صدای معلم - گروه گزارش/
یکشنبه 4 شهریور نمایشگاه دستاوردها و عملکرد یکساله وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم با حضور خبرنگاران ، وزیر آموزش و پرورش و مسئولان ستادی و اداری در دبیرستان ماندگار البرز برگزار گردید .
در ابتدای این مراسم « سید محمد بطحایی » به دفاع از عملکرد یک ساله خود به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " پرداخت .
در این نمایشگاه معاونت ها و دوایر ستادی هر یک جداگانه به ارائه کارنامه و عملکرد خود پرداختند .
در بخش های پیشین گفت و گوی دانش آموزان البرزی و صدای معلم در مورد عملکرد وزیر آموزش و پرورش ، پرسش و پاسخ با معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ، پرسش و پاسخ با رئیس آموزش و پرورش استثنایی و متن کامل سخنان وزیر آموزش و پرورش منتشر گردید .
در این قسمت بخش آخر پرسش و پاسخ « صدای معلم » و « حسین خنیفر » تقدیم شما می گردد .
صدای معلم :
ابتدا لازم می دانم از شما به خاطر " وقت شناسی " تان تشکر کنم .
خنیفر :
خبرنگاران بیایند . ماهی یک بار خوب است ؟ فصلی خوب است ؟ ما نمی ترسیم .
جملات و دیالوگ بالا در 30 بهمن 1396 در استودیو الفبای وزارت آموزش و پرورش بیان شده اند .
شما تاکنون 147 روز سرپرست و حدود 4 ماه رئیس بوده اید و این نخستین نشست رسانه رسمی است که برگزار شده است و امیدوارم که به سخنانی که گفته اید پای بند و متعهد باشید.
1- در جاهاى مختلف صحبت از تربيت "معلم فاخر" كرده ايد، براى تربيت معلم فاخر بايد دانشگاه فاخر داشت، آيا دانشگاه فرهنگيان يك دانشگاه فاخر است؟ (از لحاظ هيأت علمى شايسته، رونق تحقيقات تربيتى، برنامه هاى درسى تخصصى، مجلات علمى-پژوهشى و تخصصى فعال، كتابخانه هاي مجهز و مدارس آماده همكارى و...)
به عنوان مثال، آيا در دوره تصدى چهارساله شما مى توان انتظار داشت با ده هزار استاد حق التدريسى كه هيچ احساس تعلق سازمانى ندارند و نسبت به اعضاى ثابت سازمان حقوق كمتر و ناعادلانه ترى (گاه با تأخير يك ساله يا بيشتر) دريافت مى كنند، دهها هزار معلم فاخر براى آموزش و پرورش تربيت كرد؟
2-همگان از مأموريت تربيت معلم تراز جمهورى اسلامى صحبت مى كنند و گويا از مأموريت جمهورى اسلامى (بر اساس قانون اساسى) براى تأمين تربيت باكيفيت براى فرزندان ملت غافل شده اند. آيا دانشگاه فرهنگيان مأموريتى براى تأمين تربيت تراز معلم دارد؟
3- یکی از موضوعات مهم در دانشگاه فرهنگیان این است که سالانه افرادی که از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش استخدام می شوند را به دانشگاه فرهنگیان می دهند که یک دوره یکساله کسب مهارت های معلمی را طی کنند ولی دانشگاه برنامه و محتوای قابل قبولی برای این دوره ندارد و صرفا با دادن یه پروژه های صوری و یه آزمون سر و ته این دوره رو هم می آورد !
4- یکی دیگر از مواردی که دانشجویان به خصوص تشکل های سیاسی دانشگاه فرهنگیان نسبت به آن معترض هستند دخالت نهاد در همه بخش های فعالیت های دانشگاهی و دانشجویی است به طوری که یک دانشگاه در دل دانشگاه تشکیل داده است .
برای اصلاح این وضعیت چه برنامه ای دارید ؟
آقای خنیفر !
بنده 29 سال معلم هستم و سر کلاس می روم .
فقط خواهش من این است که مثل خیلی از معلمان ما " قصه " تعریف نکنید !
در موضوع و کادر صحبت کنید و حاشیه هم نروید .
بسیار ممنونم .
خنیفر :
معلمی فاخر است که بی نیاز باشد و بتواند کتابش را بخرد. بتواند به شبکه های مختلف وصل بشود ، مقالات خارجی بنویسد حتی کنفرانس های بین المللی برود.
من به یونان رفته بودم و مقاله بدهم. چند ژاپنی بودند فکر کردم استاد دانشگاهند دیدم نصف تیم شان معلم بودند و آمده بودند برای سایکولوژی و اجوکیشسن مقاله بدهند. چقدر خوب است. سال 2008 نصف اینها معلم بودند.
من کم تر می بینم .
اول مشکل زبان است و دوم مشکل مایه است. پس من نمی توانم ادعا بکنم حتما معلم فاخر را رقم بزنیم ، سعی می کنیم . اساتید فاخر هم همین طور. وقتی شش سال جذب استاد کم داشتیم ما داریم یک جا چهارصد می گیریم. چهارصد از بین بهترین های دانشگاه.
آقای ساعی هستند .
گاهی شده است در رشته شیمی پنج متقاضی بوده و این قدر بالا پایین کردیم و امتیاز علمی ،مقالاتش، وضعیت روحی و روانی اش حتی شیک پوشی اش همه اینها را در نظر گرفتیم .
سعی مان این است که فرمودید ده هزار رقم پایین تر از این است. بین سه تا چهار پنج هزار است که غیر موظف دارند با ما کار می کنند. هیات علمی ما هفتصد هشتصد نفر است . سه تا پنج هزار سال های مختلف با ما همکاری داشتند. نیازمان به هیات علمی 1000 نفر است البته هر چقدر به من استاد بدهند کم است چرا ؟ چون کلاس ها را باید بیست نفره کنند نه پنجاه چهل نفر.
تربیت معلمی که سی و یا چها نفره باشد کلاس را نمی شود خوب اداره کرد. باید بیست نفره کرد. بگویید ده هزار نفر در اخبار چون این به ما کمک می کند می گوییم ده هزار نفر ردیف بدهید. بهترین ها را از دانشگاه بمکیم و بیاوریم و کلاس هایمان را استاندارد کنیم.
بله !
در مجلات ضعف داریم.کاملا درست است. فقط یکی از مجلاتمان را توانستیم علمی - پژوهشی کنیم. گفتم به استان ها که هر چند استاد جمع بشوند و بتوانند یک مجله علمی ترویجی سه شماره را راه بیاندازند من می روم به وزارت علوم و مجوز علمی پژوهشی می گیرم.
من ادعا می کنم در هر استان و پردیس ها پردیس یک مجله علمی پژوهشی داشته باشند. ولیس همت می خواهد . اساتید ما همت کنند مقالات را جمع کنند و 3 شماره ترویجی چاپ کنند چون وزارت علوم وقتی زیر بار مقالات علمی پژوهشی می رود که سه شماره ترویجی چاپ کرده باشید بدون توقف یعنی سه فصل و ممکن است فصل چهارم را بدهند یا ندهند. شرایطش همین است. مقاله مدیر مسئولی باید در این سه مجله یکی باشد. مقاله تکراری از یک و یا دو نویسنده نباشد. مقاله حتما باید میدانی باشد. یک نظری در هر شماره باشد. هیات علمی باید هیات تحریریه آن باشد. چند تا استاد و چند تا دانشیار باشند. ارتباط رشته ای داشته باشد. چون الآن مجله علمی پژوهشی زیر نظرم است از فرهنگ سازمانی دانشگاه تهران و نزدیک هفت هشت سال است که اداره می کنم و همیشه امتیاز ما هشتاد و هشت تا نود است و اغلب مجلات هفتاد به پایین است. من در مجله خودم سالی یک بار مقاله چاپ می کنم و سعی می کنم اسمم در ردیف چهارم باشد . اسم دانشجو را اول قرار می دهم و اسم خودم را در آخر قرار می دهم.
شما بپرسید من در دانشگاه تهران جزء افرادی هستم که اول اسم دانشجو را می گذارم و خودم را آخر می گذارم .
این باعث می شود مجله بماند و هم وزارت علوم قبول کند.
بنابراین من وارث سیستم قبل هستم.
در موضوع بحث دخالت نهادها ، تحریف شده است. من نمی توانم چیزی بگویم در مقابا چیزی که شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید و یک شبه جلوی آن بایستم.
اگر نهاد یا جایگاه در دانشگاه های مختلف وجود داشته باشد ...نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان تابع برنامه کل نهادهای دانشگاه های دیگر است. مگر این که مورد خاصی باشد. تا الآن ندیدم موازی کاری بکند. در چه زمینه ای ؟
صدای معلم :
در زمینه عزل و نصب مدیران ؟
وظایف این نهاد در قانون مشخص شده است و عصاره آن جلوگیری از بروز و تذکر در مورد فساد و انحراف است اما دخالت در زمینه عزل و نصب ها وظیفه قانونی این نهاد نیست !
اگر خواستید مصادیق را عرض می کنم .
خنیفر :
مثلا قم را مثال می زنم. اصلا نهاد خبر نداشتند که ما نهاد را عوض کردیم. یزد ؛ خانم ناظمیان خبر نداشتند .می توانید بپرسید . اصلا در مورد بوشهر شما بپرسید . مسئول نهاد مشهد بود و اصلا خبر نداشت که من نهاد را عوض کردم. معاون فرهنگی را که عوض کردم اصلا نهاد خبر نداشت. آقای صفرزاده به علت بیماری رفتند آقای محمدیان آمدند. من حکم زدم. معارفه کردم .نهاد اینجا نبود. شاید بعضی جاها نظر بدهد یا حراست ؛ بله من در مورد مدیری بعضی چیزها را نمی دانستم. بعد گفتند اینها مکتوب است و نمی خواهیم آبروی کسی را ببریم. گفتند باید تحمل کنند. به قول یکی از دوستان می گفت به هر صحبتی اعتنا می کنیم ولی اعتماد نمی کنیم. اعتنا می کنیم احترام مخاطب است اعتماد نمی کنیم باید سند باشد. می خواهم بگویم آقای ایکس یا خانم ایگرگ این مشکل را دارد. کسی که ادعا می کند باید بینه بدهد. همین خانم پزنده مرکز کنارمان. نهاد نه نظر داشت نه دخالت کرد. روزی که ما امضا کردیم و مصاحبه کردیم نهاد نظر نداد.
در مورد دوره یک ساله مهارت های معلمی فرمودید بله تا الآن این گونه بوده از دوره ای که ما 17 هزار نفر می گیریم باید یک سال باشد. ممکن است آن یک سال هم نقص داشته باشد. من ادعا نمی کنم
دو ماهه و سه ماهه و گزارش های صوری و امتحانان الکی جلویش را بگیریم و همه چیز درست بشود . من اگر خودم این اختیار و امکانات را داشتم دو سال می گذاشتم اگر دکتری هم باشد بخواهد بیاید معلم فیزیک یا شیمی یا تاریخ یا دوره های تخصصی باشد باید دو سال باشد نه فقط دوره های آموزشی. مثلا فنون تدریس پایه پیشرفته ، ارزشیابی پایه پیشرفته ، کارورزی کامل یک ساله باید ببیند. ولی بعضی وقت ها فرس است ؛ چه کار باید کرد. سعی مان این بوده است .
از ماموریت تربیت معلم برای تربیت معلم با کیفیت و آن مطالبه ملی... همه اش حق است .
ما نتوانستیم .
راحت بگویم نتوانستیم و شاید هم نتوانیم .
مطالبه ملی تک تک خانواده ها را در نظر بگیریم ما نتوانستیم پاسخ گو باشیم .
با این نظام تعلیم و تربیت . باید آن را خیلی قوی کنیم .
تلاش می کنیم .
من هم یک مدتی آمدم ؛ تلاشم را می کنم .
یک فرقی هست . یک ذره داریم مطالعات آینده پژوهی داریم انجام می دهیم .
مثلا ادعا کردم با وضعیت موجود که سالی 10 تا 15 هزار دانشجو می گیرم تا سال 1404 تعداد 2080 هیات علمی دقیق می خواهم .
به رشته ، به استان ؛ یک ذره مطالعات آینده پژوهی و الا شاید خیلی از موارد را نتوانیم انجام دهیم .
مطالبه ای که فرمودید به جا و حق است .
مطالبه ملی است و می ترسم روزی که این مساله تبدیل به مشکل شود .
در روان شناسی و مشاوره داریم .
مشکل ، معضل و معضل می شود بیماری .
آن وقت می شود " مطالبه تهدیدی " .
ان شاء الله به آن جا نرسد .
چه من و چه همکاران ما و چه عزیزانی که بیرون و از وزارتخانه به ما کمک می کنند به روزی برسیم که حداکثر این مطالبه ملی را بتوانیم پاسخ بدهیم .
این که بگویم 100 درصد ؛ این یک شعار توخالی است .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/