گروه رسانه/
از زمان معرفی رسمی « محسن حاجی میرزایی » به عنوان گزینه ی پیشنهادی دولت به مجلس تاکنون واکنش های مختلفی از سوی فرهنگیان ابراز شده است .
« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که رسما انتقاد خود را از این تصمیم ابراز داشت : ( این جا )
این رسانه نوشت : "
از زمان انتخاب « حسن روحانی » به عنوان رئیس جمهور تاکنون وزارت آموزش و پرورش 3 وزیر و یک سرپرست را تجربه کرده است . یعنی آموزش و پرورش بین 4 دست چرخیده است .
این در نوع خود برای یک دولت " رکورد " محسوب می شود .
انتخاب و معرفی « علی اصغر فانی » به عنوان نخستین وزیر آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید که سرانجام منجر به عزل محترمانه ی وی شد از ابتدا منطق کارشناسی نداشت اما گویا در بدنه دولت کسی به نظر منتقدان و کارشناسان توجهی نمی کند .
« صدای معلم » زمانی که زمزمه ی معرفی سیدمحمد بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس مطرح شد در گزارش ها و یادداشت های متعدد و مختلف انتقاد و اعتراض خویش را نسبت به آن اعلام کرد اما همچون سابق باز هم گوش شنوایی نیافت .
سرنوشت بطحایی هم مانند فانی ، فنای نظام آموزشی و معلمان و دانش آموزان و از دست دادن فرصت ها و اتلاف منابع و زمان بود .
حدود 3 ماه از معرفی « سیدجواد حسینی » به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش می گذرد .ایشان با انگیزه بالا حرف هایی زده است و برنامه هایی را برای حل برخی چالش های آموزش و پرورش به افکار عمومی ارائه داده است که نیازمند گذشت زمان است .
اما اخباری که می رسد نشان می دهد که قرار نیست ثبات و آرامشی در این وزارتخانه حکمفرما باشد .
« صدای معلم » بارها اعلام کرده است اگر گزینه ای قرار است رد شود مستند بوده و برای آن دلیل ارائه شود .همچنین اگر گزینه دیگری به عنوان جایگزین مطرح می شود باید با دلیل و منطق کارشناسی و علمی افکار عمومی به ویژه معلمان نسبت به آن اقناع شوند .
به نظر می رسد هیات دولت به ویژه رئیس آن که باید مظهر شفافیت و پاسخ گویی نسبت به این مقولات بی تفاوت بوده و راه خویش را می روند .مشخص نیست وقتی دولت روحانی که خودش مبدع و طراح " منشور حقوق شهروندی " بوده نسبت به اجرای آن بی اعتناست از دیگران و به ویژه کارگزاران دولت چه انتظاری باید داشت ؟
مرور نوع مخالفت ها و اعتراضاتی که در این مدت نسبت به مدیریت سرپرست وزارت آموزش و پرورش شده است اکثرا از نوع " سیاسی " و " تسویه حساب جناحی " بوده و حامل منطق مشخص و اقناع گر و قابل دفاعی نیست .
این گونه برخوردها با مهم ترین و بززگ ترین وزارتخانه کشور که بر اساس تجربیات جهانی باید موتور توسعه پایدار باشد قابل قبول نیست و تنها دستاورد این وضعیت همان از بین رفتن ته مانده سرمایه اجتماعی و عمیق تر شدن شکاف ستاد و مدرسه و در ابعاد بزرگ تر ملت – دولت خواهد بود ."
به نظر می رسد اکثریت فرهنگیان با این تصمیم دولت تدبیر و امید مخالفند .
تاکنون هیچ یک از تشکل های فرهنگیان به صورت رسمی از این تصمیم دولت استقبال نکرده اند .
محمد داوری سخنگوی سازمان معلمان ایران در واکنش به معرفی گزینه دولت برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به سخن معلم گفت:
پیش از اینکه از رئیس جمهور بخواهیم چرا چنین گزینه ای را معرفی کرده است باید از وی بپرسیم چرا سیدجواد حسینی را معرفی نکرده است.
داوری هم چنین گفت: با کنار رفتن سیدمحمد بطحایی انتظار می رفت روحانی به بی ثباتی در مدیریت آموزش و پرورش پایان دهد و مدت باقی مانده از عمر دولت را فرصتی بداند برای برآورده کردن انتظارات فرهنگیانی که ۹۲ و ۹۶ دوبار با امید چشم به تدبیر داشتند پاسخ دهد و تا حد زیادی این انتظار را در نگرش ها و رویکردهای مدیریتی و ویژگی های شخصیتی آقای حسینی قابل تحقق می دانستند که متاسفانه بصورت غیرمنتظره ای شاهد معرفی فرد دیگری هستند.
« محمود مهرمحمدی » سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان گفته است :
" انتخاب کاندیدای وزارت آموزش و پرورش که فرایندی آمیخته با التهابات، تحرکات و هیجانات خاص خودش بود، بهه ویژه این که تا حدودی وجه فرسایشی هم پیدا کرد به فرجامی انجامید که همه می دانند. من هم مانند اکثریت جامعه علاقه مندان به اعتلای آموزش و پرورش هنوز نتوانستم این اتفاق را هضم کنم.
آیا واقعا موتور آموزش و پرورش که موتور توسعه جامعه است می تواند به دست گزینه جدید روشن شود؟ یا کماکان باصطلاح پت پت کنان به پیش خواهد رفت؟ اگر بتوان اساسا در این وضعیت پیش رفتنی را متصور شد!
اما من در گزینه پیشنهادی، مدل ذهنی دولت را هم می خوانم که در گزاره " وزیر آموزش و پرورش نباید یک عنصر فعال و مطالبه گر کابینه باشد" خلاصه می شود. خدا کند درست نخوانده باشم. در غیر این صورت ابراز تاسف حداقل واکنشی است که می توان نشان داد. "
رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات به تازگی اعلام کرده است :
با همه احترامی که برای آقای حاجی میرزایی، گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش، قائلم اما بر این باورم که رئیس جمهور در این انتخاب به خطا رفته اند.
با آموزش و پرورش شوخی نکنید!
تاکنون هیچ مقام دولتی نسبت به این مخالفت ها و انتقادها پاسخی نداده است .
« ابراهیم سحرخیز » معاون متوسطه در دوران وزارت حاجی بابایی که مخالف معرفی « سیدجواد حسینی » به عنوان گزینه ی پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش بود در یادداشتی از معرفی « محسن حاجی میرزایی » انتقاد کرده است .

با قطعی شدن معرفی گزینه پیشنهادی دولت به مجلس ،در پاسخ به سوال پرتکرار خبرگزاری ها پیرامون توش و توان وی ، آنچه به ذهنم رسید این بود که دولت مطلقا اعتقادی به رشد و بالندگی آموزش و پرورش ندارد.
چنین برمی آید اگر پاره ای از ملاحظات قانونی در میان نبود، دولت چندان بی میل هم نبود که این وزارتخانه ی پر عائله و مشحون از مشغله ، دوسال پایانی را نیز بدون وزیر سپری کند.
عزل ناگهانی بطحایی، انتصاب شتابزده حسینی و سرانجام معرفی گزینه ای بیگانه با دغدغه های آموزش و پرورش، گواهی بر صحت این مدعاست.
دولت روحانی به هیچ قیمتی حاضر نیست با تن دادن به چرخش نخبگانی ، شایسته ترین ها را فارغ از حاشیه های سیاسی بر صندلی وزارت بنشاند.
گزینش "حاجی میرزایی" به عنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش ،به زعم نگارنده، نکات قابل تاملی را،با خود، برملا ساخت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت.
1) دولت تمایلی به برجسته سازی گفتمان معیشتی دربین معلمان ندارد.
2) داشتن نگاه انقباضی به بودجه در آموزش و پرورش همچنان در صدر اولویت های کاری این دولت است.
3) رشد و توسعه برون سپاری در آموزش و پرورشی یک راهبرد اصلی و تغییر ناپذیر در دولت روحانی است.
4)-وزیر آموزش و پرورش باید مطیع ترین و بی حاشیه ترین فرد کابینه در اجرای منویات دولت باشد.
5) در نگاه دولتمردان کنونی ،آموزش و پرورش دستگاهی به شدت پرخرج ،مصرف کننده و فاقد کارآیی و بهره وری است که بیش از این نباید برایش هزینه کرد.
6) دولت به هیچ یک از معاونان و تیم بر جای مانده از وزارت بطحایی اعتماد لازم را ندارد.
7) "حاجی میرزایی" گرچه به لحاظ رویکرد و منش سیاسی درمقایسه با "حسینی "از تعادل بیشتری برخودار است اما در مجموع ناخدای مناسبی برای هدایت کشتی طوفان زده آموزش و پرورش ما نیست .
8) چگونه می توان به کسی اعتماد کرد که در سالها پیش، آن هم از پس زاویه بسته نهضت سواد آموزی ، از دور دستی بر آتش آموزش و پرورش داشته است.
فردی که نه از دانش درست و درمانی در حوزه پداگوژیک برخودار است و نه تجربه مفید و کار آمدی از آموزش و پرورش را در کارنامه خود دارد.
وزیر آموزش و پرورش نمی تواند تنها یک میرزا بنویس ساده باشد.
اتفاقا باید در دفاع از کیان و جایگاه امروز اموزش و پرورش ،انسانی خلاق ،جسور ،شجاع ،فکور و اندیشمند ، آشنا با چالش ها و به دور از حاشیه های سیاسی زمان خود باشد.
9) البته همین قدر که روحانی دست رد بر سینه برخی از تشکل های سیاسی تمامیت خواه مانند فلان انجمن یا مجمع ویژه خوار زده است جای شکرش باقی است.
ایکاش ، جامعه 900 هزاری معلمان این فرصت را داشت تا به دور از ویژه خواری های متعارف سیاسی ، از بین این جمع کثیر فرهیخته و نام آشنا ،بهترین ها را به عنوان گزینه پیشنهادی در اختیار دولت قراردهد.
10) فضای ایجاد شده در سه ماهه اخیر نشان داد که ستاد آموزش و پرورش به ویژه شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش نیاز به یک خانه تکانی اساسی و جدی دارد. وزیر آینده اموزش و پرورش باید پیدا و پنهان ستاد وزارتخانه را در یک اتاق شیشه ای و شفاف در معرض قضاوت فرهنگیان قرار دهد. ویژه خواران با سابقه و متملق را طردکرده تا مجالی برای جوانترها فراهم شود.11- این حلقه پولادین انحصار باید به سرعت شکسته شود.
حسن روحانی در آغازین روز هفته دولت با حضور در مرقد امام ،از آب و جارو کردن خانه و تحویل آن به نسل سوم و چهارمی بشارت داد که قرار است وارث این انقلاب باشند.
به نظر می رسد آموزش و پرورش باید در این خانه تکانی و آب و جارو کردن پیشگام تر از دیگر قسمتها باشد.
ارسال مطلب برای صدای معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
