چاپ کردن این صفحه

" گفت و گوی صدای معلم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی "

اولاد قباد : ای کاش یک نظرخواهی از والدین دانش آموزان هم می شد ! آیا والدین و اولیاء دانش آموزان موافق تصمیم مسئولان وزارت آموزش و پرورش بودند؟

گروه گزارش/

در خبر پرتال وزارت آموزش و پرورش چنین آمده بود :

" موضوع مدرسه دوره اول متوسطه غیردولتی معین منطقه ۲ تهران در جلسه شماره ۸۷۰ شورای نظارت بر مدارس و مراکز غیردولتی شهر تهران در 22 خردادماه 97 مطرح و بر اساس مصوبه آن شورا، مجوز تأسیس موسسه لغو و مدرسه فوق‌الذکر تعطیل اعلام شد .. "

« صدای معلم » در این رابطه و نیز موضوع آسیب های اجتماعی با « فریده اولاد قباد » نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت و گویی انجام داده است .

گفت و گوی صدای معلم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد انحلال دبیرستان معین

صدای معلم :

پس از واقعه " دبیرستان معین " شورای نظارت بر مدارس و مراکز غیردولتی شهر تهران مجوز این مدرسه را لغو کرده است .

آیا شما موافق این تصمیم هستید ؟

 

اولاد قباد :

اولین کاری که این شورای نظارت باید انجام دهد نظارت دقیق بر مدارس غیردولتی است .

این بازخوردی در جامعه داشته است که برای آموزش و پرورش مهم بوده است که اگر چنین واقعه ای در یک مدرسه غیردولتی اتفاق بیفتد این اقدام را انجام می دهد .

 

صدای معلم :

چند دانش آموز مدرسه با همراهی و یا همدستی معاون مدرسه خطایی را صورت داده اند .

گناه سایر دانش آموزان چیست که باید  اصطلاحا جور آن ها را بکشند و سرنوشت تحصیلی آن ها مشکل پیدا کند؟

 

اولاد قباد :

باید این را از والدین شان بپرسیم .آیا والدین آن ها می خواستند بچه هایشان در آن جا با این شرایط درس بخوانند و یا بچه هایشان را جای دیگری ببرند ؟

 

صدای معلم :

یعنی شما اعتقاد دارید که تصمیم وزارت آموزش و پرورش با در نظر گرفتن منافع و مصالح اولیای دانش آموزان و خود دانش آموزان بوده است ؟

 

اولاد قباد :

منظورم این است که شاید بسیاری از اولیاء فرزندانشان را از آن مدرسه می بردند و این تصمیم را گرفته اند .

این برداشت من است چون در مورد کل آن مجتمع این کار را نکرده اند .

به عبارتی این بازخوردی برای کل مدارس دولتی است که اگر نظارت جدی نباشد و مدیر مدرسه مدیریت خوبی نداشته باشد مجوز را لغو می کنند .

 

صدای معلم :

شما فکر می کنید این گونه تصمیماتی که وزارتخانه در آموزش و پرورش می گیرد البته جدا از آن تبعات و عوارض تنبیهی که بر روی سایر مدارس دارد در روند کلی مساله یعنی بحث " کودک آزاری " و یا " آزار جنسی " دانش آموزان ؛ اصلا تاثیری می تواند داشته باشد ؟

آیا کمکی به اصلاح وضعیت می تواند بکند ؟

گفت و گوی صدای معلم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد انحلال دبیرستان معین

اولاد قباد :

در رابطه با آسیب های اجتماعی و رفتارهای پر خطر یک واقعیت وجود دارد و آن این که نباید " صورت مساله " را پاک کنیم و یا این که احساس کنیم رفتارهای پرخطری اتفاق نمی افتد .

دانش آموزان در عصری زندگی می کنند که دسترسی به رسانه ها را دارند ، ارتباط با فضای مجازی را دارند .آن آموزش سواد رسانه ای باید یکی از مولفه هایی باشد که آموزش و پرورش باید نسبت به آن اهتمام جدی داشته باشد .

در مورد آسیب های نوپدید که بتواند آن را به دانش آموزان و اولیای آن ها آموزش دهد .

دوم آموزش مهارت های اساسی در زندگی است که فرضا جرات نه گفتن داشته باشد و زمانی که در موقعیت مخاطره آمیز قرار گرفت و پیشنهادی به او دادند حتی کشیدن یک سیگار و یا رابطه با جنس مخالف ؛ باید " خودمراقبتی " به دانش آموز آموزش داده شود .

این آموزش ها را باید در مدارس مان داشته باشیم و گام پس از آموزش نظارت بر مدارس است .

دیروز در جلسه شورای آموزش و پرورش  تهران بودم .

یک دستور جلسه هم در مورد آسیب های اجتماعی و توانمند سازی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی  بود .

آموزش پیشگیری به دانش آموزان و طرح آموزش مهارت های مراقبت از خود در دوره ابتدایی یا طرح آموزش مهارت های مقابله با رفتارهای پرخطر در دوره اول متوسطه و طرح آموزش مهارت های مقابله با رفتارهای پر خطر گریز در دوره متوسطه .

مورد اول برای آن بخشنامه ای که در رابطه با آموزش و توانمندسازی بود.

مورد دوم کارگاه های توانمندی سازی دانش آموزان ، والدین و کارکنان . ما در آموزش و پرورش یک مثلثی داریم که تشکیل شده از همکاران فرهنگی ، والدین و دانش آموزان.

مورد بعدی آموزش تلفیقی پیشگیری در کلاس درس است. در اوایل دهه هشتاد در پیشگیری از رفتارهای پرخطر خیلی از همکاران فرهنگی با دانش آموزان چند دقیقه آخر وقت خودشان را به آنها اختصاص می دادند و با آنها صحبت می کردند حتی در رابطه با آسیب های اجتماعی و رفتارهای پر خطر یک اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به دانش آموزان می دادند .

مورد سوم که مورد بحث قرار گرفت نهضت فرهنگی پیشگیری از آسیب های اجتماعی است . در آیتم هایی مانند برگزاری هفته مبارزه با اعتیاد و آسیب های اجتماعی ، برگزاری جشنواره نوجوان سالم در مدارس، برگزاری نمایشگاه های سیار پیشگیری در سطح مدارس ، طرح همیاران در پیشگیری در سطح مدارس ،توزیع محصولات فرهنگی و آموزشی در زمینه پیشگیری در مدارس و مورد سوم مراقبت اجتماعی  دانش آموزان . این مراقبت اجتماعی، تهیه و به روز رسانی نقشه خطر پذیری مدارس کشور و رفع آسیب های اجتماعی که به مدت یک ماه در وزارت ارشاد به صورت عام برای مدارس کل کشور اجرا شد، اجرای طرح مدد کاری اجتماعی در مدارس که ویژه شناسایی درمان مراقبت های اجتماعی است.

 

صدای معلم :

شما بحث مددکاری در مدارس را می فرمایید در حالی که الآن وضعیت مشاوره در مدارس و سیستم آموزشی ما جایگاهی ندارد حتی در دوره دوم متوسطه مشاوران را حذف کرده اند یا در دوره ابتدایی چیزی به عنوان مشاور یا روان شناس وجود ندارد  .

فکر می کنید بحث هایی مانند مددکاری بحث های انحرافی نیست در حالی که آن جایگاه تعریف نشده است؟

 

اولاد قباد :

این به عنوان یک پیشنهاد آمده بود. در مقاطع ابتدایی به ازای نود و شش دانش آموز باید یک مربی پرورشی یا به ازای هفتاد و هشت دانش آموز یک مشاور داشته باشیم که نداریم . مشاور فقط در مقطع متوسطه دوره اول است که آن هم با توجه به بحث هدایت  تحصیلی دانش آموزان، مشاور ما بیشتر درگیر هدایت تحصیلی است و در مقطع متوسطه دوم اصلا مشاور نداریم . این به عنوان یک پیشنهاد آمده بود .

عده ای طرح مراقبت اجتماعی دانش آموزان به عنوان یک نماد در سال نود و شش مطرح کردند که ما در آن جلسه بودیم و از آن نماد رونمایی شد . ولی مراقبت از آسیب های اجتماعی از دانش آموزان نیازمند بودجه است و البته به صورت پایلوت برگزار می شود . سال گذشته در تهران موارد زیادی درگیر نبودند ، بنابراین آن هزینه و به دلیل آن اعتقادی که باید برای این طرح پیش بینی بشود متاسفانه این طرح نمی تواند در کل کشور اجرا بشود .

این نیازمند یک اعتبار و بودجه ویژه است که واقعا بتواند در توانمند سازی اجتماعی دانش آموزان در مدرسه یا تقویت بنیان خانواده و تعامل والدین با دانش آموزان و بسیاری از موارد دیگر که منجر به " کودکان بازمانده از تحصیل " می شود هم توانمند سازی همسر ،هم توانمند سازی  والدین و هم  توانمند سازی دانش آموزان همه اینها برای آموزش مهارت رفتارهای پرخطر همان مهارت های مراقبت از " خود " نیازمند به یک اعتبار است .

این دغدغه را در شما می بینم. همه وزارت خانه ها باید به ما کمک بکنند . هزینه کردن برای آموزش و پرورش هزینه مصرفی نیست ، یک سرمایه گذاری است . شورای اجتماعی وزارت کشور و هم خیلی از وزارت خانه های دیگر ضمن آن که فرزندان این عزیزان و مسئولان هم در مدرسه هستند و با آن بودجه ای که ما در سال 96 داشتیم  سی و شش هزار میلیارد تومان بود ، در سال نود و هفت شد چهل و دو هزار میلیارد تومان که  با آن حدود ده هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود دارد و در همین بودجه ای که به آموزش و پرورش اختصاص داده می شود حدود نود و پنج درصد آن بابت هزینه های جاری استفاده می شود .

من یک تذکر شفاهی به آقای روحانی داده بودم - من از حامیان ایشان بوده ام - و بارها صحبت شده است که اگر ما بخواهیم به آن رشد و توسعه پایدار برسیم و مانند بسیاری از کشورهای دنیا  و مثا کشور کویت که یک زمانی از نظر شاخص ها مثل ما بودند الان به چه سطح از توسعه رسده اند .

باید آموزش و پرورش مورد توجه ویژه قرار بگیرد ، باید در اولویت اول دولت قرار بگیرد . با توجه به این اعتبار وقتی این طرح ها اجرا نمی شود و با توجه به اعتباراتی که داریم بیشتر مسئولین وزارت خانه ها و دولت در جهت حمایت از آموزش و پرورش توجه ویژه داشته باشند.

علاوه بر آسیب های اجتماعی بسیاری از مدارس را داریم که احتیاج به تخریب و بازسازی دارند.

 

صدای معلم :

مسیری که شما می فرمایید درست است. آموزش و پرورش باید یک مسئله ملی باشد و توجه همه دستگاه ها و همه اجزاء و ارکان حاکمیت به این وزارت خانه باید " ویژه " باشد  ولی به نظر می رسد که ما در درون وزارت آموزش و پرورش هم سیاست گذاری و هم مدیریت هوشمندانه جامعی نداریم که بخواهد برنامه بنویسد و برنامه های خود را بر اساس یک فرایند علمی جلو ببرد.

بحث آموزش مهارت های زندگی که آموزش های خود مراقبتی یکی از آنها می باشد مدام مطرح می شود و گفته می شود ولی شما واقعیت های آموزش و پرورش ما را نگاه کنید.

یک برنامه آموزشی در مدرسه آن چنان فشرده است . انواع و اقسام دروس را اضافه کرده اند ، ساعت بعضی از دروس را کم کرده اند و بعضی از دروس ما در نظام آموزشی ما حالت فرمالیته و اسمی پیدا کرده اند و اصلا کارایی ندارد.

شما فکر می کنید با این وضعیتی که در نظام آموزشی که وجود دارد این آموزش های مهارت زندگی که شعار  خیلی از مسئولین هم شده است باید در کجا گنجانده بشود، جرقه آن باید در کجای آموزش و پرورش بخورد یا چگونه به این نظام آموزشی بیاید؟

 

اولادقباد :

شهید مطهری نکات مفیدی را در کتابش دارد می گوید که خلاف جهت آب شنا کردن هنر است . ما هم در این شرایط داریم زندگی می کنیم. وافعیت های زندگی اجتماعی ما هم همین است. در سیاست گذاری ها و اهداف دوره تحصیلی داریم آن را به عنوان یک استراتژی در مدارسمان ارائه می دهیم آن مهارت های آموزشی اصلی باید گنجانده بشود مراقبت از خود و مراقبت از محیط زیست .

من اینها را در شورا خیلی تاکید کردم و زمانی که اهداف تحصیلی را مطالعه کردم در آن شورا دیدم یک جاهایی به آن اشاره نشده است . یکی در رابطه با آموزش حقوق شهروندی بود و گفتم این طرح ها خیلی خوب و قشنگ است ولی آموزش حقوق شهروندی را در اهداف دوره تحصیلی نیاورده ایم.

به هر حال شورای عالی آموزش و پرورش که مرجع سیاست گذاری های آموزش و پرورش است و نظام های سند تحول بنیادین را  تدوین می کند در آنجا است که باید در اهداف دوره تحصیلی باشد که آن آموزش مهارت های زندگی باشد که برمی گردد به خودمراقبت بودن و باید آموزش حقوق شهروندی باشد . اگر شما از یک  کارمند و یا جوان بپرسید حقوق تکالیف خود را نمی داند یاد نگرفته و آموزش ندیده است نمی داند چه حقی دارد و چه تکالیفی را باید انجام بدهد .

این ها دقیقا به سیاست های کلان و شورای عالی آموزش و پرورش برمی گردد و در زمانی که اهداف دوره تحصیلی در 3 مقطع که در حال تدوین است متناسب با شرایط سنی دانش آموز این آموزش مهارت های اساسی در آن اهداف دوره تحصیلی باید تدوین شود .

اگر در آن جا تدوین نشود به این برمی گردد که شما می گویید ساعات کلاس های درسی دانش آموزان پر است ، معلم وقت نمی کند که این ها را آموزش دهد .

حال فرضا می خواهد آموزش دهد نیاز به اعتبار دارد .

باید معلمان را آموزش دهیم که آن ها هم به دانش آموزان آموزش دهند و به عنوان اهداف تحصیلی ما باشد.

 

صدای معلم :

یعنی شما اعتقاد دارید اگر این مسائل به صورت " هدف " در برنامه آموزشی گنجانده شوند مشکل " آموزش مهارت های زندگی " حل می شود ؟

چندین سال است که سند تحول بنیادین تصویب شده و به مرحله اجرا درآمده است اما تحول و یا اتفاق خاصی رخ نداده است .

آیا باز هم مشکل در همان " اهداف " است و یا مشکل در جای دیگری است ؟

گفت و گوی صدای معلم و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد انحلال دبیرستان معین

اولاد قباد :

اعتقاد من این است که تنها راه پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش هم در بعد معنوی و هم مالی است .

اگر در اهداف دوره های تحصیلی مهارت های اساسی زندگی ، آموزش های حقوق شهروندی جزء دروس بچه های ما شود از وقتی که وارد دوره پیش دبستانی می شوند تکلیف خود را می دانند .

در خیلی از کشورها خدمتگزار در مدارس ندارند برای این که بچه ها تکلیف خود را می دانند و این موضوعات بدیهی را یاد گرفته اند و  این موضوعات نهادینه شده است .

چرا من کمبود آموزش رسانه ای را گفتم در شورا این را همیشه می گفتم. من همیشه می گفتم فضای مجازی مانند شمشیر دو لبه است اما می تواند هم تهدید باشد هم یک فرصت باشد. چه زمانی این فضا تهدید می شود زمانی که من به فرزندم این آموزش را ندهم  که در چه شرایط سنی و از چه محتوایی باید استفاده کند؟  مثلا فرزند من ده سالش است و وقتی مطالبی را در فضای مجازی ببیند می رود در صورتی که برای سن بیست و پنج سال مناسب است . چیزهایی ببیند که با شرایط سنی ایشان برای آن دانش آموز نه یک فرصت بلکه یک تهدید باشد . فیلم هایی که خودشان می گذارند می گویند این فیلم را زیر چهارده سال نباید ببیند. این برایش خیلی مهم است. این اهداف تربیتی برای فیلم ها هم مهم است چه برسد به محتوای رسانه ای آن.

 با توجه به این که وضعیت ما از نظر سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور در سال گذشته حدود نه درصد بود و امسال ده و دو دهم درصد است اگر همه اینها را بیاوریم و در اهداف  دوره تحصیلی بگذاریم دانش آموز من و حتی پیش دبستانی که اجباری هم نیست در همان طراحی کتب می تواند یک شناخت پیدا کند ، یک شناختی که بر پایه شناخت حاصل از زندگی و یک شناخت علمی باشد .

زمانی که کودک من به دوره ابتدایی می رود شناخت او از مسائل شناخت علمی است . علاوه بر آموزش و پرورش که مهمترین نهاد خانواده است والدین از فرزندانشان فاصله نگیرند چون فاصله گرفتن از یکدیگر می تواند یک زنگ خطر باشد و خانواده باید یک مامن امن و همراه با صمیمیت و آرامش برای فرزندان باشد و زمانی که با رفتار پرخطر مواجه شدند به راحتی با والدین شان در میان بگذارند و در بعضی از مسائل که فکر می کنیم " تابو " است و نباید وارد شویم ،  صحبت کنیم  برای دانش آموزان و فرزندانمان که احتمال دارد اطلاعاتی را از منابع دیگر دریافت کنند که آن اطلاعات غلط باشد و مسیر زندگی آنها را تغییر بدهد و این خیلی مهم است اگر اتفاقی در مدرسه یا بیرون از مدرسه یا گروه آشنایان بیفتد آنها بتوانند آن ارتباط درست و سالم را با مربیان یا والدین شان داشته باشند می توانند اطلاعات درست را دریافت کنند و در مسیر زندگی آنها انحرافی به وجود نیاید.

من بارها گفته ام که اگر بخواهید آموزش و پرورش درست بشود باید در اهداف دوره تحصیلی و در تدوین کتب درسی  همه این موارد را بیاورید تا از ابتدا آموزش ببینند ؛ اگر این کار خوب انجام نشود می رسیم به بعد دوم و بگردیم دنبال اعتبار که چه کار کنیم.

"  طرح نماد " را که در آموزش و پرورش مورد بحث است که برای مراقبت اجتماعی دانش آموزان است که سال گذشته رونمایی شد در بعضی از استان ها دارد اجرا می شود ولی این تامین اعتبار می خواهد  که بتوانند آن را اجرا کنند. حالا آمدیم و این اعتبار به صورت موردی در بعضی مناطق درست اجرا بشود و یا در بعضی مدارس که اجرا نشود و یا اتفاقی برای مربی تربیتی بیفتد این تکلیفش چیست؟

در حال حاضر ما نیاز به همدلی  ، همفکری و همراهی داریم که بتوانیم مشکلات را حل کنیم .

ای کاش یک نظرخواهی از والدین دانش آموزان هم می شد !

آیا والدین و اولیاء دانش آموزان موافق تصمیم مسئولان وزارت آموزش و پرورش بودند ؟

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

پایان گزارش/

یکشنبه, 02 تیر 1397 12:01 خوانده شده: 1156 دفعه

در همین زمینه بخوانید: