آقای دکتر علی ذوعلم روز چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۹ پس از ۱۵ ماه مدریت پرحاشیه و بحث برانگیز در حوزه معاونت پژوهشی و به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی عاقبت بازنشست شد. اما ایشان در آخرین جلسه کاری خود گفت : " سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را رها نمی کند. "
او در این نشست گفت : " تلقی من این است که هر فرد دیگری در این مسئولیت قرار گیرد، علی القائده همین منطق را دنبال خواهد کرد. "ولی آیا ۱۵ ماه مدیریت بی ثمر و پر هزینه، بدون کوچک ترین خروجی و بلکه انهدام کامل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به عنوان قلب نظام آموزشی کشور قابلیت ادامه هم دارد ؟!
با وجود این که آقای ذوعلم مدعی است که سازمان پژوهش را رها نمی کند اما یقینا مدیر بعدی سازمان بدون خروج از این بن بست ۱۵ ماهه نمی تواند روزنه ای برای نجات حوزه معاونت خویش بیابد.چرا که امروز سازمان پژوهش هم در حوزه ساختار اداری و هم در زمینه نیروی انسانی حال نزاری دارد ؛ حال اینکه چرا و چگونه مدیر بعدی باید این وخامت اوضاع را تحمل و ادامه دهد سوالی است که باید از مدیر محترم بعدی سوال کرد.
یادآوری این نکته به معاون محترم پژوهشی آینده مهم است که اگر در طول این ۱۵ ماه، سازمان پژوهش توانست این سطح از فشار را تحمل کند به دلیل داشتن عقبه موفق چهار دهه موفقیت و حضور اندیشمندان و صاحب نظران و متخصصان صبور و لایق است که با تمام جان و توان از دستاوردهای آن حراست کردند.
به تعبیر دیگر سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی از صندوق ذخیره علمی و پژوهشی گذشته ارتزاق کرد و اگر این سازمان به دنبال ادامه این وضعیت به بهانه بازآرایی تشکیلاتی سازمانی و ... باشد یقینا امکان اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش را نخواهد داشت چرا که ساختار پیشنهادی آقای ذوعلم که بدون اخذ مجوزهای قانونی از سازمان امور اداری و استخدامی و حتی بدون مجوز هیات امنای محترم این سازمان اتفاق افتاد و به نام حوزه های ۱۱ گانه تربیت و یادگیری در سازمان اجرا شد، دارای ایرادات قانونی و اداری و اجرایی فراوانی بود که مورد اعتراض قاطبه صاحب نظران و متخصصان و کارشناسان و حتی مدیران سازمان پژوهش بوده و هست؛ اما به اجبار و الزام اجرایی شد.به عنوان نمونه بر خلاف مصاحبه های مکرر آقای ذوعلم " حوزه های ۱۱ گانه مصرح در سند برنامه درسی ملی " در حقیقت بر خلاف سند برنامه درسی ملی مصوب بود. زیرا آقای ذوعلم به جای توجه به سند مصوب برنامه درسی به اجرای نگاشت چهارم این سند که غیرقابل استناد و غیرمصوب است، مبادرت می ورزید. ...
رئیس محترم بعدی سازمان پژوهش یاید بداند ادامه رویه مدیریتی آقای ذوعلم نه به نفع سازمان پژوهش و کارکنان آن است و نه مدیر آینده ایشان چرا که حداقل هفت معضل اساسی در این دوران، سازمان پژوهش را به این سطح از افت کمی و کیفی رسانید :
۱- فقدان مدیریت خرد جمعی در تصمیم سازی ها و برنامه ریزی ها و اعمال نظر فرد یا عده ای محدود بر کلیه نظامات اداری
۲- کاهش محبوبیت مدیران سازمانی به دلیل بی توجهی به جایگاه کارشناسی و برنامه ریزی بخش های تخصصی
۳- سنگینی فضای اداری و نا امنی سازمانی در اثر عزل و نصب های بی قاعده و سرخوردگی های ناشی اعضای سازمان
۴- جایگزینی افراد بی تجربه و نا مرتبط با مدرسه و نظام تعلیم و تربیت به جای افراد متخصص و با تجربه در پست های حساس و تصمیم ساز
۵- جو سازی و انگ زدن به مجموعه کارکنان و کارشناسان صدیق و با تجربه برای خلع سلاح ایشان در نقد و اظهار نظر مانند غرب زده سکولار لیبرال و ...
۶- برکناری های معترضین به تخلفات در حال اجرا بدون توجه به جایگاه فردی خانوادگی و اجتماعی افراد و یا سلب کلیه اختیارات حوزه کاری
۷- دست بردن در کتاب های درسی بدون اطلاع مولفان و کارشناسان و شورای برنامه ریزی درسی
نتیجه :
اینکه آقای ذوعلم در آخرین جلسه کاری خود باز هم می فرمایند : سازمان پژوهش را رها نمی کنم و هر کسی که بیاید باید این راه را ادامه دهد از دو حال خارج نیست :
یا دست های پشت پرده ایشان هنوز هم به جای اجرای اسناد تحولی به دنبال اهداف خاصی است و یا سخنان ایشان به مصداق آیه ۱۰۰ سوره مومنون است که فرمود :" کَلَّا ! إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها "
بدون تردید این سخنان بیهوده است که می گویند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید