نمایندگان در صحن علنی امروز (سهشنبه 11 مهر ماه) کلیات طرح الحاق یک ماده به قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سواد آموزی در وزارت آموزش و پرورش با اصلاحات و الحاقات بعدی را بررسی و تصویب کردند.
در ماده واحده این طرح که در نهایت با ۱۶۰ رای موافق، ۶۲ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع از مجموع ۲۴۱ نماینده به تصویب رسید، آمده است: یک ماده بهعنوان ماده ۱۷ مکرر به شرح زیر به قانون تعیین تکلیف استخدامی حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۸۸/۷/۱۵ با اصلاحات و الحاقات بعدی الحاق میگردد:
ماده ۱۷ مکرر _ دولت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون حداکثر ظرف یکسال، کلیه نیروهای حقالتدریسی مشمول قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۹۶/۵/۲۸ و قانون اصلاح تبصره ۱۰ ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۹۵/۶/۳ را همراه با طی دورههای آموزشی حداکثر ششماه بنا به تشخیص وزارت آموزش و پرورش و بدون نیاز به شرکت در آزمون، به استخدام آموزش و پرورش درآورد.
بار مالی ناشی از اجرای این قانون از محل حقالزحمه نیروهای حقالتدریسی که هماکنون مشغول به کار هستند و نیز اضافه تدریس کارکنان رسمی و خروج بازنشستگان تامین میشود.
نمایندگان مجلس کلیات طرح استخدام معلمان حق التدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در آموزش و پرورش بدون آزمون را در حالی تصویب کردند که پیش تر ، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بهعنوان کمیسیون تخصصی این طرح را به دلیل عدم احصاء دقیق آمار جامعه هدف طرح توسط وزارت آموزش و پرورش و فقدان نظر قطعی در این زمینه و نامشخص بودن وضعیت بار مالی اجرایی این طرح و همچنین بهدلیل اظهارنظر معاونت قوانین مجلس مبنی بر مغایرت طرح مذکور با قانون برنامه ششم توسعه و اشعار جز ۵ بند ج ماده ۱۲۱ آییننامه داخلی مبنی بر نیاز به دو سوم رای برای تغییر قانون مذکور رد کرده بود.
وزارت آموزش و پرورش در هر سال رقمی بیش از 3000 میلیارد تومان برای معلمان مازاد هزینه می کند « خبرگزاری مهر » در این مورد می نویسد :
" با وجود صراحت آئین نامه داخلی مجلس و نیز مخالفت مجدد کمیسیون آموزش و تحقیقات و مخالفت نماینده دولت، علی مطهری نایب رئیس دوم مجلس که اداره جلسه علنی را بر عهده داشت به جای آنکه «رد طرح» را به رأی بگذارد، کلیات آن را به رأی گذاشت و نمایندگان نیز با آن موافقت کردند. "
جمشید انصاری ؛ رییس سازمان اداری و استخدامی کشور روز سه شنبه در هنگام بررسی طرح استخدام معلمین حق التدریسی و آموزشیاران نهضت سواد آموزی در وزارت آموزش و پرورش ضمن مخالفت دولت با این طرح می گوید:
" بررسی های ما نشان می دهد در مجموع نیروهای آموزش و پرورش که کمتر از یک میلیون نفر هستند، ما حدود 120 هزار نفر نیروهای مازاد داریم ولی این نیروی مازاد در بخش هایی است که نمی توانیم این نیرو را به نقاطی که نیاز داریم جا به جا کنیم.
بر اساس تکلیف قانون برنامه ششم، مشخص شده است که سقف نیروی انسانی که وزارت آموزش و پرورش می تواند در طول سال های برنامه از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به کار گیری کند، 185 هزار نفر است.
بر آوردهای وزارت آموزش و پرورش حداقل مشمولین این طرح را 121 هزار نفر تعیین کرده که 42 هزار نفر مربیان پیش دبستانی، 60 هزار نفر مربیان نهضتی و 18000 نفر در سایر بخش ها فعال هستند، اگر این 121 هزار نفر را بر اساس تصمیمی که احیانا مجلس بگیرد استخدام کنیم کلا 64 هزار نفر ظرفیت برای استخدام در وزارت آموزش و پرورش در بقیه سال های برنامه داریم.
ترکیب این 121 هزار نفر به این صورت است از این 121 هزار نفر، 94 درصد از بانوان هستند یعنی تقریبا غیر از 6 درصد آقا بقیه خانم هستند ؛ اساسا آموزش و پرورش دستگاهی است که در خوش بیانه ترین حالت 50 درصد 50 درصد می تواند استخدام کند و همه افراد را از خانم ها نمی تواند بگیرد.
همچنین 93 درصد این افراد در مراکز استان ها و شهرهای بزرگ سکونت دارند و نمی توان آنان را مجبور کرد که به نقاط محروم بروند.
انصاری با تاکید بر این که 10 استان نیز سهم بسیار اندکی از این 121 هزار نفر دارند، تاکید می کند :
10 استانی که در تامین نیروی انسانی آن ها با مشکل جدی مواجه هستیم استان های فارس، هرمزگان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، یزد، کرمانشاه، همدان ،خوزستان، اردبیل و جنوب استان سیستان و بلوچستان است، اگر 121 هزار نفر را به کار گیریم این ها را نمی توانیم شهرهایشان را تغییر دهیم از این رو 10 استان ما از این سهمیه بهره نمی برند . ( ایرنا ) "
حال نخستین پرسش از نمایندگان مجلس آن است که علی رغم مخالفت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و کارشناسان دولت با استناد به کدامین دلایل کارشناسی شده به این طرح رای داده اند ؟
رییس سازمان اداری و استخدامی کشور در گزارش خود به تعداد 120 هزار نیروی مازاد در آموزش و پرورش اشاره می کند .
همچنین در طرح استخدام این مشمولین 94 درصد این افراد را " خانم ها " تشکیل می دهند .
درست است که این مقام مسئول اشاره ای به تفکیک جنسیت در میان نیروهای مازاد اشاره ای نکرده است اما محاسبات نشان می دهند که باز بیشتر این نیروهای مازاد را " خانم ها " تشکیل داده اند !
در غیرکارشناسی بودن این طرح کافی است فقط به یک مورد اشاره شود .
مدیرکل دفتر آموزش های فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش می گوید در راستای سیاست های توسعه متوازن این وزارتخانه، سهم جمعیت دانش آموزی از آموزش های فنی و حرفه ای و کار دانش تا پایان برنامه ششم توسعه به 48.26 درصد می رسد.
این در حالی است که حسینی مقدم سهم حوزه فنی و حرفهای از جذب دانشآموزان در سال 95 را فقط 34 درصد اعلام کرده بود .
حضور رئیس جمهور و سایر مسئولان در مراسم بازگشایی مدارس که عمدتا در مدارس فنی و حرفه ای برگزار شد نشان از توجه مسئولان و مهم تر از پرسش اساسی و راهبردی آن است در نظام آموزش و پرورشی که " دوره پیش دبستانی " هنوز تکلیفش معلوم نیست و طبق طبقه بندی مسئولان وزارت آموزش و پرورش جزء دوره رسمی اما " غیراجباری " تعریف شده است اختصاص " 42 هزار نفر مربیان پیش دبستانی " بر کدام مبنای عقلی و منطقی استوار استآن نیازهای کشور به بخش آموزش و فنی و حرفه ای دارد .
این در حالی است که به گواهی آمار و شهادت مدیران هنرستان ها ، این بخش با " بحران نیروی انسانی آموزش دیده و حرفه ای " مواجه است .
نمایندگان مجلس و مسئولان برای ترمیم این بخش به ویژه در حوزه نیروی انسانی آموزش دیده چه برنامه ای دارند ؟
نمایندگانی از مجلس که به این طرح رای مثبت داده اند آیا می توانند پاسخ دهند که چگونه و با کدام " هنر آموز " قرار است فاصله میان بیش از 14 درصدی " وضعیت موجود " با " برنامه ششم توسعه " را پر کنند ؟ آیا قرار است در هنرستان ها مربیان پیش دبستانی و یا آموزشیاران نهضت سوادآموزی مشغول به کار شوند ؟!
تعداد " نیروهای مازاد " در آموزش و پرورش 12 هزار نفر برآورد شده است .
نیروی مازاد یعنی نیرویی در آموزش و پرورش که حقوق می گیرد اما کار نمی کند .
اگر به گفته مدیرکل دفتر برنامه و بودجه وزارت آموزش و پرورش میانگین حقوق معلمان را در سال 95 دو میلیون و 400 هزار تومان فرض کنیم ؛ حاصل ضرب تعداد نیروهای مازاد در میانگین حقوق هر ماه رقمی معادل 288 میلیارد تومان خواهد شد .
به عبارت دیگر ، وزارت آموزش و پرورش در هر سال رقمی بیش از 3000 میلیارد تومان برای معلمان مازاد هزینه می کند .
( این تنها یک نمونه از پرت منابع مالی در وزارت آموزش و پرورش است )
حال قرار است با همت اکثریت نمایندگان مجلس نیروهایی استخدام شوند که معلوم نیست می خواهند کدام نیازهای آموزش و پرورش را تامین و مرتفع کنند ؟
پرسش اساسی و راهبردی آن است در نظام آموزش و پرورشی که " دوره پیش دبستانی " هنوز تکلیفش معلوم نیست و طبق طبقه بندی مسئولان وزارت آموزش و پرورش جزء دوره رسمی اما " غیراجباری " تعریف شده است اختصاص " 42 هزار نفر مربیان پیش دبستانی " بر کدام مبنای عقلی و منطقی استوار است ؟
در حالی که مرجع تخصصی برای مسائل و چالش های داخلی آموزش و پرورش در نهادهای فراسیستمی مانند " مجلس " کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس تعریف و تبیین شده است ، اصولا چه ارتباطی باید با کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس داشته باشد ؟
باید بپذیریم که مشکل اصلی و عمده در بحث اقتصاد و بودجه آموزش و پرورش و بهینه سازی آن ، " مدیریت منابع انسانی " و " فرمول های چینش نیروهاست .
دولت به وضوح پرداخت برخی ردیف ها و اعتبارات را منوط به صرفه جویی در منابع داخلی دستگاه ها و نهادهای دولتی دانسته است .
حال با این آشفتگی و هرج و مرج در جذب و گزینش نیروها و در حالی که بیش از 95 درصد بودجه آموزش و پرورش و به قولی دیگر 99 درصد آن صرف هزینه های پرسنلی مانند حقوق می شود آیا عملا می توان به بهبود امور در این وزارتخانه امیدوار بود ؟
تا زمانی که این وضعیت اصلاح نشود و هر گونه جذب و گزینش نیرو در آموزش و پرورش بر اساس " نیازهای واقعی " این وزارتخانه پردازش نشود هیچ امیدی به سامان دهی معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش نخواهد بود .
تا زمانی که فرمول جذب و گزینش نیرو بر اساس " معادلات سیاسی " صورت گیرد و نماینده مجلس به جای آن که به فکر آینده آموزش و پرورش و مدیریت منطقی چالش های آن باشد صرفا به فکر رای آوری خود و آینده شغلی خویش باشد طبیعی است که وضعیت در این دستگاه بدون برنامه و مدیریت قوی و منسجم دائما رو به افول و تنزل خواهد بود .
نظرات بینندگان
اگر تصویب می کردید که این 121هزارنفر ماهانه به اندازه یک معلم سی سال خدمت از خزانه دریافت کند ولی دنبال کار خودش ویا خانه بنشیند هزار بار ارزشمندتر از این تیشه زنی به ریشه آموزش وپروش بود .
وزیر اگر بعنوان اعتراض اگر استعفا نکند خیانت کرده است
مطالبات و حق التدریسها و معیشت ومنزلت معلمان ویران باز 100 هزار نفر جدید اونم با90 درصد خانم به این جمع اضافه!!!!!!!!!
مطلب شما را خواندم ، محدودیت هایی که وزارت در جذب این افراد با آن روبه روست محدویت های واقعیست ولی یک طرفه به قاضی نرویم ! نیروهای حق التدریس سالهاست که بار کمبود نیرو و بودجه را بردوش کشیده اند . سالهاست که هم دوش نیروهای رسمی تلاش کرده اند ولی حتی یک چهارم آنها حقوق نگرفته اند !
عید ، جمعه ، تعطیلات رسمی و تابستان از حقوق و بیمه محروم بوده اند . یکی از توجیهات دولت در عدم استخدام این افراد عدم صلاحیت علمی آنهاست ، این عذر بدتر از گناه است ، اگر این افراد از نظر علمی صلاحیت نداشتند چرا آنهارا سالهاست به سر کلاس فرستاده اند و در حق کودکان این مرز و بوم ظلم کرده اند ؟
دیگر توجیه دولت در عدم استخدام این نیروها ایجاد بار مالی برای دولت است .
حال من از شما میپرسم آیا رواست بعلت مسائل مالی نیرویی را بکار بگیریم و از او همانند نیروی رسمی کار بکشیم ولی کمتر از یک چهارم نیروی رسمی به آن حقوق بدهیم ؟ چرا باید دولت به خودش اجازه بدهد با آینده و عمر یک انسان بازی بکند ؟
باید شرایط استخدام برای همه فراهم باشد. نه اینکه بدون اعلام عمومی برای نیاز به نیروی حق التدریس، افراد خاص که معمولا از اقوام کارشناسان و نیروهای اداری هستند را به عنوان حق التدریس بگیری بعدش هم استخدام کنی ظلم در حق همترازان بیکار آنها است.
شما خودتان را بگذارید جای کسی که ده سال یا بیش از آن به این صورت کار کرده و حالا دیگر سن و سالی از آن گذشته کِی و چه موقع باید تکلیف او روشن شود ؟
آقای سلیمی
صدای معلم تاکنون و به دفعات مشکلات معلمان حق التدریسی را بازگو و به جد خواهان توجه به آن ها همچون سایر معلمان بوده است اما همان طور که گفتم فرآیند جذب نیرو در آموزش و پرورش باید تابع قاعده و ضابطه باشد .
واقعا و همان طور که در یادداشت تاکید کرده ام برای داشتن آموزش و پرورش حرفه ای باید جذب و گزینش نیرو حساب و کتاب داشته و بر اساس نیازهای واقعی آن صورت بگیرد .
ورود بی حساب و کتاب نیروها به آموزش و پرورش باید متوقف شود .
پایدار باشید .
استاد بزرگوار جناب آقاي پور سليمان دست مريزاد
سپاس بيکران از خردورزي شما
از زماني که خانواده ي دانش آموزان ، معلمان ، اکثر تشکل هاي مدني ، رسانه ها ، نهاد هاي تخصصي و . . . درخواب بودند و نسبت به اقدام غير قانونمند ِ معجزه هزاره سوم ، ( استخدام غير کارشناسي و عوام فريبانه )سکوت اختيار کردند ديري نمي گذرد .
هنوز زخم هاي اين اقدام شتابزده از پيکر آموزش کشور ترميم نشده است که شاهد تکرار تجربه تلخ گذشته هستيم . آن هم در مجلسي که در ظاهر نمي خواهد در بيراهه معجزه هزاره سوم گام بردارد.
اميد است حساسيت نهاد هاي مدني ، واکنش کارشناسي قلم بدستان ، اعتراض خانواده دانش آموزان و تحليل نهاد هاي تخصصي، وا کنش منطقي معلمان آگاه و فرهيخته مانع بروز و ظهور اقدامات شتابزده شود .
با تقديم احترامات شايسته ارادتمند شما شهسوارزاده
آقای شهسوارزاده
همکار محترم
از لطف شما ممنونم .
در حال حاضر ، " انفعال " مهم ترین مشخصه جامعه و معلمان و البته تشکل های آن است .
معلمان باید به تفکر و عیب یابی سیستم و ارائه راهکار آموزش و پرورش را هر چه بیشتر علمی تر و سبک تر کنند .
وقتی گفته می شود که تعداد معلمان زیاد است شاید یک جنبه آن به همین نیروهای مازاد ، عدم چینش منطقی نیروها و دخالت نیروهای غیرمسئول بر می گردد .
طنز ماجرا آن جاست که دائما در شبکه های مجازی برای تجمع در مقابل سازمان برنامه و بودجه اطلاعیه می دهند ... اما کسی یقه نمایندگان مجلس را برای استخدام 121000 هزار نیرو نمی گیرد !
به این می گویند:
" پوپولیسم نقابدار"!
پایدار باشید .
سلام صدای شما از جای گرم بلند میشود منم هم معلم هستم 25 سال سابقه من وتو با دیپلم دانشسرا استخدام شدیم در حالی که برخی از این بیچاره ها فوق لیسانس دارند با خانواده و فرزند با حقوق فصلی که بالاترین حقوق انه 600 هزار تومان بود و اکثر انها بالای 12 سال سابق دارند بای یک کم هم انصاف داشته باشیم ما از کجا اموختیم در حالی که دیپلم بودیم ولی انها 12 سال تجربه و مدرک بالا دارند
البته که هیچ کس منکر زحمات این عزیزان نیست.مشکل اینجاست که ا نگارحضرات مجلس نشین نگاهشان به آموزش وپرورش شبیه نگاه به بنگاه های حمایتی وخیریه است. گویا آموزش وپرورش تبدیل شده به بهزیستی مجلس .
که هرکس هرجاماند به این وزارت هدایت میشود !
اصلا چند درصد نمایندگان مجلس تخصص وتجربه کافی را دارند تا بتوانند در این باب طرح ونظر بهند واز آن دفاع کنند؟!به نظرم این وزارت شبیه ساختمان معیوبی است که دیوارهایش تعمیر اساسی نیاز دارد اما به جای تعمیر هر دفعه دست به بخیه ورفو میزنیم وبا یک تیرک سست شبیه این طرح موقتا آن را سرپا نگه میداریم .والبته دور نیست که این سازه معیوب فرو بریزد وبه خرابه ای غیر قابل عمران تبدیل شود.
مطالبات و حق التدریسها و معیشت و منزلت معلمان ویران باز 100 هزار نفر جدید اونم با90 درصد خانم به این جمع اضافه!!!!!!!!!
همکار محترم
ممنونم .
مطلبی که در صدای معلم منتشر می شود تا جایی که می دانم خیلی از مسئولان و نماینده ها مطالعه می کنند .
به نظر نمی رسد نیازی به ارسال باشد چون ناقض فلسفه رسانه است .
پایدار باشید .
2- این نیروها تا این سنین ، بجز تدریس مهارت یا حرفه دیگری را بنا به ضرورت فرا نگرفته اند.
3- از 90 درصد زن بودن نیروها سخن می گویید اما ظاهرا از کاهش قابل توجه آمار دانش آموزی پسر خصوصا حین و بعد از جنگ ، اطلاع ندارید. اگر دانش آموز پسر زیاد بود که نیروهای مذکر جذب می کردند. این زیادی زنان به دلیل تلخنامه ترک تحصیل پسران است. و گرنه قرار نیست که زنان بر آنان تدریس نمایند. آمار چند ساله کنکور را بنگرید ، درصد شرکت کننده دختر بیشتر از پسر است.
4 - استفاده دیروز و طرد امروز این نیروها ، بیگاری مطلق است. آنها دستمال چرک نیستند که بعد استفاده به دور انداخته شوند.
خانم امامی
بنده آمار نداده ام !
این آمار رسمی مسئولان است .
آیا شما آماری مستند در مورد تعداد بیشتر ترک تحصیل های پسر در مقایسه با دختران دارید ؟
کنکور شاحص قابل اتکایی برای اثبات فرضیه شما نیست .
وقتی تنها ملاک حق التدریسیشان امضا مدیر هست خودتان تا اخرش را متوجه میشوید خدا شاهد هست کسانی وارد ا پ شده اند که به اندازه 10 روز سر کلاس نبوده اند چه برسد به تدریس
پس وقتی در کشور قانون ومصوبه اینجور زیر چا گذاشته میشود و امضا مدیر تمام قد جلو همه ی قوانین می ایستد واعتراض هیچ کس هم شنیده نمیشود معلوم هست جامعه به کدام سو می رود
طبق فرمایش یکی از مسیولین ادارات ا پ فقط نیرو میخوان که بچه ها از کلاس بیرون نباشن (وبه تعبیر ایشان چوپانی که مواظب گله اش هست)
پس باین اوصاف بسیار جزیی که قطره ایست از تمام بی عدالتی ها که در عین اگاهی مسیولین اتفاق افتاد وبنده عرض کردم نمیشود گفت این عزیزان تمام سالهای جوانیشان را خدمت وهمکاری کرده اند با ا.پ
لطفا چشمها را باز کنیم واینگونه احساسی عمل نکنیم
البته این اولین واخرین باری نیست که اینگونه نیرو وارد ا .پ میشود
واین تراژدی تلخ همچنان ادامه دارد
خوشا به غیرت مجلسیان
این افراد براساس ضوابط و مقررات به کار گرفته نشده اند عمدتا روز به کارگیری اکثرا دیپلم و فوق دیپلم داشته و براساs روابط نهضت سواد آموزی شده اند بعضی حتی بدون یک ساعت تدریس فقط نام ها به عنوان آموزشیار در لیست های مربوطه درج شده تا سابقه لحاظ گردد
با این سن و سال اگر استخدام شوند بعد از 30 سال کار چه وضعیتی دارند
آیا خود شما حاضرید این افراد به فرزندتان درس بدهند؟
5- این نیروها همان خواهر و برادر و خویشاوند من و شما هستند.
6- دانش همه این نیروها در سطح پایین نیست و خیلی از آنها لیسانس و فوق لیسانس هستند.
7- ما هم دیروز وقتی بیکار بودیم در ها را برای اشتغال به صدا درمی آوردیم و برایمان حقی ایجاد می شد.
8- طرد این نیروها بعد سوددهی ، بی عدالتی و تبعیض مطلق است.
9- بجای کنار گذاشتن آنها کلاس های یکساله آموزشی تا زمان جذب در آموزش و پرورش بگذاریم ، می توانیم از تجربه و توانایی آنها بهتر و بیشتر استفاده نماییم.
همه ما به امید کسب درآمد و مفید بودن برای جامعه روزی حسرت اشتغال داشته ایم ، پس جایگاه آنان را دریابیم چون مثل همه ما انسانند و قصد تشکیل خانواده و ...دارند.
بیشتر آنان در شرایط بحرانی کمبود نیرو خصوصا بعد بازنشستگی ارفاقی 5 سال که سونامی کاهش نیرو شدت یافت ، جذب شده اند و حال نیز با نیاز کمبود فعلی ، ماندن آنها صلاح است. قرار نیست نسلی از انسانها قربانی فراز و نشیب هوس های استخدامی یا بازنشستگی مسئولان باشند.
باید سعی کنیم در تحلیل مسائل نگاه علمی داشته باشیم .
آیا منطقی است فردی که رشته تخصصی اش در دانشگاه یک رشته مورد نیاز آموزش و پرورش است را کنار بگذاریم و بگوییم مربی پیش دبستانی و یا آموشیار نهضت سواد آموزی را آموزش می دهیم تا به سطح استاندارد و مورد نیاز برای رشته مورد نظر برسد ؟!
این آزمون و خطا بر چه منطقی باید استوار باشد ؟
مشکل ما در آموزش و پرورش فقدان مرکز برای احصاء آمار جامع منابع انسانی جهت تصمیم گیری است .
بنده قبلا برای جذب و گزینش نیرو پیشنهادی مشخص ارائه کرده ام .
اگر قرار است جذب نیرو تحت اراده نیروهای خارج از آموزش و پرورش باشد دیگر چه نیازی به صرف بودجه و اداره دانشگاه فرهنگیان است ؟
فرضا آموزش و پرورش نمی داند که در هنرستان و فرضا در رشته " طراحی وب " چند ساعت مورد نیاز است و چند هنر آموز در این رشته وجود دارد !
ورود نیروها در آموزش و پرورش فله ای است و متناسب با نیازهای واقعی آموزش و پرورش نیست .
جالب است نیروها فله ای وارد شوند و از آن سو شرایط بازنشستگی را برای خروج " نیروهای غیرکارآمد " تسهیل کنیم ؟
پایدار باشید .
معاون وزیر آموزش و پرورش
شناسهٔ خبر: 1113195 - سهشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۴
جامعه > سایر حوزه ها
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه 406 هزار دانش آموز در دوره پیش دانشگاهی تحصیل می کنند، گفت: سهم دختران در این دوره بیش از 62 درصد و پسران تنها 38 درصد است
پسر
426 هزار و 218 نفر
(39.97 درصد)
234 هزار و 127 نفر
(39.76 درصد)
دختر
640 هزار و 56 نفر
(60.03 درصد)
354 هزار و 739 نفر
(60.24 درصد)
در سال 91
گروه : علمی پزشکی » آموزش و پرورش
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۰
ترک تحصیل دانشآموزان، مسالهای دردآور
با وجود این همه امکانات و تکنولوژی و راحت شدن تحصیل اما شاهد موجی از بیانگیزگی در بین نسل جوان برای ادامه تحصیل هستیم و آمار ترک تحصیل کردهها هر روز بیش از قبل میشود.
سونامی ترک تحصیل در بین نسل جوان
زرافشان گفت: طبق آمار از مجموع یک میلیون و چهل و پنج هزار و هشتصد و هفتاد و چهار (۱۰۴۵۸۷۴) دانش آموزی که در پایه سوم راهنمایی سال ۹۱ - ۹۰ فارغ التحصیل شدند، بالغ بر ۱۶۹ هزار نفر در سال تحصیلی ۹۴- ۹۳، به پایان دوره نرسیده و به نوعی ترک تحصیل کردند. با توجه به تعداد دانش آموزان فارغ التحصیل در پایه سوم راهنمایی در سال ۹۱- ۹۰ و تعداد ثبت نامیها در پایههای اول، دوم و سوم متوسطه در سالهای تحصیلی ۹۳-۹۱ و۹۴-۹۳، تعداد جاماندگان از ادامه تحصیل که بطور متوسط ۵۰ هزار نفر برآورد میشود، بدست آمد.
منفصل از هم
جوامع علم مدار
آماری از ترک تحصیل دانشآموزان در ایران / یک میلیون و 430 هزار نفر در سال 94 ثبت نام نکردند
طبق آخرین آمار معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی در خرداد ماه 94، در سال تحصیلی 94-93، یکمیلیون و 430 هزار نفر بین سنین 6 تا 18 سال در هیچ مدرسهای از کشور ثبتنام نکردند و یکمیلیون و 150 هزار دانشآموز نیز در کشور ترک تحصیل کردهاند. به گفته او، در حال حاضر 3.5 میلیون نفر از بیسوادان کشور زیر 50 سال هستند که بیش از 30 درصد از آنها از یادگیری و تحصیل متنفر هستند و این موضوع میتواند آسیبهای زیادی به کشور وارد و در عین حال هزینههای بالایی را بر کشور تحمیل کند. این گروه از افراد به مرور زمان از عرصه خارج میشوند و به گروه بیکاران میپیوندند و به دنبال آن آمار بیکاران در کشور افزایش مییابد. بخشی از کودکان هم بدون شروع تحصیلات مدرسه، آن را رها کردهاند. در سال گذشته 39هزار و 500 کودک شش ساله به مدرسه نرفته بودند و در عین حال 70 درصد اولیای این عده هم بیسواد بودند.
خانم امامی
از زحمتی که بابت استخراج آمار کشیده اید سپاسگزارم .
اگر لینک مطلب را هم قرار می دادید کفایت می کرد .
اما در این صورت هم فکر می کنم این آمارها خیلی ارتباطی با موضوع یادداشت و بحث من ندارد چون توجیه کننده معلمان مازاد و نیز ورود نیروهایی با این محتصات و مولفه ها به آموزش و پرورش نمی تواند باشد و موضوع بحث من هم ترک تحصیل و یا افت تحصیلی نیست .
آیا قرار است این نیروها همه در مقطع متوسطه مشغول به کار شوند ؟
شما نگاهی به آمار این نیروها بیندازید .
بیشترین آمار معلمان مازاد مربوط به بانوان است .
94 درصد نیروهای ورودی هم خانم ها هستند .
ایراد اصلی من دخالت افراد و جریان هایی است که می خواهند برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف کنند .
آیا این حرف نادرستی است که جذب نیرو در آموزش و پرورش باید پروسه مشخصی داشته باشد و بر اساس نیازهای واقعی آن باشد ؟
چرا باید آمار دانش آموزان در یک پروسه زمانی مشخص باید کاهش یابد اما تعداد پرسنل آموزش و پرورش حتی بیشتر شود !
متاسفانه در آموزش و پرورش اصولا چیزی به نام مدیریت درست منابع انسانی نداریم .
البته در مورد احصاء آمار محدودیت وجود دارد اما " قانون انتشار دسترسي آزاد به اطلاعات " باید به صورت یک مطالبه عمومی درآید .
پایدار باشید .
دارد؟ هرکس براساس تعهد و وجدان خود تلاش می نماید، شما با جنسیت چکار دارید؟
چند سال بعد هر دو کارشناسی ارشد داشتیم ولی او از چه دانشگاهی و من با چه مشقاتی و چه دانشگاهی در جلسه ای وی را ملاقات کردم از طریق نهضت وارد اموزش و پرورش شده بود با کلی توقع و طلبکاری !!!!
زمانی که در حال ساماندهی!!!نیروهای دبیرستان در ابتدایی بودند انتظار داشت ما در مقطع ابتدایی ساماندهی شویم ایشان در دبیرستان تدریس کنند،مناسفانه بعدها متوجه شدیم به خاطر برخی روابط فامیلی با کادر اداری در متوسطه ساماندهی شده اند
خانم امامی عزیز وقتی در مورد این نیروها دلسوزی میکنید توجه داشته باشید که افرادی با توانمندیهای بالاتر از این عزیزان در اموزش و پرورش وجود دارند که مازاد محسوب می شوند
چند سال بعد هر دو کارشناسی ارشد داشتیم ولی او از چه دانشگاهی و من با چه مشقاتی و چه دانشگاهی در جلسه ای وی را ملاقات کردم از طریق نهضت وارد اموزش و پرورش شده بود با کلی توقع و طلبکاری !!!!
زمانی که در حال ساماندهی!!!نیروهای دبیرستان در ابتدایی بودند انتظار داشت ما در مقطع ابتدایی ساماندهی شویم ایشان در دبیرستان تدریس کنند،مناسفانه بعدها متوجه شدیم به خاطر برخی روابط فامیلی با کادر اداری در متوسطه ساماندهی شده اند
خانم امامی عزیز وقتی در مورد این نیروها دلسوزی میکنید توجه داشته باشید که افرادی با توانمندیهای بالاتر از این عزیزان در اموزش و پرورش وجود دارند که مازاد محسوب می شوند
یک معلم باید وجدان داشته باشد وجدان که نداشته باشی چه دانشسرایی باشی چه تربیت معلمی چه نهضتی چه حق التدریس چه پیش دبستانی و...فرقی نمی کند.
من نهضتی بودم که وارد ا.پ شدم و به خودم هم افتخار می کنم. وقتی وارد ا.پ شدم عملکرد بسیار بهتری از نیروهای ا.پ داشتم و دارم چون بسیاری از همکارها متاسفانه در حالت راکد مانده اند و به روزمرگی افتاده اند و حاضر به تغییر روش های خود نیستند...
مطلب قابل توجه این است که تا جایی که ما اطلاع داریم کمبود نیرو و سونامي بازنشستگی در مقطع ابتدایی می باشد و این نیروها جایگزین همکاران ابتدایی می شوند...
وجدان کاریی باید وجه تمایز همکاران باشد نه حق تدریس یا رسمی یا ........ بنده با نمره الف از دانشگاه فردوسی در مقطع ارشد فارغ التحصیل شدم و هنوز هم در سنین میان سالی مرتب دانش کاری مربوط به تخصصمو به روز می کنم.همکار خوبم سارا بی انصافیه که انگ هوش پایین به همکاراتون بزنید.ما باید در کنار هم باشیم نه بر علیه هم.حتی اگر شما کاستی در این همکاران می بینید با انتقال تجربه باید مکملشون باشید.کاری که من با تمامیت برای همکاران تازه کارم انجام میدم
صحبت من برای استخدام برای آموزش و پرورش نیست... بحث من این است که چطور اهانت به نیروی نهضتی و پیش دبستانی را روا میدارید و قبول می کنید اما حمایت از آنان را توهین تلقی می کنید... زمانی که وارد ا.پ شدم کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر داشتم که در ا.پ مشغول شدم... بیش از آن چیزی که فکر کنید به فکر بروز رسانی اطلاعات خودم و همکاران عزیزم هستم و برایم هیچ فرقی نمی کند که از کجا و چگونه وارد ا.پ شده اند...
هنوز هم صحبت من وجدان کاری می باشد نه چیزهای دیگر...
شکی نیست که عزل و نصب ها سیاسی، رابطه ای و یا از روی ناچاري می باشد...
در مجموع برای آخر و عاقبت ا.پ با تصمیمات بی خردانه اش نگرانم... نگرانم که هر روز با تصمیمات عجیب و غریب که هیچ پشتوانه عقلی ندارد ما را به سخره می گیرند...
1،پزشکی ،دندانپزشکی ،داروسازی،حقوق ،مهندسی البته نه هر مهندسی که معمولا گروه اخر بعد فارغ التحصیلی اگر بتوانند از دانشگاههای دیگر کشورها پذیرش می گیرند و می روند
2 دبیری ،شاید بخاطر اطمینان از ابنکه بعدها شغلی خواهید داشت
3 سایر رشته های دولتی که کاربردی هستند و متقاضی بیشتری دارند و لزومی ندارد حتما شغل دولتی داشته باشید و خودتان بعنوان یک کارآفرین می توانید کسب و کاری را شروع کنید ،البته با مشکلات و کارشکنی های فراوان و کلی کاغذ بازی و عدم حمایت
4 رشته های دولتی که شامل علوم محض بوده فقط یک رشته را می خوانید و کاربردی در کشور ما ندارد یعنی نمی توانید شغلی خارج از سیستم دولتی و کارمندی برایشان پیدا کنید
5دانشگاههای علمی کاربردی و..... هر رشته ای فرقی نمی کند
مطمئنا در بین همکاران حق التدریس نیروهای مستعد و توانمند وجود دارد ولی ورود فله ای و بدون گزینش دقیق اشتباه محض است اگر اموزش و پرورش نیرو کم دارد من و سایر همکاران دبیرستانی رسمی چرا مازادیم
دستمریزاد به مجلسی که همت به نابودی آموزش و پرورش کشور بسته است
وقتی تنها ملاک را امضا مدیر قرار دهند مشخص هست چه اشفته بازاری پیش می اید هرکسی معلم میشود بدون هیچ سابقه وسندی!!!
مجلسیان ظلم کردند وبر این ظلمشان پایدارند
کاش سیاه پوش حسین فاطمه (س)نبودند وذکر مصیبت وعزا نمی کردند نمیدانند خودشان یزید شمر زمانه اند که اینگونه سر میبرند وکشور را روز به روز به فنا ونابودی میکشند
آقای پورسلیمان عزیز من هم مثل شما با تصویب این طرح مخالفم و معتقدم« نماینده ای که صرفا به فکر رای آوری خود و آینده شغلی خویش باشد طبیعی است که وضعیت در این دستگاه بدون برنامه و مدیریت قوی و منسجم دائما رو به افول و تنزل خواهد بود» ولی در کل در مورد این طرح تصویبی باید بگویم هنوز کلیات طرح شده و تا به بررسی کمیسیونی و جزئیات برسه شاید بیش از دوسال (یعنی پاییز 1398 که زمان رای گیری برای نمایندگان است ) طول بکشه. موفق باشید.
خطاب به همکارانی که بنده را مورد خطاب قرارداده اند، عرض کنم که بنده مثل همه
عزیزان، آرزوی حضور معلمان و دبیران
باهوش و باتحصیلات بالای ارشدومتعهد درمدارس هستم، اما این در شرایط فعلی و با ابزارهای ناکارآمد فقط نگاه ایده آل است.
بدون برنامه ریزی و پیش بینی لازم شدنی نیست، بنده بوجود آورندگان ریل تعدد
آموزش دهندگان را محکوم می کنم و صادقانه می پرسم سرنوشت این جوانان
چیست؟ واقعیت های تلخ آ. پ را چگونه
کنترل و مهار نماییم که هم نظام آموزشی
آسیب نبیندو هم طیف گسترده جوانان ناکام؟ ظالمین چنین ظلمی چگونه آسوده اند؟
چرا بعد از بیکاری اولین شغلی که به فکر همه می رسد معلمی است و تصور عموم این است که احراز سایر شغلها نیاز به تخصص دارد ولی معلمی نه
تاکید میکنم باید
وای از درسنت مملکتی که نادانان برای آن تصیمیم میگیرند. افسوس...
1 - به نظر می رسد با توجه به شرایط موجود ،یکی از ابزارهای کوتاه مدت تشخیص سره از ناسره و غربالگری نیروها،بعمل آوردن آزمون تخصصی از آموزشیاران نهضت سوادآموزی و نیروهای حق التدریسی برای جذب در دوره ی ابتدایی یا متوسطه بطور جداگانه است. بدین طریق بدون پیش نگری ، نیروهای توانمند شناسایی می شوند.
2- برای عدم هدر رفت پتانسیل و تجارب اندک این جوانان ، این نیروها به سایر سازمانها بر اساس تخصص رشته ای یا فقط تجربه کاری ، منتقل شوند و تا جایگزینی کامل آنان هیچ نوع جذب دیگری در تمامی سازمانها اعم از بهزیستی یا بیمه یا دارایی یا ثبت و احوال یا آب و برق و گاز و.....وجود نداشته باشد مگر جذب نیروهای متخصص سرآمد و حرفه ای.
3- تنها زمانی می توان به این مهم رسید که دیگر جذب نیرو برای نهضت سوادآموزی یا حق التدریس نداشته باشیم و گرنه همانند یک پروسه معیوب باز با همین دشواری برخورد خواهیم کرد.
ادامه دارد.
4 - برای سد جذب چنین ریل نامعیوب اشتغالی در آموزش و پرورش باید دانشگاه فرهنگیان همانند رسالت تربیت معلم سابق ،هم بودجه اش افزایش فوق العاده یابد که فعلا از همه دانشگاهها کمترین میزان را شامل می شود و هم از اساتید سرآمد متخصص استفاده شود و هم قبل جذب دانشجو ، آنها را در یک روند بررسی عقلانی و منطقی شایستگی و صلاحیت معلمی ، انتخاب نماییم و بعد به تحصیل بپردازند.
دقت کنیم که بجز از دانشگاه سراسری و دانشگاه فرهنگیان
از کانال های دیگری معلم جذب نگردد.
الف ) چون زنان مادران نیز هستند و برای تربیت معقول فرزندان توسط مردان ترجیح داده شد.در ضمن محیط آموزش و پرورش بدون حضور مردان برای زنان از سوی آنان و جامعه مناسب تر تشخیص داده شد.
ب ) کسب در آمد توسط زنان برای کمک به اقتصاد خانواده ترجیحا ،با اشتغال در آموزش و پرورش گزیده شد.
ج) تعطیلات مدارس ، امتیاز قابل تأیید خانواده ها و خود زنان برای فرصت داشتن جهت پرداختن به امورات خانواده بود.
لذا تعداد شاغلین زن در آموزش و پرورش افزایش یافت.حتی شاید بدون تناسب با تعداد جمعیت دانش آموزان دختر.
و اما رعایت تناسب رشته با نیازهای مدارس و حتی دانشگاهها و جامعه یا تناسب جنس با تعداد دانش آموزان دختر و پسر ، وظیفه وزارت آموزش و پرورش است. که این مشکل اساسی و دیرینه ماست.
برای داشتن نیروهای حرفه ای و شایسته ،وزارت آموزش و پرورش باید قوانین سخت و بنیادی جدیدی جهت جذب معلمین داشته باشد.
نهضت سوادآموزی از پوشش آموزش و پرورش خارج و جداگانه به فعالیت خود ادامه دهد. و آموزش و پرورش هیچ نوع پیوند سازمانی با آن نداشته باشد.
همچنان که قبلا ، دروس بدون معلم به معلمین موجود داده می شد ، هیچ نوع حق التدریس حق تدریس در هیچ مدرسه ای را نداشته باشد.
چندگانگی آموزشی از بین رفته و نیاز به جذب معلمین بازنشسته یا حق التدریس بدون تجربه ،بکار گرفته نشود.با تشکر
از این که به ما معلمین فرصت تحمل آرای دیگران را می دهید ازشما سپاسگزارم.
از این که همه آرا را بدون حب و بغض در تمامی نوشته ها خصوصا ، مطالب خودتان قید می نمایید از شما سپاسگزارم .
به امید روشنگری تمامی آحاد جامعه .
در ضمن اشاره داشته باشم که معلم تنها عنصر تشکیل دهنده آموزش و پرورش نیست ، لذا سیستم آموزش دهی ما هماهنگ با محتوی کتب نیز باید دگرگون شود.
سلام
از محبت شما سپاسگزارم .
بنده به وظایف حرفه ای خود عمل می کنم .
درست است ؛معلم فقط یک ضلع از اضلاع آموزش و پرورش است .
باید در تفسیر و تحلیل مسائل جامع نگری داشت .
پایدار باشید .
انهایی که از فیلتر های مختلف گذشته اند ودر واقع کارگران سرمایه دارانی شده اند که درطول سال سود هنگفتی به جیب می زند ومربیان بدون هیچ امنیت شغلی وحق وحقوقی کار می کند تا پیش دبستانی جنابان بدرخشد
ایا در عقب مانده ترین کشورها هم اینگونه تجارتی در ا پ راه انداخته اند؟اینجا ا پ بنگاه کاریابی یا به تعبیری معاملاتیست
انوقت به اسم مربی دولتی که از اعتبارات دولت دستمزد دریافته کرده انچه تصویب شد ولی هرگز این بند اجرا نشد وانجور که خواستند و توانستند فله فله نیرو وارد ا پ کردندتا معلم شوند!!!
ایا معلم میشوند؟؟؟
اگر اعتقاد داشته باشیم که این معلمان صلاحیت استخدام را ندارند، این سوال پیش می آید که چرا معلمانی که صلاحیت استخدام ندارند، هم اکنون در کلاس درس هستند و مشغول تدریس!!!؟؟؟
مگر صلاحیت در نوع استخدام معلمان است، یا صلاحیت حرفه ای و علمی مد نظر است؟؟؟
چطور این معلمان به صورت حق التدریس و با حقوق 700هزار تومانی صلاحیت حضور در کلاس را دارند، اما وقتی صحبت استخدام می شود دیگر صلاحیت ندارند؟!
مدرک این معلمان حداقل لیسانس در رشته های مرتبط و سالهاست که به صورت حق التدریس در کلاسها حاضر بوده اند و دوره های متعدد و متنوع ضمن خدمت را هم گذرانده اند،
لذا با دید بازتری به این موضوع بپردازیم و بررسی نماییم
اگر قرار باشد در نبود یا کمبود خروجی های دانشگاه فرهنگیان، آموزش و پرورش استخدامی داشته باشد، هیچ نیروی بهتر و واجد شرایط تر از نیروهای حق التدریس نیست.
آقای رضا
فکر می کنم شما پیام مطلب را به طور مناسب نگرفته اید .
برای جذب و گزینش نیرو باید مسیر مشخصی باشد که دخالت های شخصی و سیاسی به حداقل برسد و یا صفر شود .
من کاری با تخصص این دوستان ندارم .
حتی به کارگیری نیروی 700 هزار تومانی هم نادرست است اما کسی که این شرایط را می پذیرد نباید برای خودش حقی قائل شود و بخواهند با تجمعات و.... نمایندگان را تحت فشار قرار دهند .
من حتی در مورد کارکرد دانشگاه فرهنگیان هم نظر دارم و قبلا در مورد آن صحبت کرده ام .
از نظر من ، بهترین مسیر برای احراز صلاحیت های معلمی سازمان نظام معلمی است .
پایدار باشید .
اقا رضا حتی پیرزنها ی محله هم میدانند که چه جور وچه کسانی وارد اپ میشوند دراین دوسه سال گل کاشتن این مجلسیان سنگ تمام گذاشتند
تعلیم وتربیتی داریم پر از گل وبلبل!!! ولی کسی رمقی برای دیدن وشنیدن ولذت بردن ندارد
ادامه دارد
توفیق الهی همرهتان