چاپ کردن این صفحه

" دست اندرکاران آموزش و پرورش به جای توجه به مطالبات مخاطبین اصلی، به دنبال منحرف کردن افکار عمومی و البته جابه جایی مشکلات به جای حل آن‌ها با طرح‌های از پیش باخته‌ای چون طرح معلم تمام وقت و... هستند "

آموزش و پرورش و اضلاعی که همه از آن ناراضی اند ؟!

رضا قاسم پور

چالش های آموزش و پرورش ایران و ناکارآمدی مسئولان و برنامه ها

آموزش و پرورش به عنوان بزرگ‌ترین دستگاه نظام حداقل با ثلث جمعیت کشور به طور مستقیم در ارتباطی تنگاتنگ می‌باشد. دانش آموزان، خانواده‌ها، فرهنگیان و وزارتخانه و ادارات تابعه طرف‌های درگیر مستقیم مقوله تعلیم و تربیتند.
خدمات این دستگاه عریض و طویل از بدو تأسیس تاکنون قابل اغماض و کتمان نبوده و بی شک دستاوردهای ملموس، روشن و بعضا درخشانی در پی داشته است.
نوشته زیر نگاهی انتقادی به وضعیت فعلی آموزش و پرورش ایران می‌باشد.

از چهار ستون اصلی ذکر شده آموزش و پرورش، کدام یک امروزه از وضعیت فعلی و تداوم آن خرسندند؟

دانش آموزان و فرهنگیان به عنوان صف مقدم عرصه تعلیم و تربیت هر یک با دلایل مختص خود وضعیت فعلی را چندان دلچسب و کارآمد ارزیابی نمی‌کنند.

دانش آموزان از طرفی معتقدند که خوانش مطالب تاریخ گذشته و تکراری باعث تلف شدن عمرشان در پشت میزهای مستهلک آموزش و پرورش می‌شود و از طرفی دیگر الک کردن و غربال دانش‌آموزان در مدارس رنگارنگ باعث ناعدالتی گسترده آموزشی شده و نهایتا محصول این دو مقوله باعث افسردگی، دلزدگی و بی انگیزگی آنها می شود.فرهنگیان نیز فصل دیگر مخاطبان اصلی تعلیم تربیتند.
نارضایتی معلمان از سقوط آزاد منزلت و معیشت شان گوش فلک را کر کرده است. اعتراضات مدنی و دامنه‌دار معلمان به دلیل هزینه‌های احتمالی از جلو مجلس و سازمان‌های آموزش و پرورش عقب‌نشینی و به مدارس و کلاس‌ها تسری پیدا کرده و وارد فاز تازه‌ای شده است. حاصل کوچک‌تر شدن تدریجی سفره معلمان منجر به بی انگیزگی، چند شغله گی، فقدان مطالعه و نارضایتی شغلی معلمان شده و خروجی کارشان مورد رضایت جامعه نیست. برای بهسازی و تعمیرات اساسی در آموزش و پرورش چاره‌ای جز رجوع به تجربیات کشورهای توسعه یافته و توسل به خرد جمعی در آموزش و پرورش نیست

 اکثریت خانواده‌های درگیر با آموزش و پرورش کسانی هستند که امکانات لازم برای بهره‌مندی از مدارس غیردولتی و خاص را نداشته و در صورت عدم ورود فرزندانشان به مدارس مورد نظر مجبور به ثبت‌نام در مدارس عادی دولتی هستند.
در تقسیم‌بندی مدارس به بیست و چند نوع مدرسه برخورد می‌کنیم. به نظر می‌رسد آموزش فعلی ما کاملا طبقاتی و الیگارشی است. یک سر زنجیره‌ی مدارس اگر منتسب به پولداران، هوشداران و خانواده‌های خاص و برخوردار باشد، سوی دیگر مختوم به دانش‌آموزان الک شده مالی، ذهنی، فرهنگی و اجتماعی در مدارس زیر پوست شهرها و روستاها هستند.
اگر یکی دو دهک خاص و دوپینگی را فاکتور بگیریم تقریبا الباقی جماعت به ناعدالتی و ناکارآمدی آموزش و پرورش معترضند.

 ضلع آخر منظومه آموزش و پرورش، وزارتخانه، ادارات تابعه و کادر اجرایی مدارس می‌باشند.

چالش های آموزش و پرورش ایران و ناکارآمدی مسئولان و برنامه ها

به نظر می‌رسد که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران آموزش و پرورش از تحولات ساری و واقعیت‌های جاری در کف آموزش و پرورش بی اطلاعند! سیاست‌های اعلامی زاویه محسوسی با سیاست‌های اعمالی دارد. مرحله دوم نظام رتبه‌بندی که از مطالبات اصلی معلمان معترض می‌باشد سال‌هاست که در راهروهای دولت (بین مسئولین آموزش و پرورش، سازمان امور اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه) در حال پاسکاری بوده و امید چندانی به اتصال به لایحه بودجه ۹۸ نیست.


دست اندرکاران آموزش و پرورش به جای توجه به مطالبات مخاطبین اصلی، به دنبال منحرف کردن افکار عمومی و البته جابه جایی مشکلات به جای حل آن‌ها با طرح‌های از پیش باخته‌ای چون طرح معلم تمام وقت و... هستند.

در ادارات آموزش و پرورش نیر اکثر کارشناسان کاربلد و خبره به دلیل نامناسب بودن تسهیلات کار اداری، در جست و جوی راهی برای خلاصی از ستاد و پیوستن به صفوف معلمین هستند.
مدیران و کادر اجرایی نیز مواجه با بخشنامه های حجیم و ضد و نقیض و با جیب خالی و بدون سرانه مجبور به اداره مدارس دولتی بوده و همزمان در سه جبهه معلمان معترض، وظایف سازمانی حجیم و همچنین اولیای فراری از مشارکت در امورات مدرسه در نزاعی بی امان، دائمی و فرسایشی به سر می برند.

چالش های آموزش و پرورش ایران و ناکارآمدی مسئولان و برنامه ها

به تمامی مشکلات ذکر شده می‌توان موارد زیر را نیز سنجاق نمود:

* استفاده ابزاری از آموزش و پرورش توسط برخی از نهادها و دستگاه‌ها
* تعیین تکلیف برای آموزش و پرورش در شورای عالی آموزش و پرورش که اعضا و تصمیم گیرندگانش عموما غیرفرهنگی و بی اطلاع از احوالات آموزش و پرورشند .
* درگیری با پدیده‌هایی چون اختلاس‌های دنباله‌دار و بی امان از صندوق ذخیره فرهنگیان
* عقد قرارداد با بیمه‌های اسقاطی چون آتیه سازان
* دخالت نمایندگان و سایر ذی‌نفوذها در فرایند عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش
* سند تحول بنیادین با اصول مبهم و کلی و اجرای گزینشی
* مافیای کنکور
* گزینش غیر حرفه ای معلمان و...‼️ به نظر می‌رسد که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران آموزش و پرورش از تحولات ساری و واقعیت‌های جاری در کف آموزش و پرورش بی اطلاعند!

زلزله‌ای هفت ریشتری باید !

واقعیت آنست که نه مسئولین از عملکرد آموزش و پرورش خشنودند و نه مردم به کارآمدی آن باورمند.
برای بهسازی و تعمیرات اساسی در آموزش و پرورش چاره‌ای جز رجوع به تجربیات کشورهای توسعه یافته و توسل به خرد جمعی در آموزش و پرورش نیست.
شاید پس از ریزش سیستم ناکارآمد فعلی، رویشی احسن رخ دهد تا موجبات رضایتمندی ملک و ملت را فراهم آورد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

 چالش های آموزش و پرورش ایران و ناکارآمدی مسئولان و برنامه ها

سه شنبه, 05 آذر 1397 21:50 خوانده شده: 865 دفعه

در همین زمینه بخوانید: