گروه گزارش/
امروز دوشنبه 26 اردیبهشت سایت تازه نیوز در خبری نوشت : ( این جا )
« احمد عبداللهی نژاد، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان در واکنش به کلیپی که از رقص محلی یک دختر دبستانی در فضای مجازی منتشر شده، نوشت: فارغ از حکم شرعی رقص و مفاد قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، مسئولان مدرسهای که نمیفهمند مدرسه جای چه کارهایی هست و جای چه کارهایی نیست به درد تربیت انسان نمیخورند !
مسئول ستاد امر به معروف و نهی ازمنکر اصفهان ادامه داد: اگر اصرار دارند حتماً جایی مشغول باشند، با احتیاط چند رأس چهارپا در اختیارشان قرار دهید . »
یک روز بنگاه دار املاک به این بهانه که شادی ، دست زدن و هورا کشیدن دانش آموزان در محیط درونی مدرسه و به مناسبت « روز معلم » کار و کاسبی او را کساد کرده به ناظم مدرسه حمله ور می شود و او را مورد توهین ، فحاشی و ضرب و شتم قرار می دهد . ( این جا ) روز دیگر هم ، فردی در مقام موعظه گر رسمی حکومت تنها به این علت که دختر بچه هایی به شادی پرداخته اند و فرصت « با هم بودن » را تجربه کرده اند به ساحت تعلیم و تربیت اهانت می کند .
آیا دیوار مدرسه این قدر کوتاه و بی دفاع شده است ؟
نخستین پرسش « صدای معلم » از این روحانی متولی امر به معروف و نهی از منکر آن است که با استناد به کدامین اصل اخلاقی و مبانی دینی و شرعی این چنین به ارکان تعلیم و تربیت یعنی معلمان و دانش آموزان توهین می کند ؟
کدام مقام چنین سمت و مقامی را به ایشان وا نهاده که چنین غیر مسئولانه و با ادبیات خشونت محور و نفرت پراکن در مورد مدرسه و صاحبان آن اظهار نظر می کند ؟
آیا این فرد با چنین ادبیاتی می خواهد جامعه هدف مورد نظر خود را اقناع نموده و به زعم خودش هدایت کند ؟
تا کی باید شاهد اظهار نظرهای غیرتخصصی و غیرکارشناسی از سوی افرادی باشیم که به نظر می رسد حتا با الفبای تعلیم و تربیت و علم پداگوژی آشنایی نداشته و نظام های آموزشی دیگر و موفقیت های آنان را مورد مطالعه و تتبع قرار نداده اند ؟
بدبین کردن مدیران ، معلمان ، دانش آموزان و اولیای آنان نسبت به مفاهیم و ارکان دینی اصولا چه تناسبی با امر به معروف و نهی از منکر دارد ؟
« مدرسه » جای زندگی است و دانش آموزان می باید در محیط کنترل شده آن شادی و نشاط فردی و جمعی را بدون آن که تزاحمی با حقوق مدنی و شهروندی دیگران داشته باشد آموخته و مورد تجربه و تمرین قرار دهند .
آقای عبداللهی نژاد
محصول و دستاورد تفکرات شما و دستگاه های تبلیغی همفکران شما در این بیش از چهار دهه جامعه ای است که حدود ۶۰ درصد مردمان آن دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند . ( این جا )
آیا فکر نمی کنید که تاریخ مصرف این گونه تفکرات و روش ها به پایان رسیده و باید با تکیه بر اندیشه و عقلانیت و در مسیر « تفکر انتقادی » با دیگران به تعامل پرداخت و گفت و گو کرد .
اگر سخن گفتن نمی دانید ، سکوت بهترین تبلیغ است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید