چاپ کردن این صفحه

هیچ وقت تا این اندازه از آینده این ملک و ملت نگران نبوده ام، جامعه ما آکنده از نفرت و کینه است و «طفلی به نام شادی، دیریست گمشده است»

ایرانی های به غایت " فحاش " به روایت تاریخ !

علی مرادی مراغه ای

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

به گواهی تاریخ، ما ایرانیان مردمانی فحاش هستیم .

تاورنيه که در دوره صفویه به ایران آمده می ‏نويسد:

«ايراني ها در اداء الفاظ ركيك و فحش هاى قبيح مهارت عجیبی دارند...»

در کودتای 28 مرداد، کودتاگران پیروز، فحش های رکیک به مصدق می دادند و روی دیوار محلۀ بدنام شهر نو، زنان عفیفه! با خط کج و معوج این شعار را نوشته بود:

«مرگ بر مصدق سگ ننه، زنده باد ...شاه، الهی قربانش برم»

اما در زمان انقلاب با دنیایی از فحاشی، تهمت و خشونت کلامی به ناموس به شاه و دخترانش مواجهیم.

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

این دیوار نوشته ها:

- توپ و تفنگ و یقلوی همش تو ک... پهلوی
- سماور جوشه/ قوری هم روشه/ فرح بیهوشه/ کارتر هم روشه

همشهریان ترک ما نیز در کنار زنان شعار می دادند:
هانی بیزیم شاهیمز آغزینا داشّاغیمیز

آقا پس کی اين مملکت نجات می یابد و اصلاح می شود؟ ده ساله بودم در کنار پدرم ایستاده، یک مرتبه تظاهر کنندگان روستائیان اطراف مراغه با تبر، بیل و چنگک کشاورزی در حالی که شعار می دادند از راه رسیدند. دیدم همان فحش های آشنای ما که در روستایمان بر سر دعوای سر زمین به همدیگر می دادند همان ها را به عنوان شعار سیاسی به شاه می دهند!

در تهران هر کسی کنار ایستاده بود تظاهر کنندگان شعار می دادند:
زن‌ها به ما پیوستند                بی‌غیرت‌ها نشستند
یعنی با این نگاه معیوب جنسیتی توجه نمی کرد که به زنان توهین می کنند!

پس از پیروزی انقلاب در محاکمه قطب زاده، وقتی ری شهری با طعنه پرسید؟ چرا هیچ وقت ازدواج نکردی؟
قطب زاده جواب داد: اگه بخوام یه لیوان شیر بخورم ، مجبور نیستم همه گاو رو بخرم.
و همه زدند زیر خنده...و طفلکی کارول جروم دوست دختر قطب زاده...!

و فرصت نیست به فحش ها و انگ های طرفین در جنبش مهسا بپردازم...

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

اما برگردم به امروز.

گاهی که پسر نوجوانم را از مدرسه می آورم حرف های رکیک دانش آموزانی که از اطراف ما می گذرند را می شنوم و نگران پسرم می شوم که آیا اینها را می شنود؟

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

هر طرف که بنگریم خشونت کلامی و فحاشی است ؛ در صف نانوایی، در ماشینی که نشسته ای تنها به خاطر یک بوق ماشین عقبی، در تصادفی جزئی که سپر ماشینی خورده اول توهین... تا رسیدن پلیس...!

گاهی مقالات انگلیسی و ترکی استانبولی را می خوانم و به کامنتهای خوانندگانشان نگاه می کنم اثری از فحش و رکاکت نمی بینم، اما وقتی به سایت های ایرانی مثلا به سایت گویانیوز می رسم و کامنتهای زیر مقالات را می خوانم مالامال از توهین و فحش به نویسنده مقاله و سپس به همدیگر...و اینها کامنت های تحصیل کردگان اهل مطالعه و گل های سر سبد جامعه ما هستند...!

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

اما در ایران، کمتر حوزه ای به اندازه تاریخ آکنده از فحاشی است، چون اینجا همه خود را متخصص می دانند!

بارها بخش کامنتهای کانالم را به خاطر توهین و فحاشی بسته سپس به خواهش دوستان باز کرده ام.

از هر سلسله ای انتقاد کنیم بلافاصله صاحبان آن پیدایش می شوند!

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

بارها همشهریان ترک حمله کرده اند که چرا مثلا در کتاب «سال های زخمی» آغامحمدخان را به خاطر جنایاتش در تفلیس، جنایتکار نامیده ام و توجه نمی کنند که برای آن جنایت از چهار منبع روسی، انگلیسی ، فارسی و ترکی مدد جسته ام. فقط می گویند «به بابای ما ترک ها توهین کرده ای»...! هر طرف که بنگریم خشونت کلامی و فحاشی است .

اگر به استالین جنایتکار اشاره کنی داد حملات توده ای های فریز شده از دوران جنگ سرد با همان سبک کیانوری آغاز می شود...

اگر به نقد شیخ فضل الله بپردازی، زاغ سیاه هر ملای روستایی را چوب زده ای...!

اما فحاش ترین ها، طرفداران رضاشاه هستند . هر نقد رضاشاه، مصادف با بارانی از فحش هاست، انگار طرفدارانش فحاشی را از خود او فرا گرفته اند چون او یکی از قهارترین فحاشان بود.

نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

هیچ وقت تا این اندازه از آینده این ملک و ملت نگران نبوده ام، جامعه ما آکنده از نفرت و کینه است و «طفلی به نام شادی، دیریست گمشده است»

روزی مشيرالدوله پيرنيا با اندوهی عميق از مدرس پرسيد: آقا پس کی اين مملکت نجات می یابد و اصلاح می شود؟

مدرس گفت روزی که انگلستان در جزيره اش محصور گردد و شما بر گرديد نائين و رضاخان برود آلاشت و من هم بروم دنبال کار طلبگی به ولايت خودم…

اما مشکل در اینست که پیران جامعه ما آن سخن ویکتور هوگو را هرگز باور ندارند که:

«مردان پیر برای این آفریده شده اند که به موقع بیرون روند».

( کانال نویسنده )


نمونه هایی از فحاشی و فرهنگ خشونت کلامی در تاریخ ایران

یکشنبه, 29 بهمن 1402 22:15 خوانده شده: 1249 دفعه

در همین زمینه بخوانید: