«امروز هم انتشار پاسخ سؤالات امتحان نهایی، ۸ دقیقه بعد از شروع آزمون در برخی کانالها در شبکههای اجتماعی آغاز شد؛ برخی از این کانالها سؤالات امتحانی و برخی نیز فقط پاسخ چند سؤال را منتشر کردند و مدعی شدند که پاسخ تمام سؤالات برای دانشآموزانی که هزینه را پرداخت کردند، ارسال شده است./تسنیم»
به همین زیبایی؛ به همین راحتی؛ همینقدر شیک؛ بدون درد و خونریزی!
هرچند رئیس مرکز سنجش آموزش و پرورش، مطلب را به سیاق معهود و روش مألوف، با ادبیاتی دوپهلو رفع و رفو کرد، لیک سابقهی این امر، گوش ما را بر این توجیهات فیلتر کرده!
پیش از انقلاب و در نخستین دههی پس از انقلاب، کنکور و امتحان نهایی بود، اما معضل نبود. روالی بود در عرض دیگر امور آموزشی و تحصیلی. کمکم روزگار، دیگر شد. سهمیهها و سفارشها بنا به مصالح گوناگون، قبولیهای پیشدانشگاهی و سپس ورود به آموزش عالی را در زمرهی امور حیثیتی قرار داد. این امر تا بدانجا پیش رفت که بسیاری از مسئولان و صاحبمنصبان، در عین ضیق وقت برای خارش سر، به انواع مدارک تحصیلی عالی نائل آمدند و پایاننامههایی را با نمرهی بالای ۱۹ به جامعهی علمی کشور تقدیم کردند!
به موازات چنین تساهل و تسامحی، از یکسو مؤسسات شبهمافیایی کنکورفروشی و از دگرسو شبکههای افشا و لو دادن سؤالات و نیز تنظیم قیمتها بنا به مصالح مسلمین(!)، زاییده و بالیده شدند و تا امروز هم یک سر از هفتسرشان با هیچ سنگی کوبیده نشده است؛ حقالناس را با پول معامله میکنند و بر خیل تحصیلکردگانِ سطحی میافزایند.
سخن من در این مکتوب، اصلاً متوجه دو گروه نامبرده نیست که از بس در هفده سال اخیر در مورد آنها نوشتهام و کِنِف شدهام، دیگر از قلمم خجالت میکشم؛ اما سخنم میتواند متوجه کسانی باشد که نمیدانم چرا این یک قلم تقلب را منافی امنیت ملّی در بُعد کلان ارزیابی نمیکنند؟!
جاماندگان از امتحان نهایی گذشته، چندروز پیش به جلسهی امتحان رفتند تا آخرین جهد خود را برای احراز عادلانهی آنچه سزاوارش هستند، به عمل آورند. تا آمدند روی صندلی امتحان جابهجا شوند، دست قضا و پای تقدیر، بیدستوپایشان کرد؛ ازیرا که رندانی پیشتر سؤالات را خریده بودند و نامردانی جلوتر جوابها را فروخته بودند؛ چقدر شیک و باکلاس!
حالا هم اگر ذرهای فکر کنید که این مکتوب، ذرّةالمثقالی تأثیر در اصلاح روند مذکور داشته باشد، خدایی مشغولذمّهی صاحب این قلم خواهید ماند؛ گفته باشم!
روزنامه اطلاعات