چاپ کردن این صفحه

ما به عنوان " عاملان ترسیم و تثبیت و استمرار " این وضعیت ، چه نمره ای به خود می دهیم ؟

آیا نظام آموزشی ایران حرفی برای گفتن دارد ؟

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

فرض کنیم فرد و یا هیاتی از یکی از کشورهای آسیایی وارد ایران شده و می خواهد ببیند که نظام آموزشی ایران – از زمانی که مدرسه دارالفنون توسط امیر کبیر بنیان نهاده شد تاکنون که در قرن بیست و یکم به سر می بریم –  و پس از این همه فراز و نشیب چه چیزی برای عرضه دارد ؟

مدتی است که این پرسش را از طیف ها و سطوح مختلف در نظام آموزشی می پرسم :

سه ویژگی مثبت برای آموزش و پرورش ایران را بیان کنید ؟

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

تاکنون حتی یک نفر هم نتوانسته است تا حداقل یک ویژگی مثبت و قابل دفاع که در برون دادهای نظام آموزشی قابل مشاهده و سنجش باشند را بیان نماید .

البته زمانی که سخنرانی های مقامات و مسئولان را می شنوی به مصداق همان مثل قدیمی که می گوید : هیچ بقالی نمی گوید که ماست من ترش است شروع به تشریح و فهرست کردن انواع آمارها و دست آوردها می کنند در حالی که خط تولید نظام آموزشی باید در محصولات آن قابل رویت باشد .

یکی از مغالطه های مرسومی و شایعی که البته توسط مسئولان و مقامات برجسته می شود و سعی می کنند آن را نشانه ی موفقیت عملکرد و وضعیت نظام آموزشی معرفی کنند ، مدال آوری دانش آموزان ایرانی در عرصه های مختلف جهانی است .

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

بر اساس اظهار نظری که قبلا معاون علمی و فن آوری رییس جمهور داشته ، ایران جزو کشورهای دارای بیشترین مدال المپیاد ارزیابی شده است . ( این جا )

بر اساس گزارش انجمن بین‌المللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی(IEA) که دو آزمون مهم یعنی آزمون تیمز هر ۴ سال یکبار و آزمون پرلز را هر ۱۰ سال یکبار برای ارزیابی عملکرد کشورها در آموزش علوم و ریاضیات و سواد خواندن برگزار می‌کند، رتبه ایران در سال‌های برگزاری این دو آزمون، پایین‌تر از میانگین سطح جهانی بوده است . ( این جا )

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

و این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که مدال آوران همچون نتایج کنکور متعلق به « مدارس خاص » بوده است  و البته بر اساس برخی آمارها بین ۷۷ تا ۸۲ درصد دانش‌آموزان دارای مدال طلای المپیادها متأسفانه ایران را ترک کرده‌اند .

واقعا این پرسش مطرح است که این نخبه گرایی محض چه دست آوردی برای جامعه ی ایرانی داشته است ؟    

آیا تاکنون وضعیت دانش آموزان ایرانی در زمینه ی سوادهای مورد نظر « یونسکو » مورد سنجش و پایش قرار گرفته است ؟

دانش آموزان ایرانی در حوزه های زیر ، چه نمره ای می گیرند : ( این جا )

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان

سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی

سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روش‌های پس‌انداز و توازن دخل‌ و خرج  اساسی ترین پرسشی که در راستای فراگرد « خودانتقادی » می توان و باید مطرح کرد این است که واقعا آموزش و پرورش ما در دوران مدرن چه حرفی برای گفتن و چه متاعی برای عرضه دارد ؟

سواد رسانه‌ای: این‌ که فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.

سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته

سواد رایانه‌ای: دانستن مهارت‌های راهبری رایانه

سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماری‌ها

سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیت‌ها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.

سواد بوم‌ شناختی: دانستن راه‌های حفاظت از محیط ‌زیست

سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریه‌های مختلف و ایجاد استدلال‌های منطقی بدون تعصب و پیش‌فرض

سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی

سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل‌ و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب

در حال حاضر و از نظر یونسکو ؛ ملاک باسوادی ؛ « توانایی ایجاد تغییر » است  . ( این جا )

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

نظام آموزشی ایران در زمینه « تربیت معلم » چه حرفی برای گفتن دارد ؟ هم و غم کنش گران آموزش به جای آن که معطوف به نظر یه پردازی برای شکل گیری الگوی « تفکر انتقادی » باشد معمولا روی « نرخ » چانه می زنند گویی اگر در رقابت کنکور وضعیت رتبه ها و دهک ها تغییر کنند ؛ انقلابی در نظام آموزشی رخ داده است !

چرا سواد و شهامت کنش گری آموزشی و مدنی ( Social mobility ) در میان معلمان ایرانی در حد و مقیاس نازلی قرار دارد ؟

این پرسش به جد مطرح است که پس از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و حضور سازمان عریض و طویلی مانند « نوسازی مدارس » چرا باید بیش از یک سوم مدارس در ایران در وضعیت « فرسوده و ناایمن » به کار خود ادامه دهند ؟

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

آیا تاکنون کسی به جد از خود پرسیده است که این حجم از « تقلب » در آزمون های مختلف نشانه ی چیست ؟

چرا تحول خاصی در موضوع « فرهنگ فحاشی » که قدمتی دیرینه در فرهنگ ایرانی دارد با وجود گسترش شبکه های اجتماعی صورت نگرفته و حتی تشدید هم شده است ؟

چرا در نظام آموزشی ایران به جای ارائه و بسط الگوهای « همکاری » دائما روی « رقابت » تاکید می شود و کسی هم به صور جد و بی رحمانه این وضعیت را مورد نقد قرار نمی دهد ؟

هم و غم کنش گران آموزش به جای آن که معطوف به نظر یه پردازی برای شکل گیری الگوی « تفکر انتقادی » باشد معمولا روی « نرخ » چانه می زنند گویی اگر در رقابت کنکور وضعیت رتبه ها و دهک ها تغییر کنند ؛ انقلابی در نظام آموزشی رخ داده است !

نظام آموزشی ایران چه حرفی برای گفتن دارد

از این جنس پرسش و دغدغه ها بسیار و بسیار می توان مطرح کرد .

 اساسی ترین پرسشی که در راستای فراگرد « خودانتقادی » می توان و باید مطرح کرد این است که واقعا آموزش و پرورش ما در دوران مدرن چه حرفی برای گفتن و چه متاعی برای عرضه دارد ؟

و ما به عنوان « عاملان ترسیم و تثبیت و استمرار » این وضعیت ، چه نمره ای به خود می دهیم .

سه شنبه, 02 مرداد 1402 14:06 خوانده شده: 341 دفعه

در همین زمینه بخوانید: