چاپ کردن این صفحه

حسین میرزانیا/ همکار گروه صدای معلم

تنهایی هایی یار مهربان

اولین سال های خدمت و تدریس بود و هر چه ماهیانه به حساب بانکی ام واریز می شد کتاب بود که می خریدم و غر زدن های پدر بود که ، چه حاصلی خواهی برد/ اینک که به پشت سر می نگرم می بینم اگر چیزی در چنته هست حاصل آن روزها و سال هاست/ درحوزه ی آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت باید کمی مهربانی با یار مهربان به خرج دهیم و هر یک آستین بالا بزنیم و اندک قدمی برداریم/ فن آوری های نوین در مغرب زمین که زادگاه مدرنیته نیز می باشد هرگز مانع از فروش پرتیراژ روزنامه ها و کتاب ها و بلیط سینماها و تئاترها نشد/ کتاب دوست دیرین بشر و یار مهربان ما هست ، بار دیگر با کتاب مانوس شویم و خود را و کتاب ها را از تنهایی برهانیم که مهربانی چون کتاب نخواهیم داشت

فرهنگ کتاب خوانی و روش های گسترش فرهنگ مطالعه  پاییز فصل زیبایی ها و عاشقی ها ، یک یار دوست داشتنی ، یک یار مهربان دارد و آن بی تردید کتاب هست . بسیاری از ما کودکی ، نوجوانی و جوانی را با کتاب هایی سرکردیم که عشق شب ها و روزهایمان بود. چه پول توجیبی ها که برای خرید کتاب دلخواه مان خرج کردیم و از خوردن و گشتن صرف نظر کردیم ،چه شب ها که تا پاسی از شب بیدار ماندیم تا با اشتهای سیری ناپذیرمان کتاب را به پایان برسانیم و در نهایت کتاب به دست خوابمان برد .
دانش آموز دبستان بودم و سومین فرزند خانواده .برادر و خواهر بزرگترم هر وقت که در تحصیل و آزمونی مقامی می آوردند از مدرسه کتاب هدیه می گرفتند (امری که امروزه به خاطره ها پیوسته ) و من بدون اجازه آنها و بیش از خود آنها کتاب هایشان را برمی داشتم و شروع به خواندن می کردم .

اغلب کتاب هایشان را برایشان نگهداری می کردم و این گونه بود که به سنی رسیدم تا بتوانم عضو کتابخانه بشوم .کارت عضویت را که گرفتم هفته ای یک کتاب را باید می خواندم و بسیار کتاب ها که یا در کتاب فروشی ها نبودند یا قادر به خرید آنها نبودم و کتاب را که می خواندم در دفتری همان کتاب را باز نویسی می کردم تا برای خود داشته باشم .

اولین سال های خدمت و تدریس بود و هر چه ماهیانه به حساب بانکی ام واریز می شد کتاب بود که می خریدم و غر زدن های پدر بود که ، چه حاصلی خواهی برد ! فکر فردا و آینده ات باش...
اینک که به پشت سر می نگرم می بینم اگر چیزی در چنته هست حاصل آن روزها و سال هاست .

بازار فضای مجازی و اینترنت و شغل و کار و زندگی و مسابقه رفتن و رفتن و فرار و فرار به سوی آنچه که رسیدن به آن می دانیم و هرگز هم بدان نمی رسیم  .

فرصت درنگ و تامل و تدبر و تفکر و انس با یار مهربان را از ما ستانده هست و البته که بخشی از آن اجتناب ناپذیر هست اما نباید فرمان زیستن را و چگونه زیستن را از ما بستاند.

کودکان و دانش آموزان مان بیشتر از آنکه با اوراق کتاب آشنا باشند با انواع و اقسام سیستم ها - سایت ها - گروه های مجازی و ...شب را به روز و روز را به شب می کنند .
در برابر علم ، در برابر تکنیک ، دربرابر مدرنیته نه می توان مقاومت کرد و نه مقاومت در برابر آن درست و مفید است پس با درس گیری از تجربه بشری باید که بکوشیم از آسیب های احتمالی آن بکاهیم همان کاری که در حوزه محیط زیست و اتومبیل سازی و صنایع انجام داده و می دهیم.
درحوزه ی آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت باید کمی مهربانی با یار مهربان به خرج دهیم و هر یک آستین بالا بزنیم و اندک قدمی برداریم.
فن آوری های نوین در مغرب زمین که زادگاه مدرنیته نیز می باشد هرگز مانع از فروش پرتیراژ روزنامه ها و کتاب ها و بلیط سینماها و تئاترها نشد .


اینک چند پیشنهاد در یاد روز کتاب و کتاب خوانی :
1 - آموزگاران این پدران و مادران دلسوز بچه ها در مدارس و آموزشگاه ها در این هفته با یک کتاب در سر کلاس ها حاضر شوند و صفحاتی از آن را برای بچه ها بخوانند و به معرفی کتاب و لذت کتاب خوانی و خاطرات کتاب بگذرانند.
2 -  از مدیران و همکاران بخواهیم برای تشویق و تقدیر از دانش آموزان به آنان کتاب نیز هدیه کنیم .
3 -  از دانش آموزان بخواهیم که درصورت استفاده از کتاب در تحقیق و پژوهش های خود امتیاز یا نمره بیشتری به آنان تعلق می گیرد.
4 - بازدید جمعی از کتابخانه ها ی شهر به همراه دانش آموزان و عضویت آنان درکتابخانه های شهر
5 - معرفی کتاب های خاطره انگیز و دوست داشتنی برای بچه ها در هنگام تدریس به عنوان منابع درسی
کتاب دوست دیرین بشر و یار مهربان ما هست ، بار دیگر با کتاب مانوس شویم و خود را و کتاب ها را از تنهایی برهانیم که مهربانی چون کتاب نخواهیم داشت .

آرزو ی آن دارم  که کتاب و تفکر همچنان  همراه روزهای رنج و شیرین زندگی هایمان باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 25 آبان 1395 15:52 خوانده شده: 1124 دفعه

در همین زمینه بخوانید: