چاپ کردن این صفحه

مقصود فراستخواه در دومین نشست علمی – تخصصی با عنوان " ایدئولوژی و برنامه درسی " در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی :

ایدئولوژی همان چیزی شده که آموزش و پرورش ما را در یک دوره ای از دنیای پر از رقابت عقب نگه داشته و به دلیل همین " نگاه ایدئولوژیک " عقب ماندیم !

صدای معلم منتشر می کند ؛

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ دومین نشست علمی – تخصصی با عنوان " ایدئولوژی و برنامه درسی " با برنامه ریزی و همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران برگزار گردید .

اعضای میزگرد دکتر مقصود فراستخواه عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ؛ دکتر اسدالله مرادی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان ؛ دکتر نادر سلسبیلی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ؛ دکتر رضا ملایی رئیس حوزه یادگیری معارف و قرآن سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی و دکتر محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بودند .

مدیریت این نشست را دکتر سیدمحمد حسین حسینی پژوهشگر مطالعات آموزش و پرورش بر عهده داشت .

این نشست در مجموع بیش از 3  ساعت به طول انجامید و در پایان پرسش و پاسخ بین حاضران و سخنرانان برگزار گردید .

« صدای معلم » بخش پایانی سخنان دکتر مقصود فراستخواه را منتشر می کند .

 

آموزش و پرورش ایران و نگاه ایدئولوژیک و گزارش صدای معلم

آن چیزی که در چهل سال گذشته و در چهار دهه گذشته برنامه درسی بر اساس آن شکل گرفته ایدئولوژی اسلامی است. ایدئولوژی خاص اسلامی طبقه حاکم که چند ویژگی آن را  به درک ناچیز خودممی گویم.

این ایدئولوژی ضد چپ است. این ایدئولوژی اسلامی از ابتدا ضد چپ بود. در انتخاب ، در گزینش های آموزش و پرورش راست ترین تفکرها حاکم بود و هر کسی که یک نوع فکر چپ در او احتمال داده می شد با روایت های مختلف ، چپ مدنی ، چپ آزادمنشانه و انواع چپ های دیگر حذف می شدند.

 این ایدئولوژی ضد مدرن است. با دنیای مدرن ستیزه بیمارگونه دارد. و این نتیجه دنیایی است که ما الآن در آن به سر می بریم نتیجه یک آموزش و پرورشی بود که یک زمانی جمعیت 20 میلیونی داشت الان سرنوشت  بیش از چهارده میلیون بچه ها به این ایدئولوژی سپرده شده و ضرب در سه و نیم اگر سایز خانواده را در ایران در نظر بگیریم بخش بزرگی از جمعیت ایران و کل جمعیت ایران تحت تاثیر این ایدئولوژی اسلامی بود که به شدت آمرانه حاکم بود بر امر پروتکل اجتماعی که عبارت است از تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش.

 ضد صلح جهانی است. از ابتدا جنگ و ستیز با دنیا ، کنترل جهان و منطقه را به ذهن بچه ها وارد کرده و صلح و گفت و گو و زندگی مسالمت آمیز جهانی را برای بچه ها مطرح نکرده است.

نگاه نکنید که این بچه های ما تحت تاثیر خانواده ها صلح را هم می فهمند. این نتیجه ی دغدغه خانواده ها بود. زندگی جامعه بود که مقاومت می کرد. این ایدئولوژی مردسالار هم هست و حتی ضد زن است. سال ها بچه های خردسال ما را در لباس هایی به نام حجاب در کلاس ها محدود کرده به عنوان شرعیات. به شدت مردسالار است و به شدت دولت سالار است، حکومت سالار است. به زندگی به سهم جامعه به زیست جهان توجه ندارد ، به دولت اهمیت می دهد و به حاکمان. به عنوان این که مقدسند. آنها می دانند صلاح بچه ها چیست و از آنجا برنامه های درسی تالیف می شود .

 نخبه گرا است ! اسلامی سازی علم یک ایدئولوژی دولتی است و اسلامی سازی آموزش و پرورش هم یک ایدئولوژی دولتی است.

خیلی نخبه گرا است !

 به جامعه به عقل عمومی به ( Common Sense ) به نسل های جدید ، به تفکر انتقادی اجتماعی اهمیتی قائل نیست. نخبه گراست. آن هم نخبگان سنتی نه نخبگان ایدئولوژیک. حتی نخبگان سنتی هم مقهور و مغلوب این نخبگان هستند.

خیلی از علمای سنتی هم حرفشان را نمی توانند بزنند در مقابل این نخبگان حاکم.

وخودشان را در این چهار دهه باز تولید کردند. بازتولید اجتماعی چیزی که در نظریات بازتولید اجتماعی و بازتولید فرهنگی...

و آخرین تعریفی که می توانم از این ایدئولوژی داشته باشم که حاکم بر برنامه درسی ماست یک ایدئولوژی آشفته هم هست. به شدت آشفته. ذهن آشفته، زبان آشفته و دنیای آشفته که امروز ما در آن به سر می بریم.

آموزش و پرورش ایران و نگاه ایدئولوژیک و گزارش صدای معلم

این که در قرآن در سوره های مبارکش خدای متعال به حروف مقطعه قسم می خورد بنده به عنوان یک دانش آموز کوچک یک معنایش که مفسران بزرگ گفتند خداوند اصلا به زبان قسم می خورد. می گوید زبان را پایمال نکنید ، زبان خانه هستی است. ما زبان را هم آشفته کردیم. چرا آشفته است؟؟

 شما می بینید در ضد مدرن ترین ایدئولوژی ها از پست مدرن ترین دیدگاه ها مثل فوکو ، کوهنژ و ... استفاده می شود. خیلی عجیب است ! عرض می کنم این ضد زن است چون تصویری که در کتاب های درسی در طول این چهار دهه برای بچه ها از دختر داده شده ، دختر آن موجودی نیست که تولید کند خلاقیت کند ، مشارکت کند و ثروت ملی ایجاد بکند و برای همین است که ما از نظر اقتصادی عقبیم.

به صورتی که اگر فوکوی بیچاره اینجا باشد حتم دارم سکته می کند !

دوبار سکته می کند.

در واقع آن ایدئولوژیکی که شریعتی گفته واقعا نیست. واقعا آن ایدئولوژیکی که شریعتی گفته نیست. من خودم دانش آموز شریعتی هستم ، شریعتی را در خواب دیدم ستایش کردم ، پای درسش نشستم در حسینیه ارشاد با کتاب هایش بزرگ شدم و کتاب هایش را در باغچه کاشتیم ، دوباره از زمین درآودیم و خواندیم دوباره کاشتیم. این زندگی ما بود. اما من ناقد شریعتی هستم. چون شریعتی بزرگ است. ما روی شانه ی شریعتی ایستاده ایم شاید بیشتر از شریعتی بتوانیم ببینیم. چون شریعتی فرزند روزگار دیگری بود.

 الآن از شریعتی ها شریعتی استفاده می کنند آنها مشکل است !

در نتیجه من فکر می کنم این ایدئولوژی ضد تراس معنوی ، ایرانی ضد میراث معنوی ایرانی هم است چون یک زمانی دین و معنویت و میراث دینی برای بچه هایی که در مدارس هدف و در مدارس علوی که من یکی از دانش آموزان این مدارس هستم معنویت و تراس دینی ارزش داشت قداست داشت یک منبع الهام بود.

این ایدئولوژی آن منبع را هم تخریب کرده مثل تخریب همه منابع دیگر این سرزمین.

من تصور ذات باور از ایدئولوژی ندارم. به عنوان یک دانش آموز و از نظر  ایسنشیالیستی ایدئولوژی یک جایی است که بگویم این اهریمن است.

 ایدئولوژی در همه ما می تواند نوعی رویکرد ایدئولوژیک و رفتار و کردار تولید کند .

ما باید کردارهایمان را تحلیل بکنیم . تحلیل بکنیم زبان ایدئولوژی خودمان را ، منتهی خشن ترین شکل کردار ایدئولوژیک در قالب ساختار خشن به صورت یک خشونت نمادین و آموزش و پرورش ما از سوی یک حاکمیت سیطره پیدا کرده است و به این معنا نیست که ایدئولوژیک فقط آنجاست به معنای هابزی کلمه و آن لویاتان است !

نه ایدئولوژی در همه ما هست !

هر صدای بلندی که می خواهد منفعت کاذب ایجاد بکند ایدئولوژی گریبانش را گرفته است.

آموزش و پرورش ایران و نگاه ایدئولوژیک و گزارش صدای معلم

 این فراستخواه هم باشد باید نقد کند. من باید مرتب خودم را نقد بکنم و کردارهای ایدئولوژیک خودم را و اما این که استاد دیگری فرمودند که این ایدئولوژی اسلام یا مسلمین است من می گویم این ایدئولوژی حاکمانی است که بر ما حکومت می کنند به نام اسلام حتی ایدئولوژی مسلمین نیست که باید نقد بشود ایدئولوژی حاکمان است که در چهار دهه گذشته بر ما حکومت می کنند.

 اتفاقا نابرابری های موجودی که عزیزان صحبت فرمودند نتیجه یک نوع سرمایه داری اسلامی دولتی رانتی است .

شما ببینید این مدارس را چه کسی ساخته چه کسانی از اینها برخوردارند؟

من ، درباره کنکور بررسی کردم .

من پنج شش تا تحقیق درباره کنکور انجام دادم. من می دانم اینها از کجا آمده اند !

 من می دانم طبقه جدید با آرایش مذهبی ، با دستور زبان مذهبی چگونه بازتولید می شود و به اسلام هم قائل نیست.

 اینها هستند که نابرابری را تولید می کنند.

ایدئولوژی اسلامی حاکم  اصلا هیچ نسبتی با پیغمبر رحمت ندارد.

 یک مصادره به مطلوبی است از میراث دینی ما.

عرض می کنم این ضد زن است چون تصویری که در کتاب های درسی در طول این چهار دهه برای بچه ها از دختر داده شده ، دختر آن موجودی نیست که تولید کند خلاقیت کند ، مشارکت کند و ثروت ملی ایجاد بکند و برای همین است که ما از نظر اقتصادی عقبیم. نتیجه این تعریفی است که از زن در کتاب هاب درسی شده است. ایدئولوژی دو نوع است. یک ایدئولوژی اجتماعی و یکی ایدئولوژی دولتی. ما فعلا بیشتر در آموزش و پرورش درصدد نقد آن ایدئولوژی دولتی هستیم.

به نظر من حقوق بشر یک ایدئولوژی اجتماعی است. اما وقتی  آمریکا یعنی حاکمان آمریکا به نام حقوق بشر به عراق حمله کردند و این گرفتارهای ها را ایجاد کردند آن ایدئولوژی دولتی است ، بر ساخته شده از حقوق بشر است.

رویای آمریکایی یک ایدئولوژی اجتماعی است. اما این راست نژاد پرست حاکم بر آمریکا یک ایدئولوژی دولتی  از این رویای آمریکایی درست کرده اما آنهایی که در آمریکا ، آمریکا را ساختند ، هاروارد را درست کردند ، آن پیورتین هایی که برای پاپ خدمت به خلق را اجابت دعوت حق می دانستند ، آنهایی که در دلارهایشان هم نوشته اند :

 " IN GOD WE TRUST  "

آنهایی که پرستش خدا را خدمت به خلق می دانستند ؛ این رویای امریکایی یک ایدئولوژی اجتماعی بود همان گونه که مشروطه ایدئولوژی اجتماعی ما بود. همان طور که ملیت ایدئولوژی اجتماعی ما بود. ناسیونالیسم ایدئولوژی اجتماعی بود ولی وقتی رضاشاه در قالب یک دولت این ناسیونالیسم را مصادره به مطلوب می کند و یک ایدئولوژی دولتی ایجاد می کند این ایدئولوژی دولتی است. آن خطرناک ترین بخش است . ایدئولوژی وقتی خطرناک است که در قالب یک دولت بازتولید می شود و الا ایدئولوژی اجتماعی در جای خودش باید مسیر نقد دیگری را باید داشته باشد.

 من باید مقایسه کنم بین حاکمیت پهلوی با ناتل خانلری، با فروزان فر. فروزان فر ایدئولوژی داشت اما ان ایدئولوژی که در دولت باز ساخته می شد به عنوان یک مدرنیزاسیون دولتی آن ایدئولوژی اجتماعی است. عیسای صدیق نبود.

آموزش و پرورش ایران و نگاه ایدئولوژیک و گزارش صدای معلم

ایدئولوژی تجربه معاصر عقلانیت بشری فاشیسم شده ، ایدئولوژی نازیسم شده ، ایدئولوژی استالینیسم شده ، ایدئولوژی نژادپرستی آپارتاید در آفریقا شده و ایدئولوژی داعش شده ، القاعده شده و بنیادگرایی اسلامی شده و ایدئولوژی همان چیزی شده که آموزش و پرورش ما را در یک دوره ای از دنیای پر از رقابت عقب نگه داشته و ما تا بتوانیم برسیم به دنیای پیشرو خیلی کار داریم به دلیل همین نگاه ایدئولوژیک عقب ماندیم و امیدوارم یک فرصتی بشود که درباره این مسائل صحبت کنیم .

 بومی سازی علم یک ایدئولوژیک دولتی است .

اسلامی سازی علم یک ایدئولوژی دولتی است و اسلامی سازی آموزش و پرورش هم یک ایدئولوژی دولتی است.

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

بخش نخست

پایان گزارش/


آموزش و پرورش ایران و نگاه ایدئولوژیک و گزارش صدای معلم

پنج شنبه, 09 بهمن 1398 22:26 خوانده شده: 1227 دفعه

در همین زمینه بخوانید: