صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« مشکل اصلی آموزش و پرورش آنست که در صحنه عمل نخبگان فکری نقش و تاثیر درخوری ندارند و عملا افراد با هوش متوسط و بعضا پخمه تصمیم‌گیران راهبردی و کلان در آموزش و پرورش بوده و مشی ارادت‌محوری جایگزین شایسته‌سالاری در عزل و نصب‌هاست »

نخبگی و پخمگی در آموزش و پرورش

رضا قاسم‌ پور/ خبرنگار صدای معلم

مشکلات نخبگی و روشنفکری در آموزش و پرورش و مدیریت پخمگان

 آموزش و پرورش آکنده از نخبگان فکری منفردی است که با هم بی ارتباط بوده و در نهایت هیچ نقشی در توسعه آموزش و پرورش و کشور ایفا نمی‌کنند. به باور دکتر رنانی هر تحول غیر طبیعی نیازمند راهبرانی آگاه و ریسک‌پذیر بوده و خلق توسعه نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی است و سرمایه‌های نمادین متشکل از نخبگانی است که ریسک تحول را پذیرا هستند و صرف نخبگی مشکلی از مشکلات مملکت و کشور را حل و فصل نمی‌کند. گفتمان ملی می‌تواند ایده‌های جهانی را با مطالبات داخلی گره زده و بالانس نماید.

نخبگان آموزش و پرورش دارای دو مشکل اساسی و حلقه مفقوده هستند:
۱) مشکل اول شکاف و بی‌ارتباطی بین نخبگان بوده و هر کدام جزیره‌ای و ایزوله عمل کرده و جمع جبری تلاش شان خنثی کردن همدیگر است.
۲) مشکل دوم نداشتن ارتباط منطقی و دیالوگ با بدنه آموزش و پرورش است.

ما عموما در کارهای گروهی دچار مشکل بوده و فاقد توانایی ارتباط و مهارت گفت و گوی منطقی هستیم.

مشکلات نخبگی و روشنفکری در آموزش و پرورش و مدیریت پخمگان

 مدرنیزاسیون و مدرنیته را می‌توان دو بال سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در توسعه آموزش و پرورش در نظر گرفت. مدرنیته در معنای تحول فکری، رفتاری، فرهنگی و اجتماعی بوده و می‌توان آن را روح توسعه نامید همچنین مدرنیزاسیون را می توان به منزله جسم و کالبد توسعه تلقی نمود.

 راهکار توسعه آموزش و پرورش و فراتر از آن کشور، مستلزم خلق گفتمان بین نخبگان و بدنه می‌باشد تا اولا شکاف بین خود نخبگان ترمیم یافته و همبستگی نخبگی و درک مشترک از مسائل ایجاد شود، ثانیا نخبگان مهارت ارتباط‌گیری با بدنه و توده را کسب کرده و مسائل فنی و تخصصی آموزش و پرورش را با زبان عامیانه به بدنه و توده منتقل نمایند.

 شکاف بین نخبگان و مردم را می‌توان در دو گروه شکاف فکری و شکاف ایدئولوژیکی تقسیم نمود. شکاف فکری با گفت و گو و دیالوگ قابل حل و فصل می‌باشد، ولی با دیالوگ می‌توان گسست های ایدئولوژیکی را کشف نمود و حل آنها الزامات و ظرفیت‌های بیشتری می‌طلبد.

 دکتر رنانی به درستی معتقد است که نخبگان ما تا زمانی که نتوانند روشنفکر باشند بهتر است سکوت کرده و به خود و جامعه ضربه نزنند.
روشنفکر ، نخبه‌ای است که زبان بدنه و توده مردم را بلد بوده و علاوه بر آن آماده پرداخت هزینه برای تحقق آرمان‌های اصلاح‌طلبانه و توسعه‌گرایانه خود می‌باشد.

مشکلات نخبگی و روشنفکری در آموزش و پرورش و مدیریت پخمگان

حرف آخر آن که:

در دنیای متمدن آموزش و پرورش محور توسعه و مصدر تحولات شگرف می باشد از طرفی برای توسعه در آموزش و پرورش باید گفتمان سازی در دو شق جهانی و ملی صورت گیرد:
گفتمان جهانی بدون شک به گسترش مرزهای توسعه و فراختر کردن دامنه عمل مدد خواهد رساند ولی کفایت نمی‌کند.
گفتمان ملی می‌تواند ایده‌های جهانی را با مطالبات داخلی گره زده و بالانس نماید.
منتها مشکل اصلی آموزش و پرورش آنست که در صحنه عمل نخبگان فکری نقش و تاثیر درخوری ندارند و عملا افراد با هوش متوسط و بعضا پخمه تصمیم‌گیران راهبردی و کلان در آموزش و پرورش بوده و مشی ارادت‌محوری جایگزین شایسته‌سالاری در عزل و نصب‌هاست.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مشکلات نخبگی و روشنفکری در آموزش و پرورش و مدیریت پخمگان

شنبه, 12 دی 1399 13:04 خوانده شده: 781 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 0 --
احمد 1399/10/12 - 19:26
گزاره هایی که یک به یک چیدید ، هیچ سنخیتی با
هستی شناسی انسان ساکن در فلات ایران نداشته و بیشتر
برخی از ابژه های دنیای مدرن را تا ماقبل پسامدرنیته به-گونه-
انسان ایرانی حقنه می کند.
در خصوص روشنفکری هم باید گفت که هنوز تعریف واحدی
از آن توسط علمای قوم ارایه نشده است...
پاسخ + 0 0 --
رضا قاسم پور 1399/10/14 - 15:56
سلام و عرض ادب
ممنون از توجه و خوانش مطلب
فقط جسارتا
.....حقنه میکند رو متوجه نشدم؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1399/10/14 - 16:57
حقنه یعنی اماله کردن
پاسخ + +3 0 --
محمد باقر شیبانی 1399/10/15 - 12:55
با سلام:
با همین تعریف:"روشنفکر ، نخبه‌ای است که زبان بدنه و توده مردم را بلد بوده و علاوه بر آن آماده پرداخت هزینه برای تحقق آرمان‌های اصلاح‌طلبانه و توسعه‌گرایانه خود می‌باشد".خیلی ها بر گرده و گردن ملتها سوار شدند و هزینه اش را هم از جیب ملتها پرداختند و اهداف خود را پیش بردند و ملتها را فراموش کردند. بحث بر سر واگذاری امور به نخبه و جناح و گروه و امثال اینها نیست.اصولا رند و متقلب و نیرنگ باز و دو رو وچاپلوس با نام تعاملگرایی ،هر چیزی را می تواند در قبضه بگیرد.عالم و اندیشمند هم باید این خصوصیات را داشته باشد تا جایگاهی کسب کند وگرنه او هم عمرش بر فناست.اگر شنا بلد نباشد تمام عمرش بر فناست.
پاسخ + +3 0 --
محمد باقر شیبانی 1399/10/15 - 13:18
دنباله و مخلص کلام:
وقتی می توان با یک سوغاتی ناقابل و انداختن یک سفره و خورشت چلو گوشت و دادن یک ولیمه ،ریاست و پست و سمتی را برای خود ایجاد کرد دیگر چه نیازی به تحصیل علم و دانش و نخبگی و روشنفکری.رندی یعنی همین شگردهای به ظاهر ساده که جایگاهها را مشخص می کند و مارک تعاملگرایی را هم اخذ می کند.اگر یک عالم با صداقتی باشد هرگز با علم خود و صداقتش جایگاهی نخواهد یافت و مارک خودشیفتگی و واگرایی بر او زده خواهد شد.مدرن و پست مدرنیسم هم در قابلیت شناگری در دنیای امروز ما معنا می یابد.وقتی که می توان تمام مراء ها و جدالها را با یک شب نشینی حل کرد و یک خودمانی ایجاد نمود ما حصلش درصبح روز بعد ایجاد ارتقاء پخمگان به سطح نخبگان و چه بسا بالاتر است.حالا شما قضاوت کنید که آیا نمی توان ره صد ساله را یک شبه پیمود آنهم با رندگرایی و حقه های سادهء اینچنینی؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور