*معلمان ازمعیشت بد خود و از تبعیض بسیار ناراحتاند، به عنوان یک فرد آگاه فرهنگی نظر خودتان را در این مورد بیان فرمایید؟
مشکلات و مسائل آموزش و پرورش وسیع و بی شمار است. نوع نگاه مسئولان در دورههای مختلف به مقوله آموزش و پرورش موجب شده است تا با " تراکم و انباشت مطالبات " مواجه شویم.
مسئولان و حتی وزرای آموزش و پرورش اکثرا سعی کرده اند که مشکلات و مسائل این بیمار را به صورت " سرپایی " درمان کنند.
این در حالی است که وضعیت آموزش و پرورش حاد و بحرانی است و نیاز به مراقبت و درمان جدی، مستمر و طولانی دارد.
یکی از مسائلی که دائما معلمان را رنج میدهد و از قدیم وجود داشته است مسئله " تبعیض " است.
برای فرهنگیان و معلمان پذیرش این " تفاوت " دشوار است.
آنان خود را کارمند دولت میدانند و دائما در حال مقایسه پرداختیها و دریافتها با سایر کارمندان دولت هستند.
از آنجا که اقتصاد ما اساسا " تک محصولی " است و شیوه بودجه نویسی بر اساس نیازهای واقعی صورت نمیگیرد نیازهای وزارت آموزش و پرورش به صورت "یکپارچه و واقعی" دیده نشده است و مسئلهای به نام " کسری بودجه" جزء لاینفک بودجه آموزش و پرورش شده است.
البته باید ما مسئله را فراتر از اینها ببینیم.
در سیستم دولتی ما، پرداختها بر اساس یک فرمول مشخص یا علمی صورت نمیگیرد. رضایت مشتری یا ارباب رجوع در این پروسه پرداختها جایی ندارد. پرداختها در این فرآیند معیوب بر اساس "عملکرد و بازخورد" صورت نمیگیرد و بیشتر بر اساس جایگاه و پستی است که فرد آن را اشغال کرده است.
در حال حاضر دو میلیون و ۳۰۰ هزار کارمند در دولت در حال فعالیت هستند و بیش از یک میلیون معلم در وزارت آموزش و پرورش به خدمت اشتغال دارند.
پرداختهایی همچون عیدی، پاداش،فوق العاده، حق العمل، رفاهی، کارانه، اضافه کار و بسیاری موارد دیگر که از دستگاهی به دستگاه دیگر متفاوت است.
پرداختهایی که گاها تا چند برابر حقوق اصلی و ثابت کارمند هم میرسند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران در گزارشی از درصد پایین ساعات کار مفید درکشور خبر داده است. بر اساس این گزارش ساعات کار مفید کارمندان بخش دولتی از شاغلان بخش خصوصی به مراتب کمتر است.
کار مفید در ایران سالانه ۸۰۰ ساعت است، این در حالی است که ساعات سالانه کار مفید در کشورهای ژاپن، کرهجنوبی و چین به ترتیب ۲۴۲۰، ۱۹۰۰ و ۱۴۲۰ ساعت است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود تصریح میکند که در « خوشبینانهترین » حالت، ساعات کار مفید در هر روز تا دو ساعت است که بر این اساس در طول هفته به ۱۱ ساعت نمیرسد. گرچه آمارهای دیگری از ۶ تا ۷ ساعت کار مفید در هفته حکایت دارد. بر اساس قانون، ساعات کار هفتگی در ایران ۴۴ تا ۴۹ ساعت است.
با این تفاسیر، فلسفه این همه پرداختهای متفاوت که در میان کارمندان دولت وجود دارد بیش از پیش مورد پرسش جدی قرار میگیرد و دولت تدبیر و امید باید برای این وضعیت چارهای بیندیشد.
* کارگروهی ازطرف جناب رئیس جمهورجهت تحقق خواستههای معلمان تشکیل شده، آیا شما از روند عملکرد این کارگروه و اینکه الان درکدام مرحله از کار هستند اطلاعی دارید؟
یکی از اقدامات مثبتی که در زمینه پاسخ به مطالبات معلمان تشکیل شد« کارگروه رسیدگی به خواستههای معلمان » بود.
تاکنون گزارشی از عملکرد این کارگروه در رسانهها بیان نشده است.
به نظر میرسد بدنه معلمان ارتباط عینی و سیستماتیکی با این کارگروه ندارد.
اگر امکان حضور نمایندگان تشکلهای معلمان در آن فعلا وجود ندارد از «مشاور وزیر در امور تشکلها » کمک گرفته شود و به تشکلها و معلمان گزارش داده شود. این کار موجب اعتماد سازی بیشتر خواهد شد.
* آیا طرح رتبه بندی، باعث رفع این تبعیض فاحش بین معلمان و سایر کارکنان دولت خواهد شد؟
به نظر میرسد از ابتدا در مورد رتبه بندی معلمان، مسئله به صورت ناقص و نارسا مطرح شد.
گره زدن رتبه بندی معلمان با مطالبات معیشتی معلمان با فلسفه تعیین و صلاحیتهای حرفهای معلمان تناسبی ندارد.
البته پرسشها و دغدغههای بسیاری در مورد رتبه بندی معلمان مطرح است. به عنوان مثال، هنوز شاخصها و معیارها برای رتبه بندی معلمان تعریف یا تبیین نشده است. الزام و پیش شرط منطقی رتبه بندی تعرف یک نظام، ارزیابی عملکرد جامع در نظام آموزش و پرورش است.
از سوی دیگر، چه کسی یا واحدی باید رتبه بندی را انجام دهد.
اجرای نظام رتبه بندی در یک «نظام بروکراتیک زاید» نتایج خوبی نخواهد داشت.
از همه مهم تر، تعیین صلاحیتهای حرفهای معلمان توسط یک "سازمان نظام معلمی" است.
اجرای رتبه بندی بر اساس سند تحول بنیادین صورت میگیرد اما ساز و کار اجرای این نظام توسط مسئولان وقت آن زمان از سند حذف گردیده است.
در این زمینه بحثها فراوان است و نیاز به کارشناسی بیشتر دارد.
* ایده شما برای بهبود معیشت معلمان چیست؟
بحث معیشت معلمان و بهبود آن چیزی نیست که در چند خط خلاصه شده یا بتوان نسخهای برای آن صادر کرد.
معیشت معلمان یک قضیه چند بعدی است و صحبت کردن در مورد آن نیازمند وقت و حوصله زیادی است.
متاسفانه در حال حاضر آموزش و پرورش جزء اولویتهای نخست نیست.
البته اقتصاد آموزش و پرورش و معیشت معلمان که جزئی از آن است یک متغیر وابسته است و خود آن در متغیرهای مستقل دیگری مانند سیاست به ویژه حوزه خارجی آن و... تعریف شده و رتبه بندی میشوند.
دولت تدبیر و امید پس از یک دوره انقباضی طولانی بر سر کار آمده است.
در آن زمان، طرح مطالبات معیشتی معلمان با بازخورد مناسب مسئولان همراه نمیشد و فعالان صنفی و منتقدان با هزینههای مختلفی روبه رو میشدند.
خوشبختانه دولت تدبیر و امید این اعتراضات را به رسمیت شناخته است و فعالان این حوزه و تشکلها باید سعی کنند تا نظرات کارشناسی خود را در رسانهها مطرح کرده و از طریق افکار عمومی فرهنگیان پیگیر باشند.
اصلاح این چرخه معیوب نیاز به زمان و حوصله دارد و باید سعی کرد تا در وهله اول، نگاه جامعه و مسئولان نسبت به آموزش که محور توسعه پایدار است تغییر یابد.
زمانی که در فرهنگ ما آموزش در تناظر یک به یک با سرمایه گذاری تعریف و تبیین شود، میتوان به مولفههای دیگری فکرکرد.