صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم   جناب آقای کاظمی،
وزیر محترم آموزش‌ و پرورش

به‌عنوان معلمی که سال‌هاست در کلاس درس ابتدایی تلاش کرده‌ام و آینده کودکان این سرزمین را دغدغه خود می‌دانم، احساس وظیفه می‌کنم وضعیت نگران‌کننده‌ای را که امروز بر مدارس سایه افکنده، صریح و شفاف بیان کنم.

این روزها معلمان زیر بار انبوهی از طرح‌های خلق‌الساعه، موازی‌کاری‌های آموزشی، فعالیت‌های هم‌پوشان و گاه تکراری، و دستورالعمل‌های متناقض قرار گرفته‌اند.

موازی‌کاری یعنی زمانی که معلم وظیفه اصلی خود — یعنی آموزش درست، روشن و قابل‌ فهمِ محتوای کتاب‌های درسی — را به‌خوبی انجام می‌دهد، اما همان کار درست را با نام و عنوان تازه‌ای دوباره به او تحمیل می‌کنید؛ طرح‌هایی که تنها نام دارند و هیچ پشتوانه کارشناسی ندارند، و نتیجه‌اش کاهش کیفیت آموزش و سردرگمی معلم است.

در کنار این‌ها، الزام دائمی به مستندسازی، عکس‌ برداری از کوچک‌ترین فعالیت‌ها، تهیه گزارش‌های هفتگی و ماهانه، ثبت مستندات مربوط به طرح‌های مختلف، و برنامه‌ریزی برای احیای مناسبت‌های ملی و مذهبی، بخش بزرگی از توان و زمان معلم را از مأموریت اصلی‌اش دور کرده است. آن‌چنان که گاهی بخش عمده روز کاری معلم صرف گردآوری مدارک، بارگذاری عکس و انجام امور اداری می‌شود، نه آموزش و تربیت.

پرسشی جدی مطرح است، جناب آقای وزیر: چرا وقت ارزشمند آموزش ابتدایی صرف مستندسازی‌های بی‌فایده می‌شود؟

مگر محتوای آموزشی چه نقصی دارد که هر روز شاهد تولد طرح، پویش و فعالیت تازه هستیم؟

اگر محتوا نیاز به اصلاح دارد، اصلاح کنید.

اگر مشکل ندارد، چرا این همه کارِ اضافی و فرساینده به مدارس روانه می‌شود؟

در همین وضعیت، حجم محتوای درسی نسبت به زمان آموزش آن‌ قدر زیاد و گاه برای سن دانش‌آموز سنگین و خسته‌کننده است که نتیجه‌اش چیزی جز فرسودگی ذهنی، کاهش انگیزه و دل‌زدگی از یادگیری نیست.

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم

به همین دلیل بسیاری از خانواده‌ها امروز کلاس‌های زبان، ورزشی و هنری خارج از مدرسه را مهم‌تر می‌دانند؛ چون حس می‌کنند مدرسه زیر بار طرح‌ها و بخشنامه‌های بی‌وقفه، فرصت تمرکز بر کیفیت یادگیری را از دست داده است.

جناب آقای کاظمی،

مسئله‌ای اساسی در میان است:

شما یا به معلمی که خود برگزیده‌اید اعتماد دارید یا ندارید.

اگر اعتماد دارید - که باید داشته باشید - چرا او را از آموزش، تحلیل، خلاقیت و تربیت دور کرده و در قالب عکاس، فیلم‌ بردار، مستندساز و گزارش‌ دهنده محبوس می‌کنید؟

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم

و اگر اعتماد ندارید، این دیگر یک مشکل کوچک نیست؛ بلکه نشانه بحرانی عمیق در مدیریت نظام آموزشی است.

حتی پرسشی ساده وجود دارد:

اگر قرار است از هر لحظه کلاس گزارش تصویری تهیه شود، چرا دوربین مداربسته نصب نمی‌کنید تا تکلیف همه روشن شود؟

چرا سازوکاری واحد و کارشناسی‌ شده طراحی نمی‌شود تا بار مستندسازی و پیگیری طرح‌ها از دوش معلم ابتدایی برداشته شود؟

امروز متأسفانه معلم علی الخصوص معلم ابتدایی در ساختار آموزشی به کارگری ارزان و همیشه‌ در‌ دسترس تبدیل شده است در حالی‌ که در دنیای امروز عرصه اثرگذاری نهایی، رسانه است - و طبق فرمایش مقام معظم رهبری «جنگ امروز، جنگ رسانه‌ای است و این رسانه‌ها هستند که بر دل‌ها و ذهن‌ها اثر می‌گذارند»- بسیاری از نهادها به‌جای تولید محتوای حرفه‌ای و تقویت جایگاه فرهنگی، آسان‌ترین مسیر را انتخاب کرده‌اند:

تحمیل وظایف زائد و تولید طرح های هجو و بی خود و بی‌پشتوانه بر معلم.

این رفتار فقط بی‌احترامی به جایگاه معلم نیست؛ بلکه آینده کودکان این سرزمین را تهدید می‌کند.

و این متن صرفاً گلایه نیست؛ مطالبه‌ای روشن، منطقی و مبتنی بر حق است.

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم

و جناب آقای وزیر،

این مطالبه مادی نیست که بتوان آن را با جمله تکراری «بودجه نداریم» از سر گذراند.

سخن از پول نیست؛ سخن از اصلاح یک خطای مدیریتی است؛ خطایی که پس‌ لرزه‌های آن امروز معلمان و دانش‌آموزان را خسته، فرسوده و گاه از کلاس درس متواری کرده است.

حق داریم بپرسیم و پاسخ بخواهیم:

 مسئول این طرح‌های بی‌ پشتوانه کیست؟

-  چه نهادی پاسخ‌گوی فرسودگی معلمان است؟

- چرا وقت ارزشمند آموزش ابتدایی صرف مستندسازی‌های بی‌فایده می‌شود؟

-  چرا شأن حرفه‌ای معلم هر روز در معرض خدشه قرار می‌گیرد؟

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم

 و مهم‌تر از همه:

چه کسی یا کسانی، و با چه پشتوانه‌ای، وظایف بدیهی و روتین کاری معلم را دسته‌بندی می‌کنند، برای آن اسم و عنوان تازه می‌سازند، و آن را به‌عنوان طرحی جدید بر معلم تحمیل می‌کنند؟ آیا این تولید بی‌وقفه طرح‌ها، چیزی جز نادیده گرفتن تلاش معلم و افزودن بار اضافی بر دوش اوست؟

ما تنها یک خواسته داریم:

اجازه دهید معلم، معلم بماند. نه کارگر ارزان، نه مستندساز و نه دوربین‌ به‌ دست.

اگر قرار است آموزش کشور سامان یابد، مسیر آغازش روشن است:

کاهش فشارهای بیهوده، حمایت واقعی از معلمان، و بازگرداندن شأن حرفه‌ای معلم به جایگاه شایسته و حقیقی خود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

انتقاد از وزیر آموزش و پرورش در تنزل دادن جایگاه و منزلت معلم به کارگر ارزان و مستند ساز و دوربین‌ به‌ دست در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

پرسش های صدای معلم از محمود امانی طهرانی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مورد عاملیت معلم و نوشتن و نهاد سازمان نظام معلمی

محمود امانی طهرانی در نشستی با عنوان « رویداد بزرگ خاطره‌های آسمانی » و آیین رونمایی از کتابی با این عنوان  شرکت کرده و مطالبی را بیان کرده است . ( این جا )

دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش می گوید :

« نکته بعدی، تحلیل آینده  مدرسه است. امروز بسیاری از تحلیل‌ها می ‌گویند مدرسه در عرصه ی آموزش و یادگیری با تهدید مواجه است.  اما آنچه هرگز تهدید پذیر نیست، عاملیت انسانی و مسئولیت هدایت انسان‌ها است .

متون جدید تربیتی نیز بر همین عاملیت تاکید دارند،  همان چیزی که پیش ‌تر با عنوان «معلم فکور» شناخته می‌شد.  این عاملیت دقیقا در لحظه  نوشتن تقویت می‌شود؛ زمانی که معلم درنگ می ‌کند تا ببیند:  من چه می ‌کنم؟ کجا هستم؟ هدف نهایی این یاد دادن‌ها چیست؟  این وجه عاملیت همان وجه احیای انسان‌هاست،  ماموریتی که مربیان الهی بر دوش دارند.  انسان‌ها در همه  زمان‌ها نیازمند احیا هستند و معلم‌ ها با «جان دادن برای جان‌بخشیدن» همین کار را می‌کنند.

پرسش های صدای معلم از محمود امانی طهرانی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مورد عاملیت معلم و نوشتن و نهاد سازمان نظام معلمی

مسئله  «چهره ‌نگاری معلم» که با تاکید مقام معظم رهبری در اردیبهشت‌ ماه بیان شد، تکلیفی ملی و بسیار مهم  است.  چهره معلم را باید در چشم جامعه بزرگ و درخشان کرد تا مردم قدر او را بدانند و معلم بتواند جایگاه و منزلت خود را حفظ کند. یکی از راه‌های موثر در این جهت، همین کاری است که شما انجام داده‌اید. از این حیث، این اثر ستودنی است » .

در درجه ی نخست ؛ بیان این آسیب نشان دهنده ی آن است که در حال حاضر نظام آموزشی ایران با مساله فقدان و یا کمبود « معلمان فکور » مواجه است و این که معلمان موجود در عرصه هایی مانند « نوشتن » با مشکل و چالش مواجه هستند .

اما پرسش « صدای معلم » آن است که کدام سیاست ها و رویه ها و تصمیم ها منجر به تولید چنین وضعیتی شده است ؟

آیا سیاست های گزینش و جذب معلم درست ، منطقی و علم بنیان بوده و در چرخه بازخورد ، اصلاح و تکامل یافته اند ؟

پرسش های صدای معلم از محمود امانی طهرانی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مورد عاملیت معلم و نوشتن و نهاد سازمان نظام معلمی

اگر چنین نبوده موانع کدام ها بوده و نقش شورای عالی آموزش و دبیر کل آن به عنوان نهاد « تقنین و نظارت » در این میان چه بوده است ؟

« چهره نگاری معلم » پس از 47 سال اساسا به چه معناست ؟

آیا برنامه مشخص و مدونی جز شعار و حرف های بی پشتوانه برای تحقق این مهم پیش بینی شده و یا مانند آن قبلی ها ، به بخش « بایگانی » سپرده خواهد شد ؟

و بر فرض وجود برنامه ؛ چه ساز و کاری برای تصحیح این چهره و ذهنیت فعلی جامعه از معلم تدارک دیده اید ؟

پرسش های صدای معلم از محمود امانی طهرانی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مورد عاملیت معلم و نوشتن و نهاد سازمان نظام معلمی

از طرف دیگر ؛ وقتی معیشت معلم و اقتصاد آموزش و پرورش لنگ باشد ؛ این نظریه پردازی ها به چه دردی می خورند ؟

مهم تر از این و شرط مهم برای توجه واقعی و غیر شعاری به مقام و منزلت معلم این است که معلمان ایرانی دارای نهاد مستقل و تخصصی باشند که بتواند از حقوق صنفی و قانونی آن ها به طور مناسب و موثر دفاع کند .

آقای دبیر کل که حتی عادت به نظریه پردازی و شعار دادن و کلی گویی در « نشست های خبری » دارند و گزارشی از عملکرد و صورت وضعیت موجود را ارائه نمی کند ؛ به صورت شفاف توضیح دهد که برای مصوبه ‌ی هفتصد و شصت و چهارمین جلسه‌ی شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 3 / 2 / 1387 درخصوص طراحی نظام معلمی جمهوری اسلامی ایران چه کرده است ؟

چهره نگاری معلم و ارتقای منزلت و جایگاه معلم زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند و جامعه پرسش گر و کنش گر این حرف ها را جدی خواهند گرفت که مفهوم « معلم حرفه ای » در نظام آموزشی شکل گرفته و این نوع معلمان در فرآیندهای « تصمیم سازی » و « تصمیم گیری » آموزش ایفای نقش کنند .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

پرسش های صدای معلم از محمود امانی طهرانی دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در مورد عاملیت معلم و نوشتن و نهاد سازمان نظام معلمی

منتشرشده در گفت و شنود

رسالت علم و علم ورزی و آیا علم و کنش های علمی به ارتقای کیفیت زیست آکادمیک و توسعه ظرفیت های وجودی ما منجر می شود در صدای معلم یکی از راه های اصیل بازگشت به مسیر گمشده زندگی، مرور و تأمل در اندیشه هایی است که پیوند عمیقی با زیستن حقیقی ما دارند. این اندیشه ها قادرند از طریق بازاندیشی فعال در سرچشمه رفتارها و فعالیت های روزمره، ما را به تغییر و تحول در کیفیت زیستن مان، رهنمود و ترغیب سازند.

بازاندیشی در کیفیت علم ورزی دانشگاهیان، از ضرورت های اجتناب ناپذیر عصر ماست. اینکه آیا علم و کنش های علمی به ارتقای کیفیت زیست آکادمیک و توسعه ظرفیت های وجودی ما منجر می شود یا خیر؛ در چارچوب چنین بازاندیشی هایی قابل تعریف و تبیین است.

تأمل در مقاله مشهور « طبیعت » اثر رالف والدو امرسون، فیلسوف امریکایی قرن ۱۹ میلادی، زمینه فکری مساعدی را برای بازاندیشی در مورد رسالت و جهت یابی علم و نقش آن در زیست معنوی انسان فراهم می سازد.

در این اثر، امرسون دیدگاه بنیادینی را بیان می‌کند که می‌توان آن را « عرفان علمی » یا « علم قدسی » نامید. او علم را نه به عنوان مجموعه‌ای از قوانین مادی خشک، بلکه به عنوان زبان خداوند برای رمزگشایی از کتاب آفرینش معرفی می کند. طبیعت از دید او تنها یک توده بی روح از ماده و قوانین فیزیکی نیست؛ بلکه جلوه‌گاه روح الهی است. هر پدیده طبیعی از یک برگ کوچک تا گردش سیارات، نمادی از یک حقیقتی معنوی و متعالی به شمار می رود.

امرسون اعتقاد داشت؛ علم پیوند دهنده طبیعت با اولوهیت است. به دید او علم با شناخت ابعاد و اجزای طبیعت، جلوه های متعالی آفرینش را به انسان معرفی و پیوند وجودی او را با هستی مطلق ممکن می سازد. از نظر او، وقتی یک دانشمند قوانین فیزیک، شیمی یا زیست‌شناسی را کشف می‌کند، در واقع قوانین الهی مندرج در پیکره طبیعت را فهم و ادارک می کند. به این معنی که کشف یک قانون علمی، برابر است با درک بخشی از عقل کل یا خرد الهی حاکم بر جهان هستی.

رسالت علم و علم ورزی و آیا علم و کنش های علمی به ارتقای کیفیت زیست آکادمیک و توسعه ظرفیت های وجودی ما منجر می شود در صدای معلم  در نظرگاه امرسون، رسالت علم، نمایش و عیان سازی پیوند وجودی انسان با عناصر هستی و در نهایت خالق این عناصر است. پیوندی که او را جزیی از ساختار طبیعتی ترسیم می کند که انسان باید به کمک علم موقعیت خود را در کران هستی آن بازیابی کند.

از دید امرسون، دانشمند وظیفه دارد با مطالعه و کشف رمز و رازهای طبیعت، روح انسان را به منبع اصلی خود متصل سازد. لذا از این منظر، کار دانشمند واقعی این نیست که فقط قوانین مکانیکی را کشف کند؛ بلکه دانشمند به مثابه، مفسر یا کشیشی است که قرار است نشانه‌های خدا در کتاب بزرگ آفرینش و وحدت ذاتی انسان و طبیعت را فهم و برای دیگران صورت بندی نماید.

از این منظر علم ورزی، یک فعالیت معنوی والاست و آزمایشگاههای علمی، معبدی هستند برای کشف حقیقت متعالی و پژوهشگر یا عالم، کاهنی است که در آن خدمت می‌کند. این نگاه، تقابل رایج بین علم و دین را از بین می‌برد و آن‌ها را در یک کل واحد متحد می سازد.

بر خلاف دیدگاه امرسون، نگاه امروزین علم به طبیعت، غالبا نگاهی بهره بردارانه و مالکانه است. علم، طبیعت را به مثابه منبع ای می بیند که با کاربست تاکتیک ها و فنون مستخرج شده از قوانین و اصول حاکم بر موجودیت آن، می تواند صرفا برای رفع نیازهای زیستی بشر مورد استفاده قرار گیرد.

 

منتشرشده در معرفی کتاب
پنج شنبه, 29 آبان 1404 09:54

در سوگ ناتوانی‌هایمان

در جامعه‌ای که گفت‌وگوها چون شمع‌های لرزان خاموش می‌شوند،
ترس‌ها چون دیوارهای بلند، قلب‌ها را از هم جدا می‌کنند.
اما اگر دست در دست هم دهیم، پل‌های محبت بسازیم،
از دل تاریکی، نوری زاده شود، پر از تحمل و همدلی.

در سوگ ناتوانی‌های ایرانی ها  نداشتن مهارت و هنر گفت و گو در صدای معلم

در جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، یکی از ناتوانی‌های بنیادی، کم‌توجهی به ظرفیت و هنر گفت و گو است. متأسفانه، خیلی زود و بی‌پروای درگیری‌ها، دلخوری‌ها و اختلاف نظرها ما را از مسیر تفاهم و ارتباط صحیح منحرف می‌کند. این وضعیت نشان می‌دهد که بسیاری از افراد هنوز توانایی شنیدن واقعی، درک عمیق و پذیرش دیدگاه‌های متفاوت را ندارند. نتیجه چنین وضعیتی، نه تنها تکرار بحث‌های یک‌طرفه و شکست در برقراری ارتباط، بلکه ایجاد فاصله‌های عمیق و گسست‌های ناخواسته است.

این مشکل ریشه در ترس‌های درونی دارد . ترس از قضاوت، تحقیر شدن، یا ناتوانی در بیان احساسات اصیل و واقعی. شاید هم ضعف در مهارت‌های روان شناختی و ارتباطی است که مانع از ابراز همدلانه و متقابل می‌شود. بر این اساس، جامعه‌ای که توانایی تحمل، احترام و شنیدن دیدگاه‌های متفاوت را نداشته باشد، زمینه‌ساز انزوا، سوءتفاهمات و خرابی روابط خواهد شد.

برای عبور از این موانع، باید مهارت‌های ارتباط مؤثر را نه فقط در سطح آموزش‌های رسمی، بلکه در عمق فرهنگ و رفتار روزمره انسانی، نهادینه کنیم. آموزش‌های مربوط به گوش دادن فعال، احترام به دیگران، و حضور ذهن در گفت‌وگوها، باید از کودکی در قالب رفتارهای روزمره به افراد منتقل شود. زیرا ما باید یاد بگیریم که در مقابل دیدگاه‌های مختلف، نه تنها تحمل کنیم بلکه آنها را ارزشمند بدانیم.

در سوگ ناتوانی‌های ایرانی ها  نداشتن مهارت و هنر گفت و گو در صدای معلم

ما آدمیان نیازمند یکدیگر هستیم. ظرفیت و تحمل متقابل، کلید عبور از بحران‌ها و ساختن جامعه‌ای آزاد، عدالت‌محور و پر از محبت است. گفت‌وگو بدون احترام و پذیرش نظرات دیگران، نه تنها ممکن نیست بلکه حقیقت و ارزش‌های انسانی را زیر سوال می‌برد.

نابرابری و بی‌عدالتی، چنان روشنایی جامعه ما را می‌رباید که حقیقت و گفت و گو را به مرگ می‌کشد و راه را برای توسعه و همبستگی می‌بندد.

باید بیاموزیم که گفت‌وگو پلی است میان انسان‌ها، نه دیوارهایی از ترس و نادانی. گفت و گوهایی که بر پایه احترام متقابل ساخته شوند، چراغ راهی هستند برای عبور از تاریکی‌ها، به سوی تفاهم، همزیستی و آرامش پایدار.

***

صدای معلم :

ویدیو:

«اگر شانس زندگیِ دوباره را به من می‌دادند، دقیقاً همین را می‌ساختم.»

این سخن ژرف ادیت پیاف است و پیامی برای ما آدمیان که اگر قرار بود، خویشتنِ خویش را بازآفرینی کنیم، چه‌گونه عمل می‌کردیم؟

راستی آیا تاکنون عاشق شده‌ایم و این عشق، آن‌ چنان که او می‌گوید؛ سبب شگفتی، اندوه و حیرت در وجودمان شده است؟!

نکته مهم در این گفت و گو، به‌کارگیری درستِ استعدادهاست. پیاف جوانی که آمده بود منشی او شود، به سمت هنر و آواز رهنمون می‌کند و البته بخشی از زندگی او نیز می‌شود. هرچند آن جوان و پیاف هردو فرجامی تراژیک داشتند.

ادیت پیاف، از سه سالگی تا هفت سالگی نابینا بود و بنابه روایتی، پس از این‌که روسپیان به زیارت ترز مقدس در لیزیو رفتند، شفا یافت.

مادر ایتالیایی‌اش در کافه‌ها می‌خواند و پدر دائم‌الخمر فرانسوی‌اش، هنرمند آکروبات سیرک بود. ادیت پیاف به تنهایی به پاریس آمد و کار خود را با آوازه‌ خوانی در خیابان های پاریس آغاز کرد. آشنایی او بر برخی مشاهیر موسیقی، زمینه‌ساز پیشرفتش شد.

- مصاحبه به زبان فرانسوی بوده و توسط: بنفشه فریس‌آبادی به‌فارسی برگردان شده است. ( تاریخ فلسفه با ابوذر شریعتی )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

در سوگ ناتوانی‌های ایرانی ها  نداشتن مهارت و هنر گفت و گو در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

 علایم و نشانه های سقوط و نابودی یک جامعه در صدای معلم  - وقتی بچه‌هایش باور می‌کنند که «درس خوندن وقت تلف کردنه و فیزیک و شیمی هیچ‌جای زندگی به درد نمی‌خوره!» اما علف و گُل کشیدن و قلیان دود کردن و سگ بغل زدن و در کافه وقت و عمر تلف کردن و به فکر مهاجرت بودن می‌شود ارزش ... دخترهایش تلاش می‌کنند الهه‌های سکسی شوند و پسرها متخصصان مُخ‌ زدن!

-  وقتی روزنامه‌نگارش از نوشتن یک متن عادی ناتوان می‌شود، غلط املایی دارد اما برای تمام ارکان کشور نسخه رویایی می‌نویسد.

- وقتی بلاگرها به مرجع فکری مردم تبدیل می‌شوند، میلیون‌ها دنبال کننده دارند و ویدیو ختنه‌سوران بچه‌هایشان میلیون‌ها دقیقه وقت و عمر مردم را به خودش مشغول می‌کند اما تیراژ کتاب به زیر 100 جلد برسد!

- وقتی پول خدا می‌شود، سکه حُکم می‌کند و زندگی شرافتمندانه، «بی‌عرضه بودن» ترجمه می‌شود.

-  وقتی سیاسیونش «دلال»، اهل فکرش «پروژه‌بگیر»، اهل بازارش «کلاهبردارهای متقلب»، پزشک‌هایش «متخصص دور زدن مالیات» و کاسبان «دین» از باورمندان سبقت بگیرند.

- وقتی رسانه‌های رسمی‌اش جای آدم‌های چاپلوس و مجیزگو می‌شوند که برای رضایت مدیران برنامه اجرا می‌کنند و برایشان احساس و درد و نیاز مردم پشیزی ارزش ندارد!

- وقتی سلبریتی‌ها به عنوان رهبران اجتماعی معرفی می‌شوند و برای همه چیز نسخه صادر می‌کنند.

- وقتی آدم‌های عاقل ساکت و منزوی و سرخورده می‌شوند و مثل لاک‌پشت توی خودشان می‌خزند و فضا را دلقک‌ها و تشنگان دیده شدن دست می‌گیرند .

- وقتی دانشگاهش به کارگاه تولید مدرک و مقاله‌های کیلویی و پایان‌نامه‌های مضحک که حتی دانشجو و استاد نمی‌خوانند تبدیل می‌شود، سیاسیون بدون حضور در کلاس «دکتر» می‌شوند و بازیگر سینما با بادیگارد وارد آن می‌شود تا خدای نکرده در اتاق دفاع از تز مورد حمله سارقان، آدم‌ربایان و قاتل‌ها قرار نگیرند!

علایم و نشانه های سقوط و نابودی یک جامعه در صدای معلم

- وقتی آدم‌ها یاد می‌گیرند که همیشه «دیگری» مقصر است و خودشان حتی در زندگی شخصی‌شان نقش و قصور نمی‌بینند و سرشان تا کمر توی زندگی دیگران است ...

- وقتی هر قاتل و چاقوکش و خائن به وطنی صرفاً به دلیل اینکه توسط «حکومت» مجازات می‌شود تبدیل به قهرمان و اسطوره می‌شود.

- وقتی پول و پارتی به قانون «بیلاخ» نشان می‌دهد، ضعیف‌ترها در تار عنکبوب مقررات گرفتار می‌شوند و قوی‌ترها آش را با جایش می‌زنند زیر بغل ...

جوامع به سادگی نابود می‌شوند ... خیلی ساده.

مثل وقتی که موریانه تمام پایه‌های چوبی ساختمانی را آرام آرام خورده‌اند.

حالا یک‌بار دیگر این متن را بخوانیم، ببینم خود ما در کجای این ماجرا قرار داریم؟ فرشته‌های سفید هستیم یا کسانی که نیاز داریم یک گام برای بهبود و توسعه خودمان قدم برداریم؟

@ehsanmohammadi95


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

علایم و نشانه های سقوط و نابودی یک جامعه در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ؛ نشست خبری « علی فرهادی ؛ سخنگوی وزارت آموزش و پرورش » در « دبیرستان دخترانه متوسطه دوره اول هاجر هیات امنایی منطقه 11 شهر تهران » با حضور خبرنگاران برگزار گردید .

آن چه در زیر می آید ؛ بخش پایانی مشروح پرسش و پاسخ « علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » با « علی فرهادی سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در این نشست خبری می باشد .

منتشرشده در گفت و شنود

انتقامِ سخت طبیعت در قحطیِ اکثریّتِ آگاه و اکثریت تخریب گران محیط زیست در صدای معلم

چه روستایِ زیبایی بود « ملّاباشی» .

صبح که از خواب بیدار می شدی صدایِ قناری ها ، هُدهُد ها ، سارها و سوناهایِ مهاجر که در آسمانِ آبیِ آن به شکلِ هفت و هشت در پرواز بودند گوشه ای از بهشت را به نظر می آوردند که در آن هیچ حوریِ برهنه ای دیده نمی شد هر چند بانوانِ آن از هر حوری حوری تر بودند .

زمین هایِ کشاورزیَش مملوّ از جویبارهایِ پر آب بودندکه از یک طرف از رودخانه یِ « بالیقلو » و از طرفِ دیگراز چشمه یِ پُر آب و شفا بخشی به نامِ « گوزلَ آخوندی» آبِ فراوان و زلالی به پاکیِ اشکِ چشم را در خود جاری می ساختند .

باغ هایِ گلابی ، سیب ، بِه ، گوجه درختی و مزرعه هایِ گندم ، یونجه ، عدس ، نخود ، لوبیا و گل هایِ زرد رنگِ آفتاب گردان به این روستا چنان جلوه‌یِ خوشآیندی بخشیده بودند که هر مُبَلّغی می خواست نمایی از جنّت را بالایِ منبر در نظرِ مردم مجسّم کند با گوشه ای از آن روستا شباهت سازی می کرد .

انتقامِ سخت طبیعت در قحطیِ اکثریّتِ آگاه و اکثریت تخریب گران محیط زیست در صدای معلم

این روستا با تدبیرِ بی تدبیران در گذرِ زمان شهر شد ؛ شهری هر چند زیبا ولی نسبت به گذشته یِ خود خیلی بَد قواره و بی ریخت ، همه یِ جویبارها آسفالت شدند . همه یِ پرنده ها از آنجا گُریختند . همه یِ مزرعه ها قواره قواره به خانه هایی تبدیل شدند که ساکنانِ هر یک از آنها به زندانی شدن در قفس هایی که مبل و میز صندلیِ نهار خوری و آشپزخانه یِ اُپن با دیوارهایِ گچ بُری شده داشت به خود می بالیدند ، امّا نمی دانستند این آراستن ها مانندِ جارویی باغ هایِ سیب و گلابی و مزرعه هایِ گندم را رُفتند و رَفتند و به ناحق خاکِ آنها را غصب کرده و در جایشان قارچِ سمّی و دلنشین به نامِ خانه یا ویلا برایِ مُردنِ تدریجی شدند نه زیستنِ تمجیدی .

اکنون کمتر کسی در آن جا می داند که اگر طبیعتِ زیادی خواهِ انسان با طبیعت بِستیزَد ، طبیعت تنها نظاره گرِ این جدال نمی شود هیچ بلکه انتقامِ سختی هم می گیرد .

انتقامِ سخت طبیعت در قحطیِ اکثریّتِ آگاه و اکثریت تخریب گران محیط زیست در صدای معلم

اکنون کمتر کسی می پرسد چرا چنین شد ؟

واقعیّت این است در جایی که برایِ عموم قوانین مصوّب توسّطِ اکثریّتِ آگاه وجود نداشته باشد دیدگاهِ پست و آدم هایِ حقیر در مَصافِ پدیده ها که شیوه یِ فنا ناپذیر در تاریخ است پیروز می شوند و حاصل ، جُز تخریب در طبیعت و کُشت و کشتار در میانِ انسان ها هیچ دست آوردِ دیگری نه داشت ، نه دارد ، نه خواهد داشت .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

انتقامِ سخت طبیعت در قحطیِ اکثریّتِ آگاه و اکثریت تخریب گران محیط زیست در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

ایران و دیپلماسی محیط‌ زیستی و بررسی راهکار برای رهایی از تلخی امروز محیط زیست ایران در صدای معلم   در سال‌های اخیر، بحران‌های محیط‌زیستی در ایران از مرحله هشدار گذشته و به مرحله خطر رسیده است. خشک‌سالی، گردوغبار، فرسایش خاک، و کاهش منابع آبی هر روز زندگی مردم را سخت‌تر کرده، اما همچنان محیط زیست در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور جایی ندارد.

این غفلت، فقط ضعف مدیریتی نیست؛ بلکه نشانه‌ی نادیده گرفتن آینده است. برای اینکه از مرحله گلایه و انتقاد عبور کنیم، باید راه‌حل‌های عملی داشته باشیم.

راهکارها را می‌توان در سه سطح بررسی کرد:

حکومت، سیاست خارجی و جامعه.

۱. در سطح حکومت: تغییر نگاه و ساختار تصمیم‌گیری

 ۱.۱. دیدن محیط زیست به‌عنوان بخش مهم امنیت ملی

باید محیط زیست را جزئی از امنیت کشور بدانیم. یعنی تصمیم‌های بزرگ مثل سدسازی، استخراج یا انتقال آب، بدون بررسی اثرات زیست‌محیطی انجام نشود.

 ۱.۲. تشکیل «شورای عالی دیپلماسی محیط زیست»

زیر نظر رئیس‌جمهور، با حضور وزارت خارجه، سازمان محیط زیست، وزارت نیرو، وزارت صمت و نمایندگان مردم و متخصصان.

کارش: هماهنگی حضور ایران در رویدادهای جهانی مثل اجلاس کاپ و دفاع از منافع زیست‌محیطی کشور.

ایران و دیپلماسی محیط‌ زیستی و بررسی راهکار برای رهایی از تلخی امروز محیط زیست ایران در صدای معلم

۱.۳. اختصاص بودجه واقعی برای محیط زیست

در بودجه سالانه کشور سهمی مشخص برای برنامه‌های زیست‌محیطی و بین‌المللی تعیین شود و دولت موظف باشد گزارش خرج آن را شفاف اعلام کند.

۲. در سطح سیاست خارجی: فعال شدن در دیپلماسی محیط زیستی

۲.۱. ایجاد «دفتر دیپلماسی اقلیمی» در وزارت خارجه

دیپلمات‌هایی آموزش ببینند که متخصص مسائل محیط زیست باشند تا بتوانند با سازمان‌های جهانی مثل سازمان ملل و بانک جهانی همکاری کنند و بودجه و دانش جذب کنند.

۲.۲. همکاری منطقه‌ای

با کشورهایی که با ما اقلیم مشترک دارند (مثل عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان و کشورهای خلیج فارس) برنامه‌های مشترک برای کنترل گردوغبار، آب و بیابان‌زایی تنظیم شود.

۲.۳. اطلاع‌رسانی شفاف

گزارش حضور ایران در نشست‌های جهانی باید منتشر شود تا مردم و کارشناسان بدانند چه کاری انجام شده و چه نتیجه‌ای گرفته‌ایم.

۳. در سطح جامعه: آگاهی، آموزش و مشارکت مردم

۳.۱. حمایت از سازمان‌های مردم‌نهاد (NGOها)

موانع و مجوزهای سخت برای فعالیت آنها برداشته شود تا بتوانند آزادانه در زمینه محیط زیست کار کنند.
یک صندوق شفاف برای حمایت مالی از پروژه‌های مردمی تشکیل شود.

ایران و دیپلماسی محیط‌ زیستی و بررسی راهکار برای رهایی از تلخی امروز محیط زیست ایران در صدای معلم

۳.۲. آموزش و فرهنگ‌سازی

آموزش محیط زیست باید از مدرسه شروع شود. در دانشگاه‌ها هم باید درس‌هایی درباره دیپلماسی محیط زیستی ارائه شود.

رسانه‌ها و مستندسازان تشویق شوند که بحران‌های زیست‌محیطی را علمی و بدون جناح‌بندی سیاسی بیان کنند.

۳.۳. پویش‌های ملی

کمپین‌هایی مثل
«ایران، خانه‌ی ماست»
«دیپلماسی سبز، آینده‌ی فرزندان ماست»

می‌تواند حس مسئولیت عمومی نسبت به محیط زیست را تقویت کند. استفاده از هنرمندان و چهره‌های محبوب در این مسیر بسیار مؤثر است.

۴. در سطح اجرا و نظارت: عمل و پاسخ‌گویی

۴.۱. نقشه راه ملی دیپلماسی محیط زیستی

برنامه‌ای پنج‌ ساله با اهداف مشخص:

شرکت در اجلاس‌ها، جذب سرمایه خارجی، امضای تفاهم‌نامه‌ها و پروژه‌های مشترک بین‌المللی.

۴.۲. نظارت مجلس و رسانه‌ها

مجلس باید کمیته‌ای ویژه برای نظارت بر عملکرد دولت در زمینه محیط زیست تشکیل دهد و دولت هم گزارش سالانه بدهد.

۴.۳. شاخص عملکرد دولت‌ها

یک شاخص عمومی طراحی شود تا مردم بتوانند عملکرد هر دولت را در زمینه «محیط زیست و دیپلماسی سبز» بسنجند.

 جمع‌بندی

تا وقتی محیط زیست را مسئله‌ای حاشیه‌ای یا سیاسی ببینیم، وضعیت بدتر می‌شود.

نجات ایران از خشکی، گردوغبار و بحران آب، فقط با تغییر نگاه حاکمیت و همکاری مردم ممکن است.

محیط زیست یعنی زندگی، امنیت و آینده فرزندان‌مان.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

ایران و دیپلماسی محیط‌ زیستی و بررسی راهکار برای رهایی از تلخی امروز محیط زیست ایران در صدای معلم

منتشرشده در محیط زیست

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

جستارگشایی:

یادش به خیر در بازه زمانی ۶۸ تا ۷۲ دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه تربیت‌ معلم (تهران کرج/خوارزمی فعلی) بودم. ذهن خلاق، دوستان خوب از چهارگوشه کشور با اساتید طراز اول ملی داشتیم. در محضر بزرگانی چون اسماعیل بابلیان، جمالی، استادباشی، زباندان و ده‌ها استاد دیگر خوشه‌چینی کرده و در این مسیر از سری‌های فوریه تا انتگرال‌های سه‌گانه مارون را فوت آب بودم. یکی از اساتید به شوخی می‌گفت: انتگرال‌های حل نشده، انتگرال‌هایی‌ست که قاسم‌پور نتواند حل کند.

 

معرفی روش‌های نوین آموزشی

دوشنبه ۱۹ آبان ۴۰۴ به دعوت دکتر مشهوری در همایش ریاضی دانشگاه خوارزمی حاضر می‌شوم. سخنرانان یکی پس از دیگری جای خود را به دیگری می‌دهند.

نصف سالن بزرگ الغدیر به زحمت با مدرسین و نومعلمان ریاضی پر شده است.

با دکتر صنعت‌پور از مسئولین همایش و از سخنرانان مراسم ارتباط می‌گیرم. وی هدف از برگزاری همایش دهه ریاضیات کرج را برقراری ارتباط موثر میان دانشگاه و مدارس استان البرز با هدف ارتقای کیفیت آموزش ریاضی خوانده می‌افزاید: برای تعامل مؤثر معلمان با دانشگاه، خانه ریاضیات کرج پل ارتباطی مناسبی‌ است.

صنعت‌پور با اشاره به نقش ریاضیات در توسعه تصریح می‌کند: « این همایش با هدف گسترش علاقه‌مندی به ریاضیات، معرفی روش های نوین آموزشی و تقویت پیوند میان ،دانشگاه مدارس و خانه‌های ریاضیات برگزار می‌شود » .

آنچه در ادامه می‌خوانیم گزارشی از این همایش نیمروزی‌ست.

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

گرامی داشت دهه ریاضیات در کرج

« به مناسبت دهه ریاضیات در آبان ماه هر سال، امسال روز دوشنبه 19 آبان با همکاری خانه ریاضیات کرج، موسسه تحقیقات ریاضی دکتر مصاحب و دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر همایش «دهه ریاضیات در کرج» در سالن غدیر دانشگاه خوارزمی پردیس کرج برگزار شد. در این همایش که با حضور بیش از ۱۵۰ نفر از معلمان و دانشجویان همراه بود دکتر اسمعیل بابلیان (رئیس شورای علمی خانه ریاضیات کرج و استاد پیشکسوت ریاضیات کاربردی دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر) دکتر علی حسینی‌خواه (دانشیار گروه برنامه ریزی‌درسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه خوارزمی) و همچنین دکتر امیرحسین صنعت‌پور (سرپرست مؤسسه تحقیقات ریاضی دکتر مصاحب و عضو شورای علمی خانه ریاضیات کرج) به ایراد سخنرانی پرداختند » .

 

ضرورت همکاری همه‌جانبه علمی

دکتر بابلیان در سخنان خود بر اهمیت همکاری همه‌جانبه برای آموزش بهتر ریاضیات تأکید کردند و با ارائه‌ مثال هایی جذاب به بیان روش هایی برای افزایش علاقه‌مندی دانش آموزان به ریاضی در کلاس درس پرداختند.

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

خانه ریاضیات خانه شماست

دکتر صنعت پور نیز با اشاره به لزوم ارتباط میان دانشگاه و مدارس بر تعامل مؤثر معلمان با دانشگاه از طریق خانه ریاضیات و با هدف ارتقای کیفیت آموزش تأکید داشتند.

کارآفرینی مستلزم پول نیست

در ادامه دکتر حسینی خواه به بررسی انواع نظام های آموزشی در کشورهای مختلف پرداختند و ضمن معرفی یک پلتفرم ایرانی در زمینه کارآفرینی ،مدارس بر نقش نوآوری در آموزش ریاضیات تأکید کردند.

حسینی‌خواه با اشاره به ساختار مغزی انسان افزود: سیم‌پیچی مغز انسان مناسب با آموزش ریاضی نیست.

وی با اشاره به رتبه ته جدولی ایران در کارآفرینی افزود: کارآفرینی نیاز به پول ندارد. متاسفانه نسل جدید دنبال ادامه تحصیل نیست.

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

یادواره بنیانگذار اوریگامی کرج

همچنین در بخشی از برنامه یادواره‌ای برای مرحومه خانم شبنم مومیوند فارغ التحصیل ریاضی دانشگاه خوارزمی و بنیان گذار انجمن اوریگامی استان البرز برگزار شد و از نقش ارزشمند ایشان در ترویج آموزش خلاقانه ریاضیات قدردانی به عمل آمد. در این بخش کلیپ‌هایی از معرفی دانشگاه خوارزمی، فعالیت های پیشین خانه ریاضیات کرج و خدمات ارزنده مرحوم مومیوند پخش شد و سپس محمدجواد حیدری درباره فعالیتهای ارزشمند ایشان سخن گفتند.

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

ریاضیات در آموزش و پرورش

در پایان دکتر فرزین خرسندی (معاون آموزش متوسطه اداره کل آموزش و پرورش استان البرز)، نیز ضمن حضور در همایش، درباره اهمیت تقویت آموزش ریاضیات در مدارس و ارتباط آن با آموزش عالی سخنرانی کردند.

در حاشیه ی این همایش نیز نمایشگاه کتاب و ابزارهای کمک آموزشی ریاضیات ابتدایی و متوسطه با همت محمدجواد حیدری و محمد نشان برگزار شد که با استقبال شرکت کنندگان همراه بود.

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

درخواست همیاری ( کمک مالی )

گزارش صدای معلم از رتبه ایران در جدول کارآفرینی‌ و نسل جدید یا زد دنبال ادامه تحصیل نیست

صفحه1 از1578

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور