گروه گزارش/

« استان ما هم یکی از مسئولان آموزش و پرورش حرف هایی را زده . هم آمده به بهانه ی شاد بودن ، گفته که من اجازه نمی دم مراسم امام حسین و عاشورا و فاطمیه و این جور مسائلو مثلا در مدرسه برگزار کنند و این که از مساله حجاب و این ها هم بالاخره برخورد نادرستی داشته که موجب اعتراض بسیاری از خانواده ها شده .
به ایشون می گیم که با امام حسین درنیفته . این فکرهای غلط رو از سرش بیرون بکنه .
قلدرتر از تو رضاخان بودند .
بنده انتظار دارم که با این مسئولی که این چنین با این اسوه ی عزت و مقاومت ؛ امام حسین ... . حتما باید از این سمت برکنار بشه »
این ها بخشی از سخنان محمدباقر محمدی لائینی امام جمعه شهر ساری و نماینده ولی فقیه در استان مازندران است که بیان شده و در شبکه های اجتماعی فراگیر شده است . ( 1 )
متعاقب این اظهارات ؛ اخبار و شنیده ها از برکناری محمد ابراهیم تبار، مدیر اداره آموزش و پرورش بخش بندپی در بابل مازندران حکایت دارند هر چند در پرتال اداره کل آموزش و پرورش مازندران و اداره آموزش و پرورش بابل خبری در این زمینه منتشر نشده است .

نخستین مخاطب « صدای معلم » در این مورد ؛ اظهارات امام جمعه مازندران در مورد مدرسه و آموزش و پرورش است .
آقای « محمدباقر محمدی لائینی » !
محض اطلاع شما باید گفت که مدرسه جای عزاداری و اموری از این قبیل نیست .

مدرسه به عنوان مهم ترین و راهبردی ترین بخش آموزش و پرورش محلی برای آموزش مهارت های اساسی زندگی و حقوق شهروندی به دانش آموزان در یک فرآیند تعاملی میان ارکان و اضلاع آموزش است تا درک درست و واقع گرایانه ای از خود و پیرامون خویش داشته و در پیشرفت و تعالی جامعه ی خود کوشا باشند به جای آن که عنصری بی تفاوت ، بی سواد و یا کم سواد در جهان امروز باشند .
پرسش این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی آموزش ایران از امام جمعه استان مازندران به عنوان عالی ترین مقام دینی این استان آن است که شما در حوزه ی کاری خودتان تا چه میزان در دینی کردن دانش آموزان و باورهای آنان موثر بوده اید که نوک پیکان نقد و اعتراض را به سوی نهاد آموزش گرفته اید ؟

و در سطح بالاتر ؛
پرسش کلان آن که این همه نهادهای مذهبی و شرعی با نام های مختلف و بودجه ها و اعتبارات قابل توجه چقدر در میزان رشد باورهای دینی و مذهبی جامعه موثر بوده اند و آیا اساسا بودن و یا نبودن آنان تاثیری در وضعیت موجود دارد ؟
آیا این افراد و نهادهای دینی قرار است ناکامی های خود را در دینی کردن جامعه و مردم بر سر آموزش و پرورش خالی کرده و در امور آن دخالت کنند ؟
پرسش دیگر « صدای معلم » از نقش مدیر کل آموزش و پرورش استان مازندران و وزیر آموزش و پرورش در این گونه قضایاست .

این دو مقام مسئول نخست باید در مورد این قضیه مهم شفاف سازی کرده و پاسخ گو باشند .
همه باید بدانند که آموزش و تربیت یک نهاد تخصصی است و هر کسی به صرف مقام و موقعیت خود در هر سطح و مقامی نمی تواند و نباید در مورد آن اظهار نظر کرده و بدتر از همه در امور آن « دخالت » نماید .
پایان گزارش/
( 1 ) سخنان محمدباقر محمدی لائینی امام جمعه شهر ساری و نماینده ولی فقیه در استان مازندران :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/
تشکل های فرهنگیان استان اصفهان در بیانیه ای خطاب به مسئولان از عملکرد « علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش » و « محمدرضا نظریان ؛ مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان » انتقاد کردند .
تاکنون این تشکل ها بیانیه های مختلفی در نقد عملکرد مدیریت آموزش و پرورش این استان صادر کرده و موضع مدیر کل و سایر مسئولان » سکوت » بوده است .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .
دریاچه ارومیه فقط یک پهنهی آبی نبود؛ نبض آبی شمالغرب ایران بود . چشم آسمان در دل خاک، و نشانهی تعادل اقلیم و زندگی در فلات ایران. حالا اما، آن دریاچه به شورهزاری بیجان بدل شده، سفید و تلخ و خاموش.
دریاچه ارومیه تبخیر شد، نه از آفتاب، بلکه از سیاست. خشکید، نه از خشکسالی، بلکه از جهل، خودشیفتگی و سوءمدیریت.
هر موجی که عقب نشست، سندی شد از سقوط عقلانیت در جمهوری اسلامی.
فاجعه ارومیه از دل همان توهمی زاده شد که همهی منابع طبیعی ایران را بلعید: توهمِ توسعهی اقتدارگرایانه. حکومت گمان کرد با سدسازی، انتقال آب، و پروژههای عمرانی میتواند بر طبیعت فرمان براند.
دریاچه را به بند کشیدند، تا صنایع، کشاورزی و رانت سیاسی را سیراب کنند و نتیجه، خشکیدن یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان بود.
بیش از ۴۰ سد در حوضه آبریز ارومیه ساخته شد، بیآن که کسی بپرسد: هر سد تازه، چند لیتر دیگر از جان دریاچه میکاهد؟ میلیونها مترمکعب آب از رودخانههای تغذیهکننده منحرف شد تا زمینهای جدیدی زیر کشت رود.

سیاست به جای درک اکوسیستم به محاسبهی سیاسیِ آمار و تبلیغات بدل شد. دریاچهای که هزاران سال زیسته بود، در کمتر از سه دهه در حکومت جمهوری اسلامی به خاک نشست.
حالا هر وزش بادی که از بستر خشک ارومیه برمیخیزد، نمک را تا دهها کیلومتر میبرد ؛ به مزارع، به شهرها، به ریهی مردم. بیماریهای تنفسی، مهاجرت اجباری روستاها، و فروپاشی اقتصاد محلی، همه از همانجایی آغاز شد که تصمیمهای بیفکر بر طبیعت حکم راندند. هیچ کمیتهای در تهران نمیتواند دریاچهای را احیا کند که از تصمیمهای همان تهران خشکیده است.
مسئولان، دروغ را بهجای آب پمپاژ کردند.
از « احیای دریاچه» گفتند، در حالی که بودجهها در جیب نهادهای ناکارآمد و شرکتهای وابسته فرو رفت. هر طرحی که آمد، فقط لایهای تازه از فریب بود: کمیته، ستاد، پروژه، اما بیهیچ صداقت علمی.
دریاچه را قربانی کردند تا بگویند کشور را مدیریت میکنند.

فاجعه ارومیه، تنها یک بحران زیستمحیطی نیست؛ یک شکست تمدنی است. این دریاچه، آینهای است از روان جمعی ایرانیان در اسارت یک نظام معیوب.
همانطور که آب از ارومیه رفت، اعتماد از جامعه رفت ؛ حقیقت از سیاست رفت، و مسئولیت از قدرت.
خشکی دریاچه، استعارهی خشکی وجدان حاکمیتی است که نمیداند چگونه ببیند، چگونه بشنود، و چگونه یاد بگیرد.
اما دریاچه هنوز زنده است، نه در خاک، بلکه در حافظهی مردم. هنوز کودکانی هستند که نقاشیاش میکنند، هنوز کشاورزانی هستند که چشم به آسمان دارند، هنوز دانشمندانی هستند که راه نجات را میدانند ؛ اگر فقط به آنها گوش داده شود.

نجات ارومیه نه با دعا، نه با تزریق بودجههای صوری، بلکه با شجاعتِ پذیرش خطا آغاز میشود.
باید سدها بازنگری شوند، انتقال آب متوقف شود، کشاورزی اصلاح گردد و مدیریت به مردم و دانشگاهها بازگردد.

هیچ کمیتهای در تهران نمیتواند دریاچهای را احیا کند که از تصمیمهای همان تهران خشکیده است.
ارومیه، نام دیگر ایران است: کشوری که اگر گوش ندهد، میمیرد. و اگر بفهمد، هنوز میتواند برخیزد.
دریاچه را باید از سیاست بازگرداند، به طبیعت، به مردم، به زندگی. هر قطرهای که به بستر آن برگردد، قطرهای است از بازگشت امید ؛ به این خاک، به این سرزمین، به این آینده.
https://t.me/hamidasefichannel2
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها /

اخبار رسیده به این رسانه نشان از برخوردهای خشونت آمیز با « کوکب بداغی » فعال صنفی معلمان و خانواده اش توسط مسئولان امنیتی دارد .
دلایل هر چه باشند اما این مجوزی برای برخوردهای فراقانونی و غیر مسئولانه به هیچ فرد و یا نهادی را نمی دهد .
« صدای معلم » به جد خواهان توضیح مسئولان ذی ربط در این مورد و رعایت « قانون » برای همه شهروندان می باشد .
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

امروز اول مهر 1404 ؛ رئیس جمهور به همراه وزیر آموزش و پرورش و چند تن دیگر از مقامات در دبستان ایثار واقع در منطقه 5 تهران حضور پیدا کردند .
این دبستان در زمره « مدارس هیات امنایی » است و حضور مسئولان نشان از توجه و نیز چراغ سبز ایشان برای توسعه این گونه مدارس خاص می باشد و این در حالی است که شعار و ترجیع بند پزشکیان از زمانی که رئیس جمهور شده توجه به « عدالت آموزشی » و تمرکز بر آن است .

آیا توسعه مدارس هیات امنایی در راستای توجه به این مهم می باشد ؟
ضمن آن که پژوهش های انجام شده توسط مراکز معتبر بر این نکته صحه می گذارند که این گونه مدارس نباید به هیچ وجه « توسعه » یابند . ( این جا )
رئیس جمهور باید بداند که تحقق « عدالت آموزشی » فقط به دست گرفتن بیل و تهیه ی ملات برای مدرسه سازی و تشویق دیگران برای ساختن مدرسه نیست .

عدالت آموزشی مفهومی وسیع و فراگیر دارد که توجه به مدارس عادی دولتی که اکثریت مدارس را تشکیل می دهند فقط یکی از آن هاست .
سیاست و راهبرد اصلی دولت باید کاستن از تعدد « مدارس خاص » و توجه به تکالیف و ایفای تعهدات حکومت برابر اصول قانون اساسی باشد .
رئیس جمهور در نشست با معلمان و کادر این مدرسه هیات امنایی چنین می گوید : ( این جا )
« هماکنون در جمع دختران و دانشآموزانی هستم که همهشان از طلا باارزشترند.
رئیسجمهور با اشاره به نقش مهم معلمان در شکوفاسازی استعدادهای دانشآموزان تأکید کرد: این معلمان عزیز که در این جمع نشستهاند، وظیفه سنگینی برعهده دارند تا طلاهایی که در وجود شما نهفته است، استخراج و فرآوری کنند و شما را برای زندگی آینده توانمند سازند.
دکتر پزشکیان با بیان اینکه علم و مهارت، ابزار زندگی و خدمت به مردم است، خاطرنشان کرد: باید علم بیاموزید، مهارت کسب کنید و از آن برای حل مشکلات مردم، یاری رساندن به خانواده، محله، اقوام، کشور و سرزمینی که در آن زندگی میکنید، بهره بگیرید.
رئیسجمهور با تأکید بر توانمندی نسل جدید اظهار داشت: اگر اراده کنید، میتوانید همه این کارها را انجام دهید. در دولت تلاش خواهیم کرد همه بسترهای لازم را برای رشد و پیشرفت شما عزیزان فراهم کنیم تا بتوانید به جایگاه شایسته خود برسید.
دکتر پزشکیان با اشاره به بیپایان بودن مسیر آموختن، تصریح کرد: علم، چیزی نیست که با یکبار آموختن تمام شود. هر لحظه میتوان چیز تازهای یاد گرفت؛ یک فکر خوب، یک رفتار خوب و عملکردی که بتواند در خدمت دیگران قرار گیرد.
رئیسجمهور با اشاره به ارزش والای انسان، افزود: من گفتم شما طلا هستید، اما حقیقت این است که انسان از طلا باارزشتر است. کسانی که طلا میسازند، هواپیما طراحی میکنند، جان انسانها را نجات میدهند و پزشکانی که زندگی میبخشند، با طلا قابل مقایسه نیستند. حتی اگر همه طلاهای دنیا را بدهیم، ارزش این انسانها بیشتر است » .
در تصاویری که در پایگاه ریاست جمهوری منتشر شده و در آن رئیس جمهور و سایر مسئولان با معلمان و دانش آموزان عکس گرفته اند ؛ معلمان با لباس واحد ( یونیفورم ) ظاهر شده اند .
معلمان همه و بدون استثناء با چادر و مقنعه با رنگ یکسان حضور پیدا کرده اند .

پرسش « صدای معلم » آن است که آیا این معلمان و سایر کادر مدرسه در سایر اوقات هم به همین وضعیت و با همین پوشش در مدرسه حضور پیدا می کنند ؟
اگر پاسخ منفی باشد ؛ آیا عدم توجه به این موارد ، ترویج « فرهنگ تظاهر و نمایش » نیست که خسارات غیر قابل جبرانی را به سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی و آینده و سرنوشت جامعه در این چند دهه وارد کرده است ؟

در آیین نامه اجرایی مدارس برای « پوشش دانش آموزان » قانون داریم . ( ماده 85 ) اما کدام قانون معلمان را اجبار می کند که همه به صورت یکسان و آن هم در پوشش واحد در مدرسه حضور پیدا کنند ؟
تنها طلای وجودی انسان و فراتر از آن ، « آزادی » است و کسی می تواند از دیگران طلا و یا بالاتر از آن بسازد که خودش نخست به این « اصل مهم » دست یازیده باشد .

همان گونه که حضور و سرکشی رئیس جمهور به مدارس در سال قبل و در میان دانش آموزانی که اکثریت آنان را « اتباع بیگانه » تشکیل می دادند و البته مورد توجه و نقد « صدای معلم » به عنوان نخستین و تنها رسانه قرار گرفت. ( این جا )

انتظار می رود رئیس جمهور و سایر مسئولان به این موارد توجه کافی و وافی داشته باشند به ویژه در زمانی که با توجه به شرایط خاص بین المللی حرف از « انسجام و همبستگی ملی » بسیار گفته می شود و بازار آن داغ است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/

« سازمان معلمان ایران » از تشکل های فعال در حوزه آموزش و پرورش و معلمان اخیرا از بیانیه ی جبهه ی اصلاحات حمایت کرده است .
سایت و کانال تلگرامی این تشکل نوشت :
« بیانیه اخیر جبهه اصلاحات دلسوزانه و آیندهنگرانه و مبتنی بر واقعیتهای داخلی، منطقهای و بین المللی است لذا انتظار می رود مورد استقبال و حمایت قرار گیرد » .
در این راستا ؛ محمد داوری سخنگوی این تشکل گفت :
« در خلاء حکمرانی و مدیریتی پس از جنگ دوازده روزه بیانیه جبهه اصلاحات یک رویکرد راهبردی را پیش روی حاکمان قرار داده است که هم تضمین کننده انسجام ملی است و هم تامین کننده شرایط گذار از بحران های متعدد و رفع تهدیدهای مختلف منطقهای و بین المللی خواهد بود لذا سازمان معلمان ایران با جدیت از این بیانیه و رویکرد جبهه اصلاحات حمایت می کند » .

در نقد این موضع ؛ « علیرضا هاشمی سنجانی ؛ دبیر کل پیشین سازمان معلمان ایران » که در حال حاضر عضو شعبه ی تهران این تشکل می باشد چنین می نویسد :

« دفاع تمام قد سازمان از بیانیه جبهه اصلاحات و حتی فراتر رفتن ازآن ، حکایت از تغییر پارادایمی آشکار در سازمان معلمان دارد که البته درگذشته هم نشانه هایی از آن دیده می شد .
به نظر می رسد اکثریت شورای مرکزی و دبیرکل منتخب ، سازمان معلمان که هویتی صنفی - سیاسی داشته است را به سازمانی باهویت سیاسی - صنفی تبدیل کرده اند.
این تغییر رویکرد ، خصوصا انتخاب سیاست ورزی از نوع اصلاح طلبی رادیکال و ساختاری علاوه بر خطای تحلیلی ، پیامدهای ناخوشایندی برای سازمان می تواند داشته باشد .
اکثریت منتخب می توانند بر مبنای تحلیل و جایگاه حقوقی خود در شرایط جدید ، تصمیماتی که درست می دانند را اتخاذ و به عنوان موضع سازمان اعلان و بر آن اساس اقدام نمایند.
بحث ، اقلیتی است که سازمان را اولا "و به ذات صنفی می داند ولیکن به دلیل نگاه کلان به شرایط کشور از سازوکار سیاسی سود می برد و در سیاست نیز کاملا درون سیستم و همدلانه با نظام ، اصلاحات را پی می گیرد .
این اقلیت هم حق دارد صدای خو د را نه به عنوان سازمان که به عنوان یک فراکسیون و حتی یک عضو سازمان به جامعه برساند .
البته اقلیت می تواند و حق دارد با تلاش خود سعی کند اکثریت را درسازمان معلمان به دست آورد » .

اگر چه این گونه موضع گیری ها در سال های اخیر تازگی نداشته و مسبوق به سابقه است و ممکن است در راستای اساسنامه و مرامنامه جدید آن توجیه و یا تئوریزه شود اما کاملا مبرهن و آشکار است که در اساسنامه و نیز مرامنامه ی نخست سازمان معلمان ایران و نیز ایده اولیه تشکیل این تشکل که متصف به نام « معلمان » است قرار بر این بود که رویکرد کلی این تشکل نباید به گونه ای رقم بخورد که فعالیت های صنفی آن تحت الشعاع عملکرد سیاسی سازمان معلمان قرار بگیرد و اکنون آن نگرانی های پیشین متاسفانه به واقعیت پیوسته است .

استمرار این وضعیت و تغلیظ دوز سیاسی این تشکل معلمی ممکن است در مجموع به ریزش اعضاء و در نهایت به تشتت در سازمان معلمان بینجامد و البته این آن چیزی نبود که فلسفه تشکیل این تشکل بر مبنای آن شکل گرفت .

پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/

پرتال « سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور » خبری را در ارتباط با « روز خبرنگار » منتشر کرده است . ( این جا )
پرتال این سازمان چنین می نویسد »
« به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نوسازی مدارس کشور؛ حمیدرضا خان محمدی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس این سازمان در روز یکشنبه 26 مرداد در نشست صمیمانه با جمعی از خبرنگاران حوزه تعلیم و تربیت، به نهضت مدرسه سازی به عنوان اولویت اصلی دولت وفاق ملی اشاره کرد و اظهار داشت: بنا داریم همراه با دولت در یک نهضت ملی و تحولی با رویکرد توسعه عدالت آموزشی، حال مردم را با مدرسه سازی خوب کنیم .

خان محمدی گفت: به طور قطع حضور و کار خبرنگاران در حوزه آموزش، ضریب موفقیت را در این حوزه چند برابر خواهد کرد، یقین داریم قلم شما میتواند تحرک زیادی را در حوزه مدرسه سازی ایجاد نماید.
وی تصریح کرد: اطلاع رسانی خوب شما قطعا ایجاد انگیزه زیادی را میان خیرین ایجاد کرده است و هر روز نیز شاهد حضور پرشور آنان در پروژه های متعدد در کشور هستیم چرا که قلم شما باعث شده تا فرهنگ مشارکت در میان مردم افزایش یابد . در نشست خبری « محمد پارسا ؛ مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران » که اخیرا برگزار شد ؛ نیز دعوتی از رسانه ی « صدای معلم » به عمل نیامد .
معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: روز گذشته سه تفاهم نامه در حوزه مدرسه سازی امضا شد که نشان از آن دارد تحرک خوبی در این زمینه رخ داده است.
رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور به کمک های خیرین اشاره کرد و گفت: خیرین در سال گذشته ۱۸ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان (۱۸.۶ همت) به ساخت مدارس کمک کردند که استقبال از این امر نشان می دهد که این رقم در سالجاری رشد چشمگیری خواهد داشت.

خان محمدی به اولویت دولت وفاق ملی اشاره کرد و گفت: یکی از برنامه های اصلی دولت چهاردهم توجه به موضوع مدرسه سازی است تا با ساخت مدارس جدید در مناطق محروم و کم برخوردار کشور، بتواند حال مردم را خوب کند.
وی در پایان از مجموعه زحمات خبرنگاران در طول سال قدردانی کرد و گفت: حضور و قلم شما به کار ما قوت و برکت می دهد، سعی کنید با همراهی خوب خود ما را در انجام ماموریت مهم یاری رسانید » .
در نشست پیشین که قرار بود یکشنبه ۵ اسفند۱۴۰۳ برگزار شود و از طریق مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش اطلاع رسانی شده بود ؛ نشست مربوطه لغو گردید .
پس از گذشت شش ماه ؛ این نشست خبری رئیس سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارش کشور بدون دعوت از رسانه « صدای معلم » برگزار شده است .

نکته ی قابل تامل این که رئیس منصوب شده این سازمان در دولت پیشین ( ابراهیم رئیسی ) که تاکنون بر مسند خویش مانده بدون آن که عملکرد ایشان مورد تدقیق و بررسی کارشناسانه قرار گیرد در این نشست به قول خودشان « صمیمانه » سخن از « فرهنگ مشارکت » می راند در حالی که حاضر نیست در این نشست از همه رسانه ها با سلایق متفاوت و حتی مخالف دعوت به عمل آورد ؟ و البته مدعای آقای خان محمدی در مورد خوب کردن حال مردم با این گونه نگرش و ذهنیت های خالص سازی جای پرسش و تردید بسیار دارد .

البته پرتال سازمان نوسازی این نشست را « صمیمانه » خوانده در حالی که اثری از پرسش های احتمالی خبرنگاران و پاسخ ارائه شده در خبر کوتاه منتشر شده از سوی این سازمان هم نیست .
اگر رئیس سازمان نوسازی مدعی « تحرک » در حوزه مدرسه سازی است باید بداند که نه به خاطر مدیریت علمی ، اثربخش و کارآمد ایشان بلکه بله صرفا به دلیل نگاه خاص رئیس جمهور در این حوزه و در مدت یک سال گذشته بوده و الا اگر قرار بود اتفاقی بیفتد قطعا در زمان مدیریت ایشان در دولت سیزدهم به وقوع می پیوست .
هر چند دولت وفاق ملی که ترجیع بند سخنان آقای رئیس بوده و هست هنوز مورد تردید و تشکیک جدی کنش گران « حوزه عمومی » حداقل در حوزه آموزش بوده و آنان در مورد این وضعیت و استمرار آن در موضوع « کارآمدی » اقناع نشده اند .

با عکس یادگاری گرفتن با برخی رسانه ها بدون آن که پرسش های بنیادین مطرح شده و رئیس این سازمان پاسخ گوی آن باشد ؛ هیچ حالی خوب نشده و اعتمادی فزون نخواهد گردید جز آن که دیوار بی اعتمادی و ناامیدی بلندتر و قطورتر گردد .
در نشست خبری « محمد پارسا ؛ مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران » که اخیرا برگزار شد ؛ نیز دعوتی از رسانه ی « صدای معلم » به عمل نیامد .

پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/
« صدای معلم » گزارشی را به تاریخ 19 مرداد 1404 با عنوان : « اسماعیل عبدی ؛ شبکهای با پوشش " معلمان در خطر " و پرسش از شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ؟ » منتشر نمود . ( این جا )
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران ضمن نقل یک گزارش از یک کانال تلگرامی از این تشکل صنفی پرسشی مطرح کرده و درخواست کرده بود تا برای تنویر و اقناع افکار عمومی از محورهای مطروحه شفاف سازی کند .
« صدای معلم » در پایان گزارش خود چنین آورده بود :
« انتظار می رود این تشکل های صنفی همان گونه که حاکمیت جمهوری اسلامی را در حوزه های مختلف مورد پرسش و چالش قرار داده و خواهان شفافیت و پاسخ گویی در مورد حکمرانی و اصول آن هستند ؛ در مورد خودشان و عملکردشان هم پاسخ گو بوده و در این زمینه برای افکار عمومی فرهنگیان ابهام زدایی کنند » .
آن چه مهم و قابل تامل در انتشار این گزارش بوده آن است که « صدای معلم » هیچ حکم و یا گزاره ایجابی را در مطلب خود نسبت به هر شخصیت حقیقی و حقوقی منتشر نکرده و همان گونه که ذکر گردید فقط خواهان پاسخ گویی شده است .
اما « شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران » به جای پاسخ و اقناع مطابق روال پیشین خود حتی اتهاماتی را متوجه این رسانه کرده است .
باید به این موضوع اذعان کرد که در تاریخ فعالیت رسانه ای « صدای معلم » و « مدیر مسئول این رسانه » حتی یک مورد نبوده که مسئول و یا مقامی در جمهوری اسلامی ایران چه به صورت رسمی و یا غیررسمی و آن هم به صورت تحکم از یک رسانه رسمی بخواهد که خبر و یا گزارش منتشر شده را حذف کرده و یا حتی آن را سانسور کند .
با این حال ؛ « صدای معلم » بر اساس دکترین و پروتکل های حرفه ای خود که همانا تاسیس و تثیبت » تفکر انتقادی » و » فرهنگ گفت و شنود » است این « جوابیه » را منتشر می کند .