پس از سالها کشاکش به نظر میآید قطار رتبهبندی به مرحله جدیدی وارد شده است، این در حالی است که بعید میدانم معلمی به یاد بیاورد که دیدگاهش را در این باره شنیده باشند ؛ حداقل من با تجربه کار در دانشگاه فرهنگیان، مدارس، پژوهشکدهها و... فراخوانی برای گردآوری دیدگاه معلمان ندیدهام .
فقدان مشارکت مستقیم معلمان بهعنوان افرادی که تجربیات ملموسی از فضاهای آموزشی دارند منجر به این شده هر دستورالعمل بالادستی که در اتاقهای وزارت و مجلس تدوین شدهاند بهسرعت و با تیزبینی معلمان تبدیل به اوراق به دردنخور بشوند.
با نگاهی به چند مقاله و سایت خارجی در این باره متوجه چند نکته جالب توجه در Classify کردن معلمان برای پرداخت حقوق میشویم ؛ از جمله این موارد وجود مکانیسم «چانهزنی» است؛ یعنی فرآیند تعیین رتبهها با مشارکت و گفت و گوی فعال خود معلمان در هر منطقه شکل میگیرد.
( نردبان شغلی معلمان در سنگاپور )
نکته مهم دیگر که به نظر میآید از زمینههای اساسی اجرای طرحهای رتبهبندی است، ایجاد مکانیسمهای فعال و پویا برای درجهبندی معلمان در «طول زمان» است که منجر به صدور اعتبار نامههایی ازجمله «معلم حرفهای» میشود، این مکانیسمها شامل پیچیدگیهای امر معلمی، از جمله شیوهها تدریس، برون داد های کلاسی، پیشرفت دانش آموزان مشکلدار و...است.
سابقه تدریس، مدرک تحصیلی یا مدارک معادل که در آموزشگاههای ویژه توانافزایی معلمان در نظر گرفته میشود نیز نقش قابلتوجهی در این دستهبندی دارد . وجود چنین آموزشکدههایی به نظر میآید ازجمله ضرورتهای زیر بنایی اجرای طرحهایی رتبهبندی است، چراکه فضای عمومی دانشگاهها ممکن است کمتر استانداردها و ارزشهای معلمی را پرورش دهند؛ اما آموزشکدههای حرفهای ویژه معلمان میتواند این ضعف را پوشش دهد و بهعنوان ملاک مهمی در این فرآیند در نظر گرفته شود.
( رهبری معلم و توسعه ی حرفه ای ؛
در سنگاپور ، معلمان ارشد و مدیران در جهت یافتن و کشف پتانسیل تربیت می شوند و آن را از طریق ارائه انواع مختلف فرصت های رهبری به معلمان توسعه می بخشند )
یکی از مواردی که مرور دستورالعملهای فعلی ابلاغشده به ذهن میآورد این است که بهشدت «کلاس زدایی» شده هستند . معلمان متمرکز بر کلاس درس، معلمانی که روابط پویا با دانش آموزان و اولیای آنها دارند، خلاق و بهکاربرنده دانشهای روز در بهبود یادگیری دانش آموزان هستند، مشفقانه و فداکارانه کار میکنند، زمانهای بیشتری را برای کار خود صرف میکنند در مقایسه با معلمانی که کتاب مینویسند، مقالات دانشگاهی تولید میکنند، به سازمانها یا نهاد های خاصی نزدیک هستند از رتبههای کمتری برخوردار میشوند؛ بعید نیست این اتفاق منجر به برگرداندن توجه معلمان به فعالیتهای «برون کلاسی» از قبیل آنچه یاد شد گردد و اگر چنین شود خلاف جهت اهداف واقعی چنین طرحهایی عمل کرده است که احتمالاً ارتقا انگیزه معلمان در راستای بهبود فرآیندهای آموزشی و پرورشی است.
ممکن است در دفاع از دستورالعمل حاضر ، تدوینکنندگان آن مدعی باشند که باید از یک نقطه شروع کرد و در ادامه راه نواقص و ضروریات آن را رفع کرد و بهبود بخشید ؛ هرچند بر این پاسخ نقدهای روشنی وارد است اما حداقل آن است که درخواست شود، لطفاً نقشه راه برنامههایی که برای بهبود این نظام رتبهبندی دارید را هم زمان منتشر و تشریح کنید، چراکه طرح فعلی ناکافی و نگرانکننده است.
صفحه instagram