فرهیختگان ، روزنامه اصولگرای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به عملکرد دولت رئیسی نوشت : « طول عمر دولت رییسی هنوز به نیمه راه نرسیده، کژ کارکردهای موجود سبب شده تا تصویری از یک تیم شکست خورده در اذهان عمومی بازنمایی و تداعی شود .
چنین تصویری برای تغییر ، نیاز به تعویض برخی از اعضا و آوردن چهرههایی دارد تا بتواند با اصلاحات اساسی در حوزههای مختلف ، بخشی از گل های خورده را جبران کرده ، مانع از ثبت یک شکست سنگین شود».
پس از برکناری یا همان استعفای اجباری حجت اله عبدالملکی از وزارت «تکاور » و به دنبال آن پیاده شدن رستم قاسمی از هفت خوان دولت ، کابینه دولت رییسی کماکان در حوزههای دیگری مثل بهداشت و درمان، آموزش و پرورش ،حتی علوم یا «ارتباطات و فن آوری اطلاعات» نیاز به ترمیم جدی و راهگشا دارد. برخی از همین حضرات به سربازانی می مانند که یک شبه ، بدون تجربه کردن حتی یک روز معلمی در مدرسه ، بی آنکه مستظهر به حمایت فرهنگیان باشند به یمن سفارش ستاد انتخاباتی دولت، یک شبه استخدام قراردادی شده همان لحظه نیز به سرداری رسیدهاند!
به نظر می رسد نوبتی هم که باشد این بار نوبت یوسف نوری است تا به سبک و سیاق اسلاف و پیشینیان خود یعنی فانی و بطحایی، عذری را بهانه کرده ، زودتر از بقیه با پاستور خداحافظی کند .
کسی که به اذعان و اقرار خاص و عام ضعیف ترین وزیر در طول تاریخ یک صدساله آموزش و پرورش در ایران است که توانست در وقت اضافه بازی، پس از حذف باغ گلی و فیاضی از سوی مجلس ، با لابی برخی از نمایندگان و ستاد به اصطلاح فرهنگیان رییسی از جمله آقایان «ع» و «ح» با « م.م» از وزارتخانه ای سر برآورد که هرگز فکرش را نمی کرد.
کسی که تا دیروز برای رسیدن به یک معاونت آن هم در وزارتخانه تازه دایر شده گردشگری و میراث فرهنگی خدا ، خدا میکرد ناگهان در واپسین لحظه ها ، در اوج ناباوری، تکیه بر جایی می زند که نه سواد و دانش آن را دارد نه تجربه زیسته موفقی از پیش به عنوان« آثار ماتقدم» در آن وزارتخانه به یادگار گذاشته است که عصای راهش باشد.
روزی نیست که سوتی های مکرر جناب وزیر ، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی خبر ساز و زبان زد نباشد.
از افزایش حقوق معلمان متناسب با تورم ایران و جهان بگیر تا ارجاع شناسایی آسیب های کنکور و آفات تربیتی به وزارت بهداشت و درمان ، مدیریت بحران با بلوک چینی و قس علی هذا !
پر معلوم است که پیشرفت و انحطاط هر ملت و کشوری نتیجه پیشرفت و انحطاط دستگاه تعلیم و تربیت آن کشور است.
اگر « حقیقت این است که نظام فکری ، اعتقادی و هویت ملی افراد هر جامعه و دریک کلام ، «فرهنگ» هر جامعه عمدتا در آموزش وپرورش یعنی مدرسه شکل می گیرد ، سزاوار نیست هدایت و راهبری چنین جایگاه رفیع و شامخی که روز و روزگاری مزین به نام امثال احمد آرام ها ،غلامرضا عسجدی ها ، رضا زاده شفق ها ، حسابی ها ، غلامحسین شکوهی ها و دیگر معلمان نام آشنا و فرهیخته بوده ، به کسانی سپرده شود که در یک پایش و نظر سنجی ساده از معلمان در قعر محبوبیت و مقبولیت سازمانی قرار دارند.
برخی از همین حضرات به سربازانی می مانند که یک شبه ، بدون تجربه کردن حتی یک روز معلمی در مدرسه ، بی آنکه مستظهر به حمایت فرهنگیان باشند به یمن سفارش ستاد انتخاباتی دولت، یک شبه استخدام قراردادی شده همان لحظه نیز به سرداری رسیدهاند!
قریب به اتفاق نمایندگان مجلس کنونی که در انتخاب مدیران کل آموزش و پرورش استانها با شخص وزیر و وزارتخانه کنار آمده ، به مراد و مطلوب خویش در حوزه انتخابیه رسیدهاند طبیعی است که نسبت به این مسئله خطیر یعنی شایستگی های مورد انتظار در شخص وزیر، بی تفاوت بوده ، سکوت اختیار کنند که البته چنین سکوتی هرگز نشانه رضا نیست .
اما انتظار نمی رفت دولت آقای رئیسی خاصه سرکار خانم دکتر علمالهدی به عنوان یک استاد فرهیخته و نام آشنای دانشگاه که به خوبی به نقش و اهمیت وزیر در این وزارتخانه راهبردی واقفند به عنوان همسر و مشاور امین رییسجمهور محترم، به حداقل ها رضایت داده ، حمایت یک میلیون معلم را به عنوان بخشی از سرمایه عظیم اجتماعی نادیده بگیرند.
امیدوارم دولت، جبران مافات کرده ، با رجوع دوباره به معلمان ، راه را برای انتخاب دوباره وزیری عالم، دانشمند و کاربلد هموار سازد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید