گروه گزارش/
در نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش ، « صدای معلم » از وزیر پرسش کرد : ( این جا )
" چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس سنت دیرینه در مسائل ریز و درشت این وزارتخانه وارد می شود آن چنان که گویی وزارت آموزش و پرورش فاقد قوه عاقله و ممیزه برای تصمیم گیری است ؟
چرا شورای عالی آموزش و پرورش از وظایف سیاست گذاری و برنامه ریزی فاصله گرفته و بیشتر نقش آیین نامه نویس و مقررات نویس پیدا کرده است ؟
چرا اکثر وزرای آموزش و پرورش در این 4 دهه پس از انقلاب اسلامی محافظه کار و توجیه کننده وضع موجود بوده اند ؟ "
وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش صدای معلم گفت :
" من دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان را دخالت غیرتخصصی نمی دانم . اعتقاد من این است که ای کاش دخالت ها محدود به همین نهادهای تخصصی موضوع باشد و این ها با صلاحیت های بیشتری در موضوع آموزش و پرورش وارد شوند اما تعدد عرصه های سیاست گذاری نوعی آشفتگی را را در حوزه آموزش و پرورش ایجاد می کند . "
آخرین گزارش صدای معلم در انتقاد از جایگاه و کارکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 25 آبان 1398 مننتشر گردید . ( این جا )
هنوز شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا سایر نهادهای مسئول پاسخی به این مطالب و پرسش ها نداده اند .
واقعا برای ما جای بسی پرسش و ابهام است زمانی که موضوعی خام و غیرکارشناسی مانند حذف زبان انگلیسی از برنامه مدارس تحت عنوان " حذف انحصار " مطرح و افکار عمومی نسبت به آن بازتاب منفی می دهد و حتی در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رد می شود ؛ چطور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی صحبت از طرح مجدد آن هم در شورایی می دهد که هنوز به لحاظ " قانونی " جایگاه آن مورد پرسش است ؟
به تازگی مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور صحبت از اختصاص سهمیه به طلاب در موضوع استخدام در وزارت آموزش و پرورش کرده است .
حجتالاسلام عبدالکریم بهجت پور گفته است : شورای عالی انقلاب فرهنگ مصوبهای ابلاغ کرده که طی آن ۱۰ درصد استخدام آموزش و پرورش کشور باید از بین طلاب باشد.
ایشان در توجیه این علت هم بیان کرده است :
" استفاده از ظرفیت طلاب و دانشآموختگان حوزههای علمیه و مدارس مذهبی یکی از راههای ارتقای معرفتی آتیه سازان ایران اسلامی است. "
نخستین پرسش صدای معلم از شورای عالی انقلاب فرهنگی آن است که مبنای کارشناسی و پژوهشی این مصوبه چه بوده است ؟
آیا اختصاص سهمیه نوعی تبعیض و ایجاد رانت در سیستم نیست ؟
مگر نه این است که طبق اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ؛ مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
آیا از نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی تجربه سهمیه بندی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی تجربه مثبتی بوده و به ارتقای کارآمدی سیستم و افزایش اعتماد عمومی منجر شده است ؟
در کدام نظام آموزشی موفق و توسعه یافته چنین کارها و برنامه هایی پیاده می شود ؟
آیا از نظر وزیر آموزش و پرورش این مصوبات و دخالت ها ، همچنان " تخصصی " است ؟
نظر رئیس دانشگاه فرهنگیان و آن 138 نشریه و 1200 تشکل در این دانشگاه در این مورد چیست ؟
نظر روسای دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه ها و اعضای هیات علمی آنان در این مورد چیست ؟
« صدای معلم » بارها در گزارش ها و مطالب خود بر تاسیس و تعریف " معلم حرفه ای " و " سازمان نظام معلمی " در نظام آموزشی تاکید کرده است .
برای رسیدن به یک نظام آموزشی کارآمد که پاسخ گوی نیازهای جامعه باشد چاره ای نداریم جز آن که بهترین ها را به عنوان " معلم " پذیرفته و از طریق آموزش های ضمن خدمت موثر و کارآمد کیفیت آموزشی را تضمین کنیم .
چنین مصوباتی از سوی یک نهاد غیرقانونی آن هم بدون طرح اولیه در شورای عالی آموزش و پرورش و یا پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نتیجه ای جز فریه تر کردن بحران ناکارآمدی نخواهد داشت .
پایان گزارش/