چاپ کردن این صفحه

محمدجواد نصیریان/ شهرضا - اصفهان

توسعه فرهنگی زیربنایی ترین اولویت : جامعه ای می‌تواند به ایده‌آل اقتصادی و سیاسی خود برسد و آن را حفظ کند، که مردمش داناتر باشد

وجهه ی مهم دیگری که در شعارهای تبلیغاتی و تفکرات اجتماعی روشنفکران اغلب نادیده گرفته می‌شود و خود زیربنای تمام اجزای توسعه کشور است، توسعه فرهنگی و انسانی است/ تا زمانی که درک و کارآزمودگی درستی نسبت به حقوق و وظایف اجتماعی در افراد جامعه ایجاد نشده‌ باشد، قدرت طلبان و مردم فریبان به راحتی با تهییج احساسات مردم آنها را در جهت منافع و اهداف خود به بردگی و بندگی می‌کشند/ ملتی که کلاه گذاشتن سر دیگران را زرنگی می‌داند و صداقت در کار را سادگی، ملتی که تلاش برای کسب روزی حلال را خرحمالی، و واسطه و پورسانت و رشوه را بهترین شغل، ملتی که برای سرقت‌های علمی، هنری و ادبی از دیگران به راحتی کلاه شرعی می‌بافد و هرچه خود را بیشتر به نیاز و ضعف بزنی و بهتر قانون را دور بزنی معتبرتری. ملتی که بزرگترین افتخار مدیرانش جذب پول نفت بیشتر از دولت و هزینه کردن بی برنامه بیشتر آن است. چگونه می‌تواند برای اعتلای اقتصاد خود تلاش کند/ ملتی که در مقابل کسانی که حقوقش را غارت می‌کنند ساکت و متملق است و در برابر کسانی که می‌خواهند بیدارش کنند چوب چماق بلند می‌کند/ ملتی که اگر هزار بار از یک سوراخ گزیده شود باز هم برای گرفتن پنیر مجانی دستش را در هر سوراخی می‌کند/ کسانی که مطالعه و نقد و گفت و گوی صادقانه و شجاعانه کمترین ارزش و بزرگ کردن شایعات و پر و بال دادن به آن‌ها جزء اصلی زندگی شان را تشکیل می‌دهد ، کسانی که تفکر و فکر کردن به ده سال آینده سخت ترین کار زندگی و جو گیر و احساساتی شدن در مقابل یک حیله تبلیغاتی ساده عادت هرروزی شان است، چگونه می‌توانند در برابر نابرابری‌ها اجتماعی بایستند/ توسعه فرهنگی چیزی نیست که یک شبه و با یک انقلاب ایجاد شود ؛ شاید چندین نسل برای ساختن آن تلاش می‌کنند تا ذره ذره بر بار آن افزوده می‌شود و نتایج آن هرگز یک روزه خود را نشان نمی‌دهد شاید با تاخیری چندین ساله نمود خواهدیافت

توسعه فرهنگی و انسانی زیربنای پیشرفت جامعه

موضوعی که در ایام انتخابات معمولا از طرف صاحب نظران زیاد مورد توجه قرار می‌گیرد و تا حد زیادی در شعارها خودش را نشان می‌دهد، اولویت دادن به مبانی توسعه است.
یک کاندیدا ممکن است، در درجه اول و بیشتر به حل معضلات و عقب ماندگی های اقتصادی کشور توجه نشان دهد و صرف نظر از نقطه‌ی مطلوب و روشی که برای حل آن در نظر می‌گیرد، اولویت اول خود را توسعه اقتصادی قرار دهد.
اما فرد دیگری توسعه سیاسی را بر توسعه اقتصادی مقدم بداند و معتقد باشد قبل از رسیدن به شرایط آرمانی سیاسی و رضایت سیاسی جامع در کشور (حالا چه با توجه به مبانی دموکراتیک و عدالت کامل یا سایر دیدگاه‌های سیاسی محور که به دنبال توسعه سیاسی کشور هستند)، سایر اجزای توسعه دارای اهمیت چندانی نیستند و قبل از هر همه چیزی که از نان شب هم برای جامعه واجبتر است، توسعه سیاسی است.
وجهه ی مهم دیگری که در شعارهای تبلیغاتی و تفکرات اجتماعی روشنفکران اغلب نادیده گرفته می‌شود و خود زیربنای تمام اجزای توسعه کشور است، توسعه فرهنگی و انسانی است.
شاید بسیاری از افراد متوجه این ضعف اجتماعی شده‌اند که تا زمانی که تک تک افراد جامعه فهم و نگاه درستی نسبت به اقتصاد نداشته باشند، هر گونه تلاش برای رشد اقتصادی، که محتاج به از خودگذشتگی، آینده‌نگری و تحمل سختی باشد، با مقاومت اقشار پایین جامعه که از نظر دانش اقتصادی و یا از نظر رفاه اجتماعی در شرایط سختتری قرار گرفته‌اند روبه رو خواهد شد و نه تنها شدیدا مبانی علمی و تجربی این تلاش‌ها نادیده گرفته می‌شود، طرفداران این دیدگاه‌ها نیز به انواع فسادها متهم می‌شوند.

و همچنین تا زمانی که درک و کارآزمودگی درستی نسبت به حقوق و وظایف اجتماعی در افراد جامعه ایجاد نشده‌ باشد، قدرت طلبان و مردم فریبان به راحتی با تهییج احساسات مردم آنها را در جهت منافع و اهداف خود به بردگی و بندگی می‌کشند.

ملتی که کلاه گذاشتن سر دیگران را زرنگی می‌داند و صداقت در کار را سادگی، ملتی که تلاش برای کسب روزی حلال را خرحمالی، و واسطه و پورسانت و رشوه را بهترین شغل، ملتی که برای سرقت‌های علمی، هنری و ادبی از دیگران به راحتی کلاه شرعی می‌بافد و هرچه خود را بیشتر به نیاز و ضعف بزنی و بهتر قانون را دور بزنی معتبرتری. ملتی که بزرگترین افتخار مدیرانش جذب پول نفت بیشتر از دولت و هزینه کردن بی برنامه بیشتر آن است. چگونه می‌تواند برای اعتلای اقتصاد خود تلاش کند ؟

و ملتی که در مقابل زورگویان قدرتمند گردن کج می‌کند و تسلیم می‌شود و وقتی انسان رنجور بی‌دفاعی می‌بیند چپاولش می‌کند و برای التیام زخم‌های کهنه اش به سنگ تحقیر می‌راند.

ملتی که در مقابل کسانی که حقوقش را غارت می‌کنند ساکت و متملق است و در برابر کسانی که می‌خواهند بیدارش کنند چوب چماق بلند می‌کند! ملتی که اگر هزار بار از یک سوراخ گزیده شود باز هم برای گرفتن پنیر مجانی دستش را در هر سوراخی می‌کند!
کسانی که مطالعه و نقد و گفت و گوی صادقانه و شجاعانه کمترین ارزش و بزرگ کردن شایعات و پر و بال دادن به آن‌ها جزء اصلی زندگی شان را تشکیل می‌دهد ، کسانی که تفکر و فکر کردن به ده سال آینده سخت ترین کار زندگی و جو گیر و احساساتی شدن در مقابل یک حیله تبلیغاتی ساده عادت هرروزی شان است، چگونه می‌توانند در برابر نابرابری‌ها اجتماعی بایستند ؟

دنیای آینده نه دنیای رفاه همگانی و اقتصاد متعالی است نه دنیای عدالت اجتماعی و سیاسی؛ دنیای «دانایی» است، جوامعی می‌توانkد به ایده‌آل اقتصادی و سیاسی خود برسد و آن را حفظ کند، که مردمش داناتر باشند، جوامعی که همه افراد جامعه مسئولیت‌های اجتماعی خود را به خوبی درک کرده باشند و یادگرفته باشند که برای رسیدن به موفقیت لازم است تلاش کنند، سختی بکشند و گاهی از خودگذشتگی داشته‌باشند ؛ جامعه‌ای که رفتارهایش نه از سر احساسات و بدون اندیشه، بلکه بر پایه‌ی تعقل انجام شود، جامعه‌ای که عقلا و درست کرداران دارای اجر و قرب و ریاکاری و سوء استفاده و فریب قانون مذمون باشد.

توسعه فرهنگی زیربنایی تمام توسعه هاست، جامعه‌ای که به توسعه فرهنگی رسیده باشد در سخت ترین شرایط همبستگی خود را حفظ می‌کند و پس از هر تخریب دوباره پایه‌های رشد اقتصادی و سیاسی خود را می‌سازد و در مقابل عوامل مخرب آن می‌ایستد، اما جامعه‌ای که آمادگی کافی برای توسعه سیاسی و فرهنگی پیدا نکرده‌است حتی تلاش‌های انجام گرفته برای سازندگی و پیشرفت را ناکام می‌گذارد.
توسعه فرهنگی چیزی نیست که یک شبه و با یک انقلاب ایجاد شود ؛ شاید چندین نسل برای ساختن آن تلاش می‌کنند تا ذره ذره بر بار آن افزوده می‌شود و نتایج آن هرگز یک روزه خود را نشان نمی‌دهد شاید با تاخیری چندین ساله نمود خواهدیافت.

اما تغییری نیز که در فرهنگ یک جامعه ایجاد شد هرگز یک شبه نابود نمی‌شود !

رشد فرهنگ وجه مغفول مانده در تمامی تلاش‌های انجام شده برای اصلاح جامعه است و هزینه کردن برای آن هرگز بی ثمر نخواهد بود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 23 ارديبهشت 1396 20:22 خوانده شده: 940 دفعه

در همین زمینه بخوانید: