پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی میداد.
از او پرسید : آیا سردت نیست؟
سرباز گفت: چرا ای پادشاه ! اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر میروم و لباس گرم برایت می آورم.
سرباز ذوق زده شد اما پادشاه غرق در احوالات اندرونی قصر ، وعدهاش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده سرباز را در حوالی قصر ، در حالی که در کنارش نوشته ای بود پیدا شد: ای پادشاه ؛ من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل میکنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.
کاش وعده ی بهبود معیشت فرهنگیان سر نمی دادید !
وعده های عملی نشده پیرامون رتبه بندی و معوقات و آن فاصله قشر فرهنگی از نظام را بیشتر کرد.
جناب رضامراد صحرایی
ما، در دنیایی زندگی می کنیم که رسانه گاها ابزاری می شود و رسوایی بیانات کذب مقامات را فریاد می زند حرف کذب و وعده ی عملی نشده و ناتوانی در اجرای گفته ها را رسانه ، « سند » میکند .
مخاطب را چه فرض کردید؟
بارها در مورد رتبه بندی و معوقات آن، پاداش پایان خدمت ،کمبود معلم و... هزاران مدل سخن گفتید.
یادمان نمی رود واریز حقوق در شب عید، عیدانه ی تلخ دولت کریمانه به قشر فرهنگی بود .به کارمندان ستادی وزارت آموزش و پرورش در شب یلدا مبلغ دو میلیون تومان را به عنوان رفاهیات دریافت کردند. در حالی که به فرهنگیان در هیچ مناسبتی غیر از « روز معلم » رفاهیاتی اندک و جزء پرداخت نمیشود ؛ این تبعیض ، باعث ایجاد نارضایتی و انتقاداتی در میان فرهنگیان شده است.
چقدر زیبا و هنرمندانه تلخ کامی ها را شبیه سازی می کنید ؟!
با شما بیش از این حرف و سخنم نیست . ما، در دنیایی زندگی می کنیم که رسانه گاها ابزاری می شود و رسوایی بیانات کذب مقامات را فریاد می زند حرف کذب و وعده ی عملی نشده و ناتوانی در اجرای گفته ها را رسانه ، « سند » میکند .
« آن کس است اهل بشارت که اشارت داند ».
ختم کلامم با رئیس دولت سیزدهم است.
جناب حجت الاسلام رئیسی!
طبق فرمایش مفسر بزرگ قرآن علامه جوادی آملی نباید مسئولیت اجرایی را به آدمهای خوب بی عرضه داد . حضرت امیر علیه السلام، کمیل را مسئول منطقهای نمود، سربازان اموی به این منطقه حمله بردند و آنجا را غارت کردند . حضرت نامهای به کمیل نوشته که در نهج البلاغه آمده است .
مضمون آن این است که برخی تنها به درد دعای کمیل میخورند ولی توان اداره یک منطقه را ندارند!
حواستان به فاصله ی جامعه فرهنگی کشور و نظام نیز باشد...
حداقل احترام دولت به مهمترین کانون تربیت و پرورش ،معرفی وزیری از بین جامعه ارزشمند فرهنگیان است.
برای چهار سال بعدتان از میان قشر فرهنگی و از بدنه ی سازمان کسی را برای وزارت انتخاب کنید که سابقه اجرایی لازم و درک جامعی از مسائل این وزارتخانه داشته باشد. امثال صحرایی و نوری ،اشراف لازم به مسائل دستگاه تعلیم و تربیت ندارد .
افرادی در جایگاه شهیدان رجایی و باهنر و وزیران کاردان و توانایی چون غلامحسین شکوهی که با عنوان پدر علم تعلیم و تربیت ایران شناخته میشود .... نشستهاند که با اظهار نظرهای متفاوت و سخنان تناقضآمیزشان وزارت آموزش و پرورش را دچار یک سردرگمی و بحران مدیریتی و ناهماهنگی نمودهاند.
جناب رئیس جمهور
ای کاش به آموزش و پرورش کشور بیشتر اهتمام ورزید و برای اعمال شیوههای درست چارهای بیندیشد.
برای نجات یک ملت باید به سراغ کودکان رفت .
« علیکم بالاحداث » .
اگر دستگاه تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین رکن نظام در دولت کریمه دیده نشود و افراد کاردان و شایسته و عالم و مجرب در رأس آن به کار گمارده نشوند هرگز دل و دین معلمان را نخواهید توانست به سمت نظام و تصمیمات آن متمایل کنید .
قطعا فرزندانی مخالف، نظام خروجی آموزش و پرورش ما خواهد بود.
اگر بهترین بودجه و بالاترین رقم درآمد کشور برایش تدارک نشود یقین بدانید و بدانند که به تمام ارکان کشور و نظام لطمه و آسیب جبران ناپذیر وارد خواهد آمد و علاج خسارتهای وارده ممکن نخواهد بود.
پس لرزهای این بی توجهی مسئولین قبل تر از شما در اغتشاشات و اعتراضات نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشگاهی و... در شهریور سال گذشته بر همگان عیان بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید