چاپ کردن این صفحه

«به دلیل بی توجهی به تجربیات گذشته ، رتبه بندی نیز به زودی به سرنوشت طرح تقسیم معلمان به رتبه های پایه ، ارشد ، خبره و عالی دچار خواهد شد . بررسی انتقادی چرایی ناکامی تجربیات پیشین مانند قانون مدیریت خدمات کشوری و .... می توانست رتبه بندی را به سرنوشت امروزی تبدیل نکند»

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان !

سیدهادی عظیمی/ معلم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان و قرار است چه چیزی را در معلمان بسنجد

« قانون رتبه بندی معلمان » مدت هاست تصویب و به دولت ابلاغ شده است و باید اجرا گردد . مقدمات اجرای  قانون رتبه بندی در حال انجام است ولی قانون فعلی و آئین نامه آن  با یک دهه انتظار  جامعه معلمان متفاوت است . معلمان انتظار داشتند که با تصویب رتبه بندی تحول اساسی در میزان حقوق آن ها به وجود آید و عدالت مطلوب آنها تا حدی به نتیجه برسد.

سرنوشت فعلی رتبه بندی به ابهام ها و ایرادهای اساسی آن بر می گردد . وجود نهاد بی طرف برای  رتبه بندی ، جلب حمایت بدنه معلمان و تغییر نگرش ایدئولوژیک به معلم نیز از مواردی می باشد که لازمه رتبه بندی است .

اول : رتبه بندی  به چه کاری می آید ؟

از سال 1390 بر اساس سند تحول بنیادین از رتبه بندی فرهنگیان به عنوان راهکاری برای تحول در آموزش و پرورش نام برده شد. هیچ گاه در طول یک دهه گذشته مشخص نگردید که رتبه بندی کدام مشکل آموزش و پرورش و معلمان را حل  خواهد کرد ؟ اصرار برخی جریان ها و وزرای سابق بر اجرای رتبه بندی و بیانیه های پیاپی برخی تشکل ها فضایی را به وجود آورد که حتی پرسش از ماهیت رتبه بندی با جواب های تلخ رو به رو می شد . اینکه یک معلم را معلم و دبیر بنامیم یا اینکه مربی معلم یا استاد معلم باشد چه تفاوتی دارد؟ ابهام در تعریف جایگاه و کارکرد رتبه بندی و فقدان گفت و شنود موثر و مستمر در مورد آن از مهم ترین عوامل شکل گیری معضل فعلی است . رتبه بندی در میانه کارزار سیاستمدارانی که آن را فرصت مناسبی برای فشار به دولت قبل می دانستند و تشکل هایی که خیابانی شدن اعتراض را مقدم بر منطق و گفت و شنود می دانند قربانی شد و ابعاد آن مورد توجه و بررسی و نقد قرار نگرفت.

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان و قرار است چه چیزی را در معلمان بسنجد

دوم : بی توجهی به تجربیات گذشته

  مدت هاست که معلمان به رتبه های مختلف تقسیم شده اند که در ابتدا با سخت گیری  و بررسی مدارک انجام می شد. به تدریج رتبه بندی فوق به صورت معمولی با توجه به بالارفتن  سنوات هر معلمی صورت می گرفت. آئین نامه نویسی در مورد قانون رتبه بندی نیز مشمول رتبه بندی فوق  خواهد شد . آنچه مسئولان به آ ن توجه ندارند مطالبات بدنه معلمان است که به اجبار دولت و وزارت آموزش و پرورش را مجبور به تمکین خواهد کرد. به دلیل بی توجهی به تجربیات گذشته ، رتبه بندی نیز به زودی به سرنوشت طرح تقسیم معلمان به رتبه های پایه ، ارشد ، خبره و عالی دچار خواهد شد . بررسی انتقادی چرایی ناکامی تجربیات پیشین مانند قانون مدیریت خدمات کشوری و .... می توانست رتبه بندی را به سرنوشت امروزی تبدیل نکند .

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان و قرار است چه چیزی را در معلمان بسنجد

سوم: بی توجهی به ملزومات رتبه بندی

بر اساس ماده 1 قانون رتبه بندی : « افزایش کیفی فرآیند تعلیم و تربیت، اعتلای کرامت و منزلت اجتماعی معلمان، استقرار نظام پرداخت ها بر اساس تخصص و شایستگی‌ها، عملکرد رقابتی معلمان، مهندسی نیروی انسانی، توسعه مستمر و نظام مند شایستگی‌های عمومی، تخصصی، حرفه ای و تربیتی و کیفیت عملکرد معلمان، تقویت انگیزه و رضایت مندی شغلی و ارتقای تعهد و تقویت هویت حرفه ای معلمان براساس نقشه جامع علمی کشور و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش » هدف این قانون برشمرده شده اند .  ولی در متن قانون ارتباط اهداف فوق با روش رتبه بندی مشخص نیست .

رتبه بندی در شرایط مطلوب تا حدی اهداف فوق را تامین می کند ولی در شرایطی که آموزش و پرورش با ده ها مشکل و معضل روبه رو است سخن گفتن از رتبه بندی  به یک شوخی شبیه است . فقدان نگاه جامع به نیروی انسانی آموزش و پرورش از جمله مواردی است که اهداف فوق را دست نیافتنی خواهد نمود . وجود نهاد بی طرف برای  رتبه بندی ، جلب حمایت بدنه معلمان و تغییر نگرش ایدئولوژیک به معلم نیز از مواردی می باشد که لازمه رتبه بندی است . بندهایی از معیار های رتبه بندی مثل ساعت های ضمن خدمت و تقدیر نامه نیز در شرایطی که ضمن خدمت ها بی کیفیت و فاقد هر نوع آموزش است و تقدیر نامه ها نیز  در عموم موارد عادلانه صادر نمی گردد به جایگاه رتبه بندی ضربه می زند . با توجه به موارد فوق لازمه های رتبه بندی در شرایط فعلی وجود ندارد .

چهارم : نگرش غیر حرفه ای به معلمی

 به رسمیت شناختن حرفه معلمی به عنوان یک حرفه تخصصی  یکی از مهم ترین مواردی است که در رتبه بندی مورد بی توجهی قرار گرفته است . حرفه ای شدن معلمی به این معناست که معلم نه به عنوان کارمند دولت که به عنوان یک حرفه مستقل  همچون پزشک ، مهندس و دارای شرایط و ویژگی های مختص خود دیده شود . در صورت به رسمیت شناختن حرفه معلمی معیار های سنجش و ارزیابی آن نیز متفاوت خواهد بود . اگر معلم در فعالیت خود موثر  و موفق باشد ولی مقاله یا کتابی نداشته باشد و از امتیازات رتبه بندی برخوردار نشود به نارضایتی بیشتر دامن می زند. بی توجهی به معیارها و سنجه هایی که به صورت واقعی تر فعالیت حرفه ای معلمان را مورد بررسی قرار دهد مقدمه رتبه بندی موفق است . نگرش غیر حرفه ای به معلمی دلیل اصلی ناکامی قانون  رتبه بندی می باشد.

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان و قرار است چه چیزی را در معلمان بسنجد

پنجم : تفاوت مدرسه و دانشگاه

یکی از مهم ترین  اشکالاتی که بر تهیه و تصویب  رتبه بندی و به ویژه آئین نامه آن سایه انداخته است نگرش مساوی به مدرسه و دانشگاه  است . به همین دلیل از معیارهایی در آئین نامه استفاده شده است که فراخور اساتید دانشگاه است در حالی که دانشگاه نهاد تولید علم است ولی مدرسه نهاد تولید علم نیست .  اگر معلمی فاقد کتاب و مقاله باشد نیز از جایگاه معلمی وی کاسته نمی شود . این نگرش غلط نگرش یکسان به مدرسه و دانشگاه نمایانگر این است که مدرسه به عنوان قلب تپبنده آموزش و پرورش چندان مورد توجه جدی و اساسی مسئولان امر نیست و شناختی از آن وجود ندارد .

موارد فوق ؛ رتبه بندی را به یک « داستان پر آب چشم » تبدیل کرده است که نه تنها اهداف مذکور در ماده 1 قانون را جامه عمل نمی پوشاند که به نارضایتی در میان معلمان دامن  خواهد زد و یک تجربه ناکام  بر تجربیات ناکام گذشته می افزاید .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

داستان پر آب چشمی به نام رتبه بندی معلمان و قرار است چه چیزی را در معلمان بسنجد

یکشنبه, 04 تیر 1401 17:24 خوانده شده: 1465 دفعه

در همین زمینه بخوانید: