چاپ کردن این صفحه

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

وظیفه حراست، حفاظت و صیانت از کارکنان در برابر آسیب ها و تهدیدات احتمالی است/ جایگزینی" قدرت منطق" به جای "منطق قدرت" نکته کلیدی و محوری تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی است

معلمی که صلاحیت حضور در کلاس درس را دارد طبعا واجد شرایط  برای نظارت بر امتحانات هم است/ گاهی مدیران برای فرار از پاسخ گویی و ترساندن معلمان، پای حراست را وسط می کشند/  هفت هزار نیروی بازرس و حراست بانک ها در ارتباط با تخلفات مالی مدیران چه کار کردند/ برخی حراست ها درگیر مسایل خُرد شده  و از مسایل کلان غافل مانده اند/ گاهی سوء استفاده مدیران از قدرت مهم ترین تهدید و چالش در یک دستگاه است/ بدون ایجاد یک نظام کارآمدنظارت و بازرسی و رسیدگی سریع و دقیق به شکایات، امنیت فرهنگی تامین نمی شود/ چرا سامانه رسیدگی به شکایات در سایت های ادارات کل آموزش و پرورش فعال نیست/ بیخ گوش وزیر، کُد پیگیری و کد شکایت می دهند اما به شکایت رسیدگی نمی کند/ در حراست، «منطق قدرت» باید جایش را به «قدرت منطق» بدهد/ منطق قدرت در محیط های آموزشی کارآیی ندارد/برخوردهای سلبی و حذف معلول توسط حراست تنها صورت مسئله را پاک می کند/ درهای حراست باید به روی تمامی معلمان باز باشد و معلمان به حراست برای حل مشکل مراجعه ‌کنند/ رویکرد حراست نباید رازآلود، سیاسی، کنترلی و برخورد از موضع قدرت باشد

نقدی بر عملکرد و رویکرد حراست های آموزش و پرورش   یکی از معلمان ناحیه 3 تبریز پس از 10 بار مراجعه به دفتر رییس منطقه برای دیدار و گفت و گو با وی ، بارآخر با برخورد توهین آمیز مدیر دفتر رییس ناحیه مواجه می شود. او برای تظلم خواهی و  طرح مشکل خود ، به سایت اداره کل آموزش وپرورش استان آذربایجان شرقی  مراجعه می کند. اما بخش شکایات را مسدود می یابد.

این معلم به سایت وزارت آموزش و پرورش مراجعه و شکایتی را به نام خود تنظیم و به صورت آنلاین ارسال می کند. به او کد پیگیری و کد شکایت می دهند و قرار بوده که بعد از 48 ساعت نتیجه را به ایشان اطلاع دهند .دو هفته از تسلیم شکایت می گذرد  و جوابی دریافت نمی کند . بعد از آن  با نوشتن یادداشتی شرح ماوقع را جهت اطلاع مسئولان و همکاران برای سایت صدای معلم ارسال می کند ( اینجا ).

در یادداشت این معلم آمده است که حراست ناحیه برای دومین سال پیاپی نام او  را از لیست ناظران امتحانات نهایی حذف کرده بود. اوسال پیش به این روند غیر قانونی اعتراض کرده بود و مدیر ناحیه قول داده بود که مشکل  را برطرف کند. اما با تکرار ماجرا او تصمم می گیرد با مدیر ناحیه دیدار کند و دلیل حذف دوباره نام خود را جویا شود. بعد از ده بار مراجعه نه تنها موفق به دیدار مدیر نمی شود، بلکه مورد توهین هم قرار می گیرد. علت حذف نام او به عنوان ناظر امتحانات نهایی اعلام نشده است . هرچند به او گفته اند که حراست نام او را حذف کرده، اما  معلوم نیست که حراست این کار را انجام داده باشد. گاهی مدیران برای توجیه سلیقه خود و فرار از پاسخ گویی پای حراست را وسط می کشند.  

طبق شیوه نامه امتحانات، ناظر امتحان باید ، متعهد ، متدین ، باتقوا ،  آگاه به قوانین و مقررات، دارای ظاهر اسلامی و موجه ،خوش برخورد و دارای سعه صدر و مدرک لیسانس و بالاتر باشد. ناظر امتحانات نهایی ناحیه به پیشنهاد کارشناس سنجش و ارزیابی تحصیلی و تایید و ابلاغ رییس ناحیه معرفی می شود. بدیهی است معلمی که صلاحیت حضور در کلاس و تدریس را دارد به طور طبیعی واجد شرایط ذکرشده برای نظارت بر امتحانات هم  است. وظیفه حراست این است که اگر معلمی را مثلا برای نظارت بر امتحانات،  فاقد صلاحیت می داند محترمانه و خصوصی دلیل و مستندات خود را به فرد رد شده ارائه دهد تا بتواندخود دفاع یا خود را اصلاح کند. 

پرسش این است که چرا حراست و بازرسی و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش در رابطه با اتفاقی که برای این معلم افتاده به وظایف حفاظتی و صیانتی خود از کارکنان عمل نکرده است ؟

وظیفه اداره حراست یک دستگاه : "حفاظت و صیانت از کارکنان در برابر آسیب ها و تهدیدات احتمالی،  اطلاع رسانی به موقع از وضعیت سیستم به مراجع ذی صلاح، حفاظت از اماکن و تأسیسات و تجهیزات ،حفاظت از اسناد و تعیین صلاحیت افراد برای احراز پستهای اداری " است. بر خلاف تصور رایج در میان کارکنان، حراست ابزار دست مدیران برای ترساندن و ساکت کردن منتقدان نیست بلکه وظیفه اصلی آن حفاظت از کارکنان در برابر آسیب ها و تهدیدها است .

دستگاه حراست باید ملجا و پناهگاه کارکنان یک دستگاه باشد. آسیب ها و تهدیدهایی که کارکنان را تهدید می کند، ممکن است منشا خارجی یا داخلی داشته باشند. گاهی سوء استفاده مدیران از قدرت مهم ترین تهدید و چالش در یک دستگاه است. فروکاستن وظایف حراست و دستگاه های نظارتی به کنترل رفتار و گفتار منتقدان و تبدیل حراست به اهرم کنترل سیاسی، نوعی انحراف از وظایف این نهاد است و ممکن است باعث غفلت آنها از مسایل مهم تری بشود.

چند روز پیش این سوال در رسانه ها مطرح شد که بانک های کشور 7هزار نیروی بازرس و حراست دارند و  آنها باید پاسخ دهند که در ارتباط با تخلفات مالی مدیران بانک ها چه کار کردند؟ این سوالی است که ناصر سراج رییس سازمان بازرسی کل کشور می پرسد.

سراج می پرسد : "چرا حراست و بازرسی بانک‌ها نتوانستند در ماجرای فیش‌های حقوقی مدیرعامل سابق بانک رفاه و حقوق‌های چند ده‌میلیونی مدیران عامل سابق بانک ملت، صادرات و قرض‌الحسنه مهر ایران و وام‌های کلان این مدیران گزارشی به سازمان بازرسی کل کشور بدهند؟

در ماده واحده مصوب سال 68 درباره نظام اداری حراست‌ها تأکید شده این مجموعه‌ها به‌ عنوان یکی از زیرمجموعه‌های تشکیلاتی به‌ صورت مستقیم و نامحسوس وظایف خطیری در ارتباط با بررسی و احراز تخلفات اداری مالی در کنار سایر وظایف خود دارند."

رئیس سازمان بازرسی کل کشور منتقد اصلی کم‌کاری بازرسی و حراست بانک‌ها در ماجرای افشای حقوق‌های نجومی است. 

سراج گفت: «ما باید از بازرسان و مسئولان حراست ادارات بخواهیم که چرا به تکلیفشان عمل نکردند؟ ما حتما طی برنامه‌ای قرار است اقدام کنیم و مسئولیت هر یک از این افراد را خواهیم خواست که چرا گزارش‌هایی را که در این زمینه (حقوق‌های نامتعارف) تهیه کردند، به سازمان بازرسی اعلام نکردند. بازرس‌ها و حراست‌ها باید درباره عملکردشان توضیح و گزارش بدهند."  احتمالا یک دلیلش این است که حراست ها به قدری درگیر مسایل خُرد شده اند که از مسایل کلان غافل مانده اند.

این سخن را از مسئولان وزارتخانه و به خصوص وزیر محترم آموزش و پرورش بارها شنیده ایم که می گوید : "سیاست ما در دولت یازدهم ایجاد امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی بوده است."  نتایج اجرای این سیاست در فضای عمومی جامعه و در مدارس تا حدودی مشهود است، اما این سیاست نهادینه نشده است ، بدون ایجاد یک نظام کارآمدنظارت و بازرسی بر عملکرد مدیران و رسیدگی سریع و دقیق به شکایات معلمان و اولیا و دانش آموزان، اجرای این سیاست امکان پذیر نیست.

وقتی یک معلم برای احقاق حق خود در مراجعه به دستگاه نظارتی وزارتخانه باید از هفت خوان بگذرد و نهایتا به دلیل وجود موانع  مایوس می شود، طبعا اولیا و دانش آموزان با مشکلات بسیار بیشتری برای طرح شکایات خود مواجهند.

وزیر محترم باید این موضوع را پی گیری کند که چرا سامانه رسیدگی به شکایات در سایت های ادارات کل فعال نیست و اصولا ادارات کل آموزش و پرورش شکایات کارکنان و  مراجعه کنندگان را چگونه دریافت و رسیدگی می کنند و مهم تر از آن وقتی بیخ گوش وزیر و در سامانه وزارت به شاکی ، کد پیگیری و کد شکایت می دهند و اعلام می کنند که ظرف 48 ساعت به او جواب می دهند چرا با گذشت دو  هفته شاکی جوابی دریافت نمی کند؟

 قطعا همه شکایات معلمان یا اولیا وارد نیست،  اما وظیفه دستگاه بازرسی و رسیدگی به شکایات این است که شکایات را بادقت و سرعت رسیدگی کند و جواب رسمی و قانع کننده بدهد . اگر وزارتخانه توان رسیدگی به شکایات را ندارد، سامانه الکترونیکی تحویل شکایات را تعطیل کند.

مرداد 93 درست دوسال پیش وزیر آموزش و پرورش با کارکنان مرکز حراست وزارتخانه دیدار کردند. در این دیدار محسن موحد مدیرکل حراست وزارت آموزش و پرورش بحثی علمی و بسیار دلگرم کننده در باره حدود وظایف حراست بیان کردند. موحد با بیان این که رویکرد حراست وزارت آموزش و پرورش با گذشته متفاوت است،گفت: "متاسفانه برخوردهای سلبی و حذف معلول موجب می‌شد که تنها صورت مسئله پاک و علت ها کماکمان ساری وجاری باقی بماند، اما امروز در حراست دانش بنیان، شناسایی علت ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و «منطق قدرت» جایش را به «قدرت منطق» داده است."

وی با اشاره به این که امروز «تبیین واقعیت‌ها» در حراست پشت درهای بسته صورت نمی گیرد، خاطرنشان کرد: "امروز درهای حراست به روی تمامی معلمان باز است و معلمان به حراست به عنوان مأمن و ملجا و امید به حل مشکل مراجعه می‌کنند. رئیس مرکز حراست آموزش و پرورش با بیان این‌که نوسازی و بازسازی نیرویهای انسانی متعهد و متخصص در دستور کار این مرکز قرار دارد بر تشکیل اتاق های فکر، شورای راهبردی و عبور از عقل فردی به خرد جمعی از اقدامات موثر این مرکز نام برد. وی از اتخاذ تصمیم گیری «هوشمند و پیشگیرانه» به جای تصمیم گیری «واکنشی» در این مرکز خبر داد .

من دقیقا نمی دانم چه مقدار از این برنامه ها اجرایی شده است اما انچه مدیرکل حراست از آن به عنوان جایگزینی" قدرت منطق" به جای "منطق قدرت"  نام می برد، نکته کلیدی و محوری تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی است. مدیران حراست باید مراقبت کنند که دستگاه حراست چه به صورت یک نهاد و چه تک تک کارکنان آن از منطق قدرت در برخورد با معلمان استفاده نکنند . اصولا منطق قدرت در محیط های آموزشی کارآیی ندارد. باید دید آنچه وزیر آموزش و پرورش و مدیرکل حراست برآن تاکید کرده اند تا چه اندازه در دوایر حراست ادارات کل آموزش و پرورش و مناطق و نواحی ، نهادینه شده است؟

آیا حراست همچون گذشته ابزاری در دست مدیران برای ترساندن کارکنان و به ویژه معلمان است و یا حراست پناهگاه و مامن کارکنان اولیا و دانش آموزان و مدیران شرافتمند است ؟

آیا رویکرد حراست رازآلود ، سیاسی ،  کنترلی و برخورد از موضع قدرت است یا اداره ای است با درهای باز و برخورد هوشمندانه و پیشگیرانه که پشت و پناه کارکنان و مدیران است و با چشم باز پیگیر تخلفات و قانون شکنی ها بخصوص از جانب مدیران  است؟

دوره مسئولیت ها به سرعت برق و باد سپری می شوند آنچه در خاطره ها باقی می ماند عملکرد مسئولان است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 05 مرداد 1395 13:46 خوانده شده: 12183 دفعه

در همین زمینه بخوانید: