فانی هم بالاخره رفت . او که خودش را برای حضور در مجلس و دفاع از عملکرد خود در برابر نمایندگان آماده کرده بود ، ناگهان خود را در موقعیتی یافت که دیگر ادامه وزارت برایش مقدور نبود. نمایندگان شاخص فراکسیون امید او را تنها گذاشتند و خواستار عزل یا استعفای او شدند. انجمن اسلامی معلمان که یک تشکل سیاسی اصلاح طلب و پرنفوذ در لایه های فوقانی آموزش و پرورش است، از بالای سر فانی با معلون اول رییس جمهور مکاتبه کرد و وزیر مورد حمایت خود را نادیده گرفت. شایعات و اخبار ضد و نقیض درباره فساد 8 هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و دستگیری غندالی مدیر عامل صندوق، فضای مجازی را علیه رییس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان ( فانی ) برانگیخته بود. اگر معلمانی که از رفتن فانی به هیجان آمده اند ، رسانه ای کاغذی داشتند تیتر " فانی رفت " را مانند تیتر تاریخی کیهان و اطلاعات 57 در صفحه اول خود با درشت ترین فونت می زدند.
حالا دیگر فانی در طبقه چهارم ساختمان بتونی قرنی حضور ندارد و تنها عکسی از او به عنوان وزیر آموزش و پرورش سابق، بر سینه دیوار دفتر وزیر در طبقه چهارم نصب می شود تا وزیر بعدی که سیزدهمین وزیر بعد از انقلاب است بداند که هرکسی چند روزه نوبت اوست. من قبلا نوشتم که خوشحالی معلمان از برکناری فانی موقتی است و یکی دو هفته بیشتر دوام ندارد و بعد جای خود را به افسردگی یا پرخاشگری می دهد. همه خبرها حاکی از اشتیاق بخش هایی از معلمان برای آمدن نجفی است. فرج کمیجانی عضو شورای هماهنگی اصلاح طلبان در تلگرام نوشت : " آمدن اقاي دكتر نجفي علي رغم ميل خودش قطعي شده به احترام درخواست فرهنگيان پذيرفته است ." این علیرغم میل خودش! از آن حرف های پوپولیستی است که با رفتار سیاسی و شخصیت نجفی تناسبی ندارد.
چرا بخشی از معلمان با فانی مخالف بودند ؟ اغلب این همکاران فکر می کردند که فانی مانعی در راه افزایش حقوق و مزایای آنها است و یا دست کم فانی عرضه چانه زنی و دفاع از افزایش بودجه آموزش و پرورش را ندارد. آنها انتظار دارند کسی بیاید که با شجاعت، حق معلمان را از این دولت بستاند. عده ای هم فانی را به اجرای سیاست های نئولیبرالیستی خصوصی سازی متهم می کردند و نگران سیاست های پنج گانه فانی و به خصوص توسعه مدارس غیر انتفاعی و پولی شدن آموزش بودند. عده ای هم از نحوه سخن گفتن و قیافه فانی خوششان نمی آمد. در رابطه با عزل و نصب مدیران که موضوع مورد علاقه نمایندگان مجلس است، اصلاح طلبان می گفتند که فانی با مدیران احمدی نژادی کار می کند و آنها همه کاره اند. اصولگرایان هم می گفتند فانی بیش از حد به اصلاح طلبان میدان داده است. عده ای از همکاران می گفتند فانی پیر است و تعدادی از مدیران سالخورده و بازنشستگان را گرد خود جمع کرده است و میدان را به جوان ها نمی دهد.
به نظر می رسد برکناری فانی از سوی رییس جمهور به خاطر این مسایل نبود. فانی کارشناسی آگاه اما مدیری مردد و فاقد قاطعیت بود. روحیه محافظه کاری داشت. منظومه فکری و رفتار سیاسی او بسیار شبیه حسین مظفر یار قدیمی اش بود. سیاست توسعه مدارس خصوصی و خرید خدمات آموزشی ( که به غلط از سوی چپ ها خصوصی سازی خوانده می شود ) منطبق بر سیاست های دولت بود . مساله تخصیص بودجه هم تابع چانه زنی وزرا نیست بله تابع اولویت های دولت است و بعید می دانم یک وزیر هر چقدر بدجنس باشد ، خواهان افزایش اعتبارات وزارتخانه خود نباشد! عزل و نصب مدیران در همه دوره ها تابع تعادل قوای مجلس و دولت و دیگر جریانات تاثیر گذار از امام جمعه و استاندار و نماینده مجلس و احزاب و جناح ها و گروه های فشار و... بوده است. هیچ وزیر آموزش و پرورشی در انتخاب مدیران خود بسط ید نداشته است و وزیر بعدی هم بسط ید ندارد.
مسایلی مانند کمبود بودجه ، مشکلات معیشتی معلمان ، دخالت نهادها و اشخاص در عزل و نصب مدیران و... همه قدیم هستنند و هیچ کدام در دوره فانی حادث نشده اند. می ماند شخصیت محافظه کار و مردد و فاقد قاطعیت وزیرسابق که گویا برخی از سیاسیون تازه به کشف آن نائل آمده اند! در حالی که فانی 95 همان فانی 92 و سال 88 است .
در مرداد 92 که انجمن اسلامی و مجمع فرهنگیان و دیگر تشکل ها ، فانی را به عنوان گزینه اول تا سوم وزارت به روحانی معرفی کردند ، من در روزنامه اعتماد (اینجا ) هشدار دادم که : " عده يي با توجه به سوابق فاني مي گويند كه درصورت انتخاب به عنوان وزير، احتمالا نقشي مشابه حسين مظفر، در كابينه روحاني، ايفا مي كند." در آن یادداشت به دیدگاه خاص فانی در مورد اشتغال زنان هم اشاره مختصری کردم. اما انجمن اسلامی یک بار مظفر را در دور اول اصلاحات به خاتمی معرفی کرد و بار دوم هم فانی را به عنوان گزینه اول به روحانی معرفی کرد و حالا هم در عزل فانی از همه سبقت گرفته تا در تعیین وزیر بعدی اثرگذار باشد.
انتقادهای کم سابقه برخی شخصیت های اصلاح طلب از عارف تا رمضان زاده و برخی گروه های سیاسی اصلاح طلب مانند انجمن اسلامی و مجمع فرهنگیان، در یک ماه اخیر به فانی ، به گمان من سیاسی – انتخاباتی بود. انجمن اسلامی یک تشکل اریستوکرات و محفلی برای افراد منتظر الریاست در آموزش و پرورش است. در دهه 60 و در فاصله سال 76 تا 80 این انجمن در مدیریت آموزش و پرورش دست بالا را داشت. این انجمن در سال 92 بیشترین نقش را در روی کار آوردن فانی داشت و سهم خود را از پست های مدیریتی را گرفت و اکنون هم در آستانه انتخابات ، فانی را قربانی کرد تا موقعیت خود را در دور دوم ریاست آقای روحانی تثبیت کند. حمایت امروز انجمن از معرفی نجفی ، تاکتیکی است. انجمن اسلامی به لحاظ تاریخی هیچ گاه با نجفی همراه نبوده و نیست و باید منتظر تحولات آینده بود که انجمن زیرپای نجفی را هم مثل فانی خالی کند.
بعد از انتخابات مجلس دهم ، جریان ها و افرادی از داخل آموزش و پرورش و مجلس و احزاب سیاسی به دولت خط دادند که برکناری فانی باعث جلب رضایت معلمان می شود و سبد رای روحانی را در سال 96 پرخواهد کرد. البته برکناری فانی حداقل بخشی از معلمان را برای مدت معینی راضی خواهد کرد ، اما حس سرخوشی ناشی از برکناری فانی خیلی زود ممکن است تبدیل به خشم و نارضایتی عمیق تری شده و وزیر بعدی را هدف گرفته و او را هم به سرنوشت فانی دچار کند. نجفی ، دانش آشتیانی یا هر شخصیت قَدَری در آموزش و پرورش چه می تواند بکند؟ نه اینکه مدیران با هم فرق ندارند که حتما دارند اما یک مدیر بر اساس امکانات و مقدورات می تواند عمل کند . نجفی یا دانش یا هر فرد دیگری جدا از متن واقعی نمی توانند کاری بکنند. هر چند اعتماد نسبتا بالای بخشی از معلمان به نجفی سرمایه ارزشمندی است اما مدیریت عرصه معجزه نیست.
بین سطح انتظارات از وزیر آموزش و پرورش و امکانات و مقدورات دولت تناسبی وجود ندارد.همین عدم تناسب ، وزیر را بی اعتبار می سازد. این را نجفی بهتر از هرکس می داند. او در فروردین ماه امسال در مصاحبه ای با آفتاب یزد (اینجا) گفت : "سال 94، 26 هزار میلیارد تومان از بودجه دولت را صرف هزینههای جاری آموزش و پرورش کردیم." نجفی افزود : "کل بودجه هزینه ای دولت در سال94، حدود 180هزار میلیارد تومان بوده است. 26هزار میلیارد تومان یعنی حدود 15درصد کل." نجفی اضافه کرد: " 15 درصد بودجه که صرف آموزش و پرورش شده واقعا حداکثر توان دولت در این بخش بوده است." نجفی میپذیرد که هنوز هم کمبودها خیلی زیاد است . اما پاسخ نهایی او این است : " واقعا من شرمنده میشوم در پیشگاه معلمان وقتی به جمع آنها میروم." آیا فرهنگیان چنین سخنانی را از یک مقام اجرایی می پذیرند؟
تحلیل نجفی به دلیل آشنایی با ساختار بودجه و درآمدهای دولت کارشناسی و درست است . او تنها از "مدیریت منابع مالی" آموزش و پرورش انتقاد می کند، آن هم انتقاداتی خُرد، در حد عدم پرداخت سر موعد حقوق حق التدریس ها. من واقعا نمی دانم اگر معجزه ای در کار نباشد ، نجفی بودجه 30 هزار میلیارد تومانی نیمه دوم امسال و احتمالا 35 تا 40 هزار میلیاردی سال آینده که 99 درصد آن صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان می شود را جگونه مدیریت می کند که انتظارات معیشتی معلمان را برآورده کند؟ نجفی دیر یا زود با مطالبات پوپولیستی که از سوی جریان های مخالف دولت علیه او برانگیخته می شود سرشاخ می شود. همان نیروهایی که سال 80 مرتضی حاجی را زمین گیر کردند در صحنه آموزش و پرورش و فضای عمومی جامعه حی و حاضرند.
با آمدن نجفی مخالفان اصولگرای دولت و چپ هایی که نگران لیبرالیسم نو و ادغام اقتصاد ایران در نظام بین الملل هستند ، در ساز مطالبات معیشتی با شدت بیشتری می دمند. اگر نجفی بتواند 40 درصد بودجه عمومی دولت را برای سال 96 جذب و همه را هم صرف افزایش حقوق پرسنل کند ، می تواند در مقابل گفتمان معیشت محور تاب بیاورد و گرنه متهم به لیبرالیسم اقتصادی و فتنه و هزار چیز دیگر می شود و در سیبل انتقادات قرار می گیرد و حامیان امروزی هم پشت او را خالی می کنند. بخشی از فرهنگیان که با نجفی در ارتباط هستند و به او اطلاعات و مشاوره می دهند تنها معرف دیدگاه های بخشی از جامعه فرهنگی هستند. بخش اصلی و پر نفوذ آموزش و پرورش ، محافظه کار و دارای اینرسی سکون هستند و احتمالا تنها در بخش افزایش حقوق با این گروه فعال هماهنگی و تجانس دارند.
در حوزه مدیریت آموزش و پرورش وضع از این هم بدتر است. نجفی که نمی تواند از ژاپن مدیر وارد کند. مدیریت اتوبوسی هم در شان او نیست. بعد از گذشت 19 سال ، نجفی تیمی برای اداره وزارتخانه (درسطح مدیران بالایی و میانی ) ندارد. صدها نفر برای تصدی پست ها با واسطه و بی واسطه به او مراجعه می کنند، تبریک می گویند در گروه های تلگرامی پالس موافق می دهند ، اما حداقل 90 درصد آنها به طور طبیعی پاسخ منفی می شنوند و بلافاصله در جبهه مخالف او قرار می گیرند. مدیران فعلی هم که اغلب درصدد حفظ موقعیت و منافع خود هستند ، اگر بتوانند نجفی را به رنگ خود در می آورند و اگر نتوانند در مقابل او موضع گرفته و از نهادها و شخصیت های قدرتمند علیه نجفی یارگیری کرده و گردش امور را مختل می کنند. با آمدن نجفی گروه بندی های فعلی را که با هم در تنازع هستند علیه او با هم متحد می شوند.
مشکل دیگر نجفی در حوزه اسناد بالا دستی و نهادهای فوقانی است. مثلا سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش که متنی مغشوش و غیر حقوقی است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است. به اعتقاد آقای مهرمحمدی که از همراهان نجفی است ، این سند ، متنی مونتاژ شده و مخدوش از سند اصلی است. این متن قابل تفسیر است و ممکن است نجفی تفسیری متناسب با تئوری های تعلیم و تربیت از بطن آن بیرون بکشد اما در مقابل مخالفان قدرتمند او در داخل و خارج از آموزش و پرورش با تفسیرهای ایدئولوژیک و متناسب با سیاست اشباع دینی این سند را تبدیل به دامی علیه او می کنند. نجفی هر حرفی بزند یا قدمی بردارد از سوی تریبون های زیادی متهم به زیر پاگذاشتن سند تحول بنیادین می شود. وضعیت مهرمحمدی در دانشگاه فرهنگیان مینیاتوری از وضعیت نجفی در سمت وزارت آموزش و پرورش در این دوره است.
برنامه کاری نجفی به طور رسمی اجرای سند تحول بنیادین خواهد بود. اما با توجه به اینکه سیاست های پنج گانه فانی یعنی بهسازی و سامان دهی نیروی انسانی، عملیاتی کردن بودجه، ارتقای مدیریت آموزشگاهی، توسعه مشارکت ها، تمرکززدایی سیاست های دولت روحانی است ، نجفی راهی جز ادامه این سیاست ها نخواهد داشت. این سیاست ها با تفکر اقتصادی نجفی هم ملازمت دارد. شاید نجفی بتواند با توجه به شخصیت فرهمند خود در میان معلمان ، آنها را به اجرای این سیاست ها متقاعد کند. اما در شرایطی که همه اذعان دارند بهره وری منابع در آموزش و پرورش پایین و به گفته جناب بطحایی سرپرست آموزش و پرورش بهره وری منابع دولتی 30 درصد است و از طرفی 95 تا 99 درصد منابع دولتی آموزش و پرورش صرف هزینه های پرسنلی می شود، نجفی را با موقعیت دشواری روبرومی کند. نجفی اگر وارد بحث افزایش بهره وری نیروی انسانی شود محبوبیت خود را بین پرسنل از دست می دهدد.
نجفی مدیری توانا و استراتژیک و انسان بسیار باهوش و با تجربه ای است. من مطمئنم که این دانش آموخته باهوش دانشگاه ام . آی . تی آمریکا و شاگرد اول رشته ریاضی دانشگاه شریف ، در تصمیم گیری خود هوشیارانه عمل می کند. من ایشان را دوست دارم و مطمئنم حضور ایشان در وزارت آموزش و پرورش منشا اتفاقات جدیدی خواهد بود. اما در مورد جهت این اتفاقات نمی توانم قاطعانه اظهار نظر کنم. اینکه یک شخصیت استراتژیک در تراز ملی که در میات بخشی از معلمان شخصیتی اسطوره ای است ، درگیر مناقشات آموزش و پرورش شود، قطعا به زیان ایشان خواهد بود. اما شاید با طرح و نقشه ای وارد شوند که به سود کشور و به سود آموزش و پرورش باشد.
من در جایی قبول وزارت از سوی نجفی را به یک حرکت انتحاری تشبیه کردم. شاید من اشتباه می کنم . اما خواهان موفقیت نجفی چه در پست وزارت و چه غیر از آن هستم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید