چاپ کردن این صفحه

" دلیل این همه نالیدن ما و بدتر از آن بی درمانی دردهای ما سکوت و بی اعتنائی و بی تفاوتی ماست "

بی تفاوتی اجتماعی و دور باطل نالیدن ؟!

مینو امامی/ همکار صدای معلم

بی تفاوتی اجتماعی و فرهنگ مطالبه گری در جامعه ایرانی  بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به هر عمل یا کُنشی که در شرایط عادی باعث برانگیختن و ابراز عکس العملی در فرد یا جمع می گردد و واکنش متناسبی از او رخ می دهد ، نشانه عدم بُرندگی یا حاکمیت قانون است.
رواج بی تفاوتی در جامعه ، می تواند عامل ایجاد و تداوم رفتار غیر پاسخگوی مسئولین به رخدادهای تلخ و ناگوار و فاسد در جامعه باشد و یا بی تفاوتی می تواند زائیده چنین رفتار غیرپاسخگوی مسئولین گردد. یعنی تثبیت بی تفاوتی در یک جامعه هم می تواند علت و هم معلول باشد. پس بی تفاوتی مردم منجر به بی تفاوتی مسئولین می گردد و یا برعکس.

در هر دو حال ، در آن جامعه شرایط طبیعی و خوشایندی جریان ندارد و کارها بر زمین باقی می ماند . بر میزان و تنوع دردها و رنج های التیام نیافته هر دائم افزوده می شود . اینجاست که نارضایتی به وجود می آید اما روندی که افراد در آن فقط لعن و نفرین می کنند و می نالند ، یعنی کار مفید و مؤثری از هیچ یک از افراد برنمی آید. اگر حرکتی کم سو و بی اثری هم از سوی برخی افراد سر بزند به دلیل همان عدم وفاق و حاکمیت بی تفاوتی و بی قانونی ، آن حرکت خاموش و ابتر می ماند و نتیجه و اثری بر افراد یا جامعه نمی گذارد.
در این بین عده ای فرصت طلب به دلیل رواج دو اصل لازم و ملزوم یکدیگر یعنی بی اثری قانون و بی تفاوتی جامعه نسبت بدان ، از آب گِل آلود ماهی می گیرند و آنان که تا دیروز چراغ خاموش جامعه بوده اند حال با مفاسد اقتصادی یا اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خود مثل ستاره می درخشند تا حدی که عده ای تحت تأثیر این وضعیت قرار می گیرند و تصمیم به کُپی برداری از طریق آنان می گیرند ، اما چون این توانایی مخصوص افراد خاص است و همگان از چنین تبحّری برخوردار نیستند لذا هم خلاف و خطاهای آنها کوچک می ماند و هم به دلیل ماهی کوچک این اقیانوس پر مواج بودن ، دستگیر و مجازات می شوند یعنی همان مجازات یقه آبی ها یا یقه چرکین ها برای عبرت دیگران !
بی تفاوتی اجتماعی و فرهنگ مطالبه گری در جامعه ایرانی
بی تفاوتی اجتماعی یعنی بی قیدی افراد نسبت به قوانین و هنجارها و اتفاقات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی .
بی تفاوتی اجتماعی یعنی برای ما مهم نیست سر دیگران چه بلایی می آید.
بی تفاوتی اجتماعی یعنی مسئولیت پذیری و روابط عاطفی برای افراد در برابر دیگران وجود ندارد.

برگزاری جشن عاطفه ها ، جشن نیکوکاری یا جشن گلریزان بدان جهت برگزار می شود که بی تفاوتی اجتماعی در جامعه حاکم است هم در بین مردم و هم در بین مسئولان. برگزاری چنین جشن هایی برای راضی ساختن وجدان فردی و جمعی است ، اما طبیعی است که نه شرط لازم و نه شرط کافی برای زُودُودَن لطمات بی تفاوتی اجتماعی است. بی تفاوتی فردی در جامعه به بی تفاوتی اجتماعی و مسئولین منجر می گردد.

بی تفاوتی فردی با عمومیت یافتن در بین مردم تبدیل به بی تفاوتی اجتماعی می شود که طی آن همدلی و مسئولیت پذیری در جامعه و در بین مردم رنگ می بازد. در شرایط بی تفاوتی اجتماعی ، از تغییر و تحول و اصلاح امور خبری نیست گویی کل جامعه مواد مخدر مصرف کرده اند و در رخوت و سستی بسر می برند.

ما تا زمانی که منتظر حرکت و تفکر غیر خود بنشینیم و نگران موقعیت تق و لق خود باشیم ، قطاع این مدار بی تفاوتی روز به روز بزرگ تر و بزرگ تر و من و شما روز به روز نالان تر و نالان تر خواهیم گشت !!! یک جریان مسالمت آمیز بی روح و ارادۀ زندگی که در آن آب از آب تکان نمی خورد.


به قول ایرج میرزا :
رفته گویی همه ذرات به خواب نخورد هیچ تکان آب از آب

بی تفاوتی اجتماعی و فرهنگ مطالبه گری در جامعه ایرانی

آری همکاران بزرگوار ،
دلیل این همه نالیدن ما و بدتر از آن بی درمانی دردهای ما سکوت و بی اعتنائی و بی تفاوتی ماست. قانون نیز در برابر این سکوت می خوابد و قوانین نیز در برابر این بی اعتنائی زنگ می زنند و قانون نویس و قانون مدار نیز چاقوی عدالتش کُندتر و کُندتر می گردد و خطاکاران روز به روز فربه تر و جا خوش تر می شوند مثل خوش نشینان یک روستا. لابد می دانید که خوش نشین روستایی ، به کسانی گفته می شود که هیچ نوع زحمت و رنجی بر روی زمین و باغ و باغداری و دامداری نمی برند اما با دلالی و سلف خری و مفت خوری روز به روز چاق و چله تر می شوند.
بی تفاوتی نسبت به محیط پیرامون و پدیده های آن اکتسابی بوده و به فرزندانمان نیز منتقل می گردد و چرخۀ بی تفاوتی از نسلی به نسل دیگر تداوم می یابد و جزوی از خمیرمایه وجودی افراد می گردد.

فراموش نکنیم که امروز بی تفاوتی من و شما به حق و حقوق قانونی ، نامناسب بودن اوضاع معیشتی و رفاهی ، نامساعد بودن شرایط و امکانات آموزشی ، انباشت زباله ها در محل زندگی ، خاموشی چراغ معابر عمومی ، سرویس نامرتب و غیربهداشتی وسایل نقلیه عمومی ، تجاوزات انجام گرفته توسط بیماران روانی در مدارس و........ به فرزندانمان نیز منتقل می گردد و عدم گفت و گو و عدم پیگیری مشکل یا مورد به تداوم جرم و خطای خطاکاران منجر می شود و هیچ مسئولی در چنین شرایط بی توجهی و بی اعتنایی ما پیگیر یا مصمم برای حل و فصل مسأله نخواهد بود. در شهر خاموشان حکومت کردن امری سهل و زندگی کردن بسیار مشمئزکننده است.
دور باطل بی اعتنایی و بی تفاوتی من و شما منجر به رواج بی قانونی و عدم پاسخگویی مسئولان ، همچنان می چرخد و در انتظار رشد و تلنگری بر تفکر و تعقل ما برای بکارگیری اراده و اختیارمان جهت اِبراز وجود نومید می ماند. آگاهی من و شما یعنی پایان سیطره آنان و چوخ بختیار گشتن ما یعنی تدوام حیات آنان . انتخاب با خود ماست.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 12 خرداد 1397 09:42 خوانده شده: 2672 دفعه

در همین زمینه بخوانید: