چاپ کردن این صفحه

صدای معلم : در این مدت مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نشست رسانه ای با خبرنگاران برگزار نکرده است . حتی به مناسبت « روز خبرنگار » که ادارات و مناطق در سراسر کشور کم و بیش با رسانه ها نشست تعاملی گذاشته و پیامی صادر می کنند به نظر می رسد که در مانیفست مدیریتی « فولادوند » رسانه و پاسخ گویی به افکار عمومی جایگاهی ندارد !

فولادوند ؛ مدیرکل ناکارآمد آموزش و پرورش شهر تهران

رضا مرادی

گروه استان ها و شهرستان ها/

« عبدالرضا فولادوند » در 26 آبان 1397 توسط « سیدمحمد بطحایی » وزیر وقت آموزش و پرورش به مدیر کلی آموزش و پرورش شهر تهران منصوب گردید .

در این مدت مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نشست رسانه ای با خبرنگاران برگزار نکرده است . حتی به مناسبت « روز خبرنگار » که ادارات و مناطق در سراسر کشور کم و بیش با رسانه ها نشست تعاملی گذاشته و پیامی صادر می کنند به نظر می رسد که در مانیفست مدیریتی « فولادوند » رسانه و پاسخ گویی به افکار عمومی جایگاهی ندارد .

علی رغم انتشار گزارش ها ، اخبار و مطالب انتقادی در « صدای معلم » تاکنون هیچ گونه پاسخ و یا جوابیه ای برای این رسانه ارسال نشده است .

حتی علی رغم صدور بخشنامه وزارتی مبنی بر » الزام دعوت از خبرنگاران و رسانه ها به جلسات شوراهای آموزش و پرورش استان ، شهرستان و مناطق  » ( این جا ) در این مدت دعوتی از رسانه ها برای انجام این مهم صورت نگرفته است .

 

انتقاد از اداره کل آموزش و پرورش تهران

نگارنده بر اساس مسئولیت و تعهد معلمی خود به صورت خصوصی و پیامکی، معضلات و مشکلات عدیده ­ی موجود در آموزش و پرورش پایتخت را به شخص آقای مدیر کل اطلاع­ رسانی و گوشزد نموده ­ام اما متاسفانه ایشان بر خلاف منش و روش یک مدیر مسئول انقلابی و اصلاح­گر نه تنها وقع و عنایتی به تذکرات اینجانب و دوستان دیگر قائل نشده بلکه با روشی ناصحیح، ناصحان را رانده و با استبداد در اندیشه و عمل به اقداماتی دست یازیده است که خروجی آن در عمل و انعکاس آن در جامعه اساساً مفاهیم تعلیم و تربیت صحیح و بر اساس اسناد بالادستی را در حوزه ­ی آموزش و پرورش شهر تهران مخدوش نموده و از مسیر صواب خارج ساخته و تبعات نامبارکی را در این خصوص به وجود آورده است و یا به اقداماتی که می­ باید ورود نکرده که این خود نیز نقض غرض بوده و چالش ­های منفی متعددی را در حوزه ­ی کاری و مدیریتی ایشان سبب گردیده است که خروجی آن ذبح تعلیم و تربیت در جایگاه خاص و عام آن، شایسته­ سالاری و فضیلت­ مندی، اغتنام فرصت­ ها و آنچه که به صلاح آموزش و پرورش شهر تهران می­ باشد، بوده است.

ظاهراً ایشان و تیم مشورتی اش به روش و سیاست تعمیر و نه تعویض اعتقاد دارند در حالی که در جامعه ­ی مبتنی بر نظام مدنی امروز و بر اساس سیاست علوی نباید عطف به ماسبق کرد و باید با مدیریتی عاقلانه، به روز و شجاعانه با عوامل و سرچشمه­ های تخلفات و انحرافات شفاف و بدون مسامحه برخورد نمود و آنان را از چرخه­ ی کار خارج کرد اما متاسفانه چنین به نظر می­ رسد که ایشان و تیمش با تعابیری ظاهر پسندانه چون تعمیر و نه تعویض، ممانعت از به هم خوردن آرامش، صیانت از اعتبار و آبروی افراد و ... و مواردی از این دست وظیفه و رسالت معلمی و مدیریتی خود را به فراموشی سپرده و با حفظ وضع موجود و حتی عقب­گرد وضعیت اسفناکی را در آموزش و پرورش شهر تهران به وجود آورده­ اند.

انتقاد از اداره کل آموزش و پرورش تهران

در یک نگاه ابتدایی باید اذعان نمود آقای مدیر کل که می ­بایستی تمامی هم و غمش حرکت در مسیر و تحقق تربیت مردم سالارانه، انقلابی گری، اصلاح طلبی و تحول خواهانه بوده و در جهت شکل­گیری و ایجاد روحیه و حمیت نسبت به مصالح و منافع ملی در افکار و منش دانش ­آموزان و همکاران تلاش مضاعف و پیگیر داشته باشد و در جهت تحقق اهداف شهیدان والامقام شکل داده و در راهبرد و عملکرد شیوه ­های شایسته و اثربخش عینیت بخشیدن به مفاهیم و ارزش ­ها را به منصه­ ی ظهور درآورد و در تفکر و اقدام دانش ­آموزان عزیز شهر تهران ساری و جاری نماید و در جهت اجرای اسناد بالادستی و سند تحول اقدامات بهینه را محقق سازد، متاسفانه نه تنها در این مسیر گام ننهاده بلکه با روش ­ها و رفتار نادرست اثرات نامطلوب و نامناسب تربیتی در افکار، رفتار و روحیات دانش­آموزان، همکاران محترم در مناطق و مدارس و در نزد اولیاء دانش ­آموزان و افکار عمومی پدید آورده است که شکل نادرستی از مدیریت اسلامی را در انظار و افکار ارائه نموده که بد­آموزی خاصی را رقم زده و تبعات منفی را در حوزه ­ی ماموریتی خویش ساخته و پرداخته نموده است. در ذیل به مواردی به صورت موجز و مختصر اشاره می ­نمایم که بیانگر ناکارآمدی و عدم توانایی لازم ایشان برای تصدی در این پست مهم و حساس می ­باشد.

انتقاد از اداره کل آموزش و پرورش تهران

  1. تبدیل سمپاد به مکانی برای آمد و شد غیر منطقی و غیر علمی افراد که مشکلات عدیده ­ای را در این نوع از مراکز آموزشی و فرهنگی به وجود آورده است که از بیان مصادیق آن فعلا خود­داری می­نمایم.
  2. عدم توانمندی لازم و اثر بخش در ایجاد عدالت آموزشی و نظارت دقیق بر کارکرد مدارس غیر دولتی و تضییع حقوق دانش ­آموزان در پاره­ای از آن نوع مدارس که نقد جدی در برنامه­ ها و اجرای آنها در پاره­ ای از این گونه مدارس وجود دارد.
  3. ایشان به مدارس توصیه نموده اند که کلاس­ های بیست نفره را به دو گروه تقسیم نمایند در حالی که تقریبا در همه­ ی مناطق آموزشی شهر تهران کلاس­های مدارس دولتی عادی بین 34 تا 42 نفر دانش ­آموز را دارا است و این نشانه ­ی عدم اشراف ایشان و عدم ارائه­ راهکار صحیح در این راستا می ­باشد. عدم توانایی لازم در ایجاد ارتباط حضوری و رسانه ­ای با معلمان، دانش آموزان، اولیا­ی ایشان و افکار عمومی در توضیح و تبیین سیاست­ ها و برنامه­ های آموزشی و پرورشی شهر تهران- هرچند که به نظر نگارنده برنامه­ های اثربخش و اساسی در این راستا موجود نمی­ باشد .
  4. ایشان در خصوص کلاس­های کنکور و موارد مربوط به آن در دبیرستان البرز شفاف سازی نمایند.

در اینجا از نهاد­های نظارتی می­ خواهم موضوع بند 4 را مورد بررسی جدی قرار دهند و فعلا از ورود به آن خود­داری می ­نمایم.

  1. انتصابات ایشان ضابطه مند و بر اساس شایسته سالاری نبوده و عمدتا بر اساس گرایش ­های محفلی و قومیتی است.
  2. دخالت­ های نادرست و جهت­ دار در تعیین بعضاً معاونت­ های مناطق آموزشی
  3. عدم شناخت از حوزه­ ی مدیریتی خود و فقدان شناخت کارآمد و ضروری از وضعیت آموزش و پرورش شهر تهران و عدم شناخت اثربخش و کارا از نیرو­های توانمند شهر تهران و عمدتا به کارگیری قابل تامل همکاران از شهرستان­های استان تهران، همدان و لرستان که شهر تهران و مناسبات موجود در آن و اساسا آموزش و پرورش پایتخت را به خوبی نمی­ شناسند که این چالش سترگی را در حوزه ­ی مدیریتی ایشان به ارمغان آورده است. به عنوان مثال ایشان فردی را به عنوان معاون آموزش ابتدایی منصوب نموده است که در زمان مدیریت ناکارآمد و ضعیف او در منطقه ­ی 9 ، میلیارد­ها تومان از ثروت همکاران به یغما رفت و ده ها نفر از آنان به خاک سیاه نشستند و ....
  4. عدم اقدامات بهینه و جدی در استیفاء حقوق دانش ­آموزان در خصوص فضا­های آموزش و ساخت مدرسه در مناطق مختلف به ویژه در مناطق 5 و 22 که بیان چگونگی آن مفصل می ­باشد که در اینجا از ورود دقیق به آن خودداری می­ نمایم.
  5. قابل نقد بودن نحوه­ ی تایید بعضاً مدیرانی که 30 سال سابقه­ی آنان تمام شده و می ­توانند با مجوز اداره ­ی کل ماموری تشان تمدید گردد. ظاهراً عدالت لازم در این خصوص رعایت نگردیده است.
  6. عدم دارا بودن ابتکار عمل شایسته و به موقع و فعال و سازنده در کاستن از لطمات ویروس کرونا بر آموزش و پرورش دانش ­آموزان شهر تهران و منفعل بودن حداکثری در این خصوص
  7. فقدان برنامه­ های اساسی در خصوص مراکز آموزشی خاص، تیزهوشان و نمونه ­های دولتی در جهت ایجاد سازوکار­ها­ی لازم و اثربخش برای تربیت نخبگان با صفات انقلابی، مردمی، دین­دار، ولایت­ پذیر و معتقد و مسئول و دارای حمیت لازم در حفظ مصالح و منافع ملی. این گونه مراکز بعضا متاسفانه به بنگاه ­های مالی و اقتصادی تبدیل شده که دانش­ آموزان در آنها تربیت صحیح نشده و خود را وام دار نظام ندانسته و خود سبب فرار مغز­ها می ­گردد.
  8. نداشتن برنامه­ ی اثربخش و اقناع پذیر در خصوص امور تربیتی و پرورشی دانش ­آموزان پایتخت
  9. عدم به کارگیری مشاورین توانمند و آموزش و پرورش شناس ویژه ­ی شهر تهران
  10. عدم حساسیت لازم و کارا و مبارزه ­ی جدی و اثربخش با فساد اداری و مالی در آموزش و پرورش پایتخت که نگرانی­ های جدی در این زمینه وجود دارد که فساد به صورت سیستمی تاثیرات بسیار منفی در این حوزه­ ی عملکردی را حادث گردد. در این راستا مصادیق متعددی وجود دارد که فعلا از بیان ریز آنان خودداری می­ نمایم.
  11. عدم برخورد شایسته و جدی با مدیران متخلف در آموزش و پرورش پایتخت که شمارگان آن فراوان است.
  12. فرصت سوزی، ایشان با ناتوانی مدیریتی زمان ­های بسیار ارزشمندی را برای تربیت دانش ­آموزان به هدر داده و در این زمینه کارنامه و رزومه ­ی قابل دفاعی ندارد.
  13. عدم توانایی لازم در ایجاد ارتباط حضوری و رسانه ­ای با معلمان، دانش آموزان، اولیا­ی ایشان و افکار عمومی در توضیح و تبیین سیاست­ ها و برنامه­ های آموزشی و پرورشی شهر تهران- هرچند که به نظر نگارنده برنامه­ های اثربخش و اساسی در این راستا موجود نمی­ باشد .
  14. رها کردن و عدم همت لازم در رفع ریشه ­ای مشکلات حوزه ­ی کاری و حاکمیت روزمرگی به اعتقاد نگارنده در این حوزه و ضعف جدی در ساماندهی، تحول نظام اداری و حل مشکلات ساختاری مزمن
  15. عدم حمایت جدی از حقوق مادی و مالی معلمان و همکاران فرهنگی
  16. عدم مبارزه ­ی جدی با شکل­ گیری تبعیض و امتیازات نادرست و لگد مال شدن عدالت شغلی و حرفه ­ای

نگارنده در این فرصت به مطالب فوق اکتفا نموده و امیدوار است مطالب مذکور اثرات شایسته ­ی خود را در تنویر افکار عمومی و تصمیم عاقلانه و مناسب آقای مدیر کل به جا گذاشته و ایشان با استعفای خود زمینه ­ی ورود مدیری توانمند را برای سکان داری و هدایت دانش ­آموزان پایتخت و خدمت به همکاران فرهنگی فراهم نماید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از اداره کل آموزش و پرورش تهران

دوشنبه, 13 مهر 1399 09:35 خوانده شده: 12369 دفعه

در همین زمینه بخوانید: