چاپ کردن این صفحه

در آموزش و پرورش تفاوت معناداری میان مدیر پاسخ گو و مقام غیرپاسخ گو مشاهده نمی شود همان گونه که در مدرسه بین معلم دلسوز و معلم زیر کار در رو فرقی گذاشته نمی شود ؛ چه بسا برخی پاسخ گو نبودن را حمل بر « اقتدار » می کنند در حالی که این عین « استبداد » است و در نهایت منجر به بی اعتمادی و انسداد در پویایی سازمان می شود

رخشانی مهر ، رئیس پیشین سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور در " پاسخ گویی مسئولانه و نه وارونه " نمره قبولی می گیرد !

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

آن چه در این یادداشت می خواهم به آن بپردازم ذکر چند مورد در خصوص عملکرد مهراله رخشانی مهر در دوره ریاستش بر سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور است .

اما پیش از ورود به مقدمه ای می پردازم .

یوسف نوری در هفتم آذر 1400 موفق به کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی شد .

همان گونه که پیش تر و در گزارش های صدای معلم به آن اشاره گردیده عملکرد یوسف نوری در این مدت بیشتر و غالبا حول محور عزل و نصب مدیران بوده است .

« صدای معلم » با وجود ادعاهای فراوان وزیر آموزش و پرورش بارها خواهان شفاف سازی در مورد کمیته ای شده است که وزیر آموزش و پرورش از آن با عنوان « کمیته انتصابات » نام برد اما هیچ گاه این وعده عملی نشد . ( این جا )

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

دولت سیزدهم و وزیر آموزش و پرورش اش در این مدت به کرات از « اجرای رتبه بندی معلمان » به عنوان یکی از دستاوردهای مهم خود نام برده اند اما تا امروز یعنی هشتم آبان ماه معلمی حکم خود را نگرفته است .

بعید می دانم حتا در صورت صدور احکام رتبه بندی برای همه معلمان ، تاثیری در کاهش « نارضایتی فراگیر معلمان » هم داشته باشد .

اما از همه مهم تر آن که از زمان وزارت یوسف نوری بر آموزش و پرورش ، غلبه ی « فرهنگ امنیتی » بر این دستگاه روز به روز فزونی یافته و البته از زمان آغاز اعتراضات فراگیر که یک ماهگی خود را پشت سر گذاشته است به حد نهایت خویش رسیده است .

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

از نظر من به عنوان یک معلم و مدیر رسانه ای که نزدیک به حدود سه دهه در این حوزه به صورت مستمر در حال فعالیت و کنش گری است هیچ گاه شاهد بازداشت دانش آموزان و برخوردهای امنیتی ، خشن و غیرتربیتی تا این سطح نبوده ایم و موضع وزیر آموزش و پرورش هم انفعال و سکوت و حتی برخی اوقات توجیه و حمایت هم بوده است .

همین یک مورد برای صدور رای عدم کفایت و صلاحیت یوسف نوری برای هدایت جریان آموزش در ایران کافی است .

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

(البته سعی می کنم در مطلبی جداگانه و به صورت تفصیلی به نقد عملکرد وزیر آموزش و پرورش در یک سال اخیر بپردازم . ) در آموزش و پرورش تفاوت معناداری میان مدیر پاسخ گو و مقام غیرپاسخ گو مشاهده نمی شود همان گونه که در مدرسه بین معلم دلسوز و معلم زیر کار در رو فرقی گذاشته نمی شود ؛ چه بسا برخی پاسخ گو نبودن را حمل بر « اقتدار » می کنند در عین این که این عین « استبداد » است و در نهایت منجر به بی اعتمادی و انسداد در پویایی سازمان می شود .

می شد پیش بینی کرد که مهر اله رخشانی مهر مانند مدیران پیشین همین که در دولت قبل سمت گرفته است برای برکناری او کافی است .

این می تواند نشان دهنده این واقعیت تلخ  باشد که در این کشور هر چقدر هم علمی و درست و متعهدانه کار کنی ؛ اما اگر عضو جریان ها و گعده های سیاسی و مافیایی نباشی ، دوغ و دوشاب برای تصمیم گیرندگان اصلی تفاوتی ندارد .

« مهر اله رخشانی مهر » توسط وزیر وقت محمد بطحایی در نهم دی ماه 1396 به عنوان « رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور» منصوب شد .

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

از زمانی که ایشان به این سمت رسید ؛ « صدای معلم » چند گزارش انتقادی در نقد عملکرد سازمان و مدیریت ایشان منتشر کرد . اکثریت قریب به اتفاق رسانه هایی که به لحاظ ماهیت دولتی و شبه دولتی هستند از ترس این که مبادا دولت تضعیف شود و یا متهم به ناکارآمدی شود یا سکوت کرده و یا گزارش های خنثی و یا حمایتی می نویسند .

اما نکته ی مهم و قابل تامل این که بر خلاف بسیاری از مدیران ستادی و اداری در وزارت آموزش و پرورش که اساسا حسی برای پاسخ گویی ندارند و گویی پاسخ گویی به « رسانه و حوزه عمومی » را نوعی منت و یا وظیفه ی خارج از قاعده سازمانی برای خود فرض کرده و می دانند و بر اساس آن چه این گونه « مدیران کوتوله » در قاموس فکری و وظایف خویش می پندارند ؛ پاسخ گویی در حوزه مدیریت فقط در جهت عمودی و سلسله مراتبی می تواند مصداق و مفید به فایده باشد.

بارها در این رسانه بیان شده است ( این جا ) ؛ در آموزش و پرورش تفاوت معناداری میان مدیر پاسخ گو و مقام غیرپاسخ گو مشاهده نمی شود همان گونه که در مدرسه بین معلم دلسوز و معلم زیر کار در رو فرقی گذاشته نمی شود ؛ چه بسا برخی پاسخ گو نبودن را حمل بر « اقتدار » می کنند در حالی که این عین « استبداد » است و در نهایت منجر به بی اعتمادی و انسداد در پویایی سازمان می شود .

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

 اما به صراحت می گویم هر گاه خبر و یا گزارش و یا مطلبی در مورد وضعیت مدارس که مرتبط با وظیفه این سازمان بود در « صدای معلم » منتشر می گردید ، بلافاصله آقای « میثم حاجی پور » رئیس روابط عمومی این سازمان با صدای معلم تماس می گرفت و در مورد آن پرسش می کرد و قول پی گیری می داد .

به صراحت تاکید می کنم هیچ مطلبی بدون بارخورد و پاسخ باقی نماند .

حال اگر مدیران ، معاونین و معلمان مدارس حال و حوصله گزارش نوشتن در مورد وضعیت مدارس خود را ندارند و فکر می کنند همه چیز به خودی خود و بدون مطالبه گری و پرسش گری و کنش گری مستمر به نتیجه می رسد ؛ تقصیر دیگران چیست ؟

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

این نکته را باید کاملا برجسته کرد که اعتراضات و ناآرامی های فعلی که هنوز ادامه دارد و به نظر نمی رسد مطابق میل و انتظار مسئولان پایان یابد یک دلیل محکم و فراگیر آن می تواند ریشه در پاسخ گو نبودن مقامات و مدیران و یا « پاسخ گویی وارونه » آنان فارغ از واقعیات و اقناع جامعه داشته باشد که موجب نارضایتی بیشتر گروه های معترض و جامعه ی پرسشگر شده و بر سطح و عمق خشم و نفرت می افزاید .

نمره قبولی صدای معلم به مهراله رخشانی مهر رئیس پیشین سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور در پاسخ گویی

از نظر من ؛ رخشانی مهر در حوزه ی پاسخ گویی به افکار عمومی یک سر و گردن از سایر مدیران ستادی خود بالاتر بود و برای رسانه همین کافی است که بتواند از مطالب خود و بیان نقدها بازخورد بگیرد و مخاطبان هم به رضایت نسبی برسند .

برخی افراد در گروه ها و شبکه های اجتماعی به نقد آقای رخشانی مهر می پرداختند .

سطح نقدها و مطالبی که بیان می شد بسیاری فاقد مستندات قانونی و بیشتر تمایل به شخصی سازی و انتقام گیری داشت .

مثلا در یکی از گروه ها در ضرورت عزل ایشان بیان می شد که آقای رخشانی مهر متعلق به دولت قبلا هستند و با توجه به تاکیدات رهبری و رئیس جمهور بر لزوم جوان گرایی حتما باید برکنار شوند .

و یا عکسی از آقای رخشانی مهر را در کنار آقای عبدالرسول عمادی گذاشته و چنین نتیجه می گرفتند که چون آقای عمادی از مروجان و موسسان نفوذ سند 2030  و محتویات آن به نظام آموزشی بوده پس ایشان هم لیاقت مدیریت در این دولت را ندارد و...

نگاهی بر عملکرد مدیرانی که در یک سال پیش جایگزین مدیران قبلی شده اند نشان می دهد که واقعا آنان حرفی برای گفتن ندارند و روال امور در این وزارتخانه همچنان بر مدار « روزمرگی » می چرخد .

اکثریت قریب به اتفاق رسانه هایی که به لحاظ ماهیت دولتی و شبه دولتی هستند از ترس این که مبادا دولت تضعیف شود و یا متهم به ناکارآمدی شود یا سکوت کرده و یا گزارش های خنثی و یا حمایتی می نویسند .

با این وضعیت یعنی مدیران ناکارآمد و غیر پاسخ گو ، رسانه های دولتی و توجیه گر و بدنه ی خاموش و نظاره گر در آموزش و پرورش افق روشنی پیش رو مشاهده نمی شود .

یکشنبه, 07 آبان 1401 17:58 خوانده شده: 1028 دفعه

در همین زمینه بخوانید: