات به مذاق فردی خوش نیاید اما جامعة مردم سالار ما ناگزیر است که پژواک تصمیمگیری های مختلف را به گوش عقل و منطق بشنود و راه ترقی و رشد جامعة گرانقدرمان را برای نسل آینده هموار سازد تا مبادا که در اوراق تاریخ دربارة عملکرد ما چنان نویسند که در پیشگاه خدای بزرگ و نسل آینده شرمنده گردیم.
مخلص کلام آنکه:
«صدای معلم» واقعیّتی انکارناپذیر در جامعة روبه رشد ما است که مسئولان و نمایندگان باید از شنیدن این صدا غفلت ننمایند و با ارعاب این صدا، رسالت الهی و تاریخی خود را فراموش ننمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در مسلک خردورزان نقدپذیری نهادینه بوده و هست و برعکس آنچه در مسلک نادانان و مستبداندیشان دیده میشود ترس از نقد و شفافیت هست.