افسانه ی افزایش 67 درصدی دستمزد و حقوق/آمار اشتباه شایسته دولت تدبیر و امید نیست/برای ماندن، نباید به هر شیوه ی غیر اخلاقی متوسل شد/ ماشین حساب وزیر اشتباه حساب می کند/این آمار کذب تشویش اذهان عمومی است/محمد بطحایی استعفا دهد
یکم ) آیا در این دوسال بیش از 67 درصد به حقوق و دستمزد معلمان اضافه شده است؟ این ادعایی است که علی اصغر فانی در گفت و گو با سیمای جمهوری اسلامی ایران و بعد از منتشر شدن شایعه ی استعفایش، مطرح کرده است. چند روز بعد هم محمد بطحایی معاون پشتیبانی آموزش و پروش، این رقم را درست اعلام می کند. عدد اعلامی بطحایی، نزدیک 68 درصد افزایش را نشان می دهد. او می گوید: " از آن جايي كه رشد ميانگين حقوق فرهنگيان در آبان ماه 94 را با شهريورماه 92 مقايسه كنيم، مشاهده مي شود كه ميانگين حقوق و مزايا از مبلغ 12 ميليون 565 هزار ريال در شهريور ماه 92 به 21 ميليون و 75 هزار ريال در آبان ماه 94 رسيده و اين ميزان رشد 67 و 7 دهم درصدي را نشان مي دهد. "
اما آیا این میزان افزایش درست است؟ حداقل از دو راه می توان به این سوال پاسخ گفت؛ اول این که از تک تک فرهنگیان سوال کرد که در این دوسال، چه میزان افزایش داشته اند و سپس میانگین این افزایش ها را حساب کرد. این کار البته شاید مشکل باشد و امکان آن برای یک نهاد غیر دولتی و به خصوص یک تشکل معلمی چندان میسر نباشد؛ اگر چه که راهی دقیق و صحیح، برای راستی آزمایی مدعای افزایش 67 درصدی است.
راه دوم این است که با توجه به اعداد و ارقام مسئولین دولت، از جمله محمد بطحایی، به بررسی این مدعا بپردازیم. دراین یادداشت ما از همین راه، به نقد مدعای افزایش 67 درصدی خواهیم پرداخت.
دوم ) به گفته های زیر توجه کنید:
الف) محمد باقر نوبخت، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، در مرداد 94 در حضور روسای آموزش و پرورش میانگین حقوق معلمان را یک میلیون و هفتصد و هفتاد هزارتومان اعلام کرده است. علی اصغر فانی و محمد بطحایی هم اعتراضی نکرده اند و این رقم را قبول کرده اند. توجه داشته باشیم که محمد بطحایی در شهریور 93 میانگین دستمزد و حقوق را یک میلیون و پانصد هزارتومان اعلام کرده بود.
ب) محمد بطحایی مدعی است که بعد از اجزای رتبه بندی، میانگین حقوق و دستمزد به دومیلیون و صد و هفتاد و پنج هزار تومان رسیده است.( فعلا این مدعا را می پذیریم، اگر چه که این مدعا هم نادرست است)
ج) در سال 93 افزایش دستمزد 20 درصد، در سال 94 ، 14 درصد و افزایش ناشی از رتبه بندی ( یعنی از رقم 1770 تا 2175 میلیون)، تقریبا معادل 23 درصد است.از جمع این سه عدد عدد 57 درصد به دست می آید که 10 درصد کمتر از مدعای فانی و بطحایی است.
نتیجه : ادعای افزایش نزدیک 68 درصد کذب محض و تشویش اذهان عمومی است.
سوم ) حال بینیم آیا این مدعای بطحایی، مبنی بر این که میانگین حقوق معلمان بعد از رتبه بندی به 2175 میلیون تومان رسیده، درست است؟ به اعداد و ارقام زیر توجه کنید:
الف) می دانیم که کل اعتبار رتبه بندی در سال 94، 1350 میلیارد تومان بوده است. اگر این اعتبار را به تعداد 970 هزار نفر معلم شاغل تقسیم کنید، به این معنی است که از نیمه دوم سال 94، میانگین به هر معلم، در خوش بینانه ترین حالت 232 هزارتومان اضافه شده است.
ب) محمد باقر نوبخت در شهریور سال 94 اعلام کرده بود، که میانگین دستمزد معلمان 1770 میلیون تومان است که اگر این عدد را از مهر ماه به اضافه 232 هزارتومان کنیم، می شود کمی بیشتر از دومیلون تومان.
نتیجه: این گفته ی بطحایی مبنی بر این که میانیگن حقوق و دستمزد بعد از اجرای رتبه بندی، 2175 میلیون تومان است، کذب محض است و مصداق تشویش اذهان عمومی.
چهارم ) اگر اکنون میانگین حقوق کمی بیشتر از 2 میلیون تومان است، پس میزان دقیق افزایش دستمزد و حقوق در این دو سال چقدر بوده است؟ به اعداد زیر توجه کنید:
الف)به روایت نوبخت و تایید بطحایی، میانگین دستمزد در شهریور 94، 1770 میلیون تومان بوده است. بعد از اجرای رتبه بندی، چنان که نشان دادیم، به طورمیانگین، 232 هزارتومان به هر معلم اضافه شده است و این یعنی افزایش نزدیک 18 درصد.
ب) از جمع افزایش دستمزدها در زمان فانی؛ یعنی 20 درصد سال 93، 14 درصد سال 94، و 18 درصد بعد از اجرای رتبه بندی، عدد 52 درصد به دست می آید.
نتیجه: افزایش دستمزدها در زمان فانی بیش از 50 درصد بوده است و رقم 67 درصد و میانگین حقوق 2175 میلیون تومان کذب محض است و مصداق بارز تشویش اذهان عمومی.
پنجم ) محمد بطحایی آمار دیگری را هم بیان کرده که متفاوت با آمار کیارشی، معاون اسبق پشتیبانی آموزش و پرورش است. توجه داشته باشیم که کیارشی، معتمَد علی اصغر فانی هم بوده و در بستن بودجه 93 آموزش و پرورش، نقش داشته و به گفته فانی در جلسه تودیعش، پایان یافتن مدت ماموریتش، علت اصلی رفتنش از آموزش و پرورش بوده است. مطابق آن چه کیارشی و روابط عمومی حاجی بابایی اعلام کرده اند، میانگین حقوق و دستمزد در سال 92، 1342 میلیون تومان بوده است؛ در حالی که محمد بطحایی این رقم را،1256 میلیون تومان اعلام می کند. درباره درستی و یا نادرستی این رقم البته نگارنده نمی تواند داوری کند اما دیده است که قبلا علی اصغر فانی و محمد بطحایی، در عملی غیر اخلاقی، ادعای کسری بودجه به میزان 5000 میلیارد تومان را از دوره قبل کرده اند، که البته آن نیز مانند بسیاری از آمارهای فانی و بطحایی، کذب محض است.
ششم ) گفته بودند که « آن مرد که دروغ می گفت» رفته است و در دولت تدبیر امید، محال است که آمار کذب و دروغ اعلام شود؛ اما چنان که نشان دادیم، در آموش و پروش، این اتفاق نیفتاد و هنوز هم با آمار کذب و دروغ، سعی در تایید خود و اقناع افکار عمومی دارند. شایسته دولت تدبیر و امید نیست که منتصبانش، برای ابقا و تایید خود، به آمار نادرست و به شیوه ی آن « مرد که دروغ می گفت »، عمل کنند.
هفتم ) صحه نهادن محمد بطحایی بر افزایش 67 درصدی دستمزدها، که توسط علی اصغر فانی اعلام شده بود، نشان داد که خود وی منشا و منبع آمار نادرست متعددی است که علی اصغر فانی اعلام می دارد .هنوز وعده افزایش حداقل 300 هزار تا 800 هزار تومان فانی، در گوش ها نواخته می شود. هنوز این ادعای کذب که 99 درصد از بودجه، صرف دستمزد می شود، بر سر زبان ها است. هنوز مدعای کذب فانی، در جلسه استیضاحش مبنی بر افزایش امتیاز فوق العاده شغل از 1300 به 1500 در اذهان است. ارقامی که فانی با اعتماد به محمد بطحایی، بی محابا اعلام می دارد. تعجب من از فانی است که اعتبار بیش از چهل ساله خود را، با اعتماد به تیم ناکارآمدِ مالیش بر باد فنا داده است. عزل یا استعفای محمد بطحایی، که البته حسن خلقش ستودنی است، ضروری ترین کاری است که می تواند فانی بکند. جالب این که در میان مشاوران و منصوبان فانی، کسانی هستند که هم به دولت تدیبر و امید نزدیک تر اند و هم در مسائل مالی، از محمد بطحایی ماهرتر و با سابقه تر اند. حق این است که محمد بطحایی در این سمت، نوآموزی بیش نیست که با آزمون و خطا به پیش می رود و چنان که برخی می گویند، خواب وزارت می بیند. علت این همه اعتماد فانی به وی برای چیست؟ اعتمادی که به قربانی کردن خودش خواهد انجامید.
هشتم ) این روزها علی اصغر فانی بیشتر از همه ی روزها، تنها و خسته است. اعتماد تعداد زیادی از معلمان نسبت به او از دست رفته، در خبرگزاری رسمی دولت، شایعه ی استعفایش را منتشر می کنند، او به منصوبان و مدیرانش هم اعتماد ندارد. در این اوضاع، حلقه ای او را در میان گرفته اند که اولا کمترین قرابت را با دولت تدبیر و امید دارند و نیز ناکارآمدند و صلاحیت لازم را ندارند.
فانی امروز می تواند به عیان، نتیجه اعتمادش را به آن ها ببیند. تراژدی آن جا تکمیل می شود که منسوبان و اهل بیت فانی، برای کمک به وی، آشکارا به میدان می آیند و اوضاع آموزش و پرورش را بدتر از قبل می کنند و چه مظلوم، معلمانی که می پندارند مدیرانشان به فکر سامان دادن وضعیت مدارس و آموش و پروش اند.
برادرانه این سخن حافظ را به فانی یاد آور می شوم که:
به طهارت گذران منزل پیری و مکن /خلعت شیب به تشریف شراب آلوده
نهم ) برای نشان دادن اوضاع وخیم وزارت خانه، و بیان این که در وزارت خانه جنگ داخلی است و تا این جنگ به پایان نرسد، محال است که اوضاع آموزش و پرورش سامان یابد، یادداشتم را با بخشی از گفته های یکی از منسوبین و اهل بیت فانی، در یکی از گروه ای تلگرامی ، و با حضور خبرنگاران آموزش و پرورش، به پایان می برم: " من تهيه كننده هستم و نيازي به كسب مسئوليت ندارم چون احساس مي كنم عاقل هستم و نيز شهوت مسئوليت هم ندارم كه دنبال آن باشم. اينجانب را به دليل بي نتيجه بودن فعاليت روابط عمومي، به اپ دعوت كردند. " " بنده در جلسه اي در حضور جناب آقاي وزير و برخي از معاونين محترم و جناب آقاي ... گرامي و ..... نازنين نقطه نظرات خودم را در خصوص بي دانشي ايشان در خصوص روابط عمومي عنوان كردم كه منجر شد به تهديد استعفاء ايشان و از آن روز حقير سواستفاده چي شدم ...لازم ديدم متذكر بشوم كه اينجانب قبل از نسبت با آقاي وزير، از سال ٦٨ افتخار خبرنگاري و سردبيري را داشتم و در زمينه سياست گذاري فرهنگي تاليفاتي دارم. "
تو خود حدیث مفصل بخوان زین مجمل....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید