فارغالتحصیلان جدید و علاقهمندان حرفهی معلمی و شاید کسانی که هنوز امیدی به جایگاه و منزلت معلم در جامعه را دارند در نیمه بهار هرسال چشمانشان به دنبال بخشنامهای تحت عنوان « گزینش نیروهای آزاد مدارس غیردولتی و آموزشگاههای آزاد» میگردد. بخشنامهای که در آن شرایط بهکارگیری معلمان آزاد در این مدارس و موسسات بیانشده است معلمان این مدارس نیز باید همانند نیروهای رسمی متعهد به ضوابط عمومی آموزشوپرورش باشند و بررسی شایستگیهای اخلاقی آنها بر عهده واحد گزینش هر مدیریت آموزشوپرورش منطقه است.
هرساله مدیران مدارس موظف هستند براساس ظرفیت دانش آموزان مدرسه (یک و نیم برابر ظرفیت ) نیروهای مورد نیاز خود را بعد از عبور از کانال گزینش و اخذ تاییدیه گزینش در مدارس غیردولتی بهکارگیرند.نیروهای آزاد فرزند خلف مدارس غیردولتی معلمانی هستند با مدارک تحصیلی تکمیلی و شاید مهارتهای حرفهای معلمی که هنوز باگذشت نزدیک به سه دهه از تاسیس این مدارس و موسسات جایگاهشان در آموزشوپرورش به رسمیت شناختهنشده است.
معلمانی که پرداخت حقوق و مزایایشان به عهده موسسان است؛ کسانی که باوجود گذاشتن زمان و توان تفاوت محسوسی بین بحث حقوق و بیمه آنها با نیروهای رسمی آموزشوپرورش دیده میشود .
گلایه همیشگی و بهحق آنها نرخ حقالتدریس پایینشان در مقابل مدرک تحصیلی و مهارتشان است که بارها دیدهشده موسسان در پایان ماه زمانی که مورد پرداخت حقوق میرسد در کمال ناباوری تعطیلات رسمی و غیررسمی را نیز کسر کرده و مبلغ دریافتی ناچیزشان افتی چنددرصدی را خواهد داشت.
آنها علاوه بر بحث درآمدشان دغدغهای دیگر دارند به نام بیمه؛ اگر به لیست بیمه این مدارس نگاهی بیندازیم خواهیم دید که ساعت تدریس و ساعت بیمهشدن آنها از سوی کارفرمایان همخوانی نخواهد داشت و شاید اصلا نامی از بعضی از آنها در لیست بیمه مدارس وجود نداشته باشد و جایگزین آنها فرزندان اقوام و آشنایانی است که خود حق بیمه را به موسسان پرداخت میکنند.
باوجود تداوم این دو نارضایتی که باوجود قانون کار نمیتوان از آن چشم پوشید این معلمان به دنبال حق تضییعشده دیگری نیز هستند به نام «هویت و شناسنامه معلمی» تمام اعتبار آنها در آموزشوپرورش در برگی خلاصهشده است به نام «برگه گزینش» که فقط اعتبارش ورود به مدارس غیردولتی و مجوز تدریس است و بهغیراز آن هیچ مدرک شناسایی دال بر معلم بودن خود ندارند.
در مدارس غیردولتی حق این نیروها با توجه به منزلت آنها رعایت نمیشود اما آنها به علت بقاء در جایگاه حرفهای خود و دور نشدن از این بازار کار نامتعادل در بسیاری از مسائل سکوت میکنند و این مهر سکوت که بر لبانشان زدهاند تاییدی خواهد بود بر ادامه تضییع حق آنها که شاید به همین دلیل باشد که کمتر دیدهشدهاند و در بین سهمیههای استخدامی آموزشوپرورش برای آنها کمتر امتیازی در نظر گرفتهشده است.
امنیت شغلی نیروهای آزاد همیشه مورد تهدید بوده است و هیچکدام از آنها به سال تحصیلی بعد با چشم اطمینان نگاه نمیکنند، در نحوه پرداخت حقوقشان نیز هیچ وحدت رویه و اشل خاصی وجود ندارد و این امکان وجود دارد که یک فرد در دو مدرسه یا دو معلم با شرایط مشابه در یک واحد آموزشی دریافتیهای متفاوتی را تجربه کنند زیرا هر مدرسه با توجه به شرایط خود نرخ حقالتدریس را مشخص میکند و عدم تدوین دستورالعملهای یکسانسازی حقوق و مزایا معلمین غیرانتفاعی سراسر کشور خود نشان بیتوجهی به نیروهای آزاد در آموزشوپرورش است. درصورتیکه چند سالی است که تعین نرخ شهریه مدارس ارتباط مستقیمی با نیروی انسانی و عواملی مثل میزان حقالزحمه دبیر،بیمه همکاران و... دارد اما بهره نیروهای آزاد از افزایش نرخ شهریهها بسیار ناچیز است؛ شاید بتوان گفت به نام آنها و به کام موسسان آنها است.
در بخش کیفیت و توانمندیسازی معلمان در مدارس غیردولتی نیز همیشه بحث برگزاری دورههای ضمن خدمت و یا بدو خدمت مورد تاکید مسئولین بوده است که در این زمینه نیز بار مالی این دورهها به دوش خود معلمان است و شاید بر اساس بخشنامههای ارسالی سهمی برای موسسان در نظر گرفتهشده است اما آنها در این مورد نیز شانه خالی کرده و هزینه را بر عهده معلم میگذارند .با توجه به تمام معایب برشمرده شده بالا، هنوز هستند افرادی که این روزها برای رسیدن به این جایگاه متزلزل لحظهشماری میکنند و امیدی در ناامیدی حضور در آموزشوپرورش را به انتظار نشستهاند معلمانی که امنیت شغلی آنها حتی از سوی دانشآموزان نیز مورد تهدید قرار میگیرد اما بازهم تلاششان برای راه یافتن به این چرخه، کاسته نمیشود.
به این امید روزی این معلمان بدون شناسنامه نیز جایگاهی متناسب با منزلت انسانی و حرفهای خود در آموزشوپرورش کسب کنند که آن نیز نگاهی از بالا را میطلبد که معلم ، معلم است یا حکمی در دست با ردیف استخدامی یا برگهای با یک شماره گزینش!
روزنامه همدلی