در روزها و ماه های اخیر ، شدت و میزان حجم اظهارات حاجی بابایی در مورد وضعیت آموزش و پرورش و معلمان افزایش یافته است .
برخی از مخاطبان صدای معلم اظهار می کنند که چرا به ایشان زیاد پرداخته می شود .
ضمن احترام به نظرات این همکاران گرامی باید بگویم که از نظر ما حاجی بابایی یک شخص نیست .
حاجی بابایی نماینده یک تفکر و خط مشی در آموزش و پرورش و جامعه است .
او جریانی به نام " پوپولیسم " را راهبری و هدایت می کند که البته حامیان و طرفداران کمی نیز ندارد !
با تازگی ، وزیر سابق آموزش و پرورش مطالبی را در مورد هدایت تحصیلی بیان داشته است .
ایشان در بخشی و در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته است : ( این جا )
" مقدمات اجرای هدایت تحصیلی باید از دو سال پیش آغاز میشد "
از نظر نگارنده ، این نکته ای درست و منطقی است .
در یادداشت پیشین خود با عنوان " هدایت تحصیلی؛ آزمونی که برنده ای نداشت ! ( این جا ) به نکاتی اشاره کردم :
" یک اصل مهم و بدیهی برای هدایت تحصیلی را نباید از نظر دور داشت و آن این که ؛ هدایت تحصیلی به صورت فرآیندی از دوره ابتدایی با تشکیل پرونده مشاوره ای آغاز و با انجام مداخله های مشاوره ای و آموزشی تا پایان دوره دوم متوسطه، ادامه می یابد، اما انتخاب شاخه، گروه و رشته تحصیلی در پایان پایه نهم صورت می پذیرد.
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش سازوکارها و برنامه ریزی های لازم را در این مورد انجام دادند ؟
با این که اجرای نظام 3 – 3 – 6 بدون ساختار کارشناسی و جامع نگری و به صورت شتاب زده صورت گرفت اما مسئولان وزارت آموزش و پرورش نیز تا امسال کار خاصی را برای این انتقال ( گذار ) انجام ندادند .
از تابستان سال 1394 در یک حرکت شتاب زده و البته هیجانی ، همه مشاوران از متوسطه دوم به متوسطه اول فراخوانده شدند تا بار هدایت تحصیلی پایه نهم را به دوش بکشند .
جالب است بدانیم تا پایان سال تحصیلی 1395 یعنی پایان خرداد ماه سال جاری ، هیچ بخشنامه مشخصی با موضوع هدایت تحصیلی به مدارس ارسال نشده بود !
و این در حالی است که طبق وعده مسئولان شیوه هدایت تحصیلی باید تا پایان پاییز 94 تصویب میشد .
در واقع ، نه مسئولان می دانستند چه می خواهند و نه مشاوران می دانستند قرار است چگونه هدایت تحصیلی انجام پذیرد !
نتیجه منطقی و طبیعی این حالت همان بود که در هفته های اخیر شاهد آن بودیم ... "
اما حاجی بابایی در ادامه چنین می گوید :
وقتی بنده ششم ابتدایی را با آن حجم سنگین به دوره دبستان اضافه کردم، با موفقیت انجام شد؛ حالا اینجا کلاس سر جایش است و همه چیز وجود دارد و فقط هدایت تحصیلی و انتخاب رشته را باید انجام میدادند و یک آیین نامه نیاز داشت که باید دو سال قبل مینوشتند....
به نظر می رسد حاجی بابایی با این اظهارات قصد تطهیر عملکرد خود در مورد اجرای شتاب زده نظام 6 – 3 – 3 را دارد .
او افزودن ناگهانی یک پایه به دوران ابتدایی بدون طی مقدمات مانند پیش بینی منابع فیزیکی ، نیروی انسانی ، آموزش های ضمن خدمت ، محتوای برنامه درسی و... را موفقیت آمیز می داند و مشکل اصلی را در مدیریت های بعدی اعلام می دارد .
جهت یادآوری لازم است که گفته شود ،صدای معلم در گفت و گوی 5 / 5 ساعته ای که با حاجی بابایی داشت ( این جا ) به تفصیل در این مورد صحبت کرده است که برای یادآوری بخش هایی از آن در این جا آورده می شود :
" صدای معلم :
آقاي حاجي بابايي شما ، مي فرمايید :
آقاي مهر محمدي طرح 3-3-6 را مطرح نمودند ولي بنده ( آقاي دکتر حاجي بابايي ) در شوراي عالي انقلاب فرهنگي اين 3-3-6 را اصلاح نموديم و 3-3-3- 3 را تصويب نموديم . وقتي ازآقاي حاجي بابايي سئوال مي شود که انتقاد وارد به شما آن است که چرا به جاي اجراي 3-3-3-3 شما طرح 3-3-6 را اجراء فرموديد پاسخ مي دهيد :
ما شروع را با 3-3-6 آغاز نموديم .
منتقدان مي گويند اگر مي خواستند 3-3-3-3 را اجرا کنند بايد مدارس ابتدايي را دو تيکه مي کردند که مقدور نبود .
حاجي بابايي :
بله ، مي توانستيم اجراء کنيم . مدارس را دو شيفته مي کرديم .
صدای معلم :
پس چرا 3-3-3-3 را اجراء نکرديد ؟
حاجي بابايي :
من براي يک نوبته کردن مدارس ، خيلي زحمت کشيدم . من 66% مدارس يک نوبته را به حدود 90% افزايش دادم .آنان که مي گويند کلاس کم مي آمد مربوط به 3-3-3-3 است . 3-3-6 که مشکلي ندارد .
ما با اضافه کردن ششم ابتدايي ، 300 هزار کلاس ابتدايي داريم که 90% آن در نوبت صبح داير هستند .اگر من مي خواستم مشکل ايجاد نشود مي گفتم مدارس دو شيفته شوند .کلاس هاي زيبا و قشنگ ، ما مي خواستيم دو تا کار خوب را با هم انجام دهيم .
صدای معلم :
شما براي دوشيفته کردن مدارس، مجبور به افزايش نيروي انساني بوديد .
حاجي بابايي :
چرا دو برابر ؟
صدای معلم :
شما مي فرماييد هم شيفت صبح و هم شيفت بعد از ظهر داير مي کنيم .
حاجي بابايي :
شما وقتي 500 دانش آموز داريد 250 از آنان در شيفت صبح و 250 نفر آنان در شيفت بعد از ظهر مستقر مي شوند .اين مدرسه يک مدير ، سه معاون دارد .يک نفر پست ديگر دارد . آنها را نصف مي کنيم . نصفي براي شيفت صبح ، نصفي براي شيفت بعد ازظهر چه اشکالي دارد ؟ بر اساس چارت مدرسه اي که کوچک مي شود به جاي 4 معاون دو تا معاون نياز دارد . شما که معلم هستيد .چرا اين حرف ها را مي زنيد ؟
اينکه من معلم نداشتم که درست نيست . قابل قبول نيست . چون من آن قدر معلم داشتم که شما يکصد هزار نفر آنان با زور فرستاديد رفتند .باز هم معلم داريد .
صدای معلم :
اين محاسبات شما بر روي کاغذ درست است نه در اجراء ؟!
حاجي بابايي :
معلمان بايد بدانند که اگر اين رفقاي شما حاکم باشند تا سه سال ديگر نصف معلمان را اخراج مي کنند .
صدای معلم :
نه اين صحبت ها نيست .
حاجي بابايي :
120 هزار نفر را فرستايد رفتند .
صدای معلم :
معلمان از شما سوال دارند .
حاجي بابايي :
نه ، معلمان سوال ندارند. شما آقاي ... سئوال داريد .
صدای معلم :
شما خودتان مي فرماييد 3-3-3-3 قانون مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي بوده است ولي شما 3-3-6 را اجراء کرديد !
شما چهار دوره نماينده مجلس شوراي اسلامي و يک دوره وزير آموزش و پرورش بوديد .شما 20 سال فرصت داشته ايد که برنامه هاي خود را براي آموزش و پرورش اجراء نماييد .هم اکنون که براي ورود مجدد به مجلس شوراي اسلامي آماده شده ايد ، به جز برنامه هاي کلي براي عموم مردم ، چه برنامه اي و چه ايده ي جديدي براي معلمان داريد ...."
البته موضوع تغییر ساختار نظام آموزشی در چند جا مجددا مطرح می شود اما حاجی بابایی کوچ ترین انتقادی را در این زمینه پذیرا نیست و سرسختانه از آن دفاع می کند .
قبل از تغییر ساختار ، هدایت تحصیلی در پایه دهم انجام می شد .
نمرات دانش آموزانی که در این مرحله اقدام به انتخاب رشته می کردند تا اندازه زیادی واقعی بود اما با اجرای نظام 6 – 3 – 3 این هدایت تحصیلی به یک پایه قبل تر یعنی پایه نهم منتقل شد .
متاسفانه به دلایل مختلفی که یکی از مهم ترین آن ها ، برداشته شدن امتحان نهایی در سوم راهنمایی سابق بود و نیز آیین نامه های غیرکارشناسی که بر تسهیل بی مورد قبولی دانش آموزان تاکید می کرد / می کند ؛ در حال حاضر و اصطلاحا نمرات دانش آموزان در این مرحله " حبابی " و یا " پفکی " شده است !
( در این زمینه به صورت جداگانه و تفصیلی در آینده خواهم نوشت )
در واقع ، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که تغییر ساختار نظام آموزشی 6 – 3 – 3 با شرایطی و امکاناتی که در آن زمان بوده است کاملا اشتباه ، غیرکارشناسی و مهم تر از همه " شتاب زده " بوده است .
شاید همان نظام سابق که شامل 5 سال ابتدایی ، سه سال راهنمایی و چهار سال دبیرستان بود از این آشی که حاجی بابایی برای آموزش و پرورش پخت به مراتب راحت تر ، جا افتاده تر و واقعی تر بود .
حاجی بابایی با وجود انتقادات کارشناسان و نیز فقدان پشتوانه پژوهشی برای اجرای ساختار 6 – 3 – 3 هم چنان می خواهد ثابت کند که اولا این طرح هیچ مشکلی نداشته است و اقدامات او در زمینه اجرای آن کاملا بی عیب و عاری از نقص بوده است .
متاسفانه همان گونه که قبلا نیز بیان شد ؛ بی برنامگی ، فقدان برنامه ریزی و حتی نبود یک آیین نامه مشخص برای هدایت تحصیلی دانش آموزان تا پایان خرداد ماه سال جاری ، عدم توجیه مشاوران و... برگ برنده ای را به دست فردی با موضع طلب کار داده است که خود اساسا مسبب و منبع همه این کاستی ها و بی نظمی ها بوده است ...