خلاصه شوراهای سیاستگذاری که در اصل با ماهیت و کارکرد دانشگاه بیگانه و مانع تحقق اهداف و رسالت حقیقی دانشگاه هستند، چنان عنان دانشگاه را در ایران به دست گرفته و آن را عرصه تاخت و تاز ایدئولوژیک و کنترل اندیشه قرار دادهاند، که اشتیاق و شکوفایی دانشگاه تباه و پویایی آکادمیک آن زایل گشته است. معلوم نیست چه زمانی آرمان دانشگاه از بقایا و خاکستر خود برخیزد و این محقق…
«استبداد مذهبی و سیاسی همه مساله نیست. قسمت دیگر مشکل به تربیت و اخلاق روشنفکری برمیگردد که متاسفانه آن فرهنگ گفتوگو و تعامل ادامه و استمرار نیافت و ناگزیر قطع شد»
روشنفکری در ایران بحثی پیچیده و یافتن پاسخی در مورد آن بسیار وقتگیر و اساسا گیجکننده است. این مشکل را باید بر مشکلات دیگر این جریان که همان خودمحوری و داشتن همه پاسخها در نزد خود، افزود. گفتوگوی زیر حاصل برخی پرسشها از جریان روشنفکری در ایران است، که با دکتر ماشاالله آجودانی رئیس کتابخانه مطالعات ایرانی لندن و استاد سابق دانشگاه اصفهان در میان گذاشتیم. موضوع گفتوگوی ما روشنفکران ایرانی و…
« معلمان » با توجه به ضریب نفوذ گسترده ای که در سراسر کشور دارند اما چرا نمی توانند جامعه و یا گروه های تاثیر گذار را نسبت به وضعیت خود " حساس " کرده و یا حداقل آنان را با خود در پی گیری مطالبات مدنی و قانونی همراه نمایند ؟ این پرسشی است که می باید در مورد آن تامل کرد و پاسخ به آن می تواند نخستین گام در رمزگشایی در ابرچالش « نگاه به آموزش " در ایران باشد
«تمامِ ایرانیانی که اندکی آگاهی دارند، از عقب ماندگی کشور - به ویژه افول ایران از یک امپراتوری بزرگ و قدرتمند به دولتی ضعیف و کوچک - نگران شدهاند. ریشهٔ انحطاط در کجاست؟ در اوایل قرن، روشنفکران میتوانستند ادعا کنند که مقصّرِ اصلی، مستبدینی بودند که نفعی پنهانی در بی سوادی و جهلِ مردمِ کشور داشتند. امّا در حقیقت بیست سال پس از حکومت مشروطه ما نمیتوانیم همان پاسخ را بدهیم. اکنون میدانیم…
« ... میدانی که کشور ما روزگاری قدرتی و شوکتی داشت. امروز از آن قدرت و شوکت نشانی نیست. ملتی کوچکیم و در سرزمینی پهناور پراکندهایم... این شأن و اعتبار را جز از راه دانش و ادب حاصل نمیتوان کرد. ملتی که رو به انقراض میرود نخست به دانش و فضیلت بیاعتنا میشود »
فرزند من! دمی چند بیش نیست که تو در آغوش من خفتهای و من به نرمی سرت بر بالین گذاشته و آرام از کنارت برخاستهام و اکنون به تو نامه مینویسم. شاید هر که از این کار آگاه شود عجب کند، زیرا نامه و پیام آنگاه به کار آید که میان دو تن فاصلهای باشد و من و تو در کنار همیم. امّا آنچه مرا به نامه نوشتن وا میدارد بعد مکان…
« داستانهای غم انگیز ناکامیهای پیاپی اصلاحات آموزشی فراگیر، اقتدار- بنیاد و تقلیدی، نظامهای آموزشی بخشی از جهان سوم از جمله ایران در دهه های گذشته را به اصلاح هراسی یا امتناع از اصلاحات آموزشی کشانده است »
تعلیم و تربیت یکی از مهمترین نهادهای جامعه پذیرکننده در هر جامعهای است که در قالب آن انتظار میرود یک شخصیت اجتماعی خودساخته پرورش یابد که ابتدا در خانواده اعمال شده و سپس در بستر نهادهای آموزشی نظام میگیرد. امیل دورکیم (فییو، ۱۹۹۳) به تعلیم و تربیت در قالب طرح برساختن گونهای دانش اجتماعی حقیقی اندیشیده است. در واقع او علاوه بر پدر جامعهشناسی فرانسوی نخستین جامعهشناس تعلیم و تربیت نیز محسوب…
« ما ملتی هستیم که منتظر آمدن روزِ خوبیم تا آوردنش و از شکسته شدن بتهای ذهنمان می ترسیم. لذا در ارائۀ طرحی نو، با هزاران واژۀ اخته بر لب مواجه می شویم و به دو دلیل دوست نداریم نظر مخالفی بشنویم : بسط راحت طلبی در جامعه ؛ ترس از تزلزل اعتقاداتِ بت شده در اذهان »
دومین کودتا علیه مشروطیت – جمهوری رضاخانی کودتای اسفند 1299 کودتایی نظامی بود که توسط سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و رضاخان میرپنج و با برنامه ریزی افسر انگلیسی آیرونساید اجرا شد. رضاخان ابتدا در مقام وزیر جنگ، بسیاری از نا آرامیها و راهزنیها را از بین برد. در سوم آبان 1302 رضاخان با فرمان احمد شاه به نخست وزیری گمارده شد و تلاش او در جهت جمهوریخواهی به علت مخالفت اکثر روحانیان به ویژه آیت الله حائری یزدی (…
« هیچ کشوری نمی تواند بدون تئوری پیشرفت کند. مبنای این تئوری، ایجاد سرمایه های اجتماعی- فرهنگی هستند: تعامل، اعتماد، همکاری، برای یکدیگر جا باز کردن و رعایت حدود یکدیگر. سپس با این زیربنا می توان به شاخص های رشد و توسعه اقتصادی و سپس آزادی دست یافت. مسئولیت این تشخیص و تغییر نزد نخبگان سیاسی است »
دلیل یک. به نظر می رسد افراد از طریق تجربه، یاد می گیرند که برای بسیاری از کارهای مثبتی که انجام می دهند، جواب مناسبی دریافت نمی کنند، آنها در نوجوانی و جوانی به تدریج می آموزند که کارهای زیر، خیلی فایده و عاقبتی ندارند: خوبی کردن، رعایت کردن، ملاحظه کردن، منصف بودن، جبران کردن، احترام گذاشتن، جا باز کردن برای دیگران، توانایی دیگران را تقدیر کردن، سهم برای دیگران قایل شدن،…
« جزم اندیشی های دینی- مذهبی، قشری نگری های فقهی که در این مدارس در درازای تاریخ تدریس شده/ می شود؛ پدیده های را به جامعه بشری عطیه می کند که افراطیت و خونریزی در میان انسان ها سرلوحه کاریِ شان بوده است »
گروه موسوم به طالبان در تاریخ نابه سامان سیاسی چهار دههی اخیر افغانستان ظهور و تولد یافته است. این گروه در ابتدأ با شعاع کوچک ساحوی در جنوب قندهار سر از خاک سیاه، همانند قارچ سیاه بیرون شد. اواخر سال 1994م مدارس دینی پاکستان طفلک نامیمونی را به دنیای سیاست افغانستان تحویل داد. مدارس دینی در کشور همسایه افغانستان همواره چنین آبستن های داشته و علل این زاد و ولد های ناشایست…
« برای حفظ دموکراسی و آزاد منشی ، معلم باید بکوشد در دانش آموزان خود نوعی تواضع و بردباری به وجود آورد تا آنها بتوانند به گفته های دیگران که عقائد مختلف اظهار می دارند گوش فرا دهند و هرگز نسبت به عقائد خود تعصب نداشته باشند »
نوشته: برتراند راسل ؛ ترجمه : دکتر محمد وحید دستگردی
گروه رسانه/ آن چه در زیر می آید ، مقاله ای از برتراند آرتور ویلیام راسل، فیلسوف ، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، نویسنده، فعال سیاسی و برنده جایزه ادبی نوبل و فعال صلحطلب بریتانیایی با عنوان " معلم کیست و وظیفه او چیست " است که توسط دکتر محمدوحید دستگردی در نامه ی ماهانه ادبی ، تاریخی ، علمی و اجتماعی « ارمغان » در تیر ماه 1352 شماره چهارم منتشر گردیده است…
« دو نهاد سیاست واقتصاد را باید فرزندان فرهنگ دانست »
بسیاری از اندیشمندان به اصالت فرهنگ معتقدند و بسیاری دیگر بر اقتصاد و برخی دیگر بر اصالت سیاست. به این معنا که کدام از این مؤلفهها برای سامان بخشیدن به زیست یک جامعه تقدم دارد. پیش از هرچیز باید گفت که در اینجا منظور از فرهنگ ؛ اعتقادات، تمایلات، باورها، احساسات فردی و جمعی، آداب و رسوم و خواستههای جامعه است.(وارد موضوع تعریف دقیق فرهنگ که خارج از بحث ماست نمیشویم) کسانی…
«هدف اصلی برنامه درسی فنلاند این است که دانش آموز به عنوان یک انسان و به عنوان یک شهروند رشد کند و تاکید بر چگونه یاد گرفتن آنان است به جای این که چه چیزهایی یاد بگیرند »
اشاره: فرهنگ آموزش فنلاند در عصر حاضر توجه بسیاری از مربیان تربیتی و معلمان جهان را به خود جلب کرده است. شاید بتوان گفت نظام های آموزشی به جهت موفقیت آموزش و یادگیری در مدارس فنلاند علاقه مند به یادگیری شیوه ها و روش های تربیتی این کشور بوده و هستند. در این جستار چهل نکته تقدیم آموزشگران و مدرسان می شود. 1- با انگیزه ترین ، توانمندترین و قوی ترین دانشجویان…
« ما پس از دو دهه سرمایهگذاری با نسلی روبهروییم که فاقد اندیشه، تحلیل و تفکر انتقادی است. نسلی که بیگمان باید بزرگترین سرمایه و منابع ما میبود اکنون فاقد عاملیت و تفکر در بسیاری از حوزههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است »
چندین دهه است که شعار میدهیم به صلح نیاز داریم و صلح ضرورت جامعه است. با توجه به این اصل مهم، انتظار میرود که سیستمهای آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی افغانستان، پیوسته این ادعا را حمایت کنند. یعنی محتوا تولید کنند و افراد جامعه را برای رسیدن به صلح آماده کنند. پرسش اساسی این نوشته این است که چقدر نظامهای آموزشی ما در راستای صلحسازی عمل کردهاند؟ آیا آنها…
« زندانی کردن ، نوجوانان را از بسیاری عوامل همسو با جامعه از جمله خانواده، مدرسه و اجتماع جدا می کند و ممکن است فرایند رشد آنان را مختل سازد »
هنجارمندسازی نوجوانان (Juvenile Institutionalization) و تأثیرات آن اولین موسسهای که فقط برای کودکان “سرکش” (Wayward)، فقیر و یتیم ایجاد شد “خانه پناه” (The House Of Refuge) بود که در اواخر قرن نوزدهم در نیویورک سیتی تأسیس شد؛ اغلب ایالتهای آمریکا خیلی زود با ایجاد زندانهای خودشان این مسیر را دنبال کردند. ایجاد این قبیل مؤسسهها مشخص کننده زمان شروع یک تغییر در مفهومسازی تعریف کودکی بود؛ تا پیش از این کودکان بزرگتر…
« آموزش و پرورش رسمی یک مکانیسم مناسب و سیستمی منسجم که دارای رهبری و مدیریت سازمان یافته میباشد، میتواند زمینهساز آموزش صلح شود. امروزه مکاتب و برنامههای درسی از مهمترین کانونهای ایجاد صلح و ترویج آن میباشند »
محمد محمدی/ دانشجوی مقطع ماستری رشتهی آموزش و پرورش در افغانستان
بیش از ۷۵ میلیون کودک در سراسر جهان به دلایل فقر شدید، تعصبات فکری خانوادهگی و نبود مکتب به طور کامل از تحصیل محروم هستند و بیش از ۴۰ میلیون نفر آنها به دلیل وجود جنگ و ناامنی به مکتب نمیروند و از این تعداد، حدود ۱۸ میلیون کودک را به عنوان سربازان وارد جنگ ساختند. در ۱۰ سال گذشته حداقل دو میلیون کودک سرباز کشته شدهاند، شش میلیون نفر به شدت…
« ریشهی تمام شتاب زدگیها در عرصههای مختلف در "شتاب" بی حد آحاد مردم برای رسیدن به "ثروت" نهفته است. از این روی رواج فضای بیاعتمادی و ریاکاری در جامعه، بی توجهی به ارکان خانواده و تربیت فرزندان، فسادهای اقتصادی و اجتماعی و بسیاری از معضلات شناخته شدهی کنونی، پیامدهای جهتگیریهای اشتباه فرهنگی از سوی "افراد" جامعه هستند »
مهدی آقابالی/ محقق پسادکتری ریاضی، دانشگاه ادینبرا - اسکاتلند
فرهنگ در همه جای زندگی مردمان هر جامعهای ظهور و بروزی جدی و آشکار دارد و تمام کنشها و واکنشهای جوامع در تقابل با هر رویدادی اعم از فردی یا اجتماعی متاثر از فرهنگ آنهاست. آن گاه که در خصوصیترین لحظات زندگی در خلوت آرمیده و با چشمانی بسته به دنیای پیرامون، آرزوها، اهداف و تعلقاتمان میاندیشیم، جایی که هیچ فرد دیگری دسترسی به پاکی یا پلشتی اندیشیدنهایمان ندارد، جان مایهی فرهنگمان…
گفت و گو با مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی ؛
گروه رسانه/ آن چه در زیر می آید گفت و گوی مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی با « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم در موضوع " موانع و راهکارهای مدیریت تعارض منافع در آموزش و پرورش " است که تیرماه 1399 انجام شده است .
« خودخوارانگاری آشکارا یک اختلال جامعه شناختی، یک اغتشاش فرهنگی، یک بیماری روانشناختی و یک نقص کالبدی است »
همه ی ما آدمهای از خودراضی و متکبر را دیده ایم و به ایرادهای این اختلال در کنش متقابل انسانی آگاهی داریم. این را هم دیده ایم که اغلب افراد متفرعن و خودبین تصوری اغراق آمیز از خویشتن در ذهن دارند و به دلایلی موهوم خود را می ستایند. یعنی صفت هایی را به خود منسوب می کنند که فاقد آن هستند و همین خطای شناختی و توهم درباره ی خویشتن است…
« آنچه تعلیم و تربیت انتقادی را برای بنیادگرایان ایدئولوژیک، نخبگان حاکم، افراط گرایان مذهبی و ملی گرایان راستگرا در سراسر جهان بسیار خطرناک میکند، این است که در مرکز تعریفش این رسالت نهفته است که دانش آموزانی تربیت کند که هر یک به عاملی انتقادی بدل شوند و به طور فعالانه روابط بین تئوری و پراتیک، تحلیل انتقادی و عقل سلیم، و یادگیری و تغییرات اجتماعی را مورد پرسش و مذاکره قرار دهند »
هنری ژیرو – پائولو فریره یکی از مهمترین مربیان انتقادی قرن بیستم است. از نظر او آموزش یک عمل سیاسی و اخلاقی است که دانش، مهارت و روابط اجتماعی را فراهم میکند تا دانش آموزان را قادر سازد کشف کنند چگونه میتوان شهروند منتقد بود. هنری آرماند ژیرو (Henry Armand Giroux) متولد ۱۹۴۳، در شهر پراویدنس آمریکا و مقیم کانادا، یکی از برجستهترین ناقدان فرهنگ و از پایه گذاران آموزشگری انتقادی…
« امروزه "عموم" یا جماعت منتقد به دو گروه تبدیل شده است: یکی متخصصان که خردشان را به شیوهای غیرعمومی به کار می برند، یعنی دوست ندارند در انظار عموم حاضر شوند و در مباحث عمومی اشتراک داشته باشند و دوم توده های مصرف گر فرهنگ که توان انتقادی شان را در فضای عمومی از دست داده اند »
نگاهی به کتاب "دگرگونی ساختاری حوزه عمومی" نوشته یورگن هابرماس کتاب "دگرگونی ساختاری حوزه عمومی" در سال 1962، به عنوان اولین اثر توسط هابرماس نوشته شد. 27 سال بعد یعنی در سال 1989 توسط مک کارتی به انگلیسی ترجمه شد. درسال 1384 نیز توسط آقای جمال محمدی به فارسی ترجمه شد. "دگرگونی ساختاری حوزه عمومی" تحلیل تاریخی- جامعه شناختی از روند شکل گیری، اوج و افول حوزه عمومی در جامعه ی بورژوایی…
« توسعه فرایندی نرم افزاری است نه سخت افزاری. یعنی توسعه فرایندی اخلاقی - تربیتی است که به تغییر نگرش افراد از توسعه نیافتگی به توسعه یافته منجر میشود »
توسعه مفهومی پیچیده، حساس و تأثیرگذار بر روند اقتصادی اجتماعی جوامع است. اینکه توسعه را چگونه تعریف کنیم بر تدوین و اجرای برنامههای توسعه تأثیرگذار است. به عنوان مثال اگر بگوییم “ توسعه فرایندی است که به افزایش درآمد سرانه منجر شود ” سیاستگذاران از طریق برنامهها به دنبال این هدف خواهند رفت، حتی به قیمت فروش نفت یا سایر منابع خدادادی (امری که در چهار دهه گذشته اتفاق افتاده. اما…
«کیفیت آموزش» پیشبینیکننده قدرتمند میزان «ثروتی» است که کشورها در بلندمدت تولید خواهند کرد
«کیفیت آموزش» پیشبینیکننده قدرتمند میزان «ثروتی» است که کشورها در بلندمدت تولید خواهند کرد. با توجه به این جمله محققان بزرگترین رتبهبندی جهانی مدارس، کافی است که دریابیم ضعف نظام آموزشی تا چه اندازه میتواند به اقتصاد یک کشور لطمه بزند. این «ثروت» اما به شیوههای مختلفی تولید میشود و به دلایل گوناگون از دست میرود. مانند بسیاری دیگر از کشورها که پیوسته کیفیت آموزش خود را رصد میکنند تا اطمینان حاصل…
« و این ساختن به مرور تبدیل به مهمترین و زیباترین لحظههای عمر او میگردد; یعنی ساختن فردای خود و در نگاهی کلی ساختن جامعه خود »
بچههایی که در جنوب کشور یا روستاهای بنادر جنوب ایران زندگی میکنند تاکنون برف را ندیده و لمس نکردهاند و نمیتوان انتظار داشت که آنها زمستانی برفی با آدم برفی را نقاشی کنند؟ یا از کودکی که تازه به سن دوسالگی رسیده است چگونه میتوان انتظار داشت خطوطی منظم ترسیم کند؟ کشیدن گربه پشت دیوار خانه (که قاعدتاً پشت دیوار قابل دیدن نیست) یا تصویر پدر خانواده با هیکلی درشت تر از…
یونسکو سومین پنجشنبهی ماه نوامبر هر سال را «روز جهانی فلسفه» اعلام کرده است
فلسفه آدمیان را به اندیشیدن مستقل و انتقادی برمیانگیزد و میتواند به تفاهم متقابل، رواداری و صلحدوستی میان آنان یاری رساند. یونسکو سومین پنجشنبهی ماه نوامبر هر سال را «روز جهانی فلسفه» اعلام کرده است. «روز جهانی فلسفه» که به ابتکار یونسکو، نهاد آموزش، دانش و فرهنگ سازمان ملل متحد، در سومین پنجشنبهی ماه نوامبر هر سال برگزار میشود، امسال برابر است با ۱۹ نوامبر. یونسکو از سال ۲۰۰۲ هر بار به…
" در فرآیند آموزش، «پرسش» را قدر بنهیم. پرسش، پرسش و باز هم پرسش. ما نیاز داریم به جای جواب دادن، پرسش کنیم. ما نیاز داریم رویدادها را با هم کاوش و بررسی کنیم. ما نیاز داریم نیازها و دردهایمان را به هم بگوییم. ما نیاز داریم با هم صحبت کنیم. ما نیاز داریم یکدیگر را بشنویم. ما نیاز داریم کثرت و تفاوتهای یکدیگر را بپذیریم و ما نیاز داریم با هم گفتوگو کنیم تا به توسعه برسیم "
نویسندگان: دکتر محسن رنانی - دکتر حسین قربانی (پژوهشگر پویش فکری توسعه)
در فرایند آموزش پرسش را قدر بدانیم این تصاویر در ایران برای همه ما آشناست: به نانوایی میرویم، با فروتنی درخواست چند عدد نان میکنیم و معمولاً هم به نانوا نمیگوییم نان را برای من با چه کیفیتی بپز (کاملاً برشته، یا نیمهبرشته یا سفید یا خمیر). هرچه از تنور درآمد بر روی چشم میگذاریم و پولش را میپردازیم و میبریم. وقتی به مطب پزشک میرویم خیلی فروتن مینشینیم تا پزشک از…
نگاهی به ریشههای شخصیت استوار و یکپارچه «میرزاحسن رشدیه»
شخصیت منسجم، استوار و مقاوم را مهمترین ویژگی «میرزاحسن رشدیه» - پدر آموزش نوین ایران - میتوان دانست. بیگمان ایمان به ثمربخش بودن راهی که او در پیش گرفته بود، از انگیزههای مقاومتش در برابر مصائب بود؛ اما ریشههای اصلی را در دورهی کودکی او و در رشد رشدیه میتوان جستوجو کرد. تاریخ از کودکیهای میرزاحسن رشدیه بسیار کم سخن گفته است. بنیاد بیشتر آثار و منابعی که از زندگی و کارنامهی…
" تعطیلی همان مازاد معنایی است که مانع از تصور دالهای بزرگی چون ضعفها، ناتوانیها، بیبرنامهاییها، سهلانگاریها و ... میشود. یا شاید بهتر است بگوییم که همان امر فانتزیکی است که شکافها و فقدانهای ناشی از ضعفهایمان را در مدیریت حوادث و بحرانها میپوشاند. این همان امر فانتزیک تکرارپذیری است که ما هم دوست داریم تحقق یابد. بحران، امر فانتزیک، تعطیلی و ... همه و همه بخشی از شادیهای نسل ما هستند تا به میانجی آنها در تلی از کتمانها و بیخیالیها بیاساییم "
یک روز آلوده، یک روز پر از ریزگرد، یک روز برفی، همه و همه روزهاییاند که به محض مشاهدهی چنین شرایطی سریعاً تعطیلی مدارس به ذهن همه خطور میکند. انگار تعطیل شدن میتواند این معضلات را راحتتر حل کند. شاید هم نوشدارویی است که لذتی یک روزه را به مردمانِ تحت بحران میبخشد. چه شادی وصفناپذیری میان کودکان و دانشآموزان میتواند از این لحظه لذتبخشتر باشد. طنز مسئله بیش از آن شادیها…
" یکی از مشکلات تفکر ، خطای نسبت (Attribution Bias ) است که یکی از انواع خطاهای شناختی ذهن به شمار می رود . در یک نمونه از این سوءگرایی ذهنی ، انسان موفقیت هایش را به توانایی خودش نسبت می دهد و شکست هایش را به عوامل خارجی و برعکس ، موفقیت های دیگران را به عوامل خارجی نسبت می دهد و شکست های آنان را به ضعف های خودشان ! یکی از مهارت های تاکید شده در تفکر نقادانه شناخت مغالطاتی از این دست و خطاهای ذهن است "
امیرحسین موسوی / دانشجوی دکترای فلسفه علم و تکنولوژی
بسیاری از ما فکر میکنیم که تفکر نقادانه (Critical Thinking) یعنی به عالم و آدم گیر بدهیم و از همه چیز و همه کس انتقاد کنیم. این تصوری نادرست است. آن مهارتی که به آن «تفکر نقادانه» یا «سنجشگرانه اندیشیدن» میگویند، بیش از همه سویهاش به سمت خود ماست. مهارتی نرم که فقدان آن در نظام آموزشی ما به شدت احساس میشود و سازمانها و شرکتها بیش و پیش از هرچیزی به…
" دوران گفتمان «عشق معلمی» به سرآمده است . اما گفتمانِ «معلمیِ عاشقانه»، هزار البته در دورانی میمانَد و میپایَد و به داروینیسم حرفهای تبدیل نمیشود که شاگرد مدرسه، یخچال نوی خانهشان را عصرهنگام از پشت وانت اجارهایِ معلمِ صبحگاهانش پیاده نبیند! "
به نظر من دوران گفتمان «عشق معلمی» به سرآمده است. از عکسها و فیلمهای نادر در دل صحرا و کوه و کمر یا فراخوان عاشقانهی یک خانم معلمِ «آیلاند» بگذریم و ضمن بوسه بر دست و پا و برگرفتن رایحه از نفس پاکشان، اما گول نخوریم. اینها آخرین سختجانی نسلی است که در تنازع بقای عشقِ معلمی و در شکنج و شکنجهی تکنولوژی آموزشی، جای خود را به «انتخاب اصلح» میسپارند و…
" روش سقراطی با پیروی از خود سقراط، همچنان بر تربیت اخلاقی دانش آموزان تمرکز دارد، بر اینکه فرد چگونه باید زندگی کند و چگونه زندگی خود را بازاندیشی کند، چرا که به نظر سقراط "زندگی بازاندیشی نشده ارزش زیستن ندارد "
اشاره: این یادداشت نخستین شماره از مجموعه یادداشتهایی است که بنا دارد به بازخوانی ردپای برخی فلاسفه در حوزههای مختلف فکری-فرهنگی بپردازد، در دور اول مطالب نگاهمان متوجه گوشههایی از نظریات برخی از برجسته ترین فلاسفه غربی است که اندیشیدن ما را روشمند کردند. در یادداشت پیش رو، ابتدا نگاه کوتاهی به زندگی و روش پرسش-محور سقراط در جست و جوی معرفت داشتهایم؛ سپس به "روش سقراطی" به عنوان یکی از پرطرفدارترین…
«حالا، تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست »
( تابلوی پرتره باسکرویل در خانه مشروطه تبریز ) سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی / ما را ز سر بریده میترسانی ما گر ز سر بریده میترسیدیم / در مجلس عاشقان نمیرقصیدیم سالهاست که مردم مبارز ایران این رباعی را به هر مناسبت بر سر زبانها شنیده و بر سینه جراید و کتابها دیدهاند اما فارغ از اینکه چه کسی آن را سروده است، کمتر کسی به علت سرودن…
" در جامعه ایرانی اکثریت مردم (۵۶.۶ %) سواد سلامت کافی ندارند. اگر بحران را فرصتی برای تامل در سیاست های قبلی و اصلاح آنها در آینده بدانیم، قطعا کرونا برکتی عظیم در نقص و ناکارآمدی بسیاری از سیاست گذاری های حوزه سلامت و بهداشت عمومی و فرهنگ سازی مربوط بدان را نشان می دهد. از این رو صرفا مردم مقصر این وضع آشفته و بی مبالاتی میلیونی آنهایی که بی دلیل قرنطینه را نقض می کنند، نیستند، آن ها که باید طی سالهای قبل فرهنگ مردم در حوزه سواد سلامت را ارتقا می دادند نیز امروز مسئول هستند و باید برای حال و آینده این جامعه بهتر و مسئولانه تر فکر کنند "
مهسا شیخان/ دانشآموخته کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دانشگاه الزهرا- مدیر سایت تاریخ فرهنگی ایران مدرن- مدیر روابط بینالملل انسانشناسی و فرهنگ
بیش از یک ماه است که از اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا میگذرد. اخبار مختلفی توسط سازمانها و رسانههای متعدد از همان اعلان رسمی اولیه منتشر شدند. به دلیل ناشناخته بودن این ویروس، و در فقدان تجربه زیسته قابل ارجاع، از همان روزهای آغازین با گستره وسیعی از اخبار، اطلاعات و راهکارهای پزشکی بهداشتی درست و نادرست [۳]و [۴] در سطوح فردی و اجتماعی رو بهرو بودیم، که دائما در انواع…
" راه حل های ایدئولوژیک چه از سوی حکومت و چه مدعیان بیرون از حکومت جواب نمی دهد. باید گذاشت صدای متفکران ناصح و دانشمندان مستقل نیز بلند شود تا آنها قدری کلمات را دشوار بکنند؛ کلماتی را که برای سیاسی مردان آسان شده است دشوار بکنند. امری که آن را یک صورت مسألۀ علمی دشوارش کنیم، حلش به مراتب آسان تر از «مشکلاتِ ساده شدۀ ایدئولوژیک» است "
مقصود فراستخواه/ استاد برنامه ریزی توسعه، آموزش عالی
ضرایب هفت گانۀ کرونا کرونا یک پاندمی شده است اما جامعه به جامعه فرق می کند. نویسنده در جای دیگر به تفصیل بحث کرده است؛ کرونا قابل تقلیل به امر پزشکی نیست. به صورت اجتماعی ساخته می شود. باید از ضرایب مختلف کرونا در این صد و نود وچند کشور سخن گفت و آنگاه مقدار ضریب خودمان را نیز محاسبه کرد. دست کم، هفت ضریب آن را می توان برشمرد: 1. ضریب…
" دولت باید با روشهای مختلف همچون اطلاعرسانی دقیق و شفاف سیاستها، اقدامات، برنامهها، صداقت و شفافیت حداکثری در برخورد با مردم، تعامل صحیح و سازنده با رسانهها، دخیل کردن مردم در تصمیمات و سیاستهای اقتصادی برای بهبود اعتماد مردم به دولت و حاکمیت تلاش کند. تنها در این صورت میتوان به موفقیت اصلاحات ساختاری و خروج از شرایط دشوار فعلی امید داشت "
اقتصاد ایران به عقیده برخی صاحبنظران با چهار تا شش ابرچالش مهم روبه روست که میتوانند مانعی مهم بر سر راه رشد و توسعه کشور قلمداد شوند. شاید تبلور تمام چالشها را بتوان در رشد اقتصادی کشور مشاهده کرد. رشد اقتصادی شاخصی است که معلول شرایط مختلف اقتصادی کشور بوده و محصول عملکرد کل اقتصاد است. اقتصاد ایران دچار بیماری رشد اقتصادی پایین و مزمن است و میانگینهای بلندمدت رشد اقتصادی همواره…
" هابرماس به چگونگی تضعیف حوزه عمومی اشاره دارد و معتقد است که دخالت دولت، سیاست های حزبی و دستکاری رسانه های جمعی حوزه عمومی را تضعیف می کند و حوزه عمومی به عنصری ایدئولوژیک بدل می شود. به عقیده هابرماس علت زوال مباحثه دموکراتیک راستین نقشی است که رسانه های جمعی انحصاری در ناآگاه و خوش باور نگه داشتن عامه مردم ایفا می کنند "
یورگن هابرماس، فیلسوف اجتماعی و سیاسی آلمانی یکی از چهره های برجسته تفکر در قرن حاضر محسوب می شود. وی یکی از افراد مکتب فرانکفورت بوده است، اما بسیاری از اندیشه های این فیلسوف که در انتقاد از متفکران نسل اول مکتب فرانکفورت مطرح شده او را از پیروی صرف مکتب فرانکفورت بازمی دارد. فرانکفورتی ها (مارکوزه، هورکهایمر و آدورنو) معتقد بودند که عقل دوران روشنگری قرن هجدهم به ابزار استیلا…
" در صورتی که فرد توان و سواد رسانهای انتقادی لازم را برای انتخاب از میان سروصداهای رسانهای و ارادهای به منظور خودشکوفایی، مشارکت فعال و معنا دادن به زندگی خود نداشته باشد، رسانهها ملال را تشدید میکنند و حتی ملال تحمل ناپذیر را بر ما تحمیل میکنند. ما آدمها برای آنکه زندگی پرشوری داشته باشیم نیازمند مسئولیتپذیری نیز هستیم. چیزی که ما را از ملال و بیحوصلگی آزاد میکند قبول مسئولیت است "
«سر رفتن حوصله» مسئله مهمی است که کمتر درباره آن سخن گفته شده و از این رو جای دارد که درباره آن جدی اندیشید و عامدانه و آگاهانه با آن مواجهه ای نقادانه داشت. مفهوم «ملال» یا «سر رفتن حوصله» مفهوم پیچیدهای است که مابهازاهای تجربی آن متنوع و متضاد است. فیلسوفان و نظریهپردازان اجتماعی عموماً در این زمینه اجماع دارند که ملال یا کم حوصلگی یا بیحوصلگی پدیدهای مدرن است…
" وقتی در دنیایی که مبادله پول و ارزش های اقتصادی بر ارزش های فرهنگی و دینی برتری می-یابد، برخی خصایص بنیادین آیین ها، به ویژه راهبرد «آیینی سازی» (Ritualization) به صورت زمینه و عاملی مساعد برای به کاربردن ابزارها و شیوه های منفعت طلبی اقتصادی عمل می کند. و اینجاست که هویت های شکل گرفته در خلال و تحت تأثیر آیین ولنتاین در طول زمان در جامعه ریشه دوانده و عمیق تر می شود "
آیین (Ritual) ها معمولاً با عواطف و هیجانات مردم عادی کوچه و بازار اجرا و تعمیم می یابد. یعنی آیین-ها هم ریشه در فرهنگ نخبگانی دارند و هم در قلمرو فرهنگ روزمره قرار می گیرند. اما سوال اینجاست که آیین ها چگونه می توانند به صورت زمینه ای برای بروز فرهنگ عامه پسند (Popular Culture) عمل کنند؟ نگاهی به نوشته های پیشین نشان می دهد که اصطلاح آیین در قرن نوزدهم به…
" در جامعه ای که آموزش درستی نمی بیند و زندگی نسل جوانش بیش از هر جا در فضایی مدیازده جریان دارد، بیم آن می رود که زبان اعتراض، به زبانی هیستریونیک و کنش نما محدود بماند. به همین خاطر نقش والدین، مربیان و معلمان واجد اهمیت زیادی است تا با مجاهدتی جان کیتینگی (معلم داستان انجمن شاعران مرده) این پای بست ویران آموزشی را با مشارکت فراگیران از نو بنا کنند؛ کاری که نیرو و مصالح بسیار می طلبد و راهیست طولانی و دشوار "
سال های آغازین ورود به مدرسه عمدتا به دلایلی چون دوری کودک از خانه و جدایی چند ساعته از والدین یا انطباق با قواعدی تازه و نسبتا دشوار، گاهی برای دانش آموز همراه با نوعی احساس اجبار، بیگانگی و اضطراب است؛ مساله ای که اگر به درستی با آن برخورد نشود می تواند موجبات نمایان شدن یا تشدید دامنه ای از مشکلات رفتاری مبتنی بر درونی سازی (اختلالات خلقی، جسمانی سازی، مدرسه…
" اگر نظام ارزشی و عاطفی مدارس از آنها گرفته شود، رسالت پرورشی مدارس به حاشیه می رود و مدارس صرفا مکان هایی برای مهارت آموزی و تربیت تکنیسین تبدیل می شوند که فاقد باورمندی به ارزش های انسانی و اخلاقی برای زیست اجتماعی بهتر و پاسخ گوتر می شوند . اثر و نقش آموزش در تغییر جامعه همانند شمشیر دولبه است؛ آموزش هم در دموکراتیک تر کردن جامعه تاثیر بنیان ساز و ماندگار دارد و هم می تواند ناسیاست های غیردموکراتیک در یک جامعه دموکراتیک را مشروعیت ببخشد. اصولا قدرت انتقادی معلمان در برابر رژیم های حقیقت «بازار»، «قدرت» و «ایدئولوژی» تا کجا و چه مقدار است؟ آیا آموزشگران و معلمان خودشان محصول نظام اجتماعی و ساختار اقتصادی نابرابر نیستند؟ "
نقد و بررسی کتاب ارزشمند « آیا آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد؟ » اثر مایکل اپل- علی خورسندی طاسکوه - عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
گروه رسانه/ مایکل اپل، استاد بازنشسته دانشگاه وینسکانسین، که زیست آکادمیک و کنشگری اجتماعی خود را روی «نقد قدرت، ایدئولوژی و آموزش» برای دستیابی و توسعه «آموزش و مدارس دموکراتیک» صرف کرده است، آخرین اثر علمی خود را با عنوان «آیا آموزش می تواند جامعه را تغییر دهد؟» منتشرکرده است. این اثر علمی که در سال 2013 توسط انتشارات روتلیج منتشر شد، دو سال پیش توسط خانم میرزابیگی به فارسی برگردانده شد. در این پاره-گفتار، خلاصه بحث…
" در شرایطی که بسیاری این مدارس را محلی برای آموزش نسلهای بعدی رهبران و اندیشمندان میدانند، منتقدان، این مدارس را جزو استحکامات و سنگرهای طبقه حاکم میدانند که امتیازاتی را برای خود قائل هستند.این مسئله که بیش از یک چهارم قانونگذاران انگلستان از جمله اکثریت کابینه جانسون در مدارس خصوصی آموزش دیدهاند، - چهار برابر نرخ جمعیت کسانی که در مدارس معمولی آموزش دیدهاند – این فرضیه را بیشتر به پیش میبرد که این مدارس برای ایجاد امتیاز برای فرزندان طبقه حاکم ایجاد شده است.این موضوع در شرایط حاضر این بحث را به صورت ملی به وجود آورده است که آیا این موسسهها اصولاً باید وجود داشته باشند؟ در عصری که تحرک اجتماعی در انگلیس واقعاً در رکود به سر میبرد – زمانی که کسانی که موفق شدهاند، از والدینی به دنیا آمدهاند که خودشان هم موفق بودهاند – بسیاری این سؤال را مطرح میکنند که آیا آموزش به صورت خصوصی بخشی از راه حل است و یا بخشی از مشکل ؟ "
موضوع مدارس غیرانتفاعی و خصوصی چند صباحی است به بحثی جدی در بخشی از جامعه و اصحاب قلم تبدیل شده است، این موضوع تنها در ایران حاشیه ساز نشده بلکه در بسیاری از کشورها -حتی کشورهای اروپایی- این موضوع محل بحث فراوان است. نشریه آتلانتیک اخیراً به مناسبت مطرح شدن مباحثی راجع به جمع شدن مدارس خصوصی در انگلستان، گزارش جالبی درباره این مدارس منتشر کرده است. متن کامل آن را اینجا میخوانید:…
" در ایران (برعکس دنیا) دولت علاقه ای به در دست نگه داشتن بخش های پرهزینه ای مانند آموزش، بهداشت و درمان، آموزش عالی، خدمات اجتماعی- رفاهی و امثالهم ندارد و از هر فرصتی برای واگذاری این حوزه ها به بخش خصوصی دریغ نمی کند. نمونه های متعدد حمایت سیاست مداران و حاکمان از واگذاری مدارس و دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی و بیمارستان ها به بخش خصوصی حاکی از آن است که دولت علاقه ای به در دست نگه داشتن ارگان هایی که صرفا مصرف کننده بوده و پولی به خزانه واریز نمی کنند ندارد "
خصوصی سازی در ایرانی که چندین دهه است از در و دیوار خیابان ها و رسانه هایش صدای مبارزه با سرمایه داری و لیبرالیسم بلند می شود حکایت عجیب و خاصی است.در اکثر کشورهای به اصطلاح لیبرال دموکرات که اصل آزادی های فردی به رسمیت شناخته شده و دولت را شر [اما لازم] می دانند و معتقدند که دولت تا آنجا که می تواند باید دستان خود را از عرصه اقتصادی کنار…