گروه رسانه/
سخنان وزیر آموزش و پرورش در برابر فرمانده نیروی انتظامی کشور، موجی از انتقاد و اعتراض را در میان فرهنگیان و جامعه برانگیخته است. از نظر ما، و فارغ از محتوای آنچه بیان شده و نیز تفاهمنامهای که میان این دو نهاد به امضای بالاترین مقام آنها رسیده است؛ این حجم از نارضایتی به عملکرد ناقص، مبهم و پراشکال نیروی انتظامی برمیگردد؛ اینکه جامعه از عملکرد نیروی انتظامی بهعنوان نهاد حافظ نظم و امنیت، رضایت ندارد.
علیرضا کاظمی، بهعنوان وزیر آموزش و پرورش، به صراحت و در برابر رسانهها، خود را سرباز فرمانده نیروی انتظامی خطاب میکند.
پرسش ما این است که در کدام قانون و آیین و کشور ؛ وزیر آموزش و پرورش، خودش را باید سرباز بخش دیگری، آن هم نیروی نظامی معرفی کند؟
اینگونه اظهارنظرهای تعارفآمیز که شاکله اصلی فرهنگ غلط و استبدادی ما را تشکیل میدهد، حتی در حد شوخی هم پذیرفته نیست و معلمان، بهعنوان «گروه مرجع جامعه» و «قشر فرهنگساز»، از این دیدگاه وزیر آموزش و پرورششان بهشدت ناراحت و عصبانی هستند و آن را توهین به خود تلقی کردهاند.
شایسته است که وزارت آموزش و پرورش دولت پاسخگوی مسعود پزشکیان، بهجای «سکوت و یا توجیه» یک کار و سخن غلط، در اسرع وقت عذرخواهی کرده و نظر خود را تصحیح کند.
سخنگوی پلیس، در اظهاراتی، هدف تفاهمنامه مشترک بین پلیس و وزارت آموزش و پرورش را چیزهایی مانند افزایش حس امنیت دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در مدارس عنوان کرده است.
همکاری آموزش و پرورش با پلیس، به بهانهی «افزایش امنیت»، نوعی اعتراف تلخ به ناتوانی سیستم آموزشی در ایجاد امنیت روانی و اجتماعی در مدارس است؛ گویی بهجای درمان، به سرکوب روی آوردهایم.
این نوع گفتمان و تعامل، نه تنها موجب «حل مسأله» نمیشود بلکه بیشتر منجر به تضعیف جایگاه مدرسه و معلم میگردد. و تا زمانی که نگاه و رویکرد وزیر آموزش و پرورش، بهعنوان بالاترین مقام مسئول در جریان تعلیم و تربیت این باشد، نباید انتظار معجزه را داشت. قرارداد اخیر وزیر آموزش و پرورش با نیروی انتظامی، بهجای تکیه بر نهادهای فرهنگی و تربیتی، بار دیگر نگاه امنیتی به مسائل دانشآموزان را پررنگ کرده است.
ما، بهعنوان معلمانی که بیواسطه با دانشآموزان، محیط مدرسه و کلاس عجین هستیم و از آنچه که در مدارس میگذرد دل پُری داریم.
ما میبینیم که در آموزش و پرورش، ارزشها و اخلاق تا چه حد بیاعتبار و مختل شده است.
ما با پوست و استخوان خود حس میکنیم که محتوای آموزشی ایدئولوژیک، چه بر سر هویت ملی کودک و نوجوان ایرانی آورده که جلای وطن را به ارزشی آرمانی بدل کرده است.
ما بسیار عمیقتر از پشتمیزنشینانی که در ستاد مستقر هستند، از گرفتار شدن همکارانمان به روزمرگی در رنج هستیم. دانشآموز امروز بهجای نگاه قهری و پادگانی بیش از هر چیز به آموزش مهارتهای زندگی، درک محیط زیست، فرهنگ مطالعه و اخلاق اجتماعی نیاز دارد.
ما از مرجعیت یافتن فضای مجازی در میان دانشآموزان آگاهیم و میبینیم که محتوای فضای مجازی چگونه رفتارهای پرخطر را در میان دانشآموزان ایرانی ترویج میکند.
ما بهشدت از شیوع آسیبهای اجتماعی نوپدید در فضای مدارس نگران هستیم.
اما چارهی کار و درمان را باز کردن پای نیروی انتظامی به مدارس حتی در قالبهای زیبا، نمیدانیم. آموزش و پرورش نهادی نرمافزاری است و مشی مدیریتی مؤثر بر آن از جنس ارزشها، فرهنگ و هنر و همدلی و ابزار حل مسأله گفتوشنود است، در حالیکه نهادی که وزیر آموزش و پرورش افتخار سربازی فرمانده آن را میکنید، جنسی سخت دارد و در آن آمرانگی سکه و گفتمان رایج است.
پیشنهاد میکنیم پلیس جمهوری اسلامی، قبل از پرداختن به وظایف بروندستگاهی، ابتدا به آموزش و بهسازی کارکنان و پرسنل خود، بهعنوان نیروی مهم و بیبدیل «حافظ و نگهبان نظم و قانون» در جامعه توجه داشته و آن را در اولویت برنامهریزی خود قرار دهد.
رفتار «قانونمند» و «مسئولیتپذیرانه»ی این عزیزان، در سطوح و در بخشهای مختلف، میتواند بهترین تضمین و الگو برای تصحیح رفتارهای غلط سایر بخشها و افراد در جامعهی ایران، بهویژه نسل جوان باشد.
ما «معلمان پرسشگر و کنشگر» بر این باوریم:
قرارداد اخیر وزیر آموزش و پرورش با نیروی انتظامی، بهجای تکیه بر نهادهای فرهنگی و تربیتی، بار دیگر نگاه امنیتی به مسائل دانشآموزان را پررنگ کرده است.
جای پرسش و تأمل بسیار دارد که چرا آموزش و پرورش بهجای همکاری با نهادهایی چون کتابخانهها، سازمان محیط زیست یا مراکز علمی و فرهنگی و مهمتر از همه، بهرهگرفتن از ظرفیت معلمان توانمند و فکور در درون آموزش و پرورش، تمرکز خود را بر نهادهای نظامی و امنیتی گذاشته است؟
در حالیکه دانشآموز امروز بهجای نگاه قهری و پادگانی بیش از هر چیز به آموزش مهارتهای زندگی، درک محیط زیست، فرهنگ مطالعه و اخلاق اجتماعی نیاز دارد.
جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش :
- علی پورسلیمان
- محمد حیدری
- علی زینلی
- سعید شهسوارزاده
- محمدرضا شهریاری
- سیدهادی عظیمی
- رضا قاسم پور
- زهرا قاسم پور دیزجی
- نرگس کارگری
- طهماسب کاوسی
- حمزه علی نصیری
- شیرین یوسفی
***
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید