بالاترین رکورد مطالعه نوشته ها در صدای معلم ، از آغاز تاکنون چند نفر است نمی دانم. اما فیلم ویدئویی سیستم آموزش کشور فنلاند چه پیام یا چه بار ارزشی دارد که :
از جمعه 3 مهر سال 94 ساعت 15/23 تا جمعه 17 شهریور سال 96 ساعت 15 / 11 ، جمعا 161917 نفر از آن بازدید کرده اند. ( این جا )
اما چرا؟
این کمتر از پنج دقیقه درمدت 1120 روز که به طور تقریبی هر روز 145 نفر فیلم ویدئویی را مشاهده کرده اند،چه چیزی را به نمایش می گذارد که توانسته است کنجکاوی همگان را برانگیزاند؟
و نوشته های ما چرا این همه خواننده یا بیننده ندارد؟
علت این همه در گویا بودن فیلم است ، ساده و شفاف . (کم گوی و گزیده گوی) .
در فیلم نشان می دهد که :
الف) معلم دوره ابتدایی در طی شش سال ، یک نفر واحد است.
ب) زنگ های سیاحت طولانی است و با هنر و موسیقی آمیخته شده است.
پ) کلاس درس فعال و دانش آموز محور است.
چ) آموزش فقط به کلاس در بسته ، تعلق نمی گیرد بلکه آنها را با تاریخ و محیط پیرامون و جغرافیای کشور با تمامی گونه های حیوانی و گیاهی اش آشنا می کنند.
ج) همه در مدرسه مثل اعضای یک خانواده هستند و پُزهای مرسوم مدارس ما را ندارند.
ح) به معلمین و دانش آموزان غذای رایگان ارائه می گردد و همانند کشور ما مقدار و نوع آن تحمیلی نیست. دانشجوی ما حق انتخاب ندارد چه رسد به دانش آموزش. بچه ها با اختیار و اراده و میل خودشان ، غذای خود را در ظرف مخصوص می کشند، دقیقا به شکل یک خانواده .
د) استخدام معلم در کشور فنلاند بسیار دشوار است و تمامی معلمان دوره ابتدایی کارشناس ارشد هستند.
ما مدیران و معاونانی داریم که وظیفه دانش آموز را احترام گذاشتن سربازخانه ای به آنان می دانند.
ما معلمینی داریم که .... اگر بگویم باز مثل نوشته ی زنگ کلاس زده شد.... معلمم کجایی؟ ( این جا ) نخواهید پذیرفت!
خودتان قضاوت کنید.
برای استخدام معلم ،دیگر به ذکر معایب خدادادی یا حاصل از زندگی اجتماعی معلمین ،در رسانه های شفاهی و کتبی با تیتر های درشت و پر رنگ نمی پردازند.
آه ! واقعا آه و صد افسوس که جایگاه ما کجای این زندگی قاره ها و کشورها هست؟ انسانی نگاه کردن مسأله یک چیز است و انجام وظیفه اجباری و دستوری و بسته چیز دیگر.
از خاطرات همکاران ، یادم می آید که دبیر جغرافیایی ، دانش آموزان را در حد توان برای نشان دادن مفاهیم جغرافیای طبیعی از کلاس درس بیرون برده بودند که از بدشانسی بازرس می آید و با ژست آنچنان شادمان که گویی پدیده ی دزدی چند هزار میلیاردی را کشف کرده اند( یا محموله چند صد تنی مواد مخدر) و دستور توبیخ و کسر حقوق برای فرد خاطی داده اند شما با کدام جسارتی کلاس درس را ترک کرد ه اید؟!
تازه ما مسأله رها شده ی دیگری نیز داریم که به تربیت و ادب دانش آموزان ،خصوصا در مدارس پسرانه ،برمی گردد به دو دلیل:
1 - ما پرورش را از آموزش جدا کرده ایم . آموزش وظیفه معلم و پرورش وظیفه ی دبیران پرورشی.
2 - حضور تهاجم فرهنگی در قبال فرهنگ ما که از غنا و قدمت فرهنگ خودی در برابر فرهنگ بیگانه غفلت کردیم.
با گسترش و تعمیم دو ابزار مشهور آن یعنی ماهواره و فضای مجازی که اختیار تربیتی را از والدین گرفت و برای معلم چیزی باقی نگذاشت. جوانان جامعه ما دچار بحران هویتی گردیدند و از اینجا رانده و از آنجا مانده ،شدند.
واقعا باید از کجا باید آغاز کرد؟
به دو نکته اساسی اشاره می کنم:
الف ) یکسان سازی آموزشی تنها کلید کاهش معضلات آموزش و پرورش کشور ماست .
ب ) استفاده از معلمان ثابت در دوره ابتدایی با تحصیلات کارشناسی ارشد.
اما چرا؟
در یک اداره ی آموزش و پرورش اگر دقت فرمایید چند سرپرست یا معاون داریم؟
ما مدیران و معاونانی داریم که وظیفه دانش آموز را احترام گذاشتن سربازخانه ای به آنان می دانند یادش به خیر ادارات زمانی که مدارس یکسان بود در کل 20 -30 کارمند داشت الان؟ به طور تقریبی 100- 120 نفر ، این خود یعنی پیچیدگی مسئولیت ها و تداخل وظایف.
اگر در دوره ابتدایی از معلمین واحد در هر پایه از کلاس اول تا ششم استفاده کنیم ، مشکل کمبود نیرو را هم حل و فصل کرده ایم. در ضمن مشکل جامعه پذیری و درونی کردن ارزش های جامعه را هم حل کرده ایم یعنی ادب دانش آموزان و دانش علت و معلولی را هم ترویج داده ایم و هوشمندسازی را هم پیاده کرده ایم و....
کدام آغازی بهتر از این دو مورد. همکاران محترمی که می پرسید باید از کجا آغاز کرد؟ بهترین آغاز برای کاهش مشکلات آموزشی کشورمان ، فعلا همین دو مورد هست. مابقی خود به خود خواهند آمد همانند رشته های زنجیر.
مشکلات بنیادی ، تحولات بنیادی می طلبد و گرنه مشکل آموزش و پرورش ما تا زمانی که ثبات مدیریتی و ثبات حقوقی نداریم ، حل و فصل نخواهد شد.
افزایش 10 -20 درصدی حقوق فرهنگیان و بزرگ نمایی آن ، دشواری مشکلات را پیچیده تر می کند نه حل و فصل.
روی سخنم با نمایندگان مجلس است ، روی سخنم با کمسیون تحقیقات و آموزش مجلس است، روی سخنم با وزیر آموزش و پرورش است ، روی سخنم با تمامی جامعه شناسان و روانشناسان کشورم هست که:
دست در دست هم نهیم زمهر
تا کنیم میهن خویش را آباد
( علاقه مندان تماشای فیلم ویدئویی فقط کافی است در گوگل بنویسند: نگاهی به آموزش و پرورش فنلاند)
در پایان لازم می دانم از رسم امانت داری مسئولین صدای معلم قدر دانی نمایم که فرهنگ تولید شده در طی سالها را پاسدارانی لایق هستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید