گروه گزارش /
كلاف سردرگم و گرههاي كور مسائل آموزش و پرورش سالهاست كه نظام آموزشي ما را دچار مشكل كرده است از همان روزهاي نخست پس از انقلاب تاكنون كه ٣٧ سال ميگذرد، مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست.
حالا پرسش اصلي اين است كه آيا پس از گذشت نزديك به چهار دهه و فراز و فرود و تجربه مديريتهاي مختلف وقت آن نرسيده است كه چارهاي اساسي براي حل اين مسائل انديشيده شود؟
كارشناسان و صاحب نظران گفتهاند آموزش و پرورش بيش از ٧٠٠ مساله دارد و اين ليست بلندبالاي مسائل خود كافي است تا دلهره بر جان مديران و تصميمگيران بيندازد و همه را از حوزه آموزش و پرورش فراري دهد.
وقتي پيرامون آموزش و پرورش و مسائل آن با مديران، كارشناسان و فعالان اين حوزه به گفتوگو مينشينيد با وجود اختلاف نظرها و تفاوت در تحليلها و تفسيرها در يك موضوع همه اتفاقنظر دارند و اين موضوع چيزي نيست جز اينكه آموزش و پرورش بايد به يك مطالبه ملي تبديل شود و در اولين سياست گذاريها و توجهات مسوولان ارشد حاكميتي و دولتي و مردم قرار گيرد.
چند ماهي است كه به دلايل مختلف به ويژه تحركات اعتراضي معلمان توجه دولت و مجلس و رسانهها نسبت به گذشته بيشتر به آموزش و پرورش جلب شده است؛ توجهي كه تفاوت چنداني را نميتوان در آن يافت به جز چند برنامه و سياست اعلامي از سوي فاني كه به نظر ميرسد در صورتي كه به درستي اجرا شود قدري ميتواند آموزش و پرورش را در مسير صحيح خود قرار دهد به ويژه موضوع ساماندهي نيروي انساني و طرح مديريت آموزشگاهي كه يكي چالش كميت و كيفيت نيروي انساني و ديگري بحث تمركز در مديريت را هدف قرار داده است كه هر دو از مهمترين معضلات آموزش و پرورش هستند.
در كشوقوسهاي توجه به مسائل آموزش و پرورش در راستاي توجه دادن به ريشههاي اين مسائل و پيدا كردن راهكارهاي اساسي ما نيز در گروه مدرسه روزنامه اعتماد تلاش كردهايم، سهمي داشته باشيم و براي تبديل كردن به مطالبه ملي افكار عمومي را به اين مهم جلب و از طرفي صاحب نظران را درگير كنيم تا به آموزش و پرورش از زواياي مختلف نگريسته شود.
به همين منظور گزارشي از يك نشست كارشناسي تهيه كرديم؛ گزارشي كه حاصل بحث و تبادل نظر چند تن از كارشناسان و فعالان اين حوزه با دكتر ستاريفر و دكتر كبيري است. شنيدن نظرات كسي كه زماني در راس سازمان برنامه و بودجه يا همان مديريت و برنامهريزي احيا شده فعلي قرار داشت، سازماني كه گفته ميشود اتاق فكر مديريت كشور است، در نوع خود ميتواند قابل تامل باشد.
در اين نشست كارشناسان و فعالان آموزش و پرورش از او خواستند راهكاري براي برون رفت از مسائل آموزش و پرورش ارايه دهد. خلاصه مطالب مطرح شده در اين نشست را تقديم مخاطبان روزنامه اعتماد ميكنيم و اميدواريم به زودي ضمن گفتوگوي تفصيلي نظرات و ديدگاههاي دكتر ستاري فر را در زمينه آموزش و پرورش كاملتر به اطلاع علاقهمندان اين حوزه برسانيم.
در ابتداي اين نشست طاهره نقييي، قائممقام سازمان معلمان با اشاره به فعاليتهاي ١٥ ساله اين تشكل و فراز و فرودهاي دولتها در اين حوزه گفت: دولت يازدهم سال سوم خود را آغاز كرده است. در راس وزارت آموزش و پرورش كسي قرار گرفته است كه گفته ميشود بيش از هر كسي آموزش و پرورشيتر است، ميگويند او با تمام زواياي اين حوزه از نزديك آشنايي دارد و اگر او نتواند آموزش و پرورش را روي ريل قرار دهد ديگر نميشود اميدي به حل مسائل داشت، اين در حالي است كه معلمان چندان رضايتي از مديريت ايشان ندارند و ماههاست كه صداي اعتراضشان بلند است.
حال پرسش ما اين است كه آيا آقاي فاني ميتواند مسائل را حل كند و قطار بحرانزده مسائل آموزش و پرورش را روي ريل خود قرار دهد؟
ايشان در ادامه افزود: خوشبختانه پس از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد ارتباط و تعامل تشكلهاي معلمي با مسوولان بيشتر شده و مدتي است ما با دكتر نوبخت، رييس سازمان مديريت و برنامهريزي جلسههاي منظمي داريم كه قرار است از اين جلسهها پيشنهادهايي براي گنجانده شدن در برنامه ششم توسعه ارايه شود بنابراين ما تصميم گرفتيم با صاحب نظران نشستهايي داشته باشيم و كمك كنيم تا پيشنهادهاي جامعتري تدوين شود.
دكتر ستاريفر در پاسخ به پرسش خانم نقييي پيرامون اينكه تيم آقاي فاني موفق خواهد شد يا نه و چه راهكاري در اين زمينه وجود دارد، گفت: مسائل آموزش و پرورش، مسائل آموزش و پرورش نيست بلكه فراوزارتخانهاي است و حتي بايد گفت فراتر از دولت بايد براي آن چارهانديشي شود به جرات ميتوانيم بگوييم تاكنون در عمل آموزش و پرورش در اولويت هيچ كدام از دولتها قرار نداشته است، خيليها شعار ميدهند ولي در عمل وقتي ميخواهند تصميمگيري كنند ميبينيم باوري به اين موضوع ندارند و به نظر بنده ريشه اينكه چرا نزديك به چهار دهه پس از انقلاب مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست اين است كه اين باور در هيچ مقطعي وجود نداشته و تا زماني كه مسوولان ارشد نظام و دولتمردان عملا به اين موضوع باور نداشته باشند و مسير اصلي را تغيير ندهند كاري از پيش نخواهد رفت، مسائل آموزش و پرورش فراتر از فاني يا دولت است و بايد به يك مساله ملي و دغدغه عمومي تبديل شود.
دكتر سيد محمد مرد، مسوول كميته آموزش و تحقيق سازمان معلمان ايران نيز در بخشي از اين نشست گفت: در مورد اينكه مسائل آموزش و پرورش از چه جنسي است اختلافنظرهاي متعددي وجود دارد، برخي ميگويند اگر اقتصاد آموزش و پرورش حل شود بقيه مسائل آن هم خود به خود برطرف خواهد شد.
برخي تمركز مديريتي را ريشه مشكلات ميدانند و عدهاي ناكار آمدي نيروي انساني و عدهاي ديگر محتواي آموزش را و برخي هم موارد ديگري را مورد اشاره قرار ميدهند كه به نظر ميرسد مسائل آموزش و پرورش چند وجهي است، اما برخي ريشهايترند كه بايد در اولويت قرار گيرند، در اين راستا توجه به تجربيات موفق دنيا ضرورت دارد و از يافتههاي علوم تربيتي به ويژه مديريت آموزشي استفاده كرد.
ستاريفر، رييس اسبق سازمان مديريت و برنامهريزي كشور در همين زمينه گفت: به نظر من اگر تمام بودجه كشور را هم به آموزش و پرورش اختصاص دهيم، مشكلات آن حل نميشود و تا زماني كه اين ساختار عظيم و سنگين ستاد وجود دارد اين مسائل همچنان باقي خواهد ماند. من بر اين باورم كه ريشه مشكلات آموزش و پرورش مديريتي و اجرايي است.
اين همه نيروهاي ستادي از وزارتخانه گرفته تا ادارات كل و مناطق بي جهت خود را بر اين سيستم تحميل كردهاند، نسبت نيروهاي ستادي به نيروي صف بسيار وحشتناك است ؛ بايد اين موارد را به حداقل رساند و يك ستاد چابك با وظايف فقط نظارتي تدوين كرد، بقيه اختيارات را هم به مدارس داد، بودجه را هم مستقيم در اختيار مدير مدرسه قرار داد آن وقت از او كار كيفي طلبيد.
كبيري، مشاور وزيرآموزش و پرورش نيز با اشاره به رويكردها و اولويتهاي برنامههاي فاني گفت: ساماندهي نيروي انساني و مديريت آموزشگاهي به همين منظور در دستور كار وزارت در دولت يازدهم قرار گرفته است كه تلاش ميشود در بحث نيروي انساني توازن وتناسب ايجاد شود و انگيزه معلمان افزايش يابد.
دكتر فاني با جديت به دنبال اين است تا براي كاهش نگرانيهاي معيشتي معلمان قدمهايي بردارد كه طرح رتبهبندي را در همين راستا اجرايي كرده است و از طرفي براي سبك كردن بار وزارتخانه ارتقاي مديريت آموزشگاهي با رويكرد مشاركتي را جدي پيگيري ميكند.
يك كارشناس ارشد مديريت آموزشي در واكنش به سخنان كبيري گفت: پس با اين وجود بايد « مدرسه محوري » در دستور كار متوليان آموزش و پرورش قرار گيرد و تمركز مديريتي از بين برود تا خلاقيتهاي مديران در مدارس امكان بروز و ظهور يابد و مدارس به عنوان واحد مديريتي تعريف شوند كه اگر اين موضوع در دستور كار مسوولان است بايد بسترآن هم فراهم شود چون به نظر ميرسد اين آمادگي وجود ندارد.
ستاريفر هم با تاكيد بر اينكه تنها راه برون رفت از بحران مديريتي در آموزش و پرورش مدرسه محوري است، گفت: بله ، همهچيز را بسپاريم به مدارس . من ترديدي ندارم كه معلمان و مديران بهتر عمل خواهند كرد و آنها اين توان را دارند كه مدارس را پويا و خلاق بار بياورند و آنها در صورتي كه انگيزه پيدا كنند و از زير بار صدها بخشنامه و دستورالعمل رهايي يابند ميتوانند به خوبي از مدارس محيط جذاب و كارآمدي بسازند كه هم دانشآموزان علاقهمند شوند و هم اوليا انگيزه مشاركت و همكاري بيابند.
من نميگويم همه مدارس را به يكباره مستقل كنيد، بلكه شما بياييد از يك مدرسه شروع كنيد آن وقت عملكرد آن را مقايسه كنيد با مدارس ديگر، خواهيد ديد كه تحول بزرگي در مدت كوتاهي ايجاد خواهد شد. همين مديراني را كه در سيستم متمركز دولتي تبديل به كارپرداز شدهاند و هر روز چرتكه مياندازند كه دخل و خرجشان با هم بخواند بعدا خواهيد ديد چقدر كارآمدتر خواهند بود.
ايشان در واكنش به نظر يكي از فعالان مبني بر اينكه علاوه بر تمركز در مديريت به عنوان ريشههاي مشكلات آموزش و پرورش، سياسي و ايدئولوژيك بودن است كه در طول اين سالها مانع برون رفت از بحران شده است نيز گفت: تحول ايدئولوژيكي تحول بالا دستي نيست، اين مساله هم با مدرسه محور شدن آموزش و پرورش حل خواهد شد، زماني رنگ ايدئولوژي بيشتر ميشود كه همهچيز متمركز و از ستاد تعيين شود، ولي وقتي ما به مدارس اختيار داديم و آنها به عنوان واحد آموزشي همهچيز را تعيين كردهاند به تعداد مدارس دولتي، محتوا و سبك و سياق خواهيد داشت و اين تكثر خود باعث ميشود سايه ايدئولوژي از سر نظام آموزشي ما برداشته شود و آن وقت سياست هم به حاشيه خواهند رفت و سياستمداران نميتوانند آموزش و پرورش را بازيچه قرار دهند.
ستاريفر در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به نقش تشكلهاي مدني معلمان گفت: معلمان براي موفقيت بايد فراتر از معيشت و مسائل اقتصادي مطالبات خود را مطرح كنند، تشكلها نبايد فقط پرچم صنف را بالا ببرند، آنها براي همراه كردن مردم با خود بايد پرچم مدرسه محوري را كه شاه كليد حل مسائل آموزش و پرورش است را بالا نگه دارند تا والدين و دانشآموزان نيز حقوق خود را در اين مسير تامين شده ببينند و با معلمان همگام شوند و نكته ديگر اينكه معلمان خود بايد پيش قدم و پرچمدار كرامت و منزلت حرفه معلمي باشند در صورتي كه اين سه پرچم توسط تشكلها بالا نگه داشته شود خيليها را به دور خود جمع خواهد كرد و آنگاه آموزش و پرورش به يك مطالبه ملي تبديل خواهد شد.
گروه مدرسه «اعتماد»