استخدام بیش از پیش طلاب حوزوی در آموزش و پرورش و به طور مشخص " مدارس " و به عنوان " معلم " پس از گذشت بیش از 40 سال از انقلاب اسلامی حرکتی عجیب ، قابل تامل و البته فاقد مبانی منطقی است .
با توجه به اینکه تاکنون چنین شدت و اصراری در استخدام طلاب دیده نشده است می توان دلایل زیر را برای این رخداد متصور شد:
1. جمعیت زیاد طلاب و نبود مکان و شغل مناسب برای آنها در دیگر ارگان ها
یکی از ارگان هایی که همیشه مشکلاتی مانند حقوق پایین داشته است آموزش و پرورش بوده اما ارگان های دیگر مانند قوه قضائیه ، نهاد ریاست جمهوری ،آموزش عالی ( عضو هیات علمی ) و ... از نظر درآمدی جایگاه مناسبی داشته اند و به همین دلیل احتمالا عدم توجه حوزه به شغل معلمی تاکنون به دلیل وضع نامناسب درآمدی آن بوده است، ولی با ازدیاد جمعیت طلاب نیاز شده است که مکان ها و سازمان های دیگری برای اشتغال طلاب فراهم گردد.
2. احتمالا با توجه به تحولات اجتماعی سال های بعد از انقلاب تا کنون، متولیان حکومت را به این نتیجه رسانده که لازم است کنترل بیشتری بر مدارس داشته باشند .
3. کم کارکرد شدن مساجد و اهمیت آنها در سال های اخیر و حضور ضعیف کودکان و نوجوانان در مساجد و به این ترتیب در دسترس نبودن آنها برای تاثیرگذاری مساجد بر روی آنها
4. ایجاد وجهه علمی و آموزشی و مهم برای طلاب و حوزویان با ایجاد حضور حوزویان در مدرسه
غیر منطقی بودن حضور طلاب و حوزویان در مدارس
با بررسی دلایل فوق می توان به عدم وجود منطق لازم در این ارتباط و حضور طلاب در مدارس رسید. به عبارت دیگر ، هیچ کدام از موارد فوق نمی توانند در افکار عمومی مورد پذیرش قرار گیرند.
فلسفه وجودی حوزه و طلاب آیا شما تا کنون یک کشیش به عنوان معلم مدرسه دیده اید؟
فلسفه وجودی طلاب حوزوی در مدارس چیست ؟
باید دید که یک فرد برای چه وارد حوزه می شود؟ آیا او برای شغل معلمی و یا شغل دیگری وارد حوزه می شود ؟
در واقع او برای آخوند یا روحانی یا مبلغ مذهبی شدن وارد حوزه می گردد و شغل یا جایگاه یک حوزوی کاملا از قبل مشخص است . او پس از گذراندن دوران تلمذ و طلبگی لازم است در مساجد و یا اماکن مذهبی و ... جایگاهی داشته باشد ، مردم را ارشاد کرده و مناسک مذهبی را اجرا نماید و چراغ مسجد را روشن نگه دارد.
اگر متولیان حوزه بیش از اندازه طلبه جذب می کنند به گونه ای که مجبور می شوند برای حل مشکل بیکاری آنها به دنبال تعریف « فرصت های شغلی » باشند ؛ چرا باید استقلال حرفه ای دستگاه ها و وزارتخانه های مهمی مانند آموزش و پرورش مورد خدشه قرار گیرد ؟
راه حل ساده است :
متولیان و تصمیم گیرندگان کمتر طلبه جذب کنند!
تخصصی شدن مشاغل و علوم در جهان
در جهان امروز مشاغل ، علوم و دانش های موجود در جهان به سوی « تخصصی شدن » پیش می روند .
این یک امر بدیهی و مسلم در جهان بالغ است که کشیش برای کلیسا و راهب بودایی برای معبد و خاخام برای کنیسه تربیت می شوند و اگر کسی از این روحانیون مذهبی بخواهد وارد مدرسه یا شغل دیگری گردد ابتدا لازم است از کسوت خویش بیرون آید و دوباره در زمینه مورد نظر خود تحصیل کرده و تلاش نماید .
او هیچ گاه نمی تواند به عنوان راهب ، بودایی یا کشیش در مدرسه مشغول به کار شود .
آیا شما تا کنون یک کشیش به عنوان معلم مدرسه دیده اید؟
آیا یک پزشک یا نظامی می توانند معلم شوند ؟
امکان تغییر هست اما همان گونه که ذکر شد ، لازم است از کسوت خود خارج شده ، رشته مورد علاقه معلمی را آموزش ببینند و سپس وارد آموزش و پرورش گردند .
حال پرسش دیگر این است که اگر حوزویان این مورد را نیز رعایت کنند یعنی از کسوت خود خارج شوند آیا می توانند مستقیم وارد مدرسه گردند؟
پاسخ باز هم منفی است .
آیا در رشته مورد نظر را تحصیل کرده اند؟
بنابراین شرط منطقی است که حوزویان هم ابتدا از کسوت فعلی خود خارج شده و سپس تحصیلات لازم را فراهم آوردند و در مرحله بعد در سنجش ورودی شرکت کنند.
این تنها قسمت و مشکل ورود حوزویان به مدراس نیست، بلکه آن طور که اعلام نموده اند آنها در رشته ها مختلف و درس های مختلف و حتی برای آموزگار ابتدایی می توانند استخدام شوند. به عبارت دیگر ، کسی که سال ها کلام و تفسیر و حدیث خوانده است می تواند معلم ابتدایی شود که در حالت طبیعی نیاز به تخصص و مدرک آموزگار ابتدایی یا حداقل رشته های مرتبط مانند علوم تربیتی یا روانشناسی دارد . درس های دیگر نیز به همین شکل نیاز به تحصیلات تخصصی مرتبط دارد ؛ اصلا با منطق همخوان نیست که چگونه یک فرد حوزوی می تواند یک دفعه متخصص رشته زبان و ادبیات فارسی و یا جامعه شناسی و یا تاریخ و جغرافیا گردد و بعد وارد شغل دبیری ادبیات فارسی یا تاریخ و جغرافیا شود .
از سوی دیگر ، در دانشگاه ها رشته هایی مانند دبیری الهیات ، علوم قرآنی و ... وجود دارند و به شکلی برای دبیری قرآن و تعلیمات دینی و ... تربیت می شوند . مشخص نیست وقتی طلاب می توانند دبیر قرآن و دینی شوند، پس این رشته های دانشگاهی به چه دلیل شکل گرفته اند ؟
این نوع برخورد وزارت آموزش و پرورش با مسئله استخدام، فاجعه بار است و نشان دهنده فقدان اختیار و استقلال در این وزارتخانه و گرایش آن به سمت غیرتخصصی و عوامانه کردن سیستم آموزشی در جهت فراهم کردن فضای شغلی آن برای حضور بدون توجیه طلاب است.
مسئله متناقض و عجیب دیگر این که تحصیل کردگان رشته های تخصصی دانشگاهی و آموزگاری که تنها امکان و بازار شغلی آنها در وزارت آموزش و پرورش و شغل معلمی تعریف شده است با ورود حوزویان به این شغل به کجا باید بروند ؟
با این اوصاف، آیا بهتر نیست دانشگاه ها تعطیل شوند چرا که دیگر نیازی به رشته هایی مانند ادبیات فارسی ، تاریخ ، آموزگار ابتدایی و.. نداریم. شاید بهتر باشد داوطلبان ورود به حرفه معلمی ابتدا طلبه شوند و بعد وارد مدرسه گردند و یا اینکه مدارس تعطیل شده و تبدیل به حوزه شوند . اگر متولیان حوزه بیش از اندازه طلبه جذب می کنند به گونه ای که مجبور می شوند برای حل مشکل بیکاری آنها به دنبال تعریف « فرصت های شغلی » باشند ؛ چرا باید استقلال حرفه ای دستگاه ها و وزارتخانه های مهمی مانند آموزش و پرورش مورد خدشه قرار گیرد ؟
در این صورت دیگر ما چه نیازی به دروس تخصصی و افراد متخصص داریم؟!
مساله قابل تامل دیگر این که بسیاری از حوزویان در سال های اخیر علاوه بر درخواست بیشتر کردن رشته های قابل آزمون برای آنها خواهان احتساب امتیازات بیشتر در آزمون استخدامی بوده اند تا مطمئن تر وارد این وزارتخانه شوند .
آنها تصور می کنند که به راحتی نمی توانند وارد این سیستم شوند .
این گونه استخدام حوزویان سالیان مدیدی است که انجام می شود و به نظر می رسد که حوزویان امتیازات و شرایط بهتری برای خود طلب می کنند تا کسی از آنها بیکار نماند.
در حال حاضر ، تعداد ۴۵۰۰ نفر از نیروهای شاغل در آموزش و پرورش با مدرک تحصیلات حوزوی مشغول به کار هستند . علاوه بر آن هر روز بر تلاش خود برای در اختیار گرفتن مدارس می افزایند و در این راستا طرح ها ، برنامه ها و کارهای جدیدی را ارائه می کنند .
به این خبر توجه کنید ؛
رحیمی از برگزاری نشست های کارشناسی و تحلیلی با مراکز و مجموعه های حوزوی پیرامون جمع بندی و ارزیابی حضور طلاب و عدم موفقیت آنان در آزمون استخدامی سال ۹۸-۹۹ خبر داد و گفت: این نشست ها در رده کارشناسی برگزاری و نتیجه به مجموعه های مرتبط ارسال خواهد شد. ( پایگاه خبری شفقنا )
در گزارشی که در روزنامه شرق منتشر شد ( این جا ) ؛ اخبار رسیده نشان دهنده تلاش وافر حوزه علمیه برای حضور بیشتر و پر رنگ تر در مدارس می باشد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با این مغز های پوسیده و پوکی که دارید این همه سال این همه بچه رو بد بخت کردید و با آینده شون بازی کردید ، و حالا طلاب باید بیان این ها جمع کنن و حداقل به داد بچه های مردم برسن
متأسفانه مجلس و شورای نگهبان بعد از 6 ماه هنوز حاضر به پاسخگویی نشده اند.
یکی از دوستان همسرم خانمش هم طلبه است اون ها ۲۰۰واحد دارن و ما ۱۶۰تا درست دو ترم بیشتر ازما میخونن و کتاب ها هم واقعاااااا سنگین هستن و خیلی فقه و ...کامل تر ازما میخونند
راجب ادمین هم بگم که گفتن یه دکتر یا نظامی معلم نمیشه میخواستم بگم در رابطه با رشته خودشون معلمن دکترایی که میان درس یخونن تو دانشگاه از معلما یاد میگیرن کسی مع میخواد پلیس شه یه نظامی که کلی دوره دیده رو استفاده میکنن برای اموزش
الانم کسی که ۸سال علوم دینی رو به صورت کامل و دقیق خونده کاملا حقشه
هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک
چطور آدم های بی سواد وبعضا منحرف اعتقادی حالشون تو مدارس هست ولی طلاب فاضل و مهذب نه
من منتظر جواب خدام
مسئول بی لیاقتی بوده که این اجازه را داده
متاسفانه امروز با ورود طلاب به مدارس چون جلوی خیلی از گندکاری های بعضی از معلمین گرفته شد و بعضا از جهت علمی زیر سوال می رن این طور فریاد وا مصیبتا سر می دن.....
بعدشم این آزمون برای کساییکه کارشناسی ام دارن هست...
ینی هم طلاب هم دانشجویان در رقابتی برابر شرکت میکنن هر کدوم بیشتر تلاش کرد و در اومد نوش جونش..
بعدش همین که درومدن یهو نمیرن مدرسه که آموزش میبینن یه سال بازم سنجیده میشن بعد راهی مدرسه...
خلاصه بگم هر کی از این آزمون دربیاد و بعدش آموزشم ببینه بی سواد نیست و قائل احترام
حرف شما مث این میمونه هرکی از کنکور درومد نباید دربیاد
چون قبلش فقط یه دیپلمیهه
ورود به حوزه خیلی از ورود به دانشگاه سخت تره لطفا حرفی که دربارش علم ندارید نزنید
اتفاقا اون چیزی که تو مدرسه میبینیم بیسوادی معلم هاست تا بقیه
انصافاً درس های حوزه، سخت تر و پربارتر است.
بد بودن نوجوانان با روحانیت را شما دارید القا میکنید،از کسانی که در مدرسه حضور دارند غیر از این گزارش هست.
کلاس دین وزندگی و منطق و عربی رو طلاب با اخلاق خوب تدریس میکنند و شاگردان راضی.
خود طلاب هم قبل از ورود به گردونه آموزش و پرورش کنکور ورودی میدهند و سطح دو و کارت پایان خدمت و در ادامه چند سال آموزش آموزگاری را میبینند
فلسفه وجودی حوزه گسترش علم هست و کجا از آموزش پرورش بهتر؟
چه بسیار معلم های بی سواد داریم که به اخلاق حرفه ای هم پایبند نیستند چه رسد به اخلاق دینی.....
بهتره عینک تعصب رو از چشمتون بردارید....
طلاب هم برای استخدام در آموزشضض و پرورش مثل بقیه باید آزمون بدهند و تمام مراحل گزینش رو طی کنند
شما هم آزمون شرکت کنید.
از اونجایی که همه تون اسم مکتب خونه به گوشتون خورده ، تمام دروس در مکاتبی تدریس میشد که اساتیدش همگی آخوند بودند ، نه تنها دروس مذهبی بلکه دروس نجوم و ... هم تدریس میشد. ورود دانشگاه به کشور دوره قاجار بود و تفکیک دروس این زمان اتفاق افتاد. خواهشاً سعی نکنید القا کنید که حوزوی ها نباید وارد مدرسه و دانشگاه بشن ، زیرا از نظر سواد و تخصص در رشته خودشون بسیار بسیار حرف ها برای گفتن دارند و مثله خیلی ها فقط شب امتحان درس نخوندن تا مدرک بگیرن چون امکان نداره
درود بر طلاب با سواد
سواد شما که موج می زنه ماشاءالله
ابن سینا ، خواجه نصیر الذین طوسی ، رازی ،و ...طلبه بودن و علوم اهل بیت علیهم السلام بهره بردن
دوما؛ اکثر مردم از روحانیت و انقلاب راضی هستند
اینو تو راهپیمایی ها و مراسمات مذهبی ببین
سوما؛ وقتی اطلاع از چیزی نداری حرف نزن.
به خاطر کمبود شغل به هر جا سرک نکشید
#از شما خواهند پرسید ...
همه چیز فقط نماز نیست اینا حق الناسه
خاله بنده رشته اش الهیاته و چهارساله خوندن و الان معلمن و پسر همین خاله ام طلبه است و خاله ام میگه درس ما چهارساله است اما لیسانس حوزه هشت ساله و میلییییییییی کتب سنگین تر از کتب دانشگاهی هست
و بعد از پنج سال که همسرمنم طلبه هستند ازدواج کردم دیدم واقعیته و منم الهیات تو دانشگاه میخونم کتاب های ما فوق العادن سبک تر از حوزه است الان انقدر با یه لیسانس حوزوی کار شده با ما کار نشده تو دانشگاه
ثانیا انصافا معلمهای ماگاهاخودشان نیازبه هدایت شدن و توجیه اخلاقی شدن دارند مگر میشودکسی که تهذیب روح نکرده بتواند کسی را هدایت کند،چند درصداز معلمان عزیزما دوره های معرفتی وتهذیب میگذرانند انچه مشهوداست تغییرات عجیب وغریب ظاهرو آرمانهای معلمان درمدارس است معلمی که اغلب موارد درمی تامین امور دنیایی است و حاضرنیست دقایقی بیش از زمان اداری درمدرسه حضور داشته باشد و دغدغه حل مشکلات روحی دانش آموز راندارد چطور میتواند رسالت حقیقی اش را انجام دهد؟حقیقتا ماهمه مسئولیم درقبال افکارنادرست و خواسته های پاسخ داده نشده روحی وروانی شاگردانی که ازقبلشان روزی خورده ایم اما بعدازاتمام سال تحصیلی نمیشناسیمش.
این جوی هم ک راه انداختن که معلما بی دینن که بچه ها این شدن و... همه ش جوسازیه برای وارد کردن طلبه ها تو آموزش و پرورش وگرنه کیه که ندونه معلم الان تو جامعه جایگاه و تاثیری نداره چون آقایون معلم رو با سیاستهای غلطشون خوار کردن، کیه که ندونه بچه ها از سلبریتیها و بلاگرها الگو میگیرن؟
اینکه طلبه ها تو مدارس دروس دینی یا عربی و مثل اینهارو درس بدن کاملا منطقی و متناسب با تخصصشون هست.
شما بدون علم و شناخت کلی تهمت می زنید بعد از تفکر نقادی می زنید ؟؟
بنده هم دانشگاه و حوزه درس خوندم و میتونم بگم علم به معنای واقعی کلمه رو در حوزه باید جستجو کرد خصوصا اینکه در یک کتاب حوزه نه تنها علم بلکه اخلاق و فضل و انسانیت و تعقل پرورش داده میشه
اما قطعا بهتر از معلمان پرورشی و مربی و معاون پرورشی خواهند بود
اما مقبولیت کمی دارند در بین دانش اموزان و این ممکنه خطرناک باشه
کلا این مربی و معاون پرورشی باید جمع کرد
و وظیفه همه معلمان دونست
این بزرگترین اسیب هست
تا جایی ک ما خبر داریم طرح امین ها بدون آزمون و مصاحبه استخدام میشن در ثانی طلبه ها محدودیت سن برای استخدام ندارن بعلاوه طلبگی یک امتیاز داره براشون همچنین داشتن همسر و فرزند تا سه تا اگه اینا امتیاز نیست پس چیه؟؟؟؟ حوزه باید به اصل خودش برگرده تا مردم رو جذب مسجد و مراسم مذهبی کنه نیازی نیست مدرسه رو به دست بگیره، اینکه اوضاع جامعه اینه تقصیر مدرسه نیست تقصیر برنامه ها و رانت خواری هایی از این دسته
بنظر من با اینکار همون مقدار ایمان و اعتقادی هم ک برا جوونها مونده لطمه میخوره اینقدررر جوون دکترا دار و متعهد داریم که بیکاره...
ولی یادمون باشه حوزه آزمون ورودی درست درمونی نداره یادمون هست که ی عده برای فرار از کنکور رفتن حوزه اسم نوشتن...
قبول ک فقه و فلسفه و عربیشون قویه
ولی حالا چرا صلاحیت اموزگاری ابتدایی دارن چرا جغرافی چرا تاریخ چرا ادبیات فارسی؟؟؟چرا امتیاز براشون در نظر گرفتن؟؟؟ طرح امین و جذب از این طریق یعنی چی؟؟؟؟
اینا رانته و مردم ما بخاطر باند و باندبازی و رفتاری از این دست ناراحتند. مردم ما دین دارن با ادامه این رانتبازیها دینشونو ازشون نگیرید محض رضای خدا
معلم هم بخشی از مردم عادی جامعه س اگر خبط و خطایی داره مثل بقیه مردمه ریشه اینها رو باید در جای دیگر جست و حل کرد. کار رو از دست معلمها برداشتید بقیه رو میخواید چیکار کنید؟ با بغض ایجاد شده در مردم نسبت به اشغال این پستها و بیکار موندن جوانان تحصیل کرده و متدینشون چیکار میخواید بکنید؟
مکتب خانه ها دست ملاها بودند نه مدارس
از مدارس از تمام ارگان ها خارج شده و بروید برای رضای خدا در مساجد
به دلیل فعالیت های منفی دشمنان در مدارس و عدم پاسخگویی مناسب به این جنس فعالیت ها خیل زیادی از نوجوانان و نونهالان و جوانان به مسجد قدم نمی گذارند تا نوبت به تبلیغ روحانی که در مسجد است برسد .
مثلا یکی میره پزشکی بخونه که معلم بشه یا مهندس، خب میخونه که پزشک بشه. درسته حکومت آخوندی هست اما این کارها خب مشخصه سوء استفاده از قدرت بوده و هست
یا امام زمان بیا و نجاتمون بده تو رو به جدت قسم بیا
بودجه ۱۴۰۲ بودجه پیشنهادی دولت برای مرکز خدمات حوزههای علمیه بیش از ۶۴۰۰ میلیارد تومان است.
انتخاب: این در حالی است که رقم بودجه این نهاد در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۸۰۰ میلیارد تومان بوده است.
به بیان دیگر، رقم بودجه این نهاد در امسال حدود ۱۲۸ درصد افزایشیافته و به بیش از ۲.۲ برابر رسیده است.
بودجه حوزه و آ.پ را مقایسه کنید!!!
مجموع بودجه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۲،
۲۰۶ هزار و ۶۸۰ میلیارد تومان تعیین شده است، همچنین معافیت مالیاتی موسسات کنکور نیز لغو شده است.
دوما حضور طلاب به عنوان نماینده غیررسمی نزدیک به حاکمیت درمدارس میتونه به حل مشکلات زمین مونده معلمان هم کمک کنه.
سوما؛ طلاب قرار نیست در رشته هایی که تخصص ندارن استخدام اموزش پرورش بشن، ادبیات عرب، دین وزندگی، امورتربیتی، قران از دروسیه که سالها طلاب تخصصی روش کارکردن.
ودراخر این که حقیر خودم تا مقطع ارشد تحصیل کردم معلمان خوب ودرجه یک وهمچنین معلمان بسیار ضعیفی هم داشتم لذا نباید بگیم شیوه استخدام اموزش پرورش تا به حال مناسب بوده.
واینکه اگه قراره طلاب بیان سمت شغل شریف معلمی باید درشرایط برابری ازمون بدن وسهمیه اختصاصی بهشون داده نشه تا عدالت وانصاف زیر سوال نره.
باتشکر از معلمان شریف وعزیز ومظلوم
فساد که شاخ و دم ندارد و حتما که اختلاس نمی شود فساد. انواع فساد داریم و به طور کلی هر کاری که موجب به هم ریختن نظم و عدالت و آزادی بیان در یک جامعه شود و به نفع عده خاصی حرکت کند می شود فساد.
الان اینجا این استخدام های رانتی در آموزش و پرورش عین فساد است و یکی از این ها همین استخدام طلاب است مخصوصا این جدیدی ها یعنی طرح امین ها که فاجعه است.
90 درصد، یک زن خانه دار 40 ساله که با مدرک سیکل رفته مدرسه علمیه محله خودشان و با بورسیه شدن چندتا کتاب مذهبی خوانده و بدون زحمت مدرک معادل لیسانس گرفته و با یک سال ارتباط با آموزش و پرورش بدون آزمون و چیزی می شود معلم، آن هم معلم پرورشی.
آن وقت آن دانش آموز درس خوان که سال ها درس خوانده با زحمت و رفته دانشگاه حتی دانشگاه دولتی و لیسانس و ارشد گرفته نباید معلم پرورشی شود و باید بیکار سماق بمکد. ایا فسادی از این مشخص تر وجود ندارد؟!
متن این مقاله موضوع را کامل باز نکرده است هر چند باز هم حقایقی را بیان کرده است
من کار ندارم که با سیکل و معدل 12 طلبه جذب می کنند و ضعیف ترین افراد وارد حوزه و جوانب آن می شوند. به خوشان مربوط است ولی چرا این افراد را وارد ساختار اداره یک کشور و مناصب حساس می کنند. این حرکت رانتی علنی و کثیف است. پس افرادی که درس می خوانند و تلاش می کنند با این فرد که به هر شکل توان درس خواندن نداشته چه تفاوتی خواهد کرد بیهوده نیست که دانش آموزان امیدی به درس خواندن ندارند و اهمیت نمی دهند.
نگاه شما باید بر جامعه و آینده این جامعه باشد نه خودتان، مگر خدمت به خلق خدا از بالاترین اعمال دینی نیست.
این فساد موجود در تحصیل حوزه و استخدام زانتی در دیگر ارگان ها جز ایجاد بدبختی و فساد در ایران و نابودی وجهه مذهب و مبلغان مذهبی، عایدی نخواهد داشت
مطلب شما کاملا غیر منطقیه
چه ربطی داشت حرفهای شما !!!!!
دروس حوزوی از نظر محتوا و علمیت اگه سوادتون کشید و آشنا طلبه داشتید بررسی کنید
ما که بررسی کردیم متوجه شدیم
هنرستان ما دانشجوها همه فرار کردن یه مشت معلم بی سواد بودن دوره های قبل که این بلا سر بچه مردم در آوردن
می خواهد ادبیات و علوم اجتماعی تدریس کند.
ملا، ملاست / معلم ، معلم.
از ملا، معلم نمی شود و از معلم، ملا نمی شود.
طلاب همان به که رسالت خویش را انجام دهند.
خب در اصل رسالت اصلی حوزه از ابتدا معلمی بوده است .. آن زمانی که نه مدرسه بود و نه دانشگاه آیا مکتب خانه هارا چه کسی اداره میکرد؟؟
مگر نظام معلمی اسمش آموزش و پرورش نیست؟؟ خب پرورش دینی که رسالت و شعله اصلی طلبه ها حساب میشود
آیا فلان دکتر که در دانشگاه تدریس میکند شعله استادی است؟؟ جواب خیر.. او پزشک است اما چون در این حوزه تخصص دارد در کنار پزشکی شاگرد هم تربیت میکند
تخصص طلاب در حوزه کلام اسلامی و فلسفه و ادبیات عرب و علوم تاریخی و حدیثی هست.. پس رسالت اصلی طلبه ها حکم میکند که در آموزش و پرورش مشغول تربیت شاگردان در جهت پرورش اسلامی باشند
مکتب خانه هایش از پشت ببندیم.
میدونم این نوع نظر هارو منتشر نمیکنید چون شما معتقد به آزادی بیان نیستید و فقط شعار میدید
اما مطمئن باشید دیگه دوران معلمان منافق و اصلاح طلب تموم شده
بخدا دیگه تموم شده
می تازید؟
خار را در وجود خود و افکارتان بجویید نه زمین و آسمان مهدی خان
آن که با اهداف حزبی خود برای کادر مدرسه یا دانش آموزان یا هر کس دیگر خط نشان می کشد معلم نیست
حزب اللهی است. همانطور که مهمان برنامه شبکه افق می گفت. چون شما
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه هم میهن در این باره نوشت: آنطور که اعلام شده انتظار مسئولان آموزشوپرورش این است که با حضور طلاب در مدارس، بنیانهای اعتقادی دانشآموزان تقویت شود. اما آیا این انتظار قابل تحقق خواهد بود؟
نگاهی به گذشته پاسخ مثبتی به این سؤال نمیدهد؛ چنانکه سالهاست دروسی مانند تعلیمات دینی به یکی از کماقبالترین دروس برای دانشآموزان تبدیل شده است. این وضع پیش از انقلاب هم بود؛ ولی نه بهشدت کنونی. علت نیز روشن است. چون آموزش دین با پذیرش و درونی کردن ارزشهای آن بهکلی متفاوت است.
آیا استخدام طلاب به عنوان معلم، دانش آموزان را دیندار می کند؟
وی تصریح کرد: بر اساس این طرح بنا است آموزش و پرورش به ازای هر مدرسه یک روحانی استخدام کند؛ تا الآن 25 هزار نفر استخدام کرده و آن طوری که در برنامهها اعلام کردهاند قصد دارند این عدد را به 100 هزار نفر برسانند. یعنی با شعار «هر مدرسه یک روحانی» میخواهند این کار را در آموزش و پرورش گسترش بدهند.
معاون پرورشی پیشین وزارت آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش یک نهاد تخصصی و حرفهای است، اظهار داشت: بیش از 400 رسته و گرایش شغلی در آموزش و پرورش داریم و امر تعلیم و تربیت یک امر کاملا تخصصی، پیچیده و سخت است. ما نمیتوانیم کار تعلیم و تربیت کودکان را در اختیار افرادی بگذاریم که دانش تخصصی و تجربه کار آموزشی ندارند. این بدعت بسیار خطرناکی است که آموزش و پرورش را به دست روحانیون و حوزههای علمیه بسپاریم؛ این کار عواقب بسیار بدی خواهد داشت.
وی با تأکید بر اینکه بعد از این همه سالها باید یاد بگیریم که هرکس در جایگاه خودش انجام وظیفه کند، گفت: مسئولیت طلاب دینی تبلیغ و ترویج دین در جامعه است. محیط مدرسه اقتضائاتی دارد که سازگاری با حضور مستمر یک طلبه نخواهد داشت. در شرایطی که آموزش و پرورش به شدت نیازمند استخدام معلم هست و کمبود اساسی دارد، چه ضرورتی هست که 25 هزار روحانی در آموزش و پرورش استخدام کنیم؟! مگر وزارت آموزش و پرورش اداره کاریابی است که طلاب را جذب کند؟!
آموزش باید کنار پرورش باشد نه اینکه دو امر جدای از هم...بله آموزش مهمه خیلیم مهمه اما از اون مهمتر پرورش بچههاست آیا این کار را هم تخصص معلمی میدانید که فیزیک و شیمی و ریاضی خوانده؟
طلبه هم اگر وارد آموزش پرورش میشود باید مثل بقیه با آزمون وارد شود، امتیاز خاصی در آزمونهای استخدامی برای طلاب لحاظ نکرده اند او هم باید آزمون ورودی بدهد مثل سایر رشته ها، لطفا اگر اطلاعات درست ندارید نظر ندهید و جو را متشنج نکنید...وزارت آموزش و پرورش هم باید طلابی را که در آزمون ورودی پذیرفته میشوند در رشته های مرتبط مشغول کنند نه اینکه چون معلم کم دارند آنها را در غیر رشته مرتبط بذاره که بعد اینطور نارضایتی بوجود بیاد.
۱۱ سال و نیمه دارمدرس میخونم
هیچ کتاب دینی نتونسته کسی و اسلامی کنه
حالا بخواد طلاب بیارید یا نیارید
باعث میشه دین از این چیزی که هست
بدتر به چشم بیاد ...