گروه گزارش/

« از حدود 100سال پیش و از زمان شکل گیری آموزش و پرورش مدرن، تنبیه بدنی در مدارس ایران ممنوع شده است. اما در عمل تنبیه بدنی کودکان بهعنوان یک روش تربیتی ادامه داشته است.
البته تنبیه بدنی در شرایط کنونی معنایش دیگر چوب و فلک نیست. سیلی زدن، پس گردنی، کشیدن مو، اردنگی، کشیدن گوش، هُل دادن و... نمونههای آشنای تنبیه بدنی است. با این حال اغلب دانشآموزان و خانوادهها به تنبیه بدنی و حتی خشونت کلامی معلم و ناظم و مدیر واکنش منفی نشان میدهند. هر چند معلم با هیچ توجیهی حق تنبیه بدنی دانشآموز را ندارد، اما در کنار مسئولیت فردی معلم، باید نظام آموزشی را مسئول تنبیه بدنی دانشآموزان دانست » . ( این جا )
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، بخشنامه ممنوعیت تنبیه بدنی دانش آموزان و سوء رفتار با آنان به هر دلیل و تحت هر شرایطی ، با امضای وزیر آموزش و پرورش به ادارات کل، مناطق و مدارس سراسر کشور ابلاغ شد . « سازمان نظام معلمی » به عنوان مرجع تخصصی احصاء و ارزیابی صلاحیت های حرفه ای و تخصصی معلمان هنوز بلاتکلیف است و اراده لازم برای تشکیل و آن به عنوان یک تشکیلات مستقل مدنی از سوی مسئولان و حتی بدنه مشاهده نمی شود .
در متن این بخشنامه آمده است :
در جهان پرالتهاب و پرشتاب و متأثر از اطلاعات و ابزارهای ارتباطی نوین نیاز دانش آموزان به محیطی امن مملو از احترام متقابل و آرامش روانی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. مدرسه نه تنها یک مکان آموزشی بلکه کانون امید همکاران عزیز و مأمن شکوفایی شخصیت و كشف استعدادهای نهفته هر دانش آموز است .
با این تفاسیر ضرورت دارد کنش گران نظام آموزش و پرورش به ویژه عوامل آموزشی و اجرایی مدارس و دانش آموزان عزیز با درک صحیح موقعیت رسالت و مأموریت خویش از بروز هر گونه تنش و رفتار مخاطره آمیز که به مناسبات آموزشی تربیتی و سازمانی آسیب وارد نموده و با روح تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی و اهداف مقدس نظام آموزش و پرورش ایران اسلامی سازگار نمی باشد و می تواند به آسیب های فردی و اجتماعی اعم از جسمی و روانی منتهی شود؛ به هر نحو ممکن احتراز نمایند.
تحقق این هدف عالی مستلزم توجه همه جانبه به تمامی ابعاد تربیت از جمله رفتارهای انسانی گفت و گو محور است .

بر اساس ماده ۸۱ آیین نامه اجرایی مدارس مصوب سال ۱۴۰۰ کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش، تنبیه بدنی دانش آموزان و سوء رفتار با آنان به هر دلیل و تحت هر شرایطی ممنوع است و با متخلفان برابر قوانین و مقررات رفتار می شود .
بر اساس این بخشنامه ، تکریم و حفظ شان و جایگاه معلمان یک ضرورت بنیادین برای حفظ سرمایه های اصلی نظام تعلیم و تربیت است؛ مدیران مدارس و رؤسای ادارات آموزش و پرورش نقش خط مقدم دفاع از کادر آموزشی را در شرایط خاص و بحرانی بر عهده دارند، لذا در صورت تعرض به همکاران فرهنگی و هرگونه توهین هتک حرمت ضرب و جرح نسبت به ایشان واحدهای حقوقی ادارات کل آموزش و پرورش استان ها، شهرستان ها ، مناطق و نواحی مکلفند علاوه بر پیگیری فردی به موجب قانون حمایت قضایی از کارکنان دولت ، نسبت به ارائه خدمات حقوقی اقدام نمایند » .
ارسال و یا ابلاغ چنین بخشنامه هایی موضوع جدیدی در آموزش و پرورش نیست اما پرسش آن است که چرا هنوز چنین مسائلی در کف مدارس جریان دارند و آیا صدور چنین بخشنامه هایی می تواند تاثیری در بهبود وضعیت داشته باشد ؟

نخستین آیین نامه ممنوعیت تنبیه بدنی در سال 1379 در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب گردید .
« بر اساس ماده ۷۴ این آییننامه «قصور و سهل انگاری دانشآموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب میشود و مدیر، شورای مدرسه، معاونان و مربیان موظفاند قبل از اعمال هرگونه تنبیه از وضع و موقعیت محصل آگاهی یابند و در جست و جوی انگیزه و علت تخلف باشند و نسبت به رفع آن اقدام کنند » .
ماده ۷۵ همین آیین نامه میگوید که تنبیه دانشآموز باید متکی به یافتههای علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد تا موجب تجری دانشآموز و اصرار او بر تکرار اشتباه نشود .
بنابراین، آییننامه اصل تنبیه دانشآموزان را به یک معنا مجاز دانسته و البته برای آن راههایی پیشنهاد داده است » . ( این جا )
اما در آیین نامه اجرایی مدارس مورد اشاره وزیر آموزش و پرورش چنین صراحتی به چشم نمی خورد و اساسا « تخلف دانش آموز نسبت به انجام وظایف و تکالیف قانونی » خود شفاف نشده است .

از همه این ها که بگذریم ؛ واقعیت آن است که پس از گذشت بیش از یک قرن هنوز در ایران « معلمی » به یک حرفه تخصصی و دارای پروتکل رفتاری معین شناخته نشده و معلمان و کادر آموزشی مدرسه آموزش کافی در مورد کلاس داری و مخصوصا مواجهه با شرایط بحرانی را نمی بینند و جنس آموزش های ضمن خدمت معلمان هم غالبا از نوع « ایدئولوژیک » می باشند .
در نظام آموزشی ایران ؛ هر معلمی در اداره کلاس بر اساس اجتهاد شخصی رفتار میکند.
مدیران آموزش و پرورش هم پشت بخشنامه ممنوعیت تنبیه بدنی سنگر گرفته و از خود رفع تکلیف میکنند .
« سازمان نظام معلمی » به عنوان مرجع تخصصی احصاء و ارزیابی صلاحیت های حرفه ای و تخصصی معلمان هنوز بلاتکلیف است و اراده لازم برای تشکیل و آن به عنوان یک تشکیلات مستقل مدنی از سوی مسئولان و حتی بدنه مشاهده نمی شود .
تا زمانی که تعلیم و تربیت به عنوان پیچیده ترین رشته از علوم انسانی نگریسته نشده و کار معلم از حرفهای ترین مشاغل به حساب نیاید ؛ وضعیت همین است و با صدور بخشنامه همه مشکلی حل نخواهد شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید








صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.