اینکه طی سالهای متمادی عده ای می نشستند و می گفتند و می شنیدند و در آخر خودشان می بریدند و می دوختند و ماحصل این فرایند در اواخر اسفند ماه، پیک های شادی و نوروزی رنگارنگی چاپ می شد و هر استانی به طرح و رنگ و جلد خود می بالید و عید میلیونها دانش آموز را به عزا تبدیل می کرد و صد البته از این نمد برای خود کلاهی فراهم آورده و به منافع مالی دندان گیری هم می رسیدند ، حدیث کهنه ای شده است .
اگر جایگاه و شان مدرسه ، مدیر و معلم را حفظ کردیم ، آن وقت خشت اول را گذاشته ایم . تحول با دستور ، سخنرانی و بخشنامه صورت نمی پذیرد زجر آورترین نکته آن هم روحیه آمرانه ی این پیک ها و رسانه های رنگین جمال بود که بدون اطلاع از وضعیت کلاس، مدرسه، منطقه و..... و حتی سطح سواد و تحصیل دانش آموزان ، نسخه ای واحد می پیچیدند و از معلم بخت برگشته می خواستند که چه بپرسد ، چه تکلیفی بخواهد ، چه تمرینی حل کند و.... دخالت در کار معلمان و بکن نکن های مکرر ، کار را بر اولیا و دانش آموزان چنان سخت گرفته بود که در این اواخر ، پیک های شادی به رسانه های بی محتوا و سبک که به کار رنگ آمیزی می آمدند ، بدل شده بودند .
در اواخر سال 96 حرکت تبلیغاتی وزارت آموزش و پرورش با حذف پرسرو صدای پیک های نوروزی ادامه یافت و این بار حذف یک فعالیتی که به معلم و دانش آموز و سیاست های هر مدرسه به عنوان یک رکن مهم مشابه آنچه که در سند تحول آمده است ، مربوط می شود .
نه انتشار و رواج و تاکید و فروش پیک های نوروزی دردی را از نظام آموزشی درمان می کرد و نه حذف آن چاره ساز هزاران مشکل نظام آموزشی خواهد شد .
فکرنان کن که خربزه آب است.
در طول این سالها نه در تالیف و تایید محتوای این رسانه های آموزشی ، معلمان نقشی داشتند و نه در مورد حذف آن دخالت حرفه ای .
متاسفانه دخالت های وزارت آموزش و پرورش در کوچکترین فعالیت های آموزشی معلمان و مدارس ، ملکوک کننده و نافی نقش معلمان خواهد شد و این تحرکات قیم مآبانه و دستوری تنزل جایگاه اجتماعی فرهنگیان را در پی خواهد داشت .
معلمان سالهاست نظاره گر این قیقاج های صوری و تلاش های رقت انگیز کارنشناسان ستاد بوده اند و مات و مبهوت چرخش های صد و هشتاد درجه ای آقایان و بانوان محترم ستاد هستند و البته درنهایت، فارغ از این دست و پازدن ها ، در بسیاری از مواقع کاری را که خود به مصلحت می دانند انجام می دهند .
درپایان این نوشتار کوتاه تاکید می کنم که تحول نه از سند مکتوب ، بلکه از درک و اندیشه افراد آعاز می شود .
اگر جایگاه و شان مدرسه ، مدیر و معلم را حفظ کردیم ، آن وقت خشت اول را گذاشته ایم . تحول با دستور ، سخنرانی و بخشنامه صورت نمی پذیرد .
بسیاری از فرایندهای اداری از صدر و ذیل نظام آموزشی نابود کننده روح تحول و سند مکتوب آن است که درجای خود به تک تک آنان خواهیم پرداخت .
بهتر است فرادستان سند تحول را. ملکه رفتار ، منش و اندیشه ی خود قرار دهند .
از ما گفتن و از برخی نشنیدن .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید