چاپ کردن این صفحه

« با جامعه و افرادی طرفیم که در یک تسلسل " شورش – سکوت " دچار گرفتاری تاریخی شده و از " عقل " برای خروج از این بن بست ناکارآمدی و فلاکت بهره نمی جویند »

مطالبه گری به شیوه " کتاب سوزی " ؟!

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

در روزهای گذشته ، در شبکه های اجتماعی ، ویدئویی کوتاه از فردی منتشر شد که به مقابل اداره آموزش و پرورش در شهرستان لالی رفته و با بیان جملاتی کوتاه ، کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه نهم را به آتش کشید .

ماجرا از این قرار بوده که در این کتاب درسی مطلبی کوتاه در مورد مدیریت کشور ایران در مورد کرونا منتشر شده است .

در صفحه 52 این کتاب چنین آورده شده است :

 « جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن امکانات و تجهیزات بهداشتی و درمانی پیشرفته و کادر درمانی متخصص، دلسوز و پرتلاش، توانست جزء کشورهای برتر جهان در درمان بیماری کرونا باشد. این در حالی است که در برخی کشورهای غربی حتّی از پذیرش و درمان بیماران مسن نیز خودداری می شد . »

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

همان گونه که قبلا نیز آمد ؛ « صدای معلم » گزارشی تفصیلی در این مورد و در نقد عملکرد سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با عنوان " آموزش دروغ در کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم " در 31 فروردین 1400 منتشر کرد . ( این جا )

چگونه شده است که پس از گذشت این همه مدت فردی و یا افراد و گروه هایی تازه یادشان افتاده که چنین مطالب غیرواقعی در کتاب های درسی منتشر می شوند ، خود محل تامل بسیار است .

البته سابقه آتش زدن کتاب و یا محصولات فرهنگی منحصر به این دوره نبوده است .

من متوجه نشدم فردی که اقدام به آتش زدن کتاب کرده معلم است یا نه اما در پاییز سال 1393 هم پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری  تعدادی از معلمان کرجی در حیاط مدرسه ، اقدام به آتش کشیدن روزنامه همشهری نموده و آن را در شبکه های مجازی منتشر نمودند . ( این جا )

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

همان زمان و پس از چنین رخدادی ، صدای معلم در گزارشی ضمن تقبیح چنین حرکتی نوشت :

« از نظر ما ، این گونه  اقدامات بیش از هر چیز نشات گرفته از دو عامل است :

1- غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ نوشتاری و پژوهش که در این حالت ترجیح داده می شود کوتاه ترین راه برای پاسخ انتخاب شود .

2- راه یافتن فرهنگ خشونت " فراگیر و نهادینه شده " در جامعه به درون محیط تعلیم و تربیت و مدرسه که با ذات و فلسفه آموزش تضاد ماهوی دارد .

به باور ما ، ابزار و جنس کار یک " معلم " گفت و گو و انتقاد است و توسل به این گونه اقدامات سخیف و دون پایه ، شان و منزلت معلمان را بیش از پیش در نزد افکار عمومی و اصحاب اندیشه خدشه دار کرده و معلمان را گروهی " انتقاد ناپذیر و غیرمنطقی " در جامعه می نمایاند .

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

« « صدای معلم » از همه فرهنگیان و معلمان انتظار دارد در قالب گفت و گو و " نهضت قلم " پی گیر مطالبات و اعتراضات خویش باشند .

در خرداد ماه سال 1395 هم برخی دانش آموزان در برخی شهرها و در اعتراض به سخت بودن سوالات امتحان نهایی اقدام به آتش زدن کتاب های درسی خود کردند . ( این جا )

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

همان گونه که ذکر شد ، آتش زدن در محیط فرهنگی و اندیشگی آموزش و پرورش فقط منحصر به " کتاب " نبوده و در مدارس ابتدایی عروسک توسط مسئولان مدرسه و در برابر دیدگان دانش آموزان به آتش کشیده می شود . ( این جا )

در 12 آبان 1394 ، « صدای معلم » در گزارشی کوتاه به عملکرد پرتال وزارت آموزش و پرورش در انتشار آتش زدن پرچم کشور آمریکا اعتراض می کند ( این جا ) هر چند انتشار این گزارش موجب شکایت یکی از نهادهای نظامی و اطلاعاتی علیه این رسانه در دادسرای فرهنگ و رسانه می شود .

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

این  کنش ها همه در محیطی مثل آموزش و پرورش اتفاق می افتند ؛ نهادی که بر اساس ذات و عملکرد و کارکرد خویش باید موسس و مروج فرهنگ مدارا ، اندیشگی ، گفت و گو ، تفکر و پرهیز از هر گونه خشونت باشد .

و حالا باز گردیم به همان موضوع آتش زدن کتاب در برابر اداره آموزش و پرورش .

آن چه برای من بیش از همه موجب تامل و البته تاسف عمیق شد حمایت بسیاری از معلمان و نیز شبکه های اجتماعی آنان از این کنش بدوی و فاقد منطق و خرد بود . به عنوان مثال فردی که خود را " دکتر معلم " می نامد در کانال تلگرامی ، این خبر را چنین منعکس کرد : جامعه سالم از افراد سالم تشکیل می شود . 

#جانم_فدای_مردم_مظلوم_ایران

#کرونا

#دروغ

#کتاب‌سازی

#غیرت

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

آتش زدن ساده ترین و راحت ترین کاری است که یک فرد می تواند در برابر یک خطا و یا مساله اجتماعی از خود نشان دهد چرا که این سنخ کارها اصولا نیاز به فکر کردن و ریشه یابی مساله ندارند و اکثرا به منظور تخلیه هیجان های انباشته شده صورت می گیرند .

کدام عقل سلیم و کدام منطق انسانی می تواند حرکت فردی را تایید کند که برای اعتراض به یک حرکت غلط اقدام به آتش زدن کتاب و روزنامه و... کند ؟ چگونه شده است که پس از گذشت این همه مدت فردی و یا افراد و گروه هایی تازه یادشان افتاده که چنین مطالب غیرواقعی در کتاب های درسی منتشر می شوند ، خود محل تامل بسیار است .

علی مرادی مراغه ای تحلیل گر تاریخ در این مورد می نویسد :

« کتابها خیلی آسیب پذیر هستند انگار، هر چیزی که زیباست، شکننده نیز است!

یادم می آید زمانی که رشته کتابداری می خواندم دو واحد درسی داشتیم به نام دشمنان کتاب، مانند قارچ ها، کپک ها، سوسک ها، انواع حشرات، مگس ها، موریانه ها، موش ها و غیره...اما اصلی ترین دشمن کتاب، خودِ انسانها هستند هنگامی که آتشِ جهل و تعصب اشان زبانه می کشد.

درست است که کتابهایِ بی مغز هم وجود دارند اما بدترین کتابها از سوی انسانهای خردمند تحمل می گردند ولی غالبا، بهترین کتابها از سوی متعصبین، تحمل نمی گردند! همیشه نیز تحت این عنوان که: مضر به حال جوانان و کودکان هستند، طعمه آتش ها می گردند، درست به همان جرمی که سقراط، جام شوکران نوشید!

پس، هر جا کتابی سوزانده می شود در آنجا ریگی در کفشی است و کفه ترازوی جهل و تعصب بر چراغ دانش و منطق چربیده.

در این شکی نیست که کتاب های بد نیز وجود دارند اما هیچ کتاب بدی نمی تواند انسانی را برای همیشه مسموم و گمراه کند چون همیشه فرصت هست که با کتابی دیگر، تولدی دوباره یابد، شکفته شود...

 بنابراین، هر جا و به هر دلیلی و عنوانی، کتابی سوزانده می شود ریشه در تعصبات و خشک اندیشی دارد، ریشه در نشناختن انسان و استعدادهای بی پایان او دارد و اینکه، به انسان و استعدادهای او ایمان نداریم و کوچک و صغیرش می شماریم!

 در اینجا، انسان به مانند شیشه ای فرض می شود که وقتی شکست دیگر برای همیشه شکست...! اما شکفتگی انسان در همین شکستن های مکرر است! چرا که رشد و استعلای آدمی همواره از دهلیزی از آزمون و خطا میگذرد...

متاسفانه اگر کتابی در تاریخ کتابسوزی نوشته شود قطورترین کتاب خواهد بود! تاریخ کتابسوزی در هر کشوری، نشان از جدال تنگاتنگ حماقت و دانایی است.

البته هرگز نباید تصور کرد که همیشه عوام، کتابها را می سوزانند بلکه بزرگترین کتابسوزی در آلمان نازی توسط دانشجویان طرفدار نازیها صورت گرفت! یا حتی می تواند دامن مورخِ برجسته ای (تاریخ مشروطه ایران) را هم بگیرد! یا فقیهی مشهور در اصفهان را که کتاب مثنوی معنوی را براینکه دستش نجس نگردد با چنگک می گرفت و به بخاری می انداخت!

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

هنگامی که الواح گلی قصر آپادانا توسط سربازان اسکندر در هم کوبیده می شدند یا وقتی که قتیبه ابن مسلم در خوارزم همه را از دم تیغ گذرانده سپس نوبت به سوزاندن کتابهایشان رسیده (ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه عن القرون خالیه، ص 35) یا وقتی کتابها، هفته ها هیزمِ گرمابه ها شده مانند کتابخانه ری توسط محمود غزنوی یا کتابسوزی مغولها...همگی تجلیات شومِ تعصب و نابخردی هستند.

برخی کتابخانه ها مانند اسکندریه، چنان مقاوم بودند که چندین بار سوزانده شدند گویی یک بار سوزاندن کفاف نمی داده! در دوران معاصر هم در آذربایجان پس از سقوط فرقه دموکرات، ابتدا شروع به تخریب تابلوهای مغازه هایی شد که به ترکی نوشته شده بودند سپس نوبت به کتابها رسید! در همین زمان، در مهاباد قبل از رسیدن ارتش، خود مردم از ترس انتقام جویی حکومتی، آثار و کتابهای نوشته شده به زبان مادری خود را از بین می بردند و کارِ ماموران دولتی را آسان می کردند...!

در زمان ما سوزاندن کتابخانه تیمبوکتو توسط القاعده یا آتش زدن کتابخانه موصل توسط داعش و در آن طرفِ مهد آزادی نیز سوزاندن قرآن...

اما برهه های زیادی وجود دارد که خودِ مردم از ترسِ دشمنانِ کتاب، کتابهای خود را سوزانده یا چال و در گور کرده اند! هنگامی که انسانی فرهیخته از ترسی متعصبینِ جهالت، با دست خود کتابهایش را از بین می برد در واقع دست به خودکشی می زند، بخش دانایی و خردمندی اش را چال می کند تا در ظاهر شبیه و همرنگِ آن متعصبین گردد.

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

کتابسوزی با تمامی سوزاندنهای دیگر فرق دارد اینجا تنها چیزی سوزانده نمی شود اینجا خطری هولناکتر از آینده ای شوم می دهد اینجا شبیه شیهه اسبانِ قبل از خطر و زوزه سگان قبل از زلزله ای مرگبار دارد که از این هشدار به موقع، باید خردمندان قوم به خود آیند و بجنبند و متاسفانه غالبا دیر می شود...

سوزاندن کتاب در آلمان نازی در دهه سی رخ داد و سپس سوزاندن آدمها در دهه چهل!. اول کتابها و افکار سوزانده شدند سپس نوبت رسید به سوزاندن انسانها، داخائو، آشویتس...

پس در دهه سی با سوزاندن کتابها، باید خردمندان سرزمین کانت و گوته به خود می آمدند تا جلوتر نروند ، اما مردم آلمان موفق نشدند و در نتیجه، دنیایی از وحشت و جنون دررسید...

  بین قدیم و جدید چندان تفاوتی نیست تنها به غفلتی بند است! در دوره هایی که تعصب و جهالت بر خرد و منطق چیره میگردد بلافاصله شعله های شومِ «فارنهایت 451» از راه می رسند...

 پس، همواره باید مواظب بود و شیهه اسبان را پیش از رسیدن واقعه شوم ،جدی گرفت... »

حال پرسش جدی و قابل تامل آن است که آیا نباید این گونه حرکات را جدی گرفت ؟

جدی گرفتن نه از بابت آن که  فرضا فرد مرتکب این عمل را بازداشت کرده و یا پرونده ای برای او دست و پا کرد .

تجربه نشان داده که این گونه امور مشکل و یا گرهی در جامعه خردستیز و عقل گریزی نمی گشایند ...

این که سیاست گذاران ، برنامه ریزان و تصمیم گیران به خود آمده و دست از کارهای غیرعلمی و فله ای و مدیریت های قجری و روزمره و سطحی بردارند و طرحی نو در اندازند و فکر آینده کنند .

در کنار آن هم ؛ معلمان ، روشنفکران و کسانی که دچار توهم برتری فرهنگی و نخبگی هستند به عقل خویش رجوع کرده و به چرخه لجاجت های خرد ستیز و عقل گریز که در سوی دیگر آن بردار ، سکوت و بی تفاوتی است پایان دهند .

مطالبه گری در جامعه ایرانی و آموزش و پرورش از طریق کتاب سوزی و آتش زدن کتاب

جامعه سالم از افراد سالم تشکیل می شود . 

جامعه ای که مطالبه گری با توسل به منطق و خرد در آن تعریف و تثبیت شده و در سایه سار آن سطوح بالا و فرادستان را به چالش های واقعی و جامع فرا می خواند نه آن که زورش را به موجود نحیفی مانند " کتاب " برساند  و دیگران هم برایش کف بزنند و هورا بکشند .

نباید فراموش کنیم وضعیت کلی جامعه برآیند و جمع جبری افکار و کنش های افراد آن جامعه است .

یکشنبه, 13 شهریور 1400 13:37 خوانده شده: 1186 دفعه

در همین زمینه بخوانید: