گروه گزارش/
تصمیم اخیر وزارت آموزش و پرورش مبنی بر حذف هرگونه آزمون ورودی برای مدارس پایه ی هفتم و استفاده اجباری از کتاب های کمک آموزشی در دوره ابتدایی و.. واکنش های متفاوتی را در میان جامعه بزرگ آموزش و پرورش و نیز افکار عمومی و رسانه ها ایجاد کرده است.
فارغ از محتوای این مطالب آن چه مهم است این است که سند و نیز پشتوانه پژوهشی این تصمیم تاکنون برای افکار عمومی مشخص و شفاف نشده است و مخالفتها و موافقت ها بر مبنای سخنرانی و مصاحبه مقامات صورت می گیرد و دفاع از این مصوبه در قالب شعارهای حماسی بیان می گردد.
به نظر می رسد این تصمیم نیز مانند ده ها و صدها تصمیمات دیگر که در حلقه بسته مدیران و پشت دیوارهای غیرقابل نفوذ ستاد وزارت آموزش و پرورش اخذ شده است متصف به صفاتی همچون " شتاب زدگی " می باشد .افراد ، فعالان و مدیرانی که تا دیروز طرح هایی مانند 3 – 3 – 6 را عجولانه معرفی می کردند هلهله کنان به صف " ستایشگران " این تصمیم پیوسته اند.
مدیران آموزش و پرورش به جای برحوردهای احساسی و تبلیغاتی باید ابعاد این تصمیم و تاثیرات و نتایج آن را به شکل کارشناسی مطرح کنند تا از عواقب سوء این تصمیم بکاهند و جنبه های مثبت آن را تقویت کنند. برخودهای تبلیغاتی مسئولان وزارتخانه بدون اینکه متن مصوبه را منتشر کنند، شبهاتی در مورد دلایل اتخاذ این تصمیم ایجاد کرده است.
پرسش ها و ابهامات فراوانی در مورد این گونه تصمیمات وجود دارند که بخشی از آن ها در « صدای معلم » بیان شده است و به تدریج مورد نقادی قرار خواهد گرفت .اما آن چه که موجب تعجب و حیرت است بیانیه شعاری معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این زمینه است . ( این جا)
در بخشی از بیانیه رضوان حکیم زاده آمده است :"... می‌توانیم به خود ببالیم که یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین تصمیمات گرفته شده بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی پیرامون تعلیم و تربیت فرزندان ایران عزیز، در دوران وزارت شما اتفاق افتاد و چه فرخنده ایامی است که در جشن سی و نهمین سالگرد چنین انقلابی شاهد شکوفایی اندیشه ای ناب باشیم، اندیشه ای که می‌تواند مقدمات اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به شکل صددرصدی در دوره ابتدایی فراهم کند."
طبق گفته مسئولان این تصمیم در جلسه شورایعالی آموزش و پرورش اتخاذ شده و در جلسه مخالفان و موافقانی داشته است ، اما خانم حکیم زاده آن را تا حد تصمیم فردی وزیر تقلیل می دهد و منافع این طرح را خرج کاریزمای وزیر می کند. تا جایی که از دوره وزارت آقای بطحایی با عنوان " دوران " یاد می کند.
ترویج کیش شخصیت ، با روحیه فرهنگیان تعارض دارد . به جای کوبیدن بر طبل احساس ، شایسته تر بود که خانم حکیم زاده در باره جنبه های اجرایی و کارشناسی مصوبه توضیح می دادند.
پرسش ما از ایشان آن است که خانم حکیم زاده چگونه و طی چه مکانیسم و یا پژوهشی به این نتیجه رسیده اند که اجرای این تصمیم موجب اجرایی شدن 100 درصد مفاد سند تحول بنیادین در این حوزه خواهد شد ؟ این گونه پیشداوری ها نه شان اجرایی دارد و نه شان کارشناسی .حتی اگر مصوبه را مثبت ارزیابی کنیم اثرات انحلال مدارس سمپاد و نمونه را باید در حد و اندازه واقعی آن ببینیم.
در ادامه خانم حکیم زاده می گوید: "ما معاونان آموزش ابتدایی سراسر کشور به نمایندگی از قشر عظیم معلمان ابتدایی، دانش‌آموزان و خانواده‌های ایرانی، خداوند مهربان را شاکریم و از جنابعالی که چنین فرصت ارزشمندی را فراهم آوردید، تشکر و قدردانی می کنیم، بهترین تبریکات ما را پذیرفته و حمایت یکان یکان معلمان کشور را پشت سر خود احساس کنید... "
این خطاست که مسئولان اجرایی از وزیر تا معاون وزیر تا مدیرکل خود را نماینده فرهنگیان معرفی کنند. نماینده تعریف دارد و انتخاب نماینده هم سازوکار مشخص دارد.
ایشان از کجا می دانند و یا می توانند اثبات کنند که تمام معلمان سراسر کشور حامی این تصمیم ایشان و دوستان آن ها هستند ؟
این فضاسازی های اداری و تبدیل یک تصمیم آموزشی (هرچند با اهمیت) به موضوعی حیثیتی و بسیج مدیران برای حمایت از آن یادآور اقدامات نمایشی و سیاسی است که در سیستم اداری بسیار رایج است.
و اما در آخرین حرکت تبلیغاتی ، پرتال معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در خبری اعلام کرده است که روسای دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه های سراسر کشور از اقدامات اخیر وزارت آموزش و پرورش حمایت کرده اند . ( این جا )
در بیانیه آمده است : "ما روسای دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه های سراسر کشور از این اقدام ارزشمند استقبال کرده و از آن حمایت می کنیم. بدون شک این حرکت قاطع سرآغاز تحولات اساسی در راستای سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در نظام آموزش و پرورش است. به امید روزی که همه کودکان ایران در فضایی برابر از فرصت های یاددهی و یادگیری، از آموختن لذت ببرند و برای زندگی آماده شوند. "
به نظر می رسد که این بیانیه هم مکمل تبلیغات گسترده معاونت ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در بزرگنمایی این مصوبه است. بیانیه قاقد اسامی دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی (سراسرکشور) و نام روسای دانشکده ها است. ادبیات بیانیه هم تبلیغاتی است.تایید صحت بیانیه و ابعاد آن نیاز به راستی آزمایی و تحقیق دارد.
« صدای معلم » از همه مسئولان وزارت آموزش و پرورش انتظار دارد تا در مورد این مصوبه مستند و مستدل سخن گفته و به یک تصمیم آموزشی که قطعا جنبه های مثبت و منفی دارد رنگ و بوی حماسه ندهند و استفاده های تبلیغاتی را متوقف و توضیحات خود را متناسب با سطح سواد و فرهیختگی مخاطبان فرهنگی تنظیم کنند.
پایان گزارش /