محتوای جوابیه، متاسفانه به جای پاسخ مستدل به انتقادات مستند، حاوی نگرشی پرخاشگرانه و نگاهی از بالاست/ به محض شنیدن صدای معلمان مظلوم و منتقد چنان برافروخته است که عنان اختیار از کف داده و آنان را با الفاظی ناشایست مورد خطاب قرار داده است/ اعضای گروه به اصطلاح «اتاق فکر»، از چه کسانی و بر چه اساس و اصولی انتخاب و یا انتصاب شده‌اند/ قضاوت درباره عملکرد مسوولان این نهاد بیشتر به واسطه شاخص‌های کیفی و میزان رضایت عوامل و نیروهای انسانی امکان‌پذیر است تا شاخص‌ها و آمارهای نه چندان دقیق کمی/ در این سازمان و ادارات تابعه، افرادی مناصب اداری و مدیریت مدارس را به چنگ می‌آورند که مفتخر به فعالیت در ستاد کاندیداهای برنده در انتخابات مجلس باشند، فارغ از گرایش سیاسی کاندیدا یا افراد معرفی‌شده/ این پدیده چنان بدیهی و مرسوم است که در روزهای گذشته منجر به انتقاد علنی فرماندار محترم شهرستان خرم‌آباد از نقض گسترده قانون توسط مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان شده است/ در اقدامی باز هم از سوی اداره آموزش و پرورش دلفان، مدیر سایت طیف اصلاح‌طلبان و حامیان دولت «عصر دلفان»، که از فرهنگیان است، به صورت تلفنی احضار و مورد ارعاب و تهدید واقع گردید که با رسانه‌ای شدن موضوع و طرح آن در سایت‌های وزین «صدای معلم» و «عصر دلفان»، آن اداره ناگزیر به برگزاری جلسه‌ای شد، اگرچه متاسفانه، آن جلسه فرمالیته ای بیش نبود و منجر به عذرخواهی مسئولین مربوطه نسبت به عمل غیرقانونی نشد/ دولتی که همواره مشوق و مروج نقد و نقادی بوده است و رئیس آن در نمایشگاه اخیر مطبوعات ، رسانه را هدایت گر دولت خواند/ همان طور که ریاست محترم جمهور صدای معلمان دلسوز و فرهیخته را شنید و تصدی وزارت آموزش و پرورش را به دستان توانمند جناب دکتر دانش آشتیانی سپرده است؛ اینک فرهنگیان استان لرستان از آن وزیر محترم تقاضای استماع صدای کم‌فروغ‌شان را خواستارند....
درج «جوابیه» بر «درخواست فرهنگیان از وزیر محترم آموزش و پرورش» را بایستی به فال نیک گرفت چه آنکه مسئولین مکلفند در برابر افکار عمومی و انتظارات شهروندان مسوول و پاسخ‌گو باشند.
البته محتوای جوابیه، متاسفانه به جای پاسخ مستدل به انتقادات مستند، حاوی نگرشی پرخاشگرانه و نگاهی از بالاست. متن جوابیه با ادبیات سخیف، حق‌به‌جانب و سلطه‌گرانه‌ای نگاشته شده و به گونه‌ای ناروا، فرهنگیانی - که بار اصلی تعلیم و تربیت را بر دوش دارند - را با لفظ ناشایست و ناپسند «بار خاطر» مورد خطاب قرار داده و هتاکی را بدانجا رسانده که منتقدان را به «جاه‌طلبی و سهم‌خواهی» متهم نموده است!
آیا حق‌نویسی فرهنگیان فرهیخته و منتقد که دغدغه اصلی‌شان، اصلاح نهاد سرنوشت‌ساز آموزش و پرورش و بهبود شرایط محیط کار خود است؛ سزاوار چنین الفاظ و القابی است؟!
استعمال الفاظ و القاب سخیف، توهین و تحقیرگرانه برای همکاران، هر خواننده‌‌ی نکته‌سنج و ژرف‌اندیش را در درجه‌ی اول، از ذهنیت متصدیان سازمان آموزش و پرورش لرستان آگاه می‌سازد و بی‌درنگ ضرب‌المثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست» را به ذهن متبادر می‌سازد. چنین ادبیاتی، نگاه تحقیرآمیز متصدیان به متن جامعه فرهنگی را عیان می‌نماید و «تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل»!
در خصوص ادعاهای مطرح شده در جوابیه‌ی آموزش و پرورش لرستان، ذکر چند نکته، بر سبیل اجمال، لازم به نظر می‌آید:
1. اداره‌ی مذکور در به اصطلاح جوابیه‌ی خود، تشکیل به اصطلاح «اتاق فکر» از دوستان محفلی، همراهان و هم‌نشینان خویش را دلیل بر نقدپذیری و استقبال از صدای منتقد تلقی نموده است! اما به محض شنیدن صدای معلمان مظلوم و منتقد چنان برافروخته است که عنان اختیار از کف داده و آنان را با الفاظی ناشایست مورد خطاب قرار داده است.
پرسش این است که اعضای گروه به اصطلاح «اتاق فکر»، از چه کسانی و بر چه اساس و اصولی انتخاب و یا انتصاب شده‌اند؟ اساساً داشتن گروهی همراه و همنشین، چه ارتباطی با مقوله‌ی نقدپذیری دارد؟!
2. تسلط عده‌ای از دوستان محفلی و رفیقان گرمابه و گلستان را نشان‌گر وزیدن هوای تازه و نسیم تدبیر و امید تعبیر نموده و تصمیمات سلیقه‌ای خود و نزدیکانشان را برابر با مُر قانون دانسته و این‌گونه، خود را معیار و شاغول اصلاحات و اعتدال تعرفه نموده‌اند!
3. جهت اثبات کارآمدی مدیریت شان، به آمار و رتبه‌های قبولی دانش‌آموزان در کنکور و برخی از جشنواره‌ها استناد نموده‌اند و زحمات فرهنگیان دلسوز و زحمت‌کش و همچنین سخت‌کوشی دانش‌آموزان و نیز همکاری، صبر و بردباری خانواده‌های این عزیزان را مطلقاً به نفع خویش مصادره نموده‌اند. کسی منکر زحمات فرهنگیان دلسوز و سخت‌کوشی دانش‌آموزان ساعی نیست، چه بسا اگر سوءمدیریت‌ها رخ نمی‌داد، زحمات فرهنگیان و تلاش دانش‌آموزان به نتایجی پر‌بارتر منجر می‌شد.
4. آموزش و پرورش یکی از نهادهای متولی تربیت شهروندان و از مجاری اصلی جامعه‌پذیرسازی نسل‌های آینده است. قضاوت درباره عملکرد مسوولان این نهاد بیشتر به واسطه شاخص‌های کیفی و میزان رضایت عوامل و نیروهای انسانی امکان‌پذیر است تا شاخص‌ها و آمارهای نه چندان دقیق کمی.
معلمی که با تمام وجودش تبعیض سیستماتیک و عمدی، رابطهگرایی، قبیله‌سالاری و باندبازی را در مناسبات اداری مشاهده می‌کند و عین‌الیقین شاهد بی‌ضابطگی، خاک خوردن ضوابط اداری در لابه لای آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اداری صوری و متروک گردیدنِ رویه‌های قانونی در استخدام، ارتقاء شغلی و کسب جایگاه فرهنگیان در سلسله مراتب اداری است، چگونه می‌تواند قانون‌گرایی، مساوات‌طلبی و عدالت‌خواهی را به شاگردان آموزش دهد؟
5. مدیریت آموزش و پرورش لرستان را مبرا از سیاست‌زدگی معرفی کرده‌اند؛ در حالی که شواهد تجربی و مستندات فراوان غیرقابل انکار، از تاخت و تاز دلالان سیاسی و اداری در سازمان مذکور حکایت دارند.
در این سازمان و ادارات تابعه، افرادی مناصب اداری و مدیریت مدارس را به چنگ می‌آورند که مفتخر به فعالیت در ستاد کاندیداهای برنده در انتخابات مجلس باشند، فارغ از گرایش سیاسی کاندیدا یا افراد معرفی‌شده!
لیست‌هایی که از ستادهای انتخاباتی کاندیداهای برنده جهت عزل و نصب به ادارات ارسال و مبنای تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند، شاهدی بر سیاست‌زدگی و باندبازی هستند. این پدیده چنان بدیهی و مرسوم است که در روزهای گذشته منجر به انتقاد علنی فرماندار محترم شهرستان خرم‌آباد از نقض گسترده قانون توسط مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان شده است.
6. آموزش و پرورش که متولی اصلی تربیت نسل‌های آتی است، بالمآل بایستی در راستای افزایش سرمایه اجتماعی و کسب اعتماد عمومی گام بردارد، اما شوربختانه مدیران این نهاد در لرستان چنان سیاست‌زده ـ آن‌هم از نوع حزب باد! و همراهی با گرایش سیاسی کاندیداهای برنده‌ی انتخابات ـ شده‌اند که رسالت اصلی خود را فراموش و جلب رضایت متنفذین و صاحبان قدرت خارج از سیستم اداری را سرلوحه برنامه‌های سازمان قرار داده‌اند و بدین ترتیب، اراده‌ی متنفذین، جای «سیاست آموزشی» تجویزشده از وزارت‌خانه را گرفته است. اینان چنان در بازی سیاست غرق شده و مهارت یافته‌اند که عنوان «سیاست‌مداران محافظه‌کار» زیبنده‌شان می‌باشد. محافظه‌کارانی که مقصود و مصلحتی غیر از حفظ پست و کرسی ریاست‌شان مدنظر ندارند و در این راستا، از داد و ستد و بده و بستان با هر متنفذ و ذی‌قدرت خارج از سیستم اداری ابایی ندارند.
واقعیت این است که عناوین سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب برای اینان محلی از اعراب ندارد، و حاضرند ریش و قیچی آموزش و پرورش را دست هر متنفذی بدهند، فقط به شرط تضمین بقاء در قدرت!
بحث مشارکت فرهنگیان در امر تعلیم و تربیت و جلب رضایت معلمان، در واقع مقوله‌ای حاشیه‌ای و بی‌اهمیت است. معلمی که از هیچ قدرت تاثیر‌گذاری در ابقاء و یا عزل این مدیران برخوردار نیست، را چه به مشارکت و جلب رضایت!
جهت اطلاع خوانندگان محترم، به مصداق مشتی از خروار، ذیلاً چندین مورد از تصمیمات سیاسی، غیرقانونی و آسیب‌زای مدیریت سازمان آموزش و پرورش لرستان را ذکر می‌نماییم:
6.1 در شهرستان‌های خرم‌آباد و کوهدشت، با نقض معیارهای حرفه‌ای و رویه‌های قانونی، در توزیع پست‌های اداری و جایگاه‌های شغلی، مبادرت به برخوردهای تبعیض‌آمیز سیستماتیک عمدی نموده و عملاً انشقاق و چنددستگی در بین فرهنگیان عزیز را دامن زده‌اند. استنتاج تلخ این است که مدیریت بر اساس رابطه‌سالاری و باندبازی، آموزش و پرورش لرستان و ادارات تابعه‌ی آن را به ورطه‌ی سقوط کشانده است.
6.2 مدیر آموزش و پرورش دلفان که در سن بازنشستگی است، علی‌رغم نارضایتی شدید فرهنگیان، به خاطر حمایت نماینده اصول‌گرای حوزه‌ی انتخابیه، کماکان در سمت خویش ابقاء گردیده است! اما معاونت اداری و پشتیبانی این شهرستان که از هسته‌ی مرکزی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شهرستان و از همراهان اصلی کاندیدای اصلاح‌طلب و اعتدالی بوده، با فشار سیاسی جریانِ پیروز عزل شده و یکی از اعضای اصلی ستاد کاندیدای اصولگرا به جای ایشان منصوب شده است!
همه امور ریز و درشت اداره آموزش و پرورش دلفان، من جمله عزل مدیران اصلاح‌طلب (پس از شرکت و سخنرانی در همایش حامیان دولت که در هجدهم شهریورماه در شهرستان برگزار شد) به توصیه و با فشار ستاد انتخاباتی کاندیدای اصولگرا صورت گرفته است. به عنوان مثال، یکی از مدیران فرهنگی که از هسته‌ی مرکزی ستاد انتخابات کاندیدای مورد حمایت دولت بوده و در همایش سابق‌الذکر، با سخنرانی در خصوص تفکیک قوا و لزوم منع ورود و دخالت اجرایی نماینده‌ی مجلس در اجراییات پرداخت، بلافاصله از سوی مدیر آموزش و پرورش دلفان لغو ابلاغ گردید! به راستی، پیغام این لغو ابلاغ چیست؟!
همچنین اقدام این اداره که جهت عزل‌های سیاسی، به مدرک‌سازی علیه معزولین دست زده، غیرموجه و بدعتی خطرناک می‌باشد.
6.3 در اقدامی باز هم از سوی اداره آموزش و پرورش دلفان، مدیر سایت طیف اصلاح‌طلبان و حامیان دولت «عصر دلفان»، که از فرهنگیان است، به صورت تلفنی احضار و مورد ارعاب و تهدید واقع گردید که با رسانه‌ای شدن موضوع و طرح آن در سایت‌های وزین «صدای معلم» و «عصر دلفان»، آن اداره ناگزیر به برگزاری جلسه‌ای شد، اگرچه متاسفانه، آن جلسه فرمالیته ای بیش نبود و منجر به عذرخواهی مسئولین مربوطه نسبت به عمل غیرقانونی نشد.
به راستی، کدام منطق توجیه‌گر فشار اداره آموزش و پرورش بر مطبوعات است؟ آن‌هم فشار بر سایتی که بزرگ‌ترین حامی دولت در دلفان می‌باشد !
دولتی که همواره مشوق و مروج نقد و نقادی بوده است و رئیس آن در نمایشگاه اخیر مطبوعات ، رسانه را هدایت گر دولت خواند !
6.4 در شهرستان های بروجرد، دورود و الیگودرز، با نقض معیارهای حرفه‌ای و رویه‌های قانونی، مناسبات اداری و عزل و نصب‌ها بر اساس توصیه و سفارش‌های ستادهای انتخاباتی کاندیداهای اصولگرا صورت می‌گیرد. واقعیت تاسف‌بار این است که معاملات سیاسی تا بدانجا پیشرفت نموده است که اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در این شهرستان‌ها به طور کامل از سلسله مراتب اداری کنار گذاشته شده‌اند !
6.5 با اجرای سیستم آموزشی 3-3-6 و افزوده شدن پایه ششم به مقطع ابتدایی، این مقطع با کمبود نیرو مواجه شده است، لکن متاسفانه بدون توجه به نیاز مقاطع هر ساله تعدادی از نیروهای ابتدایی فقط به صرف درخواست‌های غیرقانونی و جلب رضایت افراد ذی‌نفوذ و در راستای بده و بستان‌های سیاسی، از مقطع ابتدایی که با کمبود نیرو مواجه است به پست‌های اداری زائد و یا به مقاطع متوسطه اول و دوم که دارای تراکم و مازاد نیرو هستند منتقل می‌شوند. از آنجایی که این اقدامات خارج از ضوابط اداری و بر اساس پارتی‌بازی و باندبازی صورت می‌گیرد، باعث ایجاد روحیه‌ی سرخوردگی و از خودبیگانگی در بین نیروهای ابتدایی می‌شود که یا نخواسته‌اند و یا نتوانسته‌اند از مقطع ابتدایی خارج شوند، در چنین فضای دلسرد‌کننده‌ای، انگیزه انجام وظیفه و خدمت‌رسانی از این همکاران سلب می‌شود.
6.6 آموزش و پرورش استان لرستان، به منظور برگزاری «آزمون‌های شش مرحله‌ای مدارس خاص»! بدون مجوز قانونی، اقدام به اخذ مبلغ 360000 ریال از هر دانش‌آموز مشمول نموده است.
6.7 در شهرستان دلفان، خوابگاه دانش‌آموزان روستایی با مجوز اداره‌کل در اختیار دانشجویان قرار گرفته است! این اقدام علاوه بر داشتن پیامدهای نامطلوب تربیتی، منجر به کمبود خوابگاه برای دانش‌آموزان روستایی شد که یکی از آثار شوم این مجوز غیرکارشناسی، مرگ دل‌خراش سه دانش‌آموز فاقد خوابگاه از روستای سراب احمدوند است که در تصادف جاده‌ای روز دوشنبه 24 / 8 / 95 جانشان را از دست دادند. با ذکر موارد فوق، که صرفاً مشتی از خروار و قطره‌ای از دریای تبعیض‌آمیز سیستماتیک، رابطهگرایی، خویشاوندسالاری، باندبازی و نقض رویه‌های قانونی و ضوابط اداری است، پرسش این است که چه جایی برای دفاع از سوءمدیریت و عملکرد نامطلوب سازمان آموزش و پرورش استان لرستان باقی می‌ماند؟!
توسعه آموزش ومهارت های نیروی انسانی جزو اساسی ترین وضروری ترین اولویت های آموزش وپرورش می باشد واین مهم به خوبی در برگزاری دوره های ضمن خدمت استان های همجوار از جمله کرمانشاه، همدان وسایر استان ها به خوبی مشهود است.اما متاسفانه در اداره کل تحت امر ایشان بخشنامه برگزاری دوره های ضمن خدمت به لحاظ بارمالی پنهان می شوند و فرهنگیان شریف را به واسطه عدم شرکت در این دوره ها از مزایا وترفیعات ومهمتر از همه توسعه وآموزش ومطالعه محروم می نمایند.
بخشنامه شماره35/12222/180-30/1/94 به خوبی گویای این مهم است که در استان های همجوار برگزار شده اما متاسفانه در لرستان هیچوقت اجرایی نشد.
جناب آقای مدیر کل چه توجیهی دارند که به واسطه برگزاری دوره های ضمن خدمت شهید مطهری پول دریافت می نمایند ؟
چرا در کل کشور و استان های همجوار این مبلغ دریافت نمی گردد؟ در این رابطه به صورت مستند بررسی شده که تنها استانی که از فرهنگیان پول دریافت می نماید استان لرستان است و از این لحاظ باید به این وضعیت تاسف خورد.
در تمام استان های کشور موسسات دوره های برون سازمانی در سامانه جامع فرهنگیان تعریف و تایید شده است و مدارک این گونه موسسات مورد تایید وزارت می باشد. اما چرا در آموزش وپرورش لرستان سلیقه ای اعمال وحق همکاران تضیع می گردد؟
جناب مدیر کل چطور در این رابطه چشم و گوش خود را بسته و حق و حقوق مسلم فرهنگیان استان را ضایع می نمایند؟ ضایع نمودن حق فرهنگیان این دیار قابل گذشت نیست.
همان طور که ریاست محترم جمهور صدای معلمان دلسوز و فرهیخته را شنید و تصدی وزارت آموزش و پرورش را به دستان توانمند جناب دکتر دانش آشتیانی سپرده است؛ اینک فرهنگیان استان لرستان از آن وزیر محترم تقاضای استماع صدای کم‌فروغ‌شان را خواستارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید