چاپ کردن این صفحه

قرار بود کلاس‌های انشا در مدارس و درس آیین نگارش در دانشگاه‌ها، با فوبیای کاغذ یا کاغذهراسی مبارزه کنند. اما از قضا اسکنجبین صفرا فزود !

نوشتن و تفکر انتقادی : بنویسید

رضا بابایی/ پژوهشگر فرهنگی

نوشتن و تفکر انتقادی و فوبیای کاغذ و درس انشا  من وقتی می‌خواهم دربارۀ مسئله‌ای فکر کنم، دربارۀ آن می‌نویسم. یعنی با نوشتن می‌اندیشم.

نمی‌دانم عادت بدی است یا خوب؛ ولی می‌دانم که بسیاری از نویسندگان همین‌گونه‌اند؛ یعنی اکثر گفتارها و نوشتارها تکاپوی بی‌پردۀ ذهن‌ها است و باید آنها را «فرایند تأمل» دانست، نه «فراوردۀ تأملات». به عبارت دیگر، کاغذ، کارگاه ذهن است، نه انبار محصولات.

نگاه سنتی به نوشتن و نویسندگی، بر این پایه استوار است که نوشته‌های دیگران را باید خواند و یاد گرفت.

نگاه جدید می‌گوید: نوشته‌های دیگران را باید خواند و بر آنها خرده گرفت. تفکر انتقادی که جای آن در میان ما بسیار خالی است، بدون زمینه نیست.

 

یکی از قوی‌ترین دشمنان تفکر انتقادی در میان ما، همین تقسیم مردم به نویسنده و خواننده است. مردم را باید به نویسنده و نویسنده تقسیم کرد. دورۀ ما دورۀ تقسیم جامعه به چند نویسنده و میلیون‌ها خواننده نیست. اکنون به کمک شبکه‌های مجازی و گروه‌های اجتماعی، هر کس می‌تواند رسانه‌ای داشته باشد و بنویسد و خود را بیازماید.

نویسندگی، یکی از راه‌های آسان برای خویشتن‌آزمایی است. نوشته‌های ما بیش از آنکه برای دیگران سودمند باشد، برای خود ما مفید است. اینکه کسی نوشته ما را بخواند یا نخواند، آنقدر مهم نیست که اصل نوشتن مهم است. چون ما تا ننویسیم، نمی‌دانیم چه می‌دانیم و چه نمی‌دانیم.

نوشتن و تفکر انتقادی و فوبیای کاغذ و درس انشا

بنابراین، نوشتن دست‌کم چهار فایده دارد:
1. ما را وادار به اندیشیدن می‌کند؛
2. ما را از توهم دربارۀ سرمایه‌های علمی و توانایی‌هایمان بیرون می‌آورد؛
3. ما را در معرض نقد دیگران قرار می‌دهد؛
4. به ما جرئت می‌دهد که نوشته‌های دیگران را هم نقد کنیم و مصرف‌کنندۀ بی‌اختیار نباشیم؛ چون هر نویسنده‌ای، به خود حق می‌دهد که دربارۀ نویسندگان دیگر داوری کند.  

می‌پرسند: آیا افزایش نویسندگان، گسترش بی‌مایگی در جامعه نیست؟ چون فقط عدۀ کمی می‌توانند پرمایه بنویسند. وقتی همه دست به قلم شدند، بی‌مایگی یا میان‌مایگی، فضا را چنان تیره و تار می‌کند که شایستگان دیده نمی‌شوند.  نگاه جدید می‌گوید: نوشته‌های دیگران را باید خواند و بر آنها خرده گرفت. تفکر انتقادی که جای آن در میان ما بسیار خالی است، بدون زمینه نیست
پاسخ من این است که تا زمینۀ تفکر انتقادی در جامعه هموار نشود، دوغ از دوشاب قابل تشخیص نیست. فراوانی نوشته‌ها و نویسندگان، در صورتی زیان‌بار است که تفکر انتقادی در میان نباشد. پس مشکل در فراوانی نویسنده نیست؛ در مخاطب‌های زود‌باور است.

نوشتن به ما کمک می‌کند که نویسندگان کم‌مایه را از پرمایه تمیز دهیم. در ضمن، در نوشتن آنقدر سود و فایده است که هر زیانی را جبران می‌کند.

جامعۀ پیشرفته، جامعۀ نوشتاری است، نه شفاهی.

رونق فیسبوک و صدها شبکۀ مجازی و اجتماعی، از همین‌جا آب می‌خورد. فوبیای کاغذ (Papyrophobia)، نشانۀ نابالغی است.

قرار بود کلاس‌های انشا در مدارس و درس آیین نگارش در دانشگاه‌ها، با فوبیای کاغذ یا کاغذهراسی مبارزه کنند. اما از قضا اسکنجبین صفرا فزود.

کانال یادداشت ها

سه شنبه, 06 فروردين 1397 12:30 خوانده شده: 1374 دفعه

در همین زمینه بخوانید: